آریانا از آن کلمه های جعلی و بی ریشه ای است که شما افغانستانیها دلتان را به آن خوش کرده اید . چیزی به اسم آریانا در تاریخ نداشته ایم. بلخ شاهنامه هم عمدتا بغداد فعلی بوده که همزمان با مهاجرت انبوهی از ایرانیان در زمان ساسانیان ازعراق مرکز ساسانیان به خراسان قدیم برده شده. مثل شهر طرطوس در تریکه فعلی که به طوس گذاشته شده یا نام رودهای جیحان و سیحان در ترکیه فعلی که به آسیای میانه منتقل شده. اصلا در تاریخ جایی به اسم پشتونستان یا افغانستان نداشته ایم. پهله کوهستان غرب ایران. سیستان اولیه هم شمال عراق بوده.
پشتوها یا افغان های اصلی، یهودی الاصل هستند ( بنا به تحقیقانت دانشمند هندی که در مجله تلگراف انگلیس منتشر شده) و تا زمان صفویه در کوهستان شمال غرب هند ( شمال پاکستان فعلی) در اطراف کوه سلیمان به شکل بدوی زندگی می کردند و گاه و بیگاه به سیستان قدیم که عمده آن در جنوب
در جنوب افغنستان فعلی واقع بوده حمله می کردند. شمال افغانستان هم که یک عده مهاجر مغول هستند از دو سه قرن بعد از فرودوسی به آسیای میانه از جمله آن قسمت وارد شدند. مغول تبارها شمال افغانستان فعلی را اشغال کردند یهودیهای پشتو نیز بعد از محمود افغان سیستان قدیم را دو سه قرن اخیر اشغال کرده اند بنا به متون تاریخی یعقوب لیث صفاری بارها در کوهستانهای شمال هند به جنگ ترکان رفته که هیچ بعید نیست این ترکان همین افغانها باشند. بله آن منطقه زمانی متعلق به ایران بود اما توسط بیگانگان مغول و افغان که همه را ایرانیهای کم اطلاع افغانی می نامند اشغال شد. مثل مرو پایتخت خراسان قدیم که به اشغال ترکمنها درآمد یا سمرقند و بخارا که به اشغال ازبکهای مغولی درآمده یا خوارزم قدیم که در اشغال طوایفی از مغول است. یا همین آذربایجان که به اشغال طوایف ترکمن قزلباش درآمد. مولانا و ابن سینا و کمال خجندی و بسیار ایرانیان دیگر از دست مغولها به سمت غرب فرار کردند. سیستان قدیم را هم افغانیهای تازه از راه رسیده بدستور انگلیس به بزرگترین مزارع خشخاش جهان بدل کردند . افغانهای فعلی مطلقا ربطی به ایران و ایرانی ندارند. نام افغانستان بعد از تعیین مرزهای شرقی بوسیله انگلیس انتخاب شد.
بلوچها نیز در سیستان قدیم بشکل کوچری و حمله به کاروانها زندگی می کردند آنها یا شاخه ایاز افغانها هستند یا بازمانده های عربهای خوارج هستند که از دست خلفای عباسی به آنجا متواری شدند در تاریخ مطلقا منطقه ای بنام بلوچستان نداشته ایم و بلوچها همیشه عشایر دوره گرد فاقد سرزمین مشخص بوده اند.
در ضمن بد نیست بدانید ورود افغانها به آذربایجان ممنوع است!
جناب ساوالان بنده از ترکی استانبولی می گویم که فعلا پیش رفته ترین ترکها هستند. چوپان در اصل بوده چوب بان یا اگر شبان بگوییم بوده شب بان. بان به معنی نگهبان و مراقب است مثل باغبان ( باغ + بان )
دوشمک به معنی افتادن است چه ربطی به دشمن دارد. دشمن بوده: دش + من. دش پسوند ضدیت است مثل دشنام ( دش + نام) دشمن یعنی ضد من. عکس همین دوش می شود < داش > به معنی با هم بودن و همراه که فعل داشتن از آن ساخته می شود کلماتی که با پسوند داش در ترکی وجود دارد همه از فارسی گرفته شده. مثل قارداش یا کارداش به معنی خواهر یا برادر که در کامنتهای پیشین ریشه یابی کرده ام و فارسی بودن آن مثل روز مشخص شد. در ضمن یاغی هم فارسی است.
شما بفرمایید معادل بارابار یعنی همان برابر فارسی و آزاد فارسی در بارابارلیق و آزادلیق در عنوان این مقاله چیست و چرا بکار نمی برید حداقل در ترکی استانبولی که با آن آشنا هستم. اینکه شما
اینکه شما مشتی لغت متروک و بعضا جعلی را ردیف کنید دلیل نمی شود ملاک ما زبان رایج مردم است.
اسامی روزهای هفته در ترکی استانبولی گویای واقعیت زبان ترکی امروز است که مجموعه ای از چند زبان است که فراسی بخش مهم آن است.
روزهای هفته در استانبولی : پازار( همان بازار فارسی) پازارتسی - جوما ( جمعه) - چارشمبه ( چهارشنبه) - پرشمبه ( پنج شنبه)
به دو سه کامنت پیشین من با عنوان زبان ترکی از روی فارسی درست شده مراجعه کنید
رفته آیا، ای جماعت یادتان!
ای...! خاک پرستان، ای...! ایرانیان!
مغول، تاتار شما را فرهنگ آموختتان؟
نمودند مراکز نجوم تاسیستان؟
در مراغه در آزربایجان؟
لیک بسته است هنوز چشم هایتان!
لیک هنوز که هنوز است،
ز عهد بوق، میرسد بگوش! فریادتان...؟
آهای...! ای خود خواهان!
آهای...! ای خود باخته گان!
باز کنید اینک چشمهایتان!
گشته آغاز دیریست
عصر بیست و یکم ز آفاق زمان.
و شما پانفارسها همچو غریقان،
غرقید، در اوهام عصر پارینه سنگی تان!
بشنوید فریاد مردمی را که گویند:
وای بحال سفسطه بازان،
وای بحال گول خورده گان!
که مفتخرند! به افسانه و چاخان بازان!
و شما...! ای عجل پیشه گان!
و شما...! ای خواب دیدگان!
بر خیزید ز خواب گران!
نیست زیرا که سعادتی،
در لجنزار خود باخته گان!
دیریست زده است سر
آفتاب اینترنت ز آفاق جهان
و شما...! ای جهل زدگان،
و شما...! ای خواب رفته گان!
و شما...! ای لشکر درب و داغون آریامهریان!
و شما...! ای عصر پارینه سنگی! ای بنده گان!
و شما...! ای رجز خوانان، ای چاخان گویان!
کسی دیگر ز آدمیان!
نخواهد شنید فریاد و دروغ تان!
بازی ز فرط چاخان، ز فرط گستاخان!
زیرا مبرهن است بر کسان
در لجنزار خود خواهی،
گستاخی نژاد پرستان!
گستاخی اوهام زده گان!
در پرتگاه اجل،
چنین است. آری...! سرنوشتتان!
مقاله آقای لوائی را بخوانید، در امریکا لم داده، .... از اردوعان شارلاتان گرفته و شمشیر را فقط بر علیه روشنفکران ایرانی (اعم از ترک و فارس و کرد و . . . ) که با ارتجاع مذهبی و قومی مبارزه میکنند کشیده است. هدف او عین هدف کامنت گذاران بدبخت و مزدور سپاه جهل و جنایت است: ایجاد شکاف و نفرت بین مردم و درون اپوزیسیون رژیم !
او حتی یک کلمه بر علیه جمهوری اسلامی که منشا این ستم و جهل است ننوشته و نخواهد نوشت، خامنه ای و سپاه جلاد بالاخره شراکتی با اردوغان داعشی دارند.
جیره و استخوان را که بی جهت برای کسی پرت نمیکنند !!
سلام-دوستان باورکنید،تعدادی خودراسرکارگذاشته اند.این باتئوری ول کردن آبروی تورک های آزربایجان وتورک رابرده اند.این هامتوهمان ازسوسیالیست برگشته خورده ها.هنوزیخ های چپولی مغرشان آب نشده است.من همکاری داشتم بچه توسرکان بود؛یادش بخیر،موقعی که همکاری وظیفه خودش راخوب انجام نمی داد.میگفت فلانی عصبانی نباش(آدم دانابااشاره ،آدم نادان باکتک)
ماراآنچنان گرفتارتوهم وخودزنی کرده اند؛که حتی تورک زادگان هم به این توهمات باورکرده اند.
چپ های ایرانی بیچاره هاتا20 سال پیش هرچه کتاب خوانده اند،اکثرانوشته های شئونیست های ایرانیت خواه وپان ایرانیست وگذرکرده اززیرنظرماموران ساواک وساواما بوده است.
درطی این 20سال به قوت اینترنت غبار وتاریکی ازتاریخ وجعلیات نویسندگان ایرانی برطرف شده است.تعدادی هنوزدراین باره مطالعه وسوادی ندارند،بایدواگرذهنیت ناسیونالیستی ایرانیتی به آنهااجازه داد،اگرمطالعه کردند،میتوانند؛
سوادخودرابالاببرند.
برای این تعدادهنوزتفکرپان ایرانیست وپان فارسیسم عین آیه های قران محترم ودرخط قرمزقراردارد؛این دوستان برای اینکه به آن طرف وبرای مطالعه واقعیت ها نروند؛برای خودصغراوکبرمی چینند.
تعدادی برای مااگرصحبتی ازتفکرمقابله به مثل کنیم مارامتهم به تفکرماکیاول وخشنونت میکنند.ولی صدسال حکومت فاشیستی پان فارسیستی ونسل کشی فرهنگی راندیده هنوزهیچ چیزنشده مارامتهم می کنند.
این دوستان من فکرمیکنم درخواب تشریف دارند،دوست دارند،ماهم مثل خوشان لحاف رابیشتربرسرکشیم.
درفارسی مثلی است میگوید؛جواب های هوی است.انتظاردارند،درمیادین ورزشی وقتی یک لیدرطرفدار وطرفدارانشان شعارمیدهد کون تورک تراختورپاره شد،طرفداران تراختوربگویندآفرین برشما.
یامیگویندتورک خروحتی عکس خررابه اندازه یک کامیون درمیادین بدست مگیرند.جوانان تورک بگویندشماآهو ومارال هستید.
صدسال این دوستان باانواع واقسام ترفندهامارابه گوسفندبودن فراخوانده ونصف آزربایجان عملابه دیگران داده شده ویانصف مردم آزربایجان رابعلت بیکاری به دیگرنقاط کوچانده اند ونصف مردم راآسیمله کرده اند،بازهم میگویند؛خفه شویدوالاپان تورک وپان اردوغانی وپان علیفی وداعشی میشوید.
تفکرفاشیستی وداعش رابشکل های مختلف صدسال است ، درایران که برعلیه ماخشونت میکند،رانمی بینندوحرکت واکنشی جوان راپان تورک وماکیاولی میخوانند.آفرین برسیاست شما.
دوباره مرگ و رجزخوانى و اهانت به ديگرى با كمك گرفتن از ميسوژنى و راسيسم حاكم بر جامعه. اين صفحه در حقيقت تصوير ايران امروز است. جامعه اى گرفتار راسيسم و نژادپرستى و زن ستيزى و ديگرى ستيزى و مرگ. جامعه اى كه سياستمدار و انديشمندش بودن را با رجزخوانى فرياد مى زنند.
""" پایان دوران رجز خوانی و ساده لوحی """ وقتی‌که طرف مقابل، گاندی ندارد، انتظار بودا شدن طرف خودت، ساده لوحی محض است، وقتی‌که جامعه شناس ساده لوح تحصیل کرده خارج ما، تنها محصول فکری اش ، استفراغ بی پایان لقب و عنوان پان ترک به فعالان ترک آزربایجانی است، باید آن پان را تبدیل به "" پایان تاریخ مصرف جامعه شناسی ساده لوحانه "" کرد. قرن ۲۱، قرن تورکان خواهد بود، شرایط ژئوپلتیکی منطقه خاورمیانه، ایران را چنان با بی ثباتی و خشکی مشغول خواهد کرد که دیگر نه شاهنامه خوانی وجود خواهد داشت و نه رجز خوانی، مرزهای جنوب، شرق و غرب ایران را، امواج بی ثباتی به لرزه در خواهد آورد. در چنین دورانی، هر کسی که ترکان را در کنار خود داشته باشد، برنده میدان خواهد بود.
زابل فردوسی کجااست؟
برای اطلاع خوانندگان باید عرض کنم زابلی که فردوسی از آن حرف می زند در خاک فعلی ایران نیست و این شهری که در بلوچستان رضاشاه اسمش را عوض کرد و آنرا زابل نام نهاد ربطی به زابل شاهنامه ندارد. زابل در بلوچستان هست اسمش حسین آباد بود و رضاشاه انرا عوض کرد همه مردم بلوچ این را می دانند . زابل فردوسی در افغانستان هست و هنوز هم اسمش زابل هست و نگاه کنید به نقشه افغانستان و در زابل واقعی هیچ فارسی زندگی نمی کند و مردم به زبان پشتو صحبت می کنند.و
سیستان هم قسمت شمالی بلوچستان هست که در خاک فعلی ایران نیست بلکه در افغانستان هست و مردم بلوچ در سیستان که مرکز آن زرند می باشذ زندگی می کنند و هیچ فارسی در سیستان و با زرند زندگی نمی کند. اسم سیستان به بلوچستان رضا شاه وصل کرد و اسم استان گذاشت بلوچستان و سیستان و جمهوری اسلامی انرا عوض کرد و گذاشتش سیستان و بلوچستان. و اخیر بعضیها فقط می گویند سیستان.
اینها به فکر درستن کردن هویتهای جعلی و سرزمینهای جعلی و تاریخ جعلی هستنند و هیچ کدام از این جعلیات به نفع مردمان منتطقه نیست. در این جعلیات فقط مردمان مرکز فریب خورده اند و اگر نه بقیه می دانند چه خبر است.
جناب آقای ارسا م محمودی . خشم و ناراحتی شما بیشتر از بابت جمله ، ملت تورک آزربایجان است . وبقیه نامه بهانی است برای پوشاندن این خشم . ما تورکهای آزربایجان بشما و افرادی مثل شما گفته بودیم پنبه ها را ازگوش های تان بیرون آورید . حال در مجلسی که از فیاترهای گوناگون گذشته است .فریاد و صدای رسای ملت تورک بگوشتان رسیده است . راستی در اعتراض این دو و سه روز لغت ملت تورک آزربایجان در خیابان ها شنیدید . بیاید همه باهم بگویم زنده باد ملت تورک آزربایجان
دقیقا هر زمانی که مدیای داخلی و خارجی به مساله تظاهرات مردم آزربایجان متمرکز می شود و یا در خارج فردی مثل علی سنبلی وجود راسیسم نامرعی در تعلیم تربیت ایرانیان را با توهین به ترک و عرب و ترور انسانهای بیگناه بنمایش می گذارد ، شما یا با درج مقاله برعلیه پانترکیزم و یا با قرار دادن یوتوب توهین به فارس، مساله را زیر سایه می برید و من نمی دانم این ناشی از .... شماست و یا ناشی از ..........؟!
درجامعه ایرنی گشتاپوی راسیسم شخصا حضوردارد. به بهانه دین به امورات مردم دخالت میکند. این گشتاپو دیروز آریامهری بود، امروز ایران مداریست. صد سال است تمام کشت و کشتار و سرکوب مردم، تحت شعار ایران و تمامیت ارضی، به بهانه ترس از دیگری، بخورد ملل ایران داده میشود. لولو خورخوره دیگر ستیزی، ایران را برای ملل غیر فارس به جهنمی هولناک بدل کرده است. امروز گشتاپوی نژاد پرستی پانفارسیسم خنجر را از رور بسته. راسیسم موجودیت خود را بیش از پیش در خطر میبیند. مردم بیدار شده است. امروز سینه چاکان راسیسم آرایائی، با توهینهای شنیع بملل ایران مخصوصا بمردم تورک آزربایجان از مرز توهین گذشته به تهدید و سرکوب مستقیم بدل شده است. بنطر میرسد کشتی شکسته فرهنگ پوک ایرانی بتدریج اما حتمی در گرادب حوادث راه نجاتی جز عربده کشی و توهین و تهدید دیگران، در پیش رو نمی بیند. این فریاد مثل فریاد غریقی، بیانگر پایان کار است.
....به این نتیجه میرسیم که نه تنها ترک شانامه ترک آذربایجان نیست بلکه حتی ایرانی شاهنامه هم ایرانی جغرافیای سیاسی کشور ایران هم نیست چون ایرانی که فردوسی از آن بحث می کند به استثناء زابل و طوس (مشهد) در آنسوی مرزشرقی ایران ( نیمه شمالی افغانستان وتاجیکستان فعلی یا آریانای قدیم و پشتونستان یا همان پهلوا قدیم) قرارگرفته و نه تنها آذربایجان وعراق عجم جزو آن نیست حتی سرزمین پارس (استانهای فارس و کرمان فعلی)هم جزء آن نیستند و به کررات از آنهابه عنوان غیر ایرانی (بخوان غیر آریانایی) یاد شده۰ دوم اینکه توهین کردن به ترکها و زنان در صورتیکه مخاطبش ترک و زن هموطن نباشد قباحتی ندارد و جایزشمره میشود۰
جناب آقای محمودی با ملت ملت کردن که ملت درست نمی شود. ملت ایران یک مفهوم و درک نادرستی هست و غیر واقعی می باشد چون ما مردمی به اسم ایر نداریم که از آن ملت ایران در بیایید.اساس ملت از مردم هست ما مردم فارس داریم و ملت فارس و ترک و کرد و عرب و بلوچ و همچنین ملت بدنبال مردم می آید. پس ایران چیست اگر ملت نیست؟ ایران یک سرزمین هست یک محدوده ای جغرافیای است و یک فلات هست در سرزمین ایران که در این محدوده جغرافیای ملل مختلفی زندگی می کنند. اگر ما بیاییم یک محدوده از این جغرافیا را دورش خط بکشیم و بگیم اینجا ایران هست و بقیه ایران نیست واقعیت از
بین نمی رود و تاریخ از بین نمی رود کما اینکه رضا شاه در سال 1935 میلادی با اجازه افغانستان آمد خطی کشید و گفت و کسانی که داخل این خط زندگی می کنند ملت ایران هستنند. خوب به این شکلی که ملت درست نمی شود و چرا شما حاضر به قبول واقیعی یات نیستی که ملتی به اسم ملت ایران وچود خارجی ندارد. نمی شود کشور بر اساس هویت نادرست ساخت و یا انسانها را به یک هویت نادرست خطاب کرد هر چیزی پایه و اساس آن خراب باشد حتما فرو می ریزد و این خصلت طبیعت هست و کاری نمی شود کرد مگر اینکه پایه را براساس واقعیات بسازی و درست کنی.
جناب جما نارویی فرزند جلیل خان از انجایی که یک بلوج باید طبیعی زبان بلوچی هم بداند لطف کنید دو پاراگراف اول این مقاله را به بلوچی بنویسید که دیگران بدانند که شما بلوچی و خوانندگان را دراز گوش فرض نکرده اید و اگر قصد داری کامنت بعدی را هم به فارسی بنویسی دلیل بلوچی ندانستن خودات را برای خوانندگان بنویس
آقای پرویز....علاوه بر این که چوبان تورکی است و فارسها ان را با تبدیل ب به پ دزدیده اند و به وازگان خود افزوده اند همین چوبان معادلهای تورکی دیگری هم دارد: سوروچو، قویچو، قویونچو، اوباباشی، اوبابیگی، قاپیت، آن شبانی که می گویی دزدیده شده همین چوبان تورکی است. بفهم. در ضمن برای دوست: ما تورکها: آرخاداش، یانداش، یولداش، آیاش، ائش، اسیرگن، آرتاش، اوغوز، توتاچی، ایناق، گؤروندش و غیره را داریم. .... مانقورتی؟! و خودشیرینی می کنی؟ دشمن خود تورکی است از ریشۀ دوشمک (پست، افتاده، کوچک، حقیر) دشمن یعنی انسان پست و بد. این کجاش فارسیه؟! سواد تورکی نداری حرف نزنی خیلی با آبروتره. در ضمن برای دشمن هم ما تورکان یاغی، یاوا، کؤتو، آوان، دایسون، قاج، دایین، یاو، قانتار، بوس، قانلی و غیره را داریم. گذشت ان زمان که با عوام فریبی ملت
تورک را می فریبیدید. با بازی با چند واژۀ دزدیده شده فارسی چه چیزی را می خواهید ثابت کنید؟ برتری زبان ناقص الخلقۀ فارسی به تورکی را؟ یک کم خجالت به اضافه یک کم سواد و مطالعه و خریدن لغت نامه تورکی و یا دانلود لغت نامه های فارسی به تورکی برایتان مفید است. رها کنید این شیطنتها رو پرویزخان.
ما ترکها چون مرد عمل هستیم نیازی به رجزخوانی نداریم اما فارسها چون مرد عمل نیستند فقط رجز می خوانند و ناله و نفرین می کنند.
فارس بیچاره یک زمان از توران اسطوره ای می نالد ، زمانی مرثیه حمله عرب می خواند و طبق ادعایشان ( که البته باطل است) ما ترکها از سرهایشان کله مناره ساختیم و در شهرهایشان جوی خون راه انداختیم ، در چند دهه اخیر هم میلیونها مهاجر افغانی و عراقی شهرهایشان را اشغال نموده و قتل و تجاوز کرده اند همه ی کاری که انجام داده اند باز همان رجزخوانی و ناله و نفرین بوده بدون اینکه توان انجام کوچکترین کاری داشته باشند. در حالیکه ما ترکها چون مرد عمل بودیم نه رجزخوانی همان اول کار اجنبی افغان و عراقی به آذربایجان راه ندادیم زن و بچه مان از قتل و تجاوز در امان بودند ناله و نفرینی هم نکردیم.
شونيزم فارس در بدنه سيستيم حكومتي ايران چنان رخنه كرده گويا فراموش كرده اند نصف جمعيت تورك زبان است و با چپاول ثروت ومعادن همين مردم حكومت مي كنند ملت تورك بيدار وآگاه است و بزودي آتش زير خاكستر فوران خواهد كرد وجواب همه اين بي حرمتي ها را خواهد داد با هزاران ترفند جيب مردم را خالي مي نمايند وميلياردها پول زبان بسته مردم را مي دزدند و اينگونه دهن كجي مي نمايند البته غافل از اين مسايل هستند كه استارت تجزيه ابران را با اين حركات زشت زده اند و مردم آزربايجان به فكر استقلال خود هستند
آیا تا بحال از خودتان سوال کرده اید که چرا دولت ایران و نمایندگان فارس زبان مجلس مخالف تصویب قانون جرم برای توهین به ملل و خلقها هستند ؟ ؟ ؟ و پیشنهاد چنین قانونی توسط نمایندگان غیر فارس مجلس تا بحال با ممانعت رئیس مجلس و برخی نماینده فارس زبان روبرو شده ؟ ؟ ؟ خواهش میکنم اگر جوابی دارید بنویسید .
تا این لحظه 421 مثبت به این مقاله داده شده است! امکان ندارد سایت درپیتی مثل ایران گلوبال حتی 200 نفر خواننده هم داشته باشد. این نشان میدهد این مثبتها الکی است.
به راسیست پانترک آتا زنگانلی
شعری را تقدیم می کنم در وصف خواهر ومادر تمام کسانی که قصد دارند آذربایجان را از ایران جدا کنند و جمهوری مستقل آذربایجان جنوبی را تشکیل بدهند:
// زن واژدها هردو در خاک به// جهان پاک از این هردو ناپاک به//
//زنان را ستایی سگان را ستای// که یک سگ به از صد زن پارسای//
راسیست پان ترک و جان نثار اردوغان وعلی اف آقای آتا زنگانلی ، این را بدان که در شاهنامه شخصیتهای داستانی وجود دارد و فردوسی از زبان شخصیتهای داستان سخن می گفته است و شعر بالا نیز به همین صورت بوده است. شاعرملی ومبارز ایران "زنده یاد احمدشاملو" با اینکه یکی از منتقدان شاهنامه وفردوسی بود و به شاهنامه وفردوسی انتقادات جدی وزیادی داشت با این حال درباره این شعر گفته است : «"فردوسی آن را از زبان کس دیگری بیان کرده است"»
بنده به عنوان یک سوسیالیست میهن پرست ، هم عاشق فردوسی هستم و هم عاشق شاملو
این یک حرف مفتی است که می گویند چپها از فردوسی و شاهنامه بدشان می آید، در زندان زمان شاه بودند کمونیستهایی که شاهنامه می خواندند وبسیار لذت می بردند. همچنین زنده یادان اخوان ثالث و سیاوش کسرائی هم چپ بودند و هم عاشق فردوسی
گرامی باد یاد مبارز بزرگ محمدرضا سعادتی، مجاهد محمدرضا سعادتی زمانی که در بهار سال 58 دستگیر شد ، به او لقب زندانی دونظام را دادند و در میان مردم به زندانی دونظام معروف شد، محمد رضا سعادتی از زندانیان سیاسی مقاوم دوران شاه بود و هنگامی که در بهارسال 58 توسط مزدوران خمینی و بقایای ساواک رژیم شاه با اتهام واهی و دروغین جاسوسی برای شوروی دستگیر می شود، بدن او پر از زخم های شکنجۀ دوران زندان شاه بود و زخم هایش تازه بودند با این حال مزدوران خمینی خون آشام، این مبارز مقاوم دوران زندانهای ستم شاهی را تنها سه ماه پس از انقلاب و آزادی او(محمدرضا سعادتی در بهمن ماه 57 از زندان ستم شاهی آزاد می شود) از زندان شاه ، دستگیر می کنند و دوباره او را روانه زندان وشکنجه گاه می کنند و اورا به شدت تحت شکنجه قرار می دهند. تمامی نیروهای مترقی و شخصیتهای داخلی و بین المللی ، دستگیری وشکنجه محمدرضا سعادتی
را محکوم می کنند. نه مردم ایران و نه جریانات سیاسی ، هیچ کدام اتهام مضحک و بی پایه جاسوسی محمدرضا سعادتی برای شوروی را باور نکردند ، زنده یاد (آیت الله ) محمود طالقانی نیز از سعادتی حمایت کرد و اتهامات وارده به او را مردود دانست.
در آن جریان قرار بود سفارت شوروی در ازای تحویل گرفتن پرونده مقربی و آگاهی یافتن از چگونگی لو رفتن و دستگیری او اطلاعات مهمی را در خصوص تشکیلات و شبکه گسترده جاسوسی سازمان سیا در ایران را بدهد و همچنین چند عدد دستگاه و لوازم و ادوات امنیتی و ضد جاسوسی را نیز تحویل بدهد و به هیچ وجه موضوع جاسوسی مطرح نبوده است و هیچ تلاشی نیز برای جاسوسی صورت نگرفته است.
لاجوردی قصاب، مجاهد محمدرضا سعادتی را بدون هیچ توضیحی و بدون هیچ مجوز قانونی در 4 مرداد 1360 در اوین تیرباران کرد وبه شهادت رساند و این در حالی بود که محمدرضا سعادتی محکوم به زندان شده بود و مشغول گذراندن دوران حبس خود بود. این است عدالت رژیم جمهوری اسلامی!!!
و از آنجایی که سران و کارگزاران و مزدوران رژیم جمهوری اسلامی ، از وقیح ترین و بی شرم ترین موجودات روی زمین هستند، یک وصیت نامه جعلی به نام مجاهد محمد رضا سعادتی نوشتند و در روزنامه ها منتشر کردند و هدف آنها از این کار مخدوش کردن حیثیت و اعتبار سعادتی بود، رژیم با بی شرمی تمام تبلیغ می کرد که سعادتی قبل از اعدام ندامت کرده است، واین ترفند رذیلانه آنها برای لگد مال کردن آبرو وحیثیت سعادتی بود. اما خوشبختانه در همان زمان مردم وگروههای مترقی و انقلابی به این توطئه رذیلانۀ خمینی خون آشام پی بردند و فهمیدند که این وصیت نامه جعلی است و هدف رژیم از این کار ضربه زدن به نیروهای مترقی و انقلابی است.
نکته ای را هم می خواهم در باره تفاوت بازجویان رژیم های شاه وشیخ بگویم، در مقاله بالا از قول مجاهد محمدرضا سعادتی آمده است که بازجویان رژیم جمهوری اسلامی قبل از شکنجه مبارزین وضو می گرفتند و بسیار شدید تر و بی رحمانه تر از بازجویان ساواک شکنجه می کردند. بله کاملا درست است و بدین شکل بوده است، این را هم من بگویم که بازجویان رژیم جمهوری اسلامی بدون کوچکترین عذاب وجدانی ، مخالفین رژیم را زیر بدترین شکنجه ها می بردند و می برند و برای آنها کودک و جوان و میانسال و کهنسال و زن و مرد فرقی نمی کرد ونمی کند. اما بسیاری از بازجویان ساواک شاه به خاطر شکنجه مبارزین به ناراحتی های اعصاب و روان دچار می شدند و برای رهایی از عذاب وجدان و تسکین بیماری روحی خود به مصرف الکل و تریاک و قرص های اعصاب و روان، روی می آوردند. با اطمینان می گویم بازجویان وشکنجه گران رژیم جمهوری اسلامی از پست ترین وکثیف ترین و بی رحم ترین موجودات روی زمین هستند.
یاد مبارز بزرگ و زندانی دونظام، مجاهد محمدرضا سعادتی جاودان باد.
بله عزیز ،
- درست است . در حکومت تقریبا هزار ساله ی ترکان در ایران سیاست « ستم زبانی» به خلقها روا داشته نشده است. فقط به خودمان ستم کرده ایم. که از تولید آثار مکتوب به زبان ترکی سخت غفلت نموده ایم. و حالا چوب اش را میخوریم.
لازم است درک کنیم « دیگر بس است» .
- در مورد اردوغان، من هیچ نفرتی به هیچ انسانی ندارم.
اینجا شخص او و حتی سیاست اش مورد بحث من نیست.
بل موضوع، گرایش و « پرستش» است . پرستش سیاست یک شخص یا یک کشور. که به درد ما نمیخورد. چه مثبت باشد و چه منفی.
فرد آزادیخواه همیشه در موضع « اعتراض» قرار دارد. حتی در موضع اعتراض بخود.
جناب ائلیارعزیز
توجه شمارا به دو مورد زیرجلب می کنم :
1- درطول تاریح دیده نشده است ترک راسیسم نژادپرست باشند نداریم درعملکرد پادشاهان ترک درایران ودرقرنهای گدشته نژادپرستی نمی بینیم ویا شما ازاردوغان به نفرت نام می برید بلی اویک مذهبی است ومن از مذهبی که به سیاست دخالت متنفرم ولی پدراقتصاد نوین ترکیه اوست واوست بایک پیام تلفنی مردم به جنگ تانکها فرستاد واوست به کردهای دست به عملیاتی انتحاری می زنند tv24ساعت دادو نمایند درمجلس دارند ایکاش اوبه جای رفسنجانی وخاتمی درایران حاکم بود.
2-فارس راسیسم به هیچ کس رحم نمی کند چه برسد که او ترک هم باشد ببینید سرنوشت هویدا، رحیمی را نگاه کن شاه تمام جنایت خود رابه گردن آنها انداخت ولی مردم قبول نکردند شاه حتی موقع فرارآنها را آزادنکرد تااینکه خلخالی آنها را کشت به خلخالی اول می گفتند آیت الله ولی درآخر به جای آیت الله خلخالی خر خالی می گفتند
واقعا حیف از این امکان واز این سایت ایرانی فارسی زبان ، که بشما معتادان نژادگرایی و لذت جویان مطالب راسیستی فرصت میدهد که این چنین نشئه و خوشخال به اوهام و خیالات ماوراء الطبیعی عرفانی صفوی و انسان ستیزی و دروغ نویسی خود بپردازید . اختلاط و آشوب فکری در مبان شما چقدر بابر سرریز شده باشد که بجایی که از حاکمان و برنامه ریزان نام ببرید ، به کینه خویی مردمانی بپردازید که خودشان بیشتر از شما قربانیان اربابانتان یعنی شاه و شیخ و اردغان و علی یوف هستند . حیف از اروپا و امریکا که بشما پناهندگی و اقامت داده تا به فاشیسم نژادی تان ادامه دهید . به امید روزی که فارس و ایرانی شما را شناسایی و محاکمه کینه توزیی هایتان کند . شرم و حیا و نمک شناسی، صفات گرگ و شغال و توره نبوده و نیست . در درون ایران دهها میلیون انسان در کنار هم و در مقابل حاکمان به صف ایستاده و شما شکم سیران فراری بازنشسته
و آواره ار خدا و خلق و میهن ، بریده و برای خود سرگرمی، فارسی ستیزی و دروغ و اغراق و ایرانی ستیزی را پیشه کرده اید که ریشه تان را خواهد کند . چقدر باید سقوط کرده باشید که حتی سیاست را هم آلوده کنید . جنایتکارانتان مانند خلخالی و ملاحسنی و علی خامنه و موسوی تبریز و موسوی اردبیل و موسوی عینکی ، دستشان تا مفرق به خون مردم ایران آلوده است . چه خوب که سرتان را زیر برف کرده اید و دمتان را به هوا . یکروز باید دمتان را گرفت و به آنطرف تلخه مکان شوت کرد تا درسی شود برای سایر نژادپرستان غرب و شرق .
آقای محمودی
امثال آیت الله تهرانی ها وعلی سنبلی ها وسلیمان تکابی ها و... فقط ضد ترک هستندبرای امثال اوفرق نمی کندترک کجا باشد
علی سنبلی که درمونیخ آلمان دست به جنایت زد هم همین افکار فردوسی داشته است درحالی که ازجامعه عقب مانده بود ولی خود را برتر ازترکها وعربها می دانست .
علی سنبلی فارس درحالی که به تمام آلمانی توصیه می کرد دورشوند ولی جوانان ترک وکسانی که فکر می کرد ترک هستند را می کشت به آلمانی های وحشت کرده می گفت من آلمانی آریایی هستم دیگر مهاجران را آلمانی نمی دانست .
جالب رسانه های آلمانی می گفتند علی سنبلی دارایی افکار ضد ترک بوده ولی هیچ یک رسانهای فارسی زبان به این مورد هیچ اشاره ای نکردندو مدام گفتند که اوبه داعش بیت کرده بود .
حیف که تعداد9 انسان وبخصوص جوانان 14و15سال به دست این فارس نژادپرست کشته شدند ولی گوشه ای عملکرد فارس جنایت کارتمامیت خواه بر جهانیان ملاشد .
نخست ممنون از طرح نظر دوستان :
«-شعار ازربایجانیها علیه شونیست فارس باید شدیدتر از این باشد که تا حالا گفته شده است. »
منظور نویسنده شعارهایی مثل مرگ بر فارس - زبان فارسی زبان سگ و مانند اینهاست.
«- اگر همان کاری را نکنیم که دشمن با ما میکند, نخواهیم توانست ذره ای از حقوق خود را .بگیریم.»
منظور اینجا هم باز مقابله به مثل است.
----------
جمعبندی و نتیجه: مقابله به مثل شدید تر لازم است- برای رسیدن به حقوق خود- یا هدف.
یعنی استفاده از هر راه و وسیله ای برای رسیدن به هدف، خوب و لازم است.
این همان نظر مقابله به مثل- و تئوری هدف وسیله را مشروع میکند - متعلق به جناب ماکیاوللی ست.
« مقابله به مثل و نظر ماکیاوللی» چیز تازه ای نیست.
شاید گروهی به این ایده گرایش پیدا کرده یا بکنند. و گرایش هم دارند- و حرکاتی انجام دهند یا میدهند - ولی راهی نیست که
« اقشار اجتماعی جامعه » ، و پیشروان فرهنگی و سیاسی آنها - الیت جامعه- را به دنبال خود بکشد.
این گروه با تئوری ماکیاوللی و مقابله به مثل، نمی تواند « آزادی و برابری و عدالت » بیاورد- به فرض
به قدرت هم برسد- تنها میتواند فاشیسم را حاکم کند.
همانطور که فارسیستها در قدرت - فاشیسم را اعمال میکنند.
----
« تئوری مقابله به مثل و هدف وسیله را مشروع میکند» -ماکیاوللی
بله تئوری ماکیاوللی راهنمای کوشش ایرانیست =فارسیست هاست.
داریوش آشوری روشنفکر و مترجم ایرانی که گرایش ناسیونالیستی دارد، آثاری از ماکیاوللی و فریدریش نیچه را ترجمه کرده
که از تئوریها و کتابهای بالینی فارسیستهاست.
اینان با استعمال تئوریهای نیچه و ماکیاوللی سیاست ناسیونالیستی - فارس گرایی کنار زدن حکومت اسلامی حاکم را پیش میبرند و هدفشان استقرار یک «حکومت ایرانی » به جای آن است، که در ماهیت خود یک حکومت فارسیست میتواند باشد.
در برابر این سیاست گروهی از دوستان آذربایجانی هم دقیقا از همان سیاست ماکیاوللی پیروی میکنند.
برخورد دو سیاست - از طرف جوانان فارسی زبان و ترکی زبان - را در استادیومهای ورزشی و اعتراضات-مشاهده میکنیم. که هر دو بر خورد از سرشت ناسیونالیستی و کم و بیش راسیستی برخوردار اند.
-----
ناسیونالیسم فارس و ترک و دیگران تئوری ماکیاوللی را راهنمای عملی خود قرار داده اند و آثار و ترجمه های نویسندگانی چون داریوش آشوری نیز در میان فارسها و دیگران منبع فکری آنهاست.
از قدیم سیاست نیروهای راست بر این پایه قرار داشته است.
ولی سیاست نیروی مترقی و مردمی و رهایی بخش ، خلاف سیاست ماکیاوللی بوده و هست.
بر پایه «سیاست نوین» و دموکراتیک دوران معاصر به دست آوردن و به کارگیری قدرت به هر وسیله و برای هر هدفی دیگر سیاست نیست، بل اعمال ضد انسانی ست مثل دیگر جرائم.
این اندیشه ناقض سیاست ماکیاوللی ست( هدف وسیله را توجیه میکند ) .
سیاست مدرن و مترقی برپایه ی اخلاق، احساس مسئولیت انسانی، راستی گزینی، دموکراسی، مسالمت، و مانند اینها استوار است. « روش فحش و خشونت » راه فعال رفع تبعیض نیست.
قانون جنگل ( که در جنگل هم چنین قانونی نیست)، قانون تنازع بقا( درک غلط داروین از دنیای حیوانی) ، بکش تا کشته نشوی( درک غلط از مبارزه ی اجتماعی) ، اینها راه و روش مبارز اجتماعی نیست و غیر قابل دفاع ست.
آفکارشاهنامه مربوط به عصر اینترنت نیست چون از روی توهمی وپریشانی نوشته شده است این اثرچیزی جز کینه ازدیگر ونفاق درجامعه نیست.
نزدیک به 100سال گذشته که افکارفردوسی برجامعه حاکم شده که نتیجه آن را دردنیا دررتبه آزادی بیان وآزادی زنان وآزادی انتشارکتب می بینیم
در کشورهای که حقوق بشر مطرح است ورعایت می شود صحبت کردن با منطق شاهنامه جرم می باشد چون درمنطق آزاد کسی خق ندارد به فرهنگ وزبان و عقیده شخص توهین کند .
درفردای آزادی ایران جا برای افرادمثل محمودی ، ایت الله تهرانی ها ، سلیمان تکابی نیست .
وقتی درباغی باغبان نباشد هرعلف هرزی خواهد روید جامعه هم عین این باغ بی باغبان می ماند.
ببنید این فارس تمامیت خواه درکشورهای اروپایی حتی برای چند نفرشده با استفاده ازامکانات آن کشور به زبان فارسی بچه هاش درس می خواند .
ولی همین امکانات درداخل زندانی به نام ایران برای 40میلیون ترک نمی دهد.
اقای ائلیار الان چند روز است که نشریه شونیست فارس به ملت تورک توحین کرده. ده ها هزار از مردم ازربایجان به خیابانها امده اند . باتوم خورده اند بازداشت شده اند . یک شخص فارس زبان یا یک رسانه فارس زبان، یا یک سازمان فارس زبان توحین این نشریه را محکوم کرده است؟ یا حتی انتقاد کرده است؟ پس چرا هیچ فارسی صحبت از پان فارسیسم. پان ایرانیسم نمی کند؟
چرا هیچ فارسی برخورد خشن پلیس با اجتماع مسالمت امیز را محکوم نمی کند. ؟
هر وقت فارسها، پان ایرانیست ، پان فارسیزم را محکوم کردن شما هم پانترک و ترکیزم را محکوم کنید
شعار ازربایجانیها علیه شونیست فارس باید شدیدتر از این باشد که تا حالا گفته شده است
گرامی آ.ائلیار,پس به سئوال من جواب ندارید. من از شما پرسیدم. گرامی دشمن تصمیم گرفته شما را نابود کند ولی شما دنبال عدالت میگردید. قبل از شما خیلی ها عدالت را خواستند و گشتند ولی همه شان قربان عدالت خواهی خود شدند. جلوآلمان نازی را با عدالت خواهی نمیشد گرفت. عذر میخواهم, اگر همان کاری را نکنیم که دشمن با ما میکند, نخواهیم توانست ذره ای از حقوق خود را .بگیریم. اگر میشد تا حال گرفته بودیم.. قربان و صدقه کارآئی نداشته و نخواهد داشت. آخ دوست عزیز هر موقع توانستید دو سه نفر همکارتان را در این سایت بعدالت خواهی و برابری قانع کردید, بعد از آن می آئید بسراغ ما.
اقای باریش فرزندان ازربایجان الان در خیابانها گلویشان پاره می شود زیر باتوم و چکمه شونیست فارس مقاومت می کنند بخاطر
توحین نشریه شونیست فارس به ملت ازربایجان که شما هم شاید یکی از ان ملت باشید اما شما به مسایل دیگر می پردازید.
می ترسی فارسها به شما بگویند پان ترک،؟ یا مسایل ازربایجان چیز گوچکی است شما در مسایل بزرگ بینلمللی اظهار نظر می کنید.؟ چرا به مسایل ملی کردها اهمیت می دهی ولی به مسایل ملی تورکها نه؟
شما حتی به اندازه یک کامنت در این باره اظهار نظر نکرده اید. اما رسانه فارسی زبان هم نتوانستند از روی این مسله عبور کنند
امیدوارم تورکهای ازربایجان برای مدتی مقاله های شما را نخوانند و زیرش کامنت نگذارند
دوستان فارس درمرحله اول نژادپرستی را برای خود معنی کنند بعد توهینهای که امثال سلیمان تکابی انجام می دهند درمناطق تحت ستم را درآن چهارچوب قرارداد بعد عاقلانه نظربدهند که آیا نژادپرستی است یانه ؟!
آیا این توهین های که از سوی شیخ وشاه به ملت بی دفاع ترک درایران می شود درکشورهای که قانون حاکم است امکان این توهین ها وجود دارد.؟
فارس با استفاده از افراد بی سواد و بی منطق آسیمیلا سیون شده سعی دارد این فکر را الغاع کند مردم آزربایجان آریائی هستند بلکه زبان شان ترکی وقبلا آذری بوده است !!
این درحالی است که آریائی نژادپرست نمی تواند ثابت کند که دراستان فارس که امروزه مهد شعر وادبیات فارسی می باشد درکمتر از1000سال پیش به چه زبانی سخن می گوفتند ویا می نوشتند؟
در 1000سال پیش معادل کلمات مانند پدر، مادر،خواهر دراستانهای مرکزی ایران چه بوده است ؟.
ویا درزبان آزری چه بوده ؟
با سلام و تشكر ، هر چند تحمت و افترا و دشنام بر عليه ما تركها در نوشته هاى أفراد فراوان است . اما حرف حساب جواب ندارد . و من سعى مى كنم كه بيش از گذشته حرمت قلم را نگه دارم . و از اينكه آخرين ياد داشت مرا بى كم كاست منتشر كرديد تشكر مى كنم . در ضمن اگر نوشتم كه .... به جرم جاسوسى وزارت اطلاعات در تركيه باز داشت شده است . طبق خبر هايي بود بود كه در صفحات دوستان فيس بوكى ام منتشر شده بود . اگر موفق شدم پيدا كنم حتما برايتان خواهم فرستاد . حق كاملا با شماست . ما حق نداريم بدون دليل و مدرك به بنده خدايى تتهمت نابجا بزنيم . اما منظور من هم از دمكراسي اين نبود كه شما اجازه دهيد سايت ايران گلوبال محل فحش و تحمت و آفترا شود. بلكه منظورم انتقاداتى بود كه بدون توهين و افترا ، از نشر آن جلو گيرى مى شود . فكر نمى كنم
هيچ إنسان عاقل و مستقل و دمكراتي مخالف محيط سالم برأى نقد و انتقاد باشد. اما در كل رنجى كه در مدت ٨٩ سال محروميت و توهين و افترا و قتل و كشتار و سركوب ملت ترك ما از طرف رژيم هاى نژاد پرست فارس و حاميان شان متحمل شده است . ما و ملت ما را كم تحمل كرده است . و شايد هم من شخصا گاهى در نوشته هايم از كلماتى استفاده مى كننم كه رنگ و بوى فرهنگ مجاهدين خلق فارس رجوى را دارد . و علت آنهم اين است كه بيش از سى سال با آن جماعت مستبد و خود محور محشور بوده ام . و اينجا هم وجود اشخاصى نظير موحدى ها ، در اين چند روز گذشته ، و توهين هاى اين آذري هاى محلى ، كم تاقتمان كرده است . با اين حال از آنجايي كه شما هم اخيراً خانه تكانى كرده ايد . من هم به تبعيت از شما ذهنم را از بر خورد هاى خصمانه پاك مى كنم . و سعى مى كنم كه با همديگر در ايران گلوبال ، يك محيط انتقادى شرافتمندانه را تقويت و بوجود بياوريم .
من همواره سعى كرده ام اين شعر را برأى خودم ياد آورى كنم كه ،
آيينه چون نقش تو بنمود رأست خود شكن آيينه شكستن خطاست ..
باز هم متشكرم
اوج نژادپرستی، عربهای تکفیری و سلفی و وهابی هستند که فتوی داده اند تصرف جان و مال و ناموس شیعه ( از جمله ما ترکها ) مباح است. در صدر اسلام تعداد زیادی از ترکها بعنوان کنیز و غلام در دربار خلفا به این عربها خدمت می کردند اصلا ترک در عربی یعنی کافر و برده. عربها به ترک مملوک می گفتند!
عربها در دهها کانال ماهواره ای و تلویزیونهای ملی بخاطر نژادپرستی و تعصبات مذهبی صبح تا شب ترکهای صفوی را بجرم شیعه بودن مورد اهانت و توهین قرار می هند کسی اعتراض نمیکند اما یک مطلب در یک روزنامه کوچک محلی را بهانه قرار داده برای خودنمایی و کسب مشروعیت با آویزان شدن از ترکهای آذربیاجان جونبی ما آذری باشیم یا ترک ربطی به غیر ترک از جمله شما عربها ندارد. شما عربها بخاطر منافع عربستان است که طرف ما ترکها را می گیرید ایران را هم از هم بپاشید بعد می آیید سراغ ما مثل ترکمنهای شیعه شمال عراق که قتل و عام و کشتار
شند تنها بجرم شیعه بودن.
خنده دار اینکه این عربها مدافع حقوق زنان شده اند در حالیکه زن را نصف مرد می دانند و در بیشتر کشورهای عربی زنها از حق رای و رانندگی محروم هستند. در بین همین عربهای ساکن چند محله در اهواز یا به قول شما ملت عرب اهواز آیا یک دختر عرب اجازه دارد با یک پسر غیر عرب ازدواج کند؟
ما ترکها نیازی به حمایتهای دروغین عربها و دیگران نداریم
خوب عزیز جان، شما بگویید چرا صد سال است « آزادی و برابری و عدالت» ، حتی به صورت حداقل، در جامعه ی ما عملی و حاکم نشده است؟
شما نتایج تحقیقات خودتان را بگویید من هم بیاموزم.
چیزی که من می بینم راه رسیدن به این چیزها شعارهای مرگ بر- و زبان سگ ، نیست. راه ایده لوژی ترک گرایی یا فارس گرایی نیست.
اگر راه رسیدن، اینها و مانند اینهاست ، مرا هم حالی کنید . ممنون میشوم که با دلایل خود راه درست را برایم نشان دهید.
-------
برای اینکه آب کتری شما بجوشد نیاز به دمای کافی دارد. راه آن فحش به چایدان و آب و کوبیدن اینها نیست.
تا شرایط لازم ، واجب، ضروری، برای یک چیز آماده نباشد، تا عمل درست انجام نگیرد، موفقیت نصیب آدمی نمیشود.
تحق یا عدم تحقق یک چیز الزاما دلیل بر درستی یا انسانی بودن آن هم نیست.
جوانی در مونیخ عمل کشتار را تحقق بخشید- دلیل بر درستی آن نیست. همزیستی انسانی، آنجا تحقق نیافت، دلیل بر غلط بودن این خواسته نیست.
----
بله صد سال است ما حسرت آزادی و برابری و عدالت داریم. موفق نبودیم، نشده- آیا راه رسیدن به اینها « ملت چیلیق- ملی گرایی- ترک گرایی ست؟
----
یا اینکه مانع کار همین « کجرویها» ، کم بود آگاهی، عقب ماندگی صنعتی ، نظام سیاسی دیکتاتوری، و مانند اینهاست.
در 57 به جوانی ریشو که نوار خمینی میفروخت و حکومت اسلامی تبلیغ میکرد گفتم « حکومت اسلامی یعنی فاشیسم دینی».
گفت پس شما چه میخواهید؟ گفتم :
« به جای دیکتاتوری شاه دموکراسی - و به جای حکومت اسلامی آقا ی خمینی -
حکومت غیر دینی. »
گفت در ایران 99 در صد مسلمان هستند و حکومت اسلامی عملی میشود.
گفتم اگر هم عملی شود باز فاشیسم دینی نتیجه میدهد.
----
و حالا شاهد عملی شدن و فاشیسم دینی هستیم.
بالاخره صدای دختر رفسنجانی هم در آمد که گفت حکومت دینی نمیخواهد.
----
ما صد سال است برای آزادی و برابری و عدالت میکوشیم، اگر لازم شود هزار سال دیگر هم خواهیم کوشید تا روزگاری
حداقل اینها تحقق یابد.
جالب انجاست که یک شخص فارس زبان یا یک سازمان فارس زبان این توحین به ملت تورک را نه محکوم کرده اند نه انتقاد
قابل توجه بعضی از تورکها که حتی از حق یک بازی کن ارمنی در رابطه با تیم تراختور دفاع می کند
اعتراضات گسترده ضد نژاد پرستی ملت تورک آزربایجان جنوبی در توپخاته تهران + ویدئو
عصر امروز، پنجشنبه ۷ مرداد، هزاران نفر در شهرهاي آزربايجان جنوبي در اعتراض به توهین روزنامه "طرح نو" به ملت تورک آزربایجان به خیابانها ریختند و انزجار خود را بر علیه نژادپرستی سیستماتیک موجود در ایران اعلام نمودند.
در این تجمع شعارهایی مانند "هارای هارای من تورکم"، "اؤلوم اولسون فاشیسته"، "آذربایجان میللتی چکنمز بو ذیللتی" از سوی معترضان سر داده شد .فیلم اعتراضات خیابانی تورک های آزربایجان جنوبی بعد از توهبن صورت گرفته در رسانه های کشور به اصطلاح ایران در شهزهای تهران و زنگان Oguz TV Facebook 2016 07 28
امروزهم در اکثر شهرهای آزربایجان از جمله زنجان, خوی, مراغه, تهران , شیراز ... حضور سنگین نظامی و بسیجی هم نتوانست مانع اعتراضات ملت غیور و آزادی پرور تورکهای آزربایجان و قشقائی را بر علیه توهین سخیف روزنامه اطلاعاتی , طرح نو, بشود. اکثر شهرهای آزربایجان از جمله تبریز, اردبیل, خیاو, اورمی جو حکومت نظامی اعلان نشده داشت. یگانهای ویژه را از تهران به تبریز و سایر شهرهای ازربایجان ریخته بودند. در لینک زیر تظاهرات تورکهای زنجان غیور را می بینید. در این تظارات سخنرانی جوان زنجانی , ابلفضل ایمانی, را می بینید که بوسیله ماموران اداره اطلاعات هم دستگیر شده. مطمئن باشند با خشونت و زور و دستگیری و زندانی کردن نخواهید توانست جلو ملتی را که بپا خواسته و با مدنیت کامل حق خود را میخواهد, بگیرید.
امروزها ماترکها نه تنها از فارس توهین می بینیم بلکه ازسوی اعراب نیز سرزنش می شویم !؟
دوستان فارس میدانندکه زبان فارسی راغزنویان درایران رواج دادند چون قبل ازغزنویان300سال زبان عربی رسمی بود درمدت این سصد سال ترکها مدام با اعراب جنگ داشتند درنهایت نیزاعراب را شکست دادند .
اکنون ما ترکها از طرف اعراب سرزنش می شویم می گویند واگر شما ترک در ایران با اعراب جنگ نمی کردید. ما اعراب اکنون یک کشور بزرگ به نام ایران عرب زبان درغرب سرزمین اعراب داشتیم .
مثل کشورمصر، لیبی، سودان و یا مانند الجزایر.
حالا این توهین ها نثار تان مبارکت باد چون ما می دانستیم این فارس ها چقدرافراد توهمی پریشان ( پا ن ایرانیست ونژادپرست) هستند.
اگر شما ترکها با اعراب جنگ نمی کردید .
اکنون زبان فارسی را نداشتیم !
اکنون مذهبه شیعه را نداشتیم بقول خود شان مذهب صفوی نداشتیم!
منطقه آرام داشتیم .
دستگیری بیش از ده نفر در جریان اعتراضات ضد نژادپرستی در خوی ــ اسامی دستگیر شدگان
Cümə, 28.07.2016 11:36
در اعتراضات مسالمت آمیز شهروندان و فعالین مدنی خوی، بیش از ۱۰ نفر توسط نیروهای امنیتی رژیم ایران دستگیر شدند.
بنا به گزارش رسیده به گوناز تی وی، در اعتراضات مسالمت آمیز شهروندان و فعالین مدنی خوی در رابطه با توهین نژادپرستانه نشریه طرح نو به تورکها، عصر روز پنجشنبه ۷ مرداد سال ۱۳۹۵ با دخالت خشونت آمیز نیروهای انتظامی شهر خوی، منجر به دستگیری و زخمی شدن بیش از ده تن از معترضین این شهر شد.
سلمان عراقی، واحید صفری، سعید ورمزیار، هادی عباس‌زاده، حسین بوستانچی و حسین کاظم‌لویی شش فعال مدنی آزربایجانی هستند که در میان دستگیرشدگان دیده می شوند .
سلمان عراقی و حسین بوستانچی دو فعال آزربایجانی در حین دستگیری بشدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته و دچار
دچار خونریزی‌های شدیدی در ناحیه سر و صورت شده اند .
به takin
آریانا از آن کلمه های جعلی و بی ریشه ای است که شما افغانستانیها دلتان را به آن خوش کرده اید . چیزی به اسم آریانا در تاریخ نداشته ایم. بلخ شاهنامه هم عمدتا بغداد فعلی بوده که همزمان با مهاجرت انبوهی از ایرانیان در زمان ساسانیان ازعراق مرکز ساسانیان به خراسان قدیم برده شده. مثل شهر طرطوس در تریکه فعلی که به طوس گذاشته شده یا نام رودهای جیحان و سیحان در ترکیه فعلی که به آسیای میانه منتقل شده. اصلا در تاریخ جایی به اسم پشتونستان یا افغانستان نداشته ایم. پهله کوهستان غرب ایران. سیستان اولیه هم شمال عراق بوده.
در جنوب افغنستان فعلی واقع بوده حمله می کردند. شمال افغانستان هم که یک عده مهاجر مغول هستند از دو سه قرن بعد از فرودوسی به آسیای میانه از جمله آن قسمت وارد شدند. مغول تبارها شمال افغانستان فعلی را اشغال کردند یهودیهای پشتو نیز بعد از محمود افغان سیستان قدیم را دو سه قرن اخیر اشغال کرده اند بنا به متون تاریخی یعقوب لیث صفاری بارها در کوهستانهای شمال هند به جنگ ترکان رفته که هیچ بعید نیست این ترکان همین افغانها باشند. بله آن منطقه زمانی متعلق به ایران بود اما توسط بیگانگان مغول و افغان که همه را ایرانیهای کم اطلاع افغانی می نامند اشغال شد. مثل مرو پایتخت خراسان قدیم که به اشغال ترکمنها درآمد یا سمرقند و بخارا که به اشغال ازبکهای مغولی درآمده یا خوارزم قدیم که در اشغال طوایفی از مغول است. یا همین آذربایجان که به اشغال طوایف ترکمن قزلباش درآمد. مولانا و ابن سینا و کمال خجندی و بسیار ایرانیان دیگر از دست مغولها به سمت غرب فرار کردند. سیستان قدیم را هم افغانیهای تازه از راه رسیده بدستور انگلیس به بزرگترین مزارع خشخاش جهان بدل کردند . افغانهای فعلی مطلقا ربطی به ایران و ایرانی ندارند. نام افغانستان بعد از تعیین مرزهای شرقی بوسیله انگلیس انتخاب شد.پشتوها یا افغان های اصلی، یهودی الاصل هستند ( بنا به تحقیقانت دانشمند هندی که در مجله تلگراف انگلیس منتشر شده) و تا زمان صفویه در کوهستان شمال غرب هند ( شمال پاکستان فعلی) در اطراف کوه سلیمان به شکل بدوی زندگی می کردند و گاه و بیگاه به سیستان قدیم که عمده آن در جنوب
بلوچها نیز در سیستان قدیم بشکل کوچری و حمله به کاروانها زندگی می کردند آنها یا شاخه ایاز افغانها هستند یا بازمانده های عربهای خوارج هستند که از دست خلفای عباسی به آنجا متواری شدند در تاریخ مطلقا منطقه ای بنام بلوچستان نداشته ایم و بلوچها همیشه عشایر دوره گرد فاقد سرزمین مشخص بوده اند.
در ضمن بد نیست بدانید ورود افغانها به آذربایجان ممنوع است!
جناب ساوالان بنده از ترکی استانبولی می گویم که فعلا پیش رفته ترین ترکها هستند. چوپان در اصل بوده چوب بان یا اگر شبان بگوییم بوده شب بان. بان به معنی نگهبان و مراقب است مثل باغبان ( باغ + بان )
اینکه شما مشتی لغت متروک و بعضا جعلی را ردیف کنید دلیل نمی شود ملاک ما زبان رایج مردم است.دوشمک به معنی افتادن است چه ربطی به دشمن دارد. دشمن بوده: دش + من. دش پسوند ضدیت است مثل دشنام ( دش + نام) دشمن یعنی ضد من. عکس همین دوش می شود < داش > به معنی با هم بودن و همراه که فعل داشتن از آن ساخته می شود کلماتی که با پسوند داش در ترکی وجود دارد همه از فارسی گرفته شده. مثل قارداش یا کارداش به معنی خواهر یا برادر که در کامنتهای پیشین ریشه یابی کرده ام و فارسی بودن آن مثل روز مشخص شد. در ضمن یاغی هم فارسی است.
شما بفرمایید معادل بارابار یعنی همان برابر فارسی و آزاد فارسی در بارابارلیق و آزادلیق در عنوان این مقاله چیست و چرا بکار نمی برید حداقل در ترکی استانبولی که با آن آشنا هستم. اینکه شما
اسامی روزهای هفته در ترکی استانبولی گویای واقعیت زبان ترکی امروز است که مجموعه ای از چند زبان است که فراسی بخش مهم آن است.
روزهای هفته در استانبولی : پازار( همان بازار فارسی) پازارتسی - جوما ( جمعه) - چارشمبه ( چهارشنبه) - پرشمبه ( پنج شنبه)
به دو سه کامنت پیشین من با عنوان زبان ترکی از روی فارسی درست شده مراجعه کنید
لوایی نه تنها با ارتجاع مذهبی و قومی مبارزه میکنند بلکه قلم او کلیت ارتجاع را نشان رفته است ....
Anonymous نگاهی به مقاله ی طراحی کودتا در تهران بینداز .... در این سایت هیچکسپبه اندازۀ لوایی جمهوری اسلامی را نقد نکرده..این شانتاژها قدیمی شده
رفته آیا، ای جماعت یادتان!
ای...! خاک پرستان، ای...! ایرانیان!
مغول، تاتار شما را فرهنگ آموختتان؟
نمودند مراکز نجوم تاسیستان؟
در مراغه در آزربایجان؟
لیک بسته است هنوز چشم هایتان!
لیک هنوز که هنوز است،
ز عهد بوق، میرسد بگوش! فریادتان...؟
آهای...! ای خود خواهان!
آهای...! ای خود باخته گان!
باز کنید اینک چشمهایتان!
گشته آغاز دیریست
عصر بیست و یکم ز آفاق زمان.
و شما پانفارسها همچو غریقان،
غرقید، در اوهام عصر پارینه سنگی تان!
بشنوید فریاد مردمی را که گویند:
وای بحال سفسطه بازان،
وای بحال گول خورده گان!
که مفتخرند! به افسانه و چاخان بازان!
و شما...! ای عجل پیشه گان!
و شما...! ای خواب دیدگان!
بر خیزید ز خواب گران!
نیست زیرا که سعادتی،
در لجنزار خود باخته گان!
دیریست زده است سر
و شما...! ای جهل زدگان،آفتاب اینترنت ز آفاق جهان
و شما...! ای خواب رفته گان!
و شما...! ای لشکر درب و داغون آریامهریان!
و شما...! ای عصر پارینه سنگی! ای بنده گان!
و شما...! ای رجز خوانان، ای چاخان گویان!
کسی دیگر ز آدمیان!
نخواهد شنید فریاد و دروغ تان!
بازی ز فرط چاخان، ز فرط گستاخان!
زیرا مبرهن است بر کسان
در لجنزار خود خواهی،
گستاخی نژاد پرستان!
گستاخی اوهام زده گان!
در پرتگاه اجل،
چنین است. آری...! سرنوشتتان!
درود بر سلیمان افشار تکابی
آقای چادی از این استادت پروفسور عبدل زابلی چه خبر . اگه راست می گی همینهایی را که نوشتی به ترکی بنویس
مقاله ای مغرضانه بود.
مقاله آقای لوائی را بخوانید، در امریکا لم داده، .... از اردوعان شارلاتان گرفته و شمشیر را فقط بر علیه روشنفکران ایرانی (اعم از ترک و فارس و کرد و . . . ) که با ارتجاع مذهبی و قومی مبارزه میکنند کشیده است. هدف او عین هدف کامنت گذاران بدبخت و مزدور سپاه جهل و جنایت است: ایجاد شکاف و نفرت بین مردم و درون اپوزیسیون رژیم !
او حتی یک کلمه بر علیه جمهوری اسلامی که منشا این ستم و جهل است ننوشته و نخواهد نوشت، خامنه ای و سپاه جلاد بالاخره شراکتی با اردوغان داعشی دارند.
جیره و استخوان را که بی جهت برای کسی پرت نمیکنند !!
سلام-دوستان باورکنید،تعدادی خودراسرکارگذاشته اند.این باتئوری ول کردن آبروی تورک های آزربایجان وتورک رابرده اند.این هامتوهمان ازسوسیالیست برگشته خورده ها.هنوزیخ های چپولی مغرشان آب نشده است.من همکاری داشتم بچه توسرکان بود؛یادش بخیر،موقعی که همکاری وظیفه خودش راخوب انجام نمی داد.میگفت فلانی عصبانی نباش(آدم دانابااشاره ،آدم نادان باکتک)
سوادخودرابالاببرند.ماراآنچنان گرفتارتوهم وخودزنی کرده اند؛که حتی تورک زادگان هم به این توهمات باورکرده اند.
چپ های ایرانی بیچاره هاتا20 سال پیش هرچه کتاب خوانده اند،اکثرانوشته های شئونیست های ایرانیت خواه وپان ایرانیست وگذرکرده اززیرنظرماموران ساواک وساواما بوده است.
درطی این 20سال به قوت اینترنت غبار وتاریکی ازتاریخ وجعلیات نویسندگان ایرانی برطرف شده است.تعدادی هنوزدراین باره مطالعه وسوادی ندارند،بایدواگرذهنیت ناسیونالیستی ایرانیتی به آنهااجازه داد،اگرمطالعه کردند،میتوانند؛
برای این تعدادهنوزتفکرپان ایرانیست وپان فارسیسم عین آیه های قران محترم ودرخط قرمزقراردارد؛این دوستان برای اینکه به آن طرف وبرای مطالعه واقعیت ها نروند؛برای خودصغراوکبرمی چینند.
تعدادی برای مااگرصحبتی ازتفکرمقابله به مثل کنیم مارامتهم به تفکرماکیاول وخشنونت میکنند.ولی صدسال حکومت فاشیستی پان فارسیستی ونسل کشی فرهنگی راندیده هنوزهیچ چیزنشده مارامتهم می کنند.
این دوستان من فکرمیکنم درخواب تشریف دارند،دوست دارند،ماهم مثل خوشان لحاف رابیشتربرسرکشیم.
درفارسی مثلی است میگوید؛جواب های هوی است.انتظاردارند،درمیادین ورزشی وقتی یک لیدرطرفدار وطرفدارانشان شعارمیدهد کون تورک تراختورپاره شد،طرفداران تراختوربگویندآفرین برشما.
یامیگویندتورک خروحتی عکس خررابه اندازه یک کامیون درمیادین بدست مگیرند.جوانان تورک بگویندشماآهو ومارال هستید.
صدسال این دوستان باانواع واقسام ترفندهامارابه گوسفندبودن فراخوانده ونصف آزربایجان عملابه دیگران داده شده ویانصف مردم آزربایجان رابعلت بیکاری به دیگرنقاط کوچانده اند ونصف مردم راآسیمله کرده اند،بازهم میگویند؛خفه شویدوالاپان تورک وپان اردوغانی وپان علیفی وداعشی میشوید.
تفکرفاشیستی وداعش رابشکل های مختلف صدسال است ، درایران که برعلیه ماخشونت میکند،رانمی بینندوحرکت واکنشی جوان راپان تورک وماکیاولی میخوانند.آفرین برسیاست شما.
آقا یا خانم "شما" :
یک نژاد پرست فارس هیچ مزیتی به یک نژاد پرست ترک ندارد، چون هر دو ضد انسان هستند و در خدمت ارتجاع.
دو روی یک سکه سیاه هستید.
دوباره مرگ و رجزخوانى و اهانت به ديگرى با كمك گرفتن از ميسوژنى و راسيسم حاكم بر جامعه. اين صفحه در حقيقت تصوير ايران امروز است. جامعه اى گرفتار راسيسم و نژادپرستى و زن ستيزى و ديگرى ستيزى و مرگ. جامعه اى كه سياستمدار و انديشمندش بودن را با رجزخوانى فرياد مى زنند.
""" پایان دوران رجز خوانی و ساده لوحی """ وقتی‌که طرف مقابل، گاندی ندارد، انتظار بودا شدن طرف خودت، ساده لوحی محض است، وقتی‌که جامعه شناس ساده لوح تحصیل کرده خارج ما، تنها محصول فکری اش ، استفراغ بی پایان لقب و عنوان پان ترک به فعالان ترک آزربایجانی است، باید آن پان را تبدیل به "" پایان تاریخ مصرف جامعه شناسی ساده لوحانه "" کرد. قرن ۲۱، قرن تورکان خواهد بود، شرایط ژئوپلتیکی منطقه خاورمیانه، ایران را چنان با بی ثباتی و خشکی مشغول خواهد کرد که دیگر نه شاهنامه خوانی وجود خواهد داشت و نه رجز خوانی، مرزهای جنوب، شرق و غرب ایران را، امواج بی ثباتی به لرزه در خواهد آورد. در چنین دورانی، هر کسی که ترکان را در کنار خود داشته باشد، برنده میدان خواهد بود.
زابل فردوسی کجااست؟
سیستان هم قسمت شمالی بلوچستان هست که در خاک فعلی ایران نیست بلکه در افغانستان هست و مردم بلوچ در سیستان که مرکز آن زرند می باشذ زندگی می کنند و هیچ فارسی در سیستان و با زرند زندگی نمی کند. اسم سیستان به بلوچستان رضا شاه وصل کرد و اسم استان گذاشت بلوچستان و سیستان و جمهوری اسلامی انرا عوض کرد و گذاشتش سیستان و بلوچستان. و اخیر بعضیها فقط می گویند سیستان.برای اطلاع خوانندگان باید عرض کنم زابلی که فردوسی از آن حرف می زند در خاک فعلی ایران نیست و این شهری که در بلوچستان رضاشاه اسمش را عوض کرد و آنرا زابل نام نهاد ربطی به زابل شاهنامه ندارد. زابل در بلوچستان هست اسمش حسین آباد بود و رضاشاه انرا عوض کرد همه مردم بلوچ این را می دانند . زابل فردوسی در افغانستان هست و هنوز هم اسمش زابل هست و نگاه کنید به نقشه افغانستان و در زابل واقعی هیچ فارسی زندگی نمی کند و مردم به زبان پشتو صحبت می کنند.و
اینها به فکر درستن کردن هویتهای جعلی و سرزمینهای جعلی و تاریخ جعلی هستنند و هیچ کدام از این جعلیات به نفع مردمان منتطقه نیست. در این جعلیات فقط مردمان مرکز فریب خورده اند و اگر نه بقیه می دانند چه خبر است.
بالاخره معلوم شد: گوناز، دیرنیش، گاموح و گاماج هیچ ارتباطی با داخل ندارند
http://www.ifsha.net/
???
هر دم از این باغ بری می رسد!
کجا هستند آنهایی که به خاطر پارک ۱۰۰هزار متری پارک گزی آنهم در وسط شهراستانبول پیراهن پاره می‌کردند.
