این نوشته برای آن دسته از میهن دوستان ساکن برون مرز است که دلشان میخواهد یک اپوزیسیون فراگیردر خارج از کشورنیز داشته باشیم ، زیرا به خوبی میدانند با وجود آنکهمدیریت پس از سرنگونی به دست نیروهای میهن پرست متخصص که همه درون کشور هستند شدنی است ولی ایجاد یک جبهه یگانه ملی ، سرنگونی آخوندها را شتاب خواهد داد.
برای کسانی مینویسم که دوست دارند کمک کنند تا دولتی در سایه در برابر و برعلیه آخوندها ایجاد شود که سخنگوی بیشینه و اکثریت ایرانیان باشد. ایرانیانی که خواهان برکناری این فرقهستمگر، بی گربزه و نالایق هستند.
اگر اصلاح طلب هستید نیازی نیست بقیه این گفتار را بخوانید زیرا برای آنهایی مینویسم که بدنبال براندازی آخوندها از کرسی فرمانروایی هستند و میخواهند روحانی و روحانی نمایان هر دو کنار بروند و در کار کشور داری ایران دست اندازی و دخالت نکنند. برای کسانی مینویسم که باورهای مذهبی و دیدگاههای سیاسی گوناگونی دارند ولی در بیزاری از جمهوری اسلامی هم آواهستند.
برای هم میهنانی مینویسم که می خواهند بدانند دشمن هسته ای و اصلی ما کیست، چه کسی دوست است و چه کسانی دوستی خاله خرسه می کنند. میهن پرستانی که از خود میپرسند ؛ ما که وابستگی به جایی نداریم و یا سیاسی نیستیم برای رهایی ایران چه می توانیم بکنیم ؟ چگونه این اتحادی که چهار دهه ملت ایران دنبالش است ایجاد کنیم. گام نخست درراهایجاد این همبستگی چیست ؟
در این نوشتار دشواریهای خودمان را تک تک نام خواهم برد و راهکارهایی که بدیده میاید را خواهم نوشت
همچنین "هتا" و "سدا" و دگر واژههای پارسی را با بند واژههای پارسی مینویسم زیرا پارسی هستند
سر دستههای دشمنان ایران
دشمن بنیادین و اصلی رفاه، آزادی و سربلندی ایران نه آخوند دوزاری است و نه اسلام. درست است که شیعه گری تند رو وافراطی و باورهای یاوه و خرافی مردم انگیزه و عامل تکان خوردن مردم و آشوب ۵۷ شد و درست است که روحانی نماها هنوز از این احساسات به گونه ای نا روا بهره برداری می کنند ولی باید دشمن هسته ای ایران را هدف قرار دهیم زیرا اگر دستار به سرها و چپاول گران پشتیبانی جهان خواران را از دست بدهند چند صباحی بیشتر دوام نمی آورند و همه پا به فرار می گذارند
روسیه ، انگلیس ، فرانسه ، عربستان و برخی از احزاب و کشورهای دیگر به ایران آسیب زده اند و می زنند ولی سر دسته نیستند . دشمن هسته ای ما کلان سرمایه دارهای بین المللی ای هستند که می دانند با سرکوب آزادی بدست آخوند بهترین جایگاه را برای چپاول سرمایههای ایران خواهند داشت و ایران را از راه مدرنیته و پیشرفت باز خواهند داشت . این گروه بدست انجمنها و سازمانهای ساخته شده در خارج از کشور در هر جایی که ایرانیها هستند نیزرخنه کرده است تا مبادا همبسته شویم و کنفدراسیونی تشکیل بدهیم . یک نمونه از نفوذ نوچههای ایشان را در زیر مینویسم :
در حالیکه فراهم آوردن ده هزار دلار برای ساخت و پیشکش کردن تندیس فرمان کورش بزرگ در تاجیکستان بدست چند تن از هم میهنان با شرف با دشواری عملی شد برپایی این تندیسدر آمریکا بدست وابستگان نایاک (لابی جمهوری اسقاطی) با بودجه دو ملیون و دویست هزار دلاری یعنی ۲۲۰ برابر بیشتر، مانند آب خوردن بود.
دلیل آن بسیار روشن است. بهره برداری نا سازگار با دولت آخوندی از تندیس فرمان کورش در تاجیکستان شدنی است ولی از تندیس واقع در کالیفرنیا هیچ بهره برداری به سود ملت ستم کشیده ایران نشد ، هیچ سخنی در مورد دوگانگی رفتار جمهوری اسلامی با فرمان کورش بزرگ به میان نیامد به گونهای که هتا تاریخ پرده برداری آن نیز ۴ ژوییه هم زمان با جشن خود ایستایی آمریکا بود
نمونه بسیار است و ایران دوستان بلند پایه در گروههای سیاسی و فرهنگی گوناگون نزدیک به نیم سده است این موشکافی ها را کرده اند و می کنند و نیازی نیست من ادامه بدهم . ولی هتا با چنین دشمنان توانمندی نیز میشود مبارزه کرد. امیدوارم با ژرف نگری و شکیبایی تا پایان این نوشته را بخوانید زیرا سخنی است نو
نیرنگ ها و ترفندهای دشمنان ایران
ابزار نخست - یکی از ابزارهای کاری مبارزه دشمنان ما برای خنثی و بی کنش کردن تلاش و دستاوردهای میهن پرستان "مانند سازی و شبیه سازی" است و گمراه کردن کانون هایمیهن پرستان بدست نفوذیها یا مارمولکهایی خوش خط و خال . گروه بزرگی از خود فروختگان که کم و بیش وارد همه سازمان ها و سازوبرگ های خود جوش و ملی میهنی شده اند ، جاسوسی می کنند و با ترفندها ی جورواجور دعوا و دعوای زرگری راه می اندازند ، پیرامون را برآشفته می کنند ، با پرسشهای بی سروته و سخنان یاوه ، گروه را از هم پاشیده یااز راهش بیرون می کنند و زمان کشی می کنند. انگیزه اینمزدوران این است که ما سازمان دار و متشکل نشویم ،گروههای کوچک به هم نرسند و نپیوندند و شبکهای هماهنگ ایجاد نگردد. سر گروهها می باید رودر بایستی نکنند و به چنین افرادی هشدار بدهند.
نیرنگ بازان سبک سر و پوشالی ای هم هستند که پیش از این نفوذی بودند ولی دیگر لو رفته اند و ناگزیر شدند از راه دیگری با ما مبارزه کنند. نمونه بی چون و چرای آن خودفروخته ای چون آقای امید دانا است که در آغاز خیلیها به ایشان دل بسته بودند ولی از هنگامیکه پته اش روی آب افتاد رسما برای جمهوری ننگین دامن اسلامی آوازه گری و تبلیغ می کند ولی یک جوری می خواهد بگوید که ملی است . پرچم مقدس شیر و خورشید را می گذاره کنار دستش و می گوید سمرقند و بخارا جزو خاک ایران است و حرفهای دیگر که برای ساده دلان سر هم می بافد .
افرادی چون رویا عبدی درآلمان، میتراسالاردرانگلیس،نادرفرید درکانادا وفریبا کشاورز درآمریکا و یارانشان نیزازاین بافت هستند وجزوعوامل رژیم درخارج ازکشورهستند که بنابه رهنمود های شاهزاده بدینوسیله رسوامیشوند
ابزار دویم (دوم) - ساختن سازمانهایی یکی دو نفره روی کاغذبا نامهای دهان پر کن است . افراد و گروه هایی که بدون هماهنگی با مبارزان دیگر فراخون بیرون می دهند و صادر میکنند و مردم را سر در گم می کنند و بدون برنامه و بدون پشتیبانی به کشتن می دهند و نیروهای مردم را نفله و تباه کرده برباد می دهند و نا امید و خسته میکنند . هیچگاهفراخوانهای راهپیماییای که به دست چند گروه شناخته شده تائید نشده را پخش نکنید و نخست با چند پرسش ساده به سرشت آنها پی ببرید.
این گونه سازمانهای موهوم در خارج از کشور نیز هم میهنان را سر کار میگذارند.
ابزار سیم (سوم) - بهره برداری از کسانی آموزش دیده که از وقایع روز نیز مطلع هستند و با زبانی بسیار تند و آتشین ، میهن پرستان را دور خودشان گرد آورده اند و در گردهماییها و همایشهای گوناگون برای سخنرانی فرا خوانده می شوند و با زبانی زیبا و ادبی به کسان دیگر یورش می برند . این افراد خود نما و مردم فریب بیش از هر چیز به اتحاد و یکپارچگیایرانیان گزند و آسیب میرسانند. این افراد سر شناس خود را سرسپرده همبستگی همگانی نمیدانند بلکه خود را تافتۀ جدابافته میپندارند.
اگر تیزنگری کنید عالیجناب امیر طاهری هیچگاه درشت و خشن گپ نمی زنند ، پس ایشان یک میهن پرست راستین هستند چون هتا اگر از جریانی خرده گیری کنند بسیار آرام و نرم است و راه همبستگی را ویران نمی کنند .
البته همه این سخنرانان مزدور نیستند و برخی از روی نا بخردی دوستی خاله خرسه می کنند . ولی هر کدام باشد فرقی نمی کند زیرا پس از نیم سده شکست در ایجاد همبستگی فهمیده ایم که نتیجه یورش بردن به دیگر مبارزان ، تنها به سود جمهوری ننگین دامن اسلامی است . سر دستگان گروهها نمیباید چنین سخنرانانی را راه بدهند هرچند سرشناس باشند
دامنه این گونه دشمنان ما بسیار گسترده است و جورهای گوناگان دارند که از دید آسیب زدن به مبارزان راستین فرقی با اصلاح طلبها ندارند و شاید از اصلاح طلبانی که راه و روش بیهوده و نادرست خویش را رد نمی کنند بدتر هم هستند .
در این مورد در بخش دوستان خاله خرسه بیشتر خواهم نوشت
ایزار چهارم - ابزار دیگر دشمنان ما استفاده از آدم کشهای چیره دست است که نمونههای آن بسیار است از جمله جان ستانان زنده یاد فریدون فرخزاد. اگر به شاهزاده رضا پهلوی کاری ندارند و ایشان را ترور نمی کنند برای این است که آینده نگر هستند و امید دارند اگر ناچار شوند زیر پای آخوندها را خالی کنند بتوانند از ایشان استفاده کنند .
روزی که بخواهند مانند زلینسکی برای شاهزاده هر روز با مقامات بلند پایه دنیا ملاقات جور خواهند کرد ولی آن روز هرگز نخواهد آمد و خیال خامی است چون شاهزاده دانا تر از این حرفهاست که در زمین جهان خواران بازی کند و ابزار دست ایشان بشود زیرا از ما بهترون پدر و پدر بزرگ شاهزاده را از ایران راندند و شاهزاده کار آزموده آگاه و خردمند با دیدن خیانت پیشگان دوران پدر بزرگ و پدر بزرگوارشان می دانند چنین لغزشی می تواند به بهای آزادی و خودسالاری ایران تمام شود، پس این کار را انجام نخواهند داