
من هم اولين مناظره ( يا سخنراني) ٦ رجل سياسي ايران را گوش كردم . جاي زنان كه ٥٢ در صد جمعيت ايران هستند خالي بود! هركدام از داوطلبين رياست جمهوري ، با ديد انتقادي ملايم به وضعيت موجود پرداختند و در حد يك دانشجوي سال اول اقتصاد يا جامعه شناسي طرح مسئله كردند و حل مسئله را به بر بايد ها و انشااله ها سپردند.
آقاي خامنه اي و انصارش در بيت رهبري براي خودشان برنامه ايده آلي چيده اند . مجلس را و قوه قضا را كه در دست دارند و يكبي را هم مي خواهند كه دولت راهم در اختيار بگذارد كه به نظر مي رسد هر ٦ نفر آمادگي چًنين نقشي را دارند .
١- عده اي معتقدند كه قاليباف گزينه اول أست ولي اوًكه يك ضلع مثلث را دارد منطقا لازم است كه براي ضلع سوم كاري كرد .
٢- اگر اكثريت مردم ايران چه در داخل و چه در خارج ، اين ( انتصخابات) را تحريم كنند ، يكي از اين ٦ نفر به پاستور خواهد رفت و تمام قد در خدمت ولي فقيه، حكومت خواهد كرد و لي حكومتي ضعيف و گوش بفرمان مثل رئيسي.
٣- امكان ديگر اين است كه گروه بزرگي از مردم به هر دليل ( واقعيت يا توهم ) تصميم بگيرند كه در اين نمايش شركت كنند و به آقاي پزشكيان راي بدهند ، در اين صورت خامنه اي و اعوان و انصارش باز برنده اند و نه مردم ! چون هسته ضخيم چهل و اند ساله قدرت هم رئيس جمهور گوش بفرمان دارند و هم مثلث نظام منسجم مي شود و هم بخشي از مشروعيت از دست رفته نظام ترميم مي شود و بيت رهبري هم به جهان نشان مي دهد كه داراي مشروعيت داخلي است كه نتيجه آن براي مردم و جنبش زن- زندگي- آزادي يك باخت است .
لذا تحريم انتخابات براي مردم و جنبش زن، زندگي ، آزادي ، يك برد است ولي براي حكومت أسلامي هم باخت است وهم برد
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
دیدگاهها
جهانبخش نوروزي چگيني:
جهانبخش نوروزي چگيني:
جناب آقای اشکبوس طالبی .سلام.
اگر یادتان باشد دراین گروه اولین کسی که به نقد جنابعالی قلم زد من بودم، / البته محترمانه و با رعایت مبادی اخلاق /.
اما بعد با مرور رنج ها و آسیب هایی که در مسیر ادامه زندگی تان متحمل شده بودید نه تنها از انتقادم پشیمان شدم که شما را به عنوان الگویی در مبارزه با سختی های زندگی هم معرفی کردم، به طوری که درتماس تصویری سال ۹۹ که از قله کوه کره داشی باهم داشتیم شما صراحتا پرسیدید : که چه شد ازدشمنی بامن دست برداشتید؟!
جناب طالبی، معلم خوب و پرتلاش، بنده مواضعم نسبت به شما همان است که بارها به هم گفته ایم و ازهم شنیده ایم . نظرم نسبت به سخت کوشی و توانمندی شما تغییرنخواهدکرد.
اما بپذیرید که شما در فضای باز و بدون بگیروببند آمریکا دستتان باز و زبانتان برای بیان هرمطلبی دراز و قلمتان بی مانع و قدمتان بدون رادع است و اصلا اصلا نمی توان آزادی های وافرشمارا با مصیبت های ما جاماندگان مقایسه کرد.
مصیبت هایی که گشت ارشاد به عنوان نماد نکبت و ایلغار شرف و آزادی در این زمانه به جهانیان معرفی شده و داغی ست برپیشانی دیکتاتور که پاک شدنی نیست.
آقای معلم اندیشمند ما هرروز شاهد دریدن یوسف هامان به وسیله گرگ های عمله های جور و نمازخوان های باوضو هستیم .
ما دراینجا دروغ و پلشتی و زشتی و سرکوب را به عنوان ارزش های حاکم تحمل و تبلیغ آن را از بلندگوهای عوامل پدرخوانده می شنویم و می بینیم، اما چاره ای جز ادامه مسیری که صبر هم چاشنی تلخ آن می باشد نداریم.
جایتان خالی ما نامردمی های فراوانی از رجاله های کوتوله حکومتی تجربه کرده ایم و شانه هایمان هم چنان زخمی از جور شاهانه ای ست که ظاهرا باشیره جانمان عجین شده و تقریبا امری وراثتی و یادگارمسلم تاریخی و تغییرناپذیراست.
من هم مثل شما می دانم که مردفریادگرتبریزی و فرزند پاکدست ستارخان قره داغی ید بیضا و عصای معجزه گر و منشورده فرمان همراه ندارد اما دلم به نقطه ای خوش است و به قضاوت تاریخ امیدوار، آن دل خوشی هم چیزی نیست جز سربلندی ام در برابر وجدانم: این که من و هم فکرانم مردی را برمی گزینیم که برای ساختن و تغییر آمده. درس خوانده و دانشگاه رفته است. برای رسیدن به ستیغ تخصص دودچراغ خورده. پاک است و حرام خور و هرزه گو و پرده در وهتاک نیست.
یقینا فردا و فرداها تاریخ بین ما قضاوت خواهد کرد همان تاریخی که به فرمایش یکی از پیامبران مشی دیالکتیک یعنی هگل بسیار بی رحم است و چرخ های ارابه هایش سنگین.
خواهش می کنم با ما گرفتاران به از این باشید.
دلتان شاد و جانتان آرام .
جهانبخش نوروزی چگینی.
باران اميد: شيراز:
باران اميد: شيراز:
درود جناب دکتر طالبی عزیز
اولا رقابت در آمریکا هم در این دوره مردانه است شاید در دوره ای که انتخابات آمریکا بین یک خانم و آقا باشد در ایران هم کاندیدای خانم داشته باشیم
خدا را چه دیدید؟
البته لزوما حضور زن در لیست کاندیداها به معنای احترام به بانوان نیست
گرچه ایراد ها را نمیشود در این زمینه نادیده انگاشت
البته صحبت اصلی من این است که با پوزش رای بخش عمده ای از این ملت بر مبنای توهم را برنمی تابم اگر از زبان غیر از ادم با شخصیتی همچون شما بیان می شد با پوزش توهین تلقی می کردم
امیدوارم اصلاح بفرمایید
آقای دکتر کفش ما را بپوشید بعد قضاوتمان کنید
حقیقتا تا دوسه روز قبل هم تصمیم به رای نداشتم ولی وقتی دیدم که زاکانی ها را میخواهند بر سرنوشت ما حاکم کنند تصمیم گرفتم به کاندیدایی رای دهم که با بقیه متفاوت است
علي رحيمي:
علي رحيمي:
سلام و عرض ادب خدمت استاد طالبی عزیز ، با کسب اجازه متن پر محتوای شما به بیان دیگر به شرح زیر تقدیم می گردد:
انتخابات ریاست جمهوری در ایران به دلیل ساختار سیاسی و محدودیتهای گسترده برای نامزدها و رأیدهندگان، اغلب با انتقادات زیادی روبرو است. دلایلی که برخی افراد را به عدم شرکت در انتخابات ترغیب میکند، عبارتند از:
۱-عدم نمایندگی واقعی: بسیاری از مردم معتقدند که انتخابات آزاد و عادلانه نیست و نامزدهای واقعی و مستقل قادر به شرکت نیستند. این باعث میشود احساس کنند که انتخاباتی که برگزار میشود، تنها یک نمایش است و نتیجه از پیش تعیین شده است.
۲-نقش زنان: همانطور که اشاره کردید، زنان که نیمی از جمعیت کشور را تشکیل میدهند، در این فرآیند به حاشیه رانده میشوند. عدم حضور زنان در مناظرات و نبود توجه به مسائل و حقوق آنان، نارضایتی زیادی ایجاد میکند.
۳- نبود برنامههای عملی: انتقادات به وضعیت موجود اغلب سطحی است و راهحلهای پیشنهادی نامزدها عملی و مشخص نیست. بسیاری از مردم بر این باورند که تغییرات واقعی صورت نخواهد گرفت و وعدههای داده شده تنها برای جذب رأی است.
۴-کنترل قدرت توسط بیت رهبری:
بسیاری از مردم بر این باورند که نهایتاً قدرت اصلی در دست رهبر و نهادهای تحت کنترل او است و رئیسجمهور نقش محدودی در تصمیمگیریهای کلان کشور دارد. این امر سبب میشود که انتخابات بیمعنی و بدون تأثیر به نظر برسد.
۵- مشروعیتبخشی به نظام: مشارکت در انتخابات میتواند به نظام جمهوری اسلامی مشروعیت ببخشد. تحریم انتخابات توسط مردم میتواند پیام عدم رضایت عمومی را به جهان منتقل کند و مشروعیت داخلی و بینالمللی نظام را زیر سوال ببرد.
در نتیجه، تحریم انتخابات توسط بخشی از مردم و جنبشهای اجتماعی مانند زن، زندگی، آزادی، به عنوان راهی برای نشان دادن اعتراض و نارضایتی از وضعیت موجود و عدم پذیرش شرایط تحمیلی تلقی میشود.
نادر طيبي- قشقاييجناب…
نادر طيبي- قشقايي
جناب طالبی بزرگوار
ما در شرایط موجود به اصلاح حداقلی راضی شده ایم.
میدانیم جایگاه رئیس جمهور از کارپردازی هم تنزل پیدا کرده، ولی دل به بدتر نشدن وضعیت بسته ایم.
میدانیم با حضور تفکر جلیلی و دوستانش حق نفس کشیدن را هم از دست می دهیم و خفه می شویم.
از شما انتظار داریم شرایط را درک کنید و ناخواسته به موفق شدن این تفکر مردم ستیز کمک نکنید.
افزودن دیدگاه جدید