جناب آقای ارسا م محمودی . خشم و ناراحتی شما بیشتر از بابت جمله ، ملت تورک آزربایجان است . وبقیه نامه بهانی است برای پوشاندن این خشم . ما تورکهای آزربایجان بشما و افرادی مثل شما گفته بودیم پنبه ها را ازگوش های تان بیرون آورید . حال در مجلسی که از فیاترهای گوناگون گذشته است .فریاد و صدای رسای ملت تورک بگوشتان رسیده است . راستی در اعتراض این دو و سه روز لغت ملت تورک آزربایجان در خیابان ها شنیدید . بیاید همه باهم بگویم زنده باد ملت تورک آزربایجان
دقیقا هر زمانی که مدیای داخلی و خارجی به مساله تظاهرات مردم آزربایجان متمرکز می شود و یا در خارج فردی مثل علی سنبلی وجود راسیسم نامرعی در تعلیم تربیت ایرانیان را با توهین به ترک و عرب و ترور انسانهای بیگناه بنمایش می گذارد ، شما یا با درج مقاله برعلیه پانترکیزم و یا با قرار دادن یوتوب توهین به فارس، مساله را زیر سایه می برید و من نمی دانم این ناشی از .... شماست و یا ناشی از ..........؟!
درجامعه ایرنی گشتاپوی راسیسم شخصا حضوردارد. به بهانه دین به امورات مردم دخالت میکند. این گشتاپو دیروز آریامهری بود، امروز ایران مداریست. صد سال است تمام کشت و کشتار و سرکوب مردم، تحت شعار ایران و تمامیت ارضی، به بهانه ترس از دیگری، بخورد ملل ایران داده میشود. لولو خورخوره دیگر ستیزی، ایران را برای ملل غیر فارس به جهنمی هولناک بدل کرده است. امروز گشتاپوی نژاد پرستی پانفارسیسم خنجر را از رور بسته. راسیسم موجودیت خود را بیش از پیش در خطر میبیند. مردم بیدار شده است. امروز سینه چاکان راسیسم آرایائی، با توهینهای شنیع بملل ایران مخصوصا بمردم تورک آزربایجان از مرز توهین گذشته به تهدید و سرکوب مستقیم بدل شده است. بنطر میرسد کشتی شکسته فرهنگ پوک ایرانی بتدریج اما حتمی در گرادب حوادث راه نجاتی جز عربده کشی و توهین و تهدید دیگران، در پیش رو نمی بیند. این فریاد مثل فریاد غریقی، بیانگر پایان کار است.
....به این نتیجه میرسیم که نه تنها ترک شانامه ترک آذربایجان نیست بلکه حتی ایرانی شاهنامه هم ایرانی جغرافیای سیاسی کشور ایران هم نیست چون ایرانی که فردوسی از آن بحث می کند به استثناء زابل و طوس (مشهد) در آنسوی مرزشرقی ایران ( نیمه شمالی افغانستان وتاجیکستان فعلی یا آریانای قدیم و پشتونستان یا همان پهلوا قدیم) قرارگرفته و نه تنها آذربایجان وعراق عجم جزو آن نیست حتی سرزمین پارس (استانهای فارس و کرمان فعلی)هم جزء آن نیستند و به کررات از آنهابه عنوان غیر ایرانی (بخوان غیر آریانایی) یاد شده۰ دوم اینکه توهین کردن به ترکها و زنان در صورتیکه مخاطبش ترک و زن هموطن نباشد قباحتی ندارد و جایزشمره میشود۰
جناب آقای محمودی با ملت ملت کردن که ملت درست نمی شود. ملت ایران یک مفهوم و درک نادرستی هست و غیر واقعی می باشد چون ما مردمی به اسم ایر نداریم که از آن ملت ایران در بیایید.اساس ملت از مردم هست ما مردم فارس داریم و ملت فارس و ترک و کرد و عرب و بلوچ و همچنین ملت بدنبال مردم می آید. پس ایران چیست اگر ملت نیست؟ ایران یک سرزمین هست یک محدوده ای جغرافیای است و یک فلات هست در سرزمین ایران که در این محدوده جغرافیای ملل مختلفی زندگی می کنند. اگر ما بیاییم یک محدوده از این جغرافیا را دورش خط بکشیم و بگیم اینجا ایران هست و بقیه ایران نیست واقعیت از
بین نمی رود و تاریخ از بین نمی رود کما اینکه رضا شاه در سال 1935 میلادی با اجازه افغانستان آمد خطی کشید و گفت و کسانی که داخل این خط زندگی می کنند ملت ایران هستنند. خوب به این شکلی که ملت درست نمی شود و چرا شما حاضر به قبول واقیعی یات نیستی که ملتی به اسم ملت ایران وچود خارجی ندارد. نمی شود کشور بر اساس هویت نادرست ساخت و یا انسانها را به یک هویت نادرست خطاب کرد هر چیزی پایه و اساس آن خراب باشد حتما فرو می ریزد و این خصلت طبیعت هست و کاری نمی شود کرد مگر اینکه پایه را براساس واقعیات بسازی و درست کنی.جناب جما نارویی فرزند جلیل خان از انجایی که یک بلوج باید طبیعی زبان بلوچی هم بداند لطف کنید دو پاراگراف اول این مقاله را به بلوچی بنویسید که دیگران بدانند که شما بلوچی و خوانندگان را دراز گوش فرض نکرده اید و اگر قصد داری کامنت بعدی را هم به فارسی بنویسی دلیل بلوچی ندانستن خودات را برای خوانندگان بنویس
آقای پرویز....علاوه بر این که چوبان تورکی است و فارسها ان را با تبدیل ب به پ دزدیده اند و به وازگان خود افزوده اند همین چوبان معادلهای تورکی دیگری هم دارد: سوروچو، قویچو، قویونچو، اوباباشی، اوبابیگی، قاپیت، آن شبانی که می گویی دزدیده شده همین چوبان تورکی است. بفهم. در ضمن برای دوست: ما تورکها: آرخاداش، یانداش، یولداش، آیاش، ائش، اسیرگن، آرتاش، اوغوز، توتاچی، ایناق، گؤروندش و غیره را داریم. .... مانقورتی؟! و خودشیرینی می کنی؟ دشمن خود تورکی است از ریشۀ دوشمک (پست، افتاده، کوچک، حقیر) دشمن یعنی انسان پست و بد. این کجاش فارسیه؟! سواد تورکی نداری حرف نزنی خیلی با آبروتره. در ضمن برای دشمن هم ما تورکان یاغی، یاوا، کؤتو، آوان، دایسون، قاج، دایین، یاو، قانتار، بوس، قانلی و غیره را داریم. گذشت ان زمان که با عوام فریبی ملت
تورک را می فریبیدید. با بازی با چند واژۀ دزدیده شده فارسی چه چیزی را می خواهید ثابت کنید؟ برتری زبان ناقص الخلقۀ فارسی به تورکی را؟ یک کم خجالت به اضافه یک کم سواد و مطالعه و خریدن لغت نامه تورکی و یا دانلود لغت نامه های فارسی به تورکی برایتان مفید است. رها کنید این شیطنتها رو پرویزخان.ما ترکها چون مرد عمل هستیم نیازی به رجزخوانی نداریم اما فارسها چون مرد عمل نیستند فقط رجز می خوانند و ناله و نفرین می کنند.
فارس بیچاره یک زمان از توران اسطوره ای می نالد ، زمانی مرثیه حمله عرب می خواند و طبق ادعایشان ( که البته باطل است) ما ترکها از سرهایشان کله مناره ساختیم و در شهرهایشان جوی خون راه انداختیم ، در چند دهه اخیر هم میلیونها مهاجر افغانی و عراقی شهرهایشان را اشغال نموده و قتل و تجاوز کرده اند همه ی کاری که انجام داده اند باز همان رجزخوانی و ناله و نفرین بوده بدون اینکه توان انجام کوچکترین کاری داشته باشند. در حالیکه ما ترکها چون مرد عمل بودیم نه رجزخوانی همان اول کار اجنبی افغان و عراقی به آذربایجان راه ندادیم زن و بچه مان از قتل و تجاوز در امان بودند ناله و نفرینی هم نکردیم.
شونيزم فارس در بدنه سيستيم حكومتي ايران چنان رخنه كرده گويا فراموش كرده اند نصف جمعيت تورك زبان است و با چپاول ثروت ومعادن همين مردم حكومت مي كنند ملت تورك بيدار وآگاه است و بزودي آتش زير خاكستر فوران خواهد كرد وجواب همه اين بي حرمتي ها را خواهد داد با هزاران ترفند جيب مردم را خالي مي نمايند وميلياردها پول زبان بسته مردم را مي دزدند و اينگونه دهن كجي مي نمايند البته غافل از اين مسايل هستند كه استارت تجزيه ابران را با اين حركات زشت زده اند و مردم آزربايجان به فكر استقلال خود هستند
شما ترکها و فرهنگ و شعورسیاسی و برادری و همبستگی تان را در ترکیه اردغانی دیدیم که در چه.... بسر میبرید و لا هن چگونه رفتار میکنید .
آیا تا بحال از خودتان سوال کرده اید که چرا دولت ایران و نمایندگان فارس زبان مجلس مخالف تصویب قانون جرم برای توهین به ملل و خلقها هستند ؟ ؟ ؟ و پیشنهاد چنین قانونی توسط نمایندگان غیر فارس مجلس تا بحال با ممانعت رئیس مجلس و برخی نماینده فارس زبان روبرو شده ؟ ؟ ؟ خواهش میکنم اگر جوابی دارید بنویسید .
تا این لحظه 421 مثبت به این مقاله داده شده است! امکان ندارد سایت درپیتی مثل ایران گلوبال حتی 200 نفر خواننده هم داشته باشد. این نشان میدهد این مثبتها الکی است.
آقای بهمن موحدی ... نه تنها چپ ها از شاهنامه خوششان می آمد ,بلکه چپ ها در زندان از آیات قرانی و هم از خمینی خوششان می آمد..
به راسیست پانترک آتا زنگانلی
این یک حرف مفتی است که می گویند چپها از فردوسی و شاهنامه بدشان می آید، در زندان زمان شاه بودند کمونیستهایی که شاهنامه می خواندند وبسیار لذت می بردند. همچنین زنده یادان اخوان ثالث و سیاوش کسرائی هم چپ بودند و هم عاشق فردوسیشعری را تقدیم می کنم در وصف خواهر ومادر تمام کسانی که قصد دارند آذربایجان را از ایران جدا کنند و جمهوری مستقل آذربایجان جنوبی را تشکیل بدهند:
// زن واژدها هردو در خاک به// جهان پاک از این هردو ناپاک به//
//زنان را ستایی سگان را ستای// که یک سگ به از صد زن پارسای//
راسیست پان ترک و جان نثار اردوغان وعلی اف آقای آتا زنگانلی ، این را بدان که در شاهنامه شخصیتهای داستانی وجود دارد و فردوسی از زبان شخصیتهای داستان سخن می گفته است و شعر بالا نیز به همین صورت بوده است. شاعرملی ومبارز ایران "زنده یاد احمدشاملو" با اینکه یکی از منتقدان شاهنامه وفردوسی بود و به شاهنامه وفردوسی انتقادات جدی وزیادی داشت با این حال درباره این شعر گفته است : «"فردوسی آن را از زبان کس دیگری بیان کرده است"»
بنده به عنوان یک سوسیالیست میهن پرست ، هم عاشق فردوسی هستم و هم عاشق شاملو
گرامی باد یاد مبارز بزرگ محمدرضا سعادتی، مجاهد محمدرضا سعادتی زمانی که در بهار سال 58 دستگیر شد ، به او لقب زندانی دونظام را دادند و در میان مردم به زندانی دونظام معروف شد، محمد رضا سعادتی از زندانیان سیاسی مقاوم دوران شاه بود و هنگامی که در بهارسال 58 توسط مزدوران خمینی و بقایای ساواک رژیم شاه با اتهام واهی و دروغین جاسوسی برای شوروی دستگیر می شود، بدن او پر از زخم های شکنجۀ دوران زندان شاه بود و زخم هایش تازه بودند با این حال مزدوران خمینی خون آشام، این مبارز مقاوم دوران زندانهای ستم شاهی را تنها سه ماه پس از انقلاب و آزادی او(محمدرضا سعادتی در بهمن ماه 57 از زندان ستم شاهی آزاد می شود) از زندان شاه ، دستگیر می کنند و دوباره او را روانه زندان وشکنجه گاه می کنند و اورا به شدت تحت شکنجه قرار می دهند. تمامی نیروهای مترقی و شخصیتهای داخلی و بین المللی ، دستگیری وشکنجه محمدرضا سعادتی
را محکوم می کنند. نه مردم ایران و نه جریانات سیاسی ، هیچ کدام اتهام مضحک و بی پایه جاسوسی محمدرضا سعادتی برای شوروی را باور نکردند ، زنده یاد (آیت الله ) محمود طالقانی نیز از سعادتی حمایت کرد و اتهامات وارده به او را مردود دانست.در آن جریان قرار بود سفارت شوروی در ازای تحویل گرفتن پرونده مقربی و آگاهی یافتن از چگونگی لو رفتن و دستگیری او اطلاعات مهمی را در خصوص تشکیلات و شبکه گسترده جاسوسی سازمان سیا در ایران را بدهد و همچنین چند عدد دستگاه و لوازم و ادوات امنیتی و ضد جاسوسی را نیز تحویل بدهد و به هیچ وجه موضوع جاسوسی مطرح نبوده است و هیچ تلاشی نیز برای جاسوسی صورت نگرفته است.
لاجوردی قصاب، مجاهد محمدرضا سعادتی را بدون هیچ توضیحی و بدون هیچ مجوز قانونی در 4 مرداد 1360 در اوین تیرباران کرد وبه شهادت رساند و این در حالی بود که محمدرضا سعادتی محکوم به زندان شده بود و مشغول گذراندن دوران حبس خود بود. این است عدالت رژیم جمهوری اسلامی!!!
