رفتن به محتوای اصلی

دسامبر 2010

دروغ روانشناسی و راه دستیابی به پارادوکس « سبکبالی بالغانه»

هر مکتب روان درمانی یا روانکاوی به یک «دروغ و توهم« مضحکانه و برای کسب درآمد تبدیل میشود، وقتی که به بیمار یا فرد در بحران این احساس را بدهد که همه زندگی و عملش دست خود اوست و فقط بایستی درست عمل یا فکر بکند.این دروغ بویژه در «روانشناسی مثبت یا انگیزه درمانی» قوی است، در کنار قدرتهای مثبت این مکاتب. واقعیت موضوع این است که هر عمل و یا خطای ما در واقع جزوی و ثمره ی دهها فاکتور درونی، برونی و غیره است ، حاصل دهها اسامی دلالت مختلف است که چون بازی دومینو بهم پیوند خورده اند و یک حرکت و لحظه را بوجو

«الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت» و چهارمین سفر خامنه ای به قم؟!

اخیرا آخوند علی خامنه ای رهبر حکومت اسلامی ایران، به «الگوی اسلامی - ایرانی یشرفت» تاکید کرده است. بحثی که قبلا تیم احمدی نژاد به پرچمداری اسفندیار رحیم مشایی، مطرح کرده بود و با انتقادات گسترده روحانیون حکومتی و سران قوه قضائیه و فرماندهان نظامی و انتظامی و سرداران سپاه و حتی با انتقاد شدید برخی از نمایندگان مجلس طرفدار دولت مواجه شده بود.

مردم شناسی و ایرانِ یکپارچهءِ دکتر اسماعیل نوری علا

فرهنگی را که آقای دکتر نوری علا از آن به نیکی یاد کرده است، فرهنگی هست که بعد از هجوم اعراب و مهاجرت ویرانگر تُرک تباران به ایران بر اساس دین اسلام آمیخته به فرهنگ عربی و تُرکی بوجود آمده است که با جهان بینی و فرهنگِ واقعیِ ایرانیان سر سازگاری ندارد، حاصل این فرهنگ تربیّتِ فرزندانی مانند دکتر شریعتی، عبدالکریم سروش، ابراهیم یزدی ها، بنی صدرها، ولایتی ها، و ساختن حوزه های علمیّه اصفهان، تهران، قم، مشهد و غیره بوده است. چنین فرهنگی ایرانی نبوده و نیست.

چرا بارزانی خواستار حق تعیین سرنوشت برای کوردستان عراق شد؟

انچه مسلم است تشکیل دولت مستقل کوردستان که رویای واقعی مردم این خطه است، نمیتواند در کوتاه مدت باشد، بلکه دارای روندی است که منوط به تغییراتی در خاورمیانه و حمایت جامعه جهانی است، اما ان روز دور نیست، چرا که حق تعیین سرنوشت خواست اساسی مردم هر اقلیم و از حقوق مسلم مندرج در منشور جهانی حقوق بشر است، منشوری که جهان ازاد و دمکراتیک ان را مایه افتخار بشریت و حقوق هر انسانی میداند.

اختلاف اصول گرايان و اصلاح طلبان بر سر چيست؟

در نتيجه اختلاف بين اصول گرايان و اصلاح طلبان برای خود آنها بسيار آشنا ست و موضوعی اتفاقی نيست که به يک باره در يک انتخابات پرسش برانگيز در سال 1388 مطرح شده باشد. اما مطمئناً اين اختلاف اکنون برای هر دو طرف مسأله مرگ و زندگی برای _اسلام_ تلقی می شود و به همين علت نيز از هردو سو بسيار جدی به اين امر نگريسته می شود و برای هر دو آنها مهم است که طرفدارانشان بدانند که چرا اين موضوع برای رهبران اين دو جريان به اين اندازه حياتی است.

مصاحبه ایران گلوبال با دکتر لاجوردی، در باره مسئله ملی _ قومی

من شخصا نظرم بر اینست که اگر بتوان واقعیت فدرالیسم را با شعار فدرالیسم از یک دیگر جدا کرد و برای پروژه فدرالیسم کار اساسی و منطقی و همه جانبه انجام داد و مشخص نمود که طبیعت فدرالیسم برابری و آزادی را بدنبال خواهد داشت، نه تنها به تجزیه نخواهد انجامید که تضمین بسیار استواری برای آینده ایران خواهد بود.

نامه‌ای به کريس دی‌برگ

آيا آزادی‌خواهی، مبارزه با خشونت و سرکوب و سانسور و تبعيض يعنی فتنه‌گر؟ چه کسی به شما گفته است که ما راه حل آزادی ايران را در انقلابی کلاسيک می‌بينيم که گمان می‌کنيد تنها بايد با خون و قيام به خواست‌هايمان برسيم؟ چرا با ادبيات جمهوری اسلامی و رهبران آن با ما سخن می‌گوييد و ما را فتنه‌گر می‌ناميد؟ ما چه زمانی صحبت از قيام مسلحانه کرده‌ايم؟ مگر همين اتفاقات سال پيش در ايران به شما نشان نداد که نسل ما خواهان آزادی و برابری و عدالت و امنيت و حقوق مدنی و شهروندی خويش است اما بدون خشونت

وقتي «بمب خبري» مي زنند، به پشت سر دقت كن!

اما بمب خبري آزادي ناگهاني(!) سكينه آشتياني و سجاد و وكيل شان، توانست براي يكي دو روز يك چيزهايي را از دايره توجه مردم دور كند. مثلا مسئله ملي سمّي بودن هواي تهران و كشته شدن چند هزار نفري كه آمارش سهوا از سوي يك مقام وزارت بهداشت فاش شد، چيزي بود كه زير سايه خبر آزادي سكينه از يادها رفت. آلودگي بنزين توليد داخل زير سايه خبرهاي حاشيه اي گم شد. اين خبرهاي حاشيه اي همچنين ما را از فاجعه آتش سوزي گسترده جنگلهاي گلستان غافل كرد تا ندانيم دولت «توانمند!»در اطفاي حريق عملا شكست خورده و قادر به مهار آت