و از آنجایی که سران و کارگزاران و مزدوران رژیم جمهوری اسلامی ، از وقیح ترین و بی شرم ترین موجودات روی زمین هستند، یک وصیت نامه جعلی به نام مجاهد محمد رضا سعادتی نوشتند و در روزنامه ها منتشر کردند و هدف آنها از این کار مخدوش کردن حیثیت و اعتبار سعادتی بود، رژیم با بی شرمی تمام تبلیغ می کرد که سعادتی قبل از اعدام ندامت کرده است، واین ترفند رذیلانه آنها برای لگد مال کردن آبرو وحیثیت سعادتی بود. اما خوشبختانه در همان زمان مردم وگروههای مترقی و انقلابی به این توطئه رذیلانۀ خمینی خون آشام پی بردند و فهمیدند که این وصیت نامه جعلی است و هدف رژیم از این کار ضربه زدن به نیروهای مترقی و انقلابی است.
نکته ای را هم می خواهم در باره تفاوت بازجویان رژیم های شاه وشیخ بگویم، در مقاله بالا از قول مجاهد محمدرضا سعادتی آمده است که بازجویان رژیم جمهوری اسلامی قبل از شکنجه مبارزین وضو می گرفتند و بسیار شدید تر و بی رحمانه تر از بازجویان ساواک شکنجه می کردند. بله کاملا درست است و بدین شکل بوده است، این را هم من بگویم که بازجویان رژیم جمهوری اسلامی بدون کوچکترین عذاب وجدانی ، مخالفین رژیم را زیر بدترین شکنجه ها می بردند و می برند و برای آنها کودک و جوان و میانسال و کهنسال و زن و مرد فرقی نمی کرد ونمی کند. اما بسیاری از بازجویان ساواک شاه به خاطر شکنجه مبارزین به ناراحتی های اعصاب و روان دچار می شدند و برای رهایی از عذاب وجدان و تسکین بیماری روحی خود به مصرف الکل و تریاک و قرص های اعصاب و روان، روی می آوردند. با اطمینان می گویم بازجویان وشکنجه گران رژیم جمهوری اسلامی از پست ترین وکثیف ترین و بی رحم ترین موجودات روی زمین هستند.
یاد مبارز بزرگ و زندانی دونظام، مجاهد محمدرضا سعادتی جاودان باد.
بله عزیز ،
- درست است . در حکومت تقریبا هزار ساله ی ترکان در ایران سیاست « ستم زبانی» به خلقها روا داشته نشده است. فقط به خودمان ستم کرده ایم. که از تولید آثار مکتوب به زبان ترکی سخت غفلت نموده ایم. و حالا چوب اش را میخوریم.
لازم است درک کنیم « دیگر بس است» .
- در مورد اردوغان، من هیچ نفرتی به هیچ انسانی ندارم.
اینجا شخص او و حتی سیاست اش مورد بحث من نیست.
بل موضوع، گرایش و « پرستش» است . پرستش سیاست یک شخص یا یک کشور. که به درد ما نمیخورد. چه مثبت باشد و چه منفی.
فرد آزادیخواه همیشه در موضع « اعتراض» قرار دارد. حتی در موضع اعتراض بخود.
جناب ائلیارعزیز
توجه شمارا به دو مورد زیرجلب می کنم :
1- درطول تاریح دیده نشده است ترک راسیسم نژادپرست باشند نداریم درعملکرد پادشاهان ترک درایران ودرقرنهای گدشته نژادپرستی نمی بینیم ویا شما ازاردوغان به نفرت نام می برید بلی اویک مذهبی است ومن از مذهبی که به سیاست دخالت متنفرم ولی پدراقتصاد نوین ترکیه اوست واوست بایک پیام تلفنی مردم به جنگ تانکها فرستاد واوست به کردهای دست به عملیاتی انتحاری می زنند tv24ساعت دادو نمایند درمجلس دارند ایکاش اوبه جای رفسنجانی وخاتمی درایران حاکم بود.
2-فارس راسیسم به هیچ کس رحم نمی کند چه برسد که او ترک هم باشد ببینید سرنوشت هویدا، رحیمی را نگاه کن شاه تمام جنایت خود رابه گردن آنها انداخت ولی مردم قبول نکردند شاه حتی موقع فرارآنها را آزادنکرد تااینکه خلخالی آنها را کشت به خلخالی اول می گفتند آیت الله ولی درآخر به جای آیت الله خلخالی خر خالی می گفتند
واقعا حیف از این امکان واز این سایت ایرانی فارسی زبان ، که بشما معتادان نژادگرایی و لذت جویان مطالب راسیستی فرصت میدهد که این چنین نشئه و خوشخال به اوهام و خیالات ماوراء الطبیعی عرفانی صفوی و انسان ستیزی و دروغ نویسی خود بپردازید . اختلاط و آشوب فکری در مبان شما چقدر بابر سرریز شده باشد که بجایی که از حاکمان و برنامه ریزان نام ببرید ، به کینه خویی مردمانی بپردازید که خودشان بیشتر از شما قربانیان اربابانتان یعنی شاه و شیخ و اردغان و علی یوف هستند . حیف از اروپا و امریکا که بشما پناهندگی و اقامت داده تا به فاشیسم نژادی تان ادامه دهید . به امید روزی که فارس و ایرانی شما را شناسایی و محاکمه کینه توزیی هایتان کند . شرم و حیا و نمک شناسی، صفات گرگ و شغال و توره نبوده و نیست . در درون ایران دهها میلیون انسان در کنار هم و در مقابل حاکمان به صف ایستاده و شما شکم سیران فراری بازنشسته
و آواره ار خدا و خلق و میهن ، بریده و برای خود سرگرمی، فارسی ستیزی و دروغ و اغراق و ایرانی ستیزی را پیشه کرده اید که ریشه تان را خواهد کند . چقدر باید سقوط کرده باشید که حتی سیاست را هم آلوده کنید . جنایتکارانتان مانند خلخالی و ملاحسنی و علی خامنه و موسوی تبریز و موسوی اردبیل و موسوی عینکی ، دستشان تا مفرق به خون مردم ایران آلوده است . چه خوب که سرتان را زیر برف کرده اید و دمتان را به هوا . یکروز باید دمتان را گرفت و به آنطرف تلخه مکان شوت کرد تا درسی شود برای سایر نژادپرستان غرب و شرق .آقای محمودی
امثال آیت الله تهرانی ها وعلی سنبلی ها وسلیمان تکابی ها و... فقط ضد ترک هستندبرای امثال اوفرق نمی کندترک کجا باشد
علی سنبلی که درمونیخ آلمان دست به جنایت زد هم همین افکار فردوسی داشته است درحالی که ازجامعه عقب مانده بود ولی خود را برتر ازترکها وعربها می دانست .
علی سنبلی فارس درحالی که به تمام آلمانی توصیه می کرد دورشوند ولی جوانان ترک وکسانی که فکر می کرد ترک هستند را می کشت به آلمانی های وحشت کرده می گفت من آلمانی آریایی هستم دیگر مهاجران را آلمانی نمی دانست .
جالب رسانه های آلمانی می گفتند علی سنبلی دارایی افکار ضد ترک بوده ولی هیچ یک رسانهای فارسی زبان به این مورد هیچ اشاره ای نکردندو مدام گفتند که اوبه داعش بیت کرده بود .
حیف که تعداد9 انسان وبخصوص جوانان 14و15سال به دست این فارس نژادپرست کشته شدند ولی گوشه ای عملکرد فارس جنایت کارتمامیت خواه بر جهانیان ملاشد .
نخست ممنون از طرح نظر دوستان :
جمعبندی و نتیجه: مقابله به مثل شدید تر لازم است- برای رسیدن به حقوق خود- یا هدف.«-شعار ازربایجانیها علیه شونیست فارس باید شدیدتر از این باشد که تا حالا گفته شده است. »
منظور نویسنده شعارهایی مثل مرگ بر فارس - زبان فارسی زبان سگ و مانند اینهاست.
«- اگر همان کاری را نکنیم که دشمن با ما میکند, نخواهیم توانست ذره ای از حقوق خود را .بگیریم.»
منظور اینجا هم باز مقابله به مثل است.
----------
یعنی استفاده از هر راه و وسیله ای برای رسیدن به هدف، خوب و لازم است.
این همان نظر مقابله به مثل- و تئوری هدف وسیله را مشروع میکند - متعلق به جناب ماکیاوللی ست.
« مقابله به مثل و نظر ماکیاوللی» چیز تازه ای نیست.
شاید گروهی به این ایده گرایش پیدا کرده یا بکنند. و گرایش هم دارند- و حرکاتی انجام دهند یا میدهند - ولی راهی نیست که
« اقشار اجتماعی جامعه » ، و پیشروان فرهنگی و سیاسی آنها - الیت جامعه- را به دنبال خود بکشد.
این گروه با تئوری ماکیاوللی و مقابله به مثل، نمی تواند « آزادی و برابری و عدالت » بیاورد- به فرض
به قدرت هم برسد- تنها میتواند فاشیسم را حاکم کند.
همانطور که فارسیستها در قدرت - فاشیسم را اعمال میکنند.
----
« تئوری مقابله به مثل و هدف وسیله را مشروع میکند» -ماکیاوللی
بله تئوری ماکیاوللی راهنمای کوشش ایرانیست =فارسیست هاست.
داریوش آشوری روشنفکر و مترجم ایرانی که گرایش ناسیونالیستی دارد، آثاری از ماکیاوللی و فریدریش نیچه را ترجمه کرده
که از تئوریها و کتابهای بالینی فارسیستهاست.
اینان با استعمال تئوریهای نیچه و ماکیاوللی سیاست ناسیونالیستی - فارس گرایی کنار زدن حکومت اسلامی حاکم را پیش میبرند و هدفشان استقرار یک «حکومت ایرانی » به جای آن است، که در ماهیت خود یک حکومت فارسیست میتواند باشد.
در برابر این سیاست گروهی از دوستان آذربایجانی هم دقیقا از همان سیاست ماکیاوللی پیروی میکنند.
برخورد دو سیاست - از طرف جوانان فارسی زبان و ترکی زبان - را در استادیومهای ورزشی و اعتراضات-مشاهده میکنیم. که هر دو بر خورد از سرشت ناسیونالیستی و کم و بیش راسیستی برخوردار اند.
-----
ناسیونالیسم فارس و ترک و دیگران تئوری ماکیاوللی را راهنمای عملی خود قرار داده اند و آثار و ترجمه های نویسندگانی چون داریوش آشوری نیز در میان فارسها و دیگران منبع فکری آنهاست.
از قدیم سیاست نیروهای راست بر این پایه قرار داشته است.
ولی سیاست نیروی مترقی و مردمی و رهایی بخش ، خلاف سیاست ماکیاوللی بوده و هست.
بر پایه «سیاست نوین» و دموکراتیک دوران معاصر به دست آوردن و به کارگیری قدرت به هر وسیله و برای هر هدفی دیگر سیاست نیست، بل اعمال ضد انسانی ست مثل دیگر جرائم.
این اندیشه ناقض سیاست ماکیاوللی ست( هدف وسیله را توجیه میکند ) .
سیاست مدرن و مترقی برپایه ی اخلاق، احساس مسئولیت انسانی، راستی گزینی، دموکراسی، مسالمت، و مانند اینها استوار است. « روش فحش و خشونت » راه فعال رفع تبعیض نیست.
قانون جنگل ( که در جنگل هم چنین قانونی نیست)، قانون تنازع بقا( درک غلط داروین از دنیای حیوانی) ، بکش تا کشته نشوی( درک غلط از مبارزه ی اجتماعی) ، اینها راه و روش مبارز اجتماعی نیست و غیر قابل دفاع ست.
آفکارشاهنامه مربوط به عصر اینترنت نیست چون از روی توهمی وپریشانی نوشته شده است این اثرچیزی جز کینه ازدیگر ونفاق درجامعه نیست.
نزدیک به 100سال گذشته که افکارفردوسی برجامعه حاکم شده که نتیجه آن را دردنیا دررتبه آزادی بیان وآزادی زنان وآزادی انتشارکتب می بینیم
در کشورهای که حقوق بشر مطرح است ورعایت می شود صحبت کردن با منطق شاهنامه جرم می باشد چون درمنطق آزاد کسی خق ندارد به فرهنگ وزبان و عقیده شخص توهین کند .
درفردای آزادی ایران جا برای افرادمثل محمودی ، ایت الله تهرانی ها ، سلیمان تکابی نیست .
وقتی درباغی باغبان نباشد هرعلف هرزی خواهد روید جامعه هم عین این باغ بی باغبان می ماند.
ببنید این فارس تمامیت خواه درکشورهای اروپایی حتی برای چند نفرشده با استفاده ازامکانات آن کشور به زبان فارسی بچه هاش درس می خواند .
ولی همین امکانات درداخل زندانی به نام ایران برای 40میلیون ترک نمی دهد.
اقای ائلیار الان چند روز است که نشریه شونیست فارس به ملت تورک توحین کرده. ده ها هزار از مردم ازربایجان به خیابانها امده اند . باتوم خورده اند بازداشت شده اند . یک شخص فارس زبان یا یک رسانه فارس زبان، یا یک سازمان فارس زبان توحین این نشریه را محکوم کرده است؟ یا حتی انتقاد کرده است؟ پس چرا هیچ فارسی صحبت از پان فارسیسم. پان ایرانیسم نمی کند؟
چرا هیچ فارسی برخورد خشن پلیس با اجتماع مسالمت امیز را محکوم نمی کند. ؟
هر وقت فارسها، پان ایرانیست ، پان فارسیزم را محکوم کردن شما هم پانترک و ترکیزم را محکوم کنید
شعار ازربایجانیها علیه شونیست فارس باید شدیدتر از این باشد که تا حالا گفته شده است
گرامی آ.ائلیار,پس به سئوال من جواب ندارید. من از شما پرسیدم. گرامی دشمن تصمیم گرفته شما را نابود کند ولی شما دنبال عدالت میگردید. قبل از شما خیلی ها عدالت را خواستند و گشتند ولی همه شان قربان عدالت خواهی خود شدند. جلوآلمان نازی را با عدالت خواهی نمیشد گرفت. عذر میخواهم, اگر همان کاری را نکنیم که دشمن با ما میکند, نخواهیم توانست ذره ای از حقوق خود را .بگیریم. اگر میشد تا حال گرفته بودیم.. قربان و صدقه کارآئی نداشته و نخواهد داشت. آخ دوست عزیز هر موقع توانستید دو سه نفر همکارتان را در این سایت بعدالت خواهی و برابری قانع کردید, بعد از آن می آئید بسراغ ما.
اقای باریش فرزندان ازربایجان الان در خیابانها گلویشان پاره می شود زیر باتوم و چکمه شونیست فارس مقاومت می کنند بخاطر
توحین نشریه شونیست فارس به ملت ازربایجان که شما هم شاید یکی از ان ملت باشید اما شما به مسایل دیگر می پردازید.
می ترسی فارسها به شما بگویند پان ترک،؟ یا مسایل ازربایجان چیز گوچکی است شما در مسایل بزرگ بینلمللی اظهار نظر می کنید.؟ چرا به مسایل ملی کردها اهمیت می دهی ولی به مسایل ملی تورکها نه؟
شما حتی به اندازه یک کامنت در این باره اظهار نظر نکرده اید. اما رسانه فارسی زبان هم نتوانستند از روی این مسله عبور کنند
امیدوارم تورکهای ازربایجان برای مدتی مقاله های شما را نخوانند و زیرش کامنت نگذارند
دوستان فارس درمرحله اول نژادپرستی را برای خود معنی کنند بعد توهینهای که امثال سلیمان تکابی انجام می دهند درمناطق تحت ستم را درآن چهارچوب قرارداد بعد عاقلانه نظربدهند که آیا نژادپرستی است یانه ؟!
آیا این توهین های که از سوی شیخ وشاه به ملت بی دفاع ترک درایران می شود درکشورهای که قانون حاکم است امکان این توهین ها وجود دارد.؟
فارس با استفاده از افراد بی سواد و بی منطق آسیمیلا سیون شده سعی دارد این فکر را الغاع کند مردم آزربایجان آریائی هستند بلکه زبان شان ترکی وقبلا آذری بوده است !!
این درحالی است که آریائی نژادپرست نمی تواند ثابت کند که دراستان فارس که امروزه مهد شعر وادبیات فارسی می باشد درکمتر از1000سال پیش به چه زبانی سخن می گوفتند ویا می نوشتند؟
در 1000سال پیش معادل کلمات مانند پدر، مادر،خواهر دراستانهای مرکزی ایران چه بوده است ؟.
ویا درزبان آزری چه بوده ؟
با سلام و تشكر ، هر چند تحمت و افترا و دشنام بر عليه ما تركها در نوشته هاى أفراد فراوان است . اما حرف حساب جواب ندارد . و من سعى مى كنم كه بيش از گذشته حرمت قلم را نگه دارم . و از اينكه آخرين ياد داشت مرا بى كم كاست منتشر كرديد تشكر مى كنم . در ضمن اگر نوشتم كه .... به جرم جاسوسى وزارت اطلاعات در تركيه باز داشت شده است . طبق خبر هايي بود بود كه در صفحات دوستان فيس بوكى ام منتشر شده بود . اگر موفق شدم پيدا كنم حتما برايتان خواهم فرستاد . حق كاملا با شماست . ما حق نداريم بدون دليل و مدرك به بنده خدايى تتهمت نابجا بزنيم . اما منظور من هم از دمكراسي اين نبود كه شما اجازه دهيد سايت ايران گلوبال محل فحش و تحمت و آفترا شود. بلكه منظورم انتقاداتى بود كه بدون توهين و افترا ، از نشر آن جلو گيرى مى شود . فكر نمى كنم
هيچ إنسان عاقل و مستقل و دمكراتي مخالف محيط سالم برأى نقد و انتقاد باشد. اما در كل رنجى كه در مدت ٨٩ سال محروميت و توهين و افترا و قتل و كشتار و سركوب ملت ترك ما از طرف رژيم هاى نژاد پرست فارس و حاميان شان متحمل شده است . ما و ملت ما را كم تحمل كرده است . و شايد هم من شخصا گاهى در نوشته هايم از كلماتى استفاده مى كننم كه رنگ و بوى فرهنگ مجاهدين خلق فارس رجوى را دارد . و علت آنهم اين است كه بيش از سى سال با آن جماعت مستبد و خود محور محشور بوده ام . و اينجا هم وجود اشخاصى نظير موحدى ها ، در اين چند روز گذشته ، و توهين هاى اين آذري هاى محلى ، كم تاقتمان كرده است . با اين حال از آنجايي كه شما هم اخيراً خانه تكانى كرده ايد . من هم به تبعيت از شما ذهنم را از بر خورد هاى خصمانه پاك مى كنم . و سعى مى كنم كه با همديگر در ايران گلوبال ، يك محيط انتقادى شرافتمندانه را تقويت و بوجود بياوريم .من همواره سعى كرده ام اين شعر را برأى خودم ياد آورى كنم كه ،
آيينه چون نقش تو بنمود رأست خود شكن آيينه شكستن خطاست ..
باز هم متشكرم
اوج نژادپرستی، عربهای تکفیری و سلفی و وهابی هستند که فتوی داده اند تصرف جان و مال و ناموس شیعه ( از جمله ما ترکها ) مباح است. در صدر اسلام تعداد زیادی از ترکها بعنوان کنیز و غلام در دربار خلفا به این عربها خدمت می کردند اصلا ترک در عربی یعنی کافر و برده. عربها به ترک مملوک می گفتند!
شند تنها بجرم شیعه بودن.عربها در دهها کانال ماهواره ای و تلویزیونهای ملی بخاطر نژادپرستی و تعصبات مذهبی صبح تا شب ترکهای صفوی را بجرم شیعه بودن مورد اهانت و توهین قرار می هند کسی اعتراض نمیکند اما یک مطلب در یک روزنامه کوچک محلی را بهانه قرار داده برای خودنمایی و کسب مشروعیت با آویزان شدن از ترکهای آذربیاجان جونبی ما آذری باشیم یا ترک ربطی به غیر ترک از جمله شما عربها ندارد. شما عربها بخاطر منافع عربستان است که طرف ما ترکها را می گیرید ایران را هم از هم بپاشید بعد می آیید سراغ ما مثل ترکمنهای شیعه شمال عراق که قتل و عام و کشتار
خنده دار اینکه این عربها مدافع حقوق زنان شده اند در حالیکه زن را نصف مرد می دانند و در بیشتر کشورهای عربی زنها از حق رای و رانندگی محروم هستند. در بین همین عربهای ساکن چند محله در اهواز یا به قول شما ملت عرب اهواز آیا یک دختر عرب اجازه دارد با یک پسر غیر عرب ازدواج کند؟
ما ترکها نیازی به حمایتهای دروغین عربها و دیگران نداریم
خوب عزیز جان، شما بگویید چرا صد سال است « آزادی و برابری و عدالت» ، حتی به صورت حداقل، در جامعه ی ما عملی و حاکم نشده است؟
شما نتایج تحقیقات خودتان را بگویید من هم بیاموزم.
چیزی که من می بینم راه رسیدن به این چیزها شعارهای مرگ بر- و زبان سگ ، نیست. راه ایده لوژی ترک گرایی یا فارس گرایی نیست.
جوانی در مونیخ عمل کشتار را تحقق بخشید- دلیل بر درستی آن نیست. همزیستی انسانی، آنجا تحقق نیافت، دلیل بر غلط بودن این خواسته نیست.اگر راه رسیدن، اینها و مانند اینهاست ، مرا هم حالی کنید . ممنون میشوم که با دلایل خود راه درست را برایم نشان دهید.
-------
برای اینکه آب کتری شما بجوشد نیاز به دمای کافی دارد. راه آن فحش به چایدان و آب و کوبیدن اینها نیست.
تا شرایط لازم ، واجب، ضروری، برای یک چیز آماده نباشد، تا عمل درست انجام نگیرد، موفقیت نصیب آدمی نمیشود.
تحق یا عدم تحقق یک چیز الزاما دلیل بر درستی یا انسانی بودن آن هم نیست.
----
بله صد سال است ما حسرت آزادی و برابری و عدالت داریم. موفق نبودیم، نشده- آیا راه رسیدن به اینها « ملت چیلیق- ملی گرایی- ترک گرایی ست؟
----
یا اینکه مانع کار همین « کجرویها» ، کم بود آگاهی، عقب ماندگی صنعتی ، نظام سیاسی دیکتاتوری، و مانند اینهاست.
در 57 به جوانی ریشو که نوار خمینی میفروخت و حکومت اسلامی تبلیغ میکرد گفتم « حکومت اسلامی یعنی فاشیسم دینی».
گفت پس شما چه میخواهید؟ گفتم :
« به جای دیکتاتوری شاه دموکراسی - و به جای حکومت اسلامی آقا ی خمینی -
حکومت غیر دینی. »
گفت در ایران 99 در صد مسلمان هستند و حکومت اسلامی عملی میشود.
گفتم اگر هم عملی شود باز فاشیسم دینی نتیجه میدهد.
----
و حالا شاهد عملی شدن و فاشیسم دینی هستیم.
بالاخره صدای دختر رفسنجانی هم در آمد که گفت حکومت دینی نمیخواهد.
----
ما صد سال است برای آزادی و برابری و عدالت میکوشیم، اگر لازم شود هزار سال دیگر هم خواهیم کوشید تا روزگاری
حداقل اینها تحقق یابد.
بالاخره معلوم شد: گوناز، دیرنیش، گاموح، گاماج، گائیپ هیچ ارتباطی با داخل ندارند
http://www.ifsha.net/.html
جالب انجاست که یک شخص فارس زبان یا یک سازمان فارس زبان این توحین به ملت تورک را نه محکوم کرده اند نه انتقاد
قابل توجه بعضی از تورکها که حتی از حق یک بازی کن ارمنی در رابطه با تیم تراختور دفاع می کند
اعتراضات گسترده ضد نژاد پرستی ملت تورک آزربایجان جنوبی در توپخاته تهران + ویدئو
عصر امروز، پنجشنبه ۷ مرداد، هزاران نفر در شهرهاي آزربايجان جنوبي در اعتراض به توهین روزنامه "طرح نو" به ملت تورک آزربایجان به خیابانها ریختند و انزجار خود را بر علیه نژادپرستی سیستماتیک موجود در ایران اعلام نمودند.
در این تجمع شعارهایی مانند "هارای هارای من تورکم"، "اؤلوم اولسون فاشیسته"، "آذربایجان میللتی چکنمز بو ذیللتی" از سوی معترضان سر داده شد .فیلم اعتراضات خیابانی تورک های آزربایجان جنوبی بعد از توهبن صورت گرفته در رسانه های کشور به اصطلاح ایران در شهزهای تهران و زنگان Oguz TV Facebook 2016 07 28
امروزهم در اکثر شهرهای آزربایجان از جمله زنجان, خوی, مراغه, تهران , شیراز ... حضور سنگین نظامی و بسیجی هم نتوانست مانع اعتراضات ملت غیور و آزادی پرور تورکهای آزربایجان و قشقائی را بر علیه توهین سخیف روزنامه اطلاعاتی , طرح نو, بشود. اکثر شهرهای آزربایجان از جمله تبریز, اردبیل, خیاو, اورمی جو حکومت نظامی اعلان نشده داشت. یگانهای ویژه را از تهران به تبریز و سایر شهرهای ازربایجان ریخته بودند. در لینک زیر تظاهرات تورکهای زنجان غیور را می بینید. در این تظارات سخنرانی جوان زنجانی , ابلفضل ایمانی, را می بینید که بوسیله ماموران اداره اطلاعات هم دستگیر شده. مطمئن باشند با خشونت و زور و دستگیری و زندانی کردن نخواهید توانست جلو ملتی را که بپا خواسته و با مدنیت کامل حق خود را میخواهد, بگیرید.
https://www.dropbox.com/s/8o23qus27l1bd8e/P1050283.MOV?dl=0امروزها ماترکها نه تنها از فارس توهین می بینیم بلکه ازسوی اعراب نیز سرزنش می شویم !؟
دوستان فارس میدانندکه زبان فارسی راغزنویان درایران رواج دادند چون قبل ازغزنویان300سال زبان عربی رسمی بود درمدت این سصد سال ترکها مدام با اعراب جنگ داشتند درنهایت نیزاعراب را شکست دادند .
اکنون ما ترکها از طرف اعراب سرزنش می شویم می گویند واگر شما ترک در ایران با اعراب جنگ نمی کردید. ما اعراب اکنون یک کشور بزرگ به نام ایران عرب زبان درغرب سرزمین اعراب داشتیم .
مثل کشورمصر، لیبی، سودان و یا مانند الجزایر.
حالا این توهین ها نثار تان مبارکت باد چون ما می دانستیم این فارس ها چقدرافراد توهمی پریشان ( پا ن ایرانیست ونژادپرست) هستند.
اگر شما ترکها با اعراب جنگ نمی کردید .
اکنون زبان فارسی را نداشتیم !
اکنون مذهبه شیعه را نداشتیم بقول خود شان مذهب صفوی نداشتیم!
منطقه آرام داشتیم .
دستگیری بیش از ده نفر در جریان اعتراضات ضد نژادپرستی در خوی ــ اسامی دستگیر شدگان
Cümə, 28.07.2016 11:36
در اعتراضات مسالمت آمیز شهروندان و فعالین مدنی خوی، بیش از ۱۰ نفر توسط نیروهای امنیتی رژیم ایران دستگیر شدند.
بنا به گزارش رسیده به گوناز تی وی، در اعتراضات مسالمت آمیز شهروندان و فعالین مدنی خوی در رابطه با توهین نژادپرستانه نشریه طرح نو به تورکها، عصر روز پنجشنبه ۷ مرداد سال ۱۳۹۵ با دخالت خشونت آمیز نیروهای انتظامی شهر خوی، منجر به دستگیری و زخمی شدن بیش از ده تن از معترضین این شهر شد.
سلمان عراقی، واحید صفری، سعید ورمزیار، هادی عباس‌زاده، حسین بوستانچی و حسین کاظم‌لویی شش فعال مدنی آزربایجانی هستند که در میان دستگیرشدگان دیده می شوند .
سلمان عراقی و حسین بوستانچی دو فعال آزربایجانی در حین دستگیری بشدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته و دچار
دچار خونریزی‌های شدیدی در ناحیه سر و صورت شده اند .هویت دیگر بازداشت شدگان تاکنون مشخص نشده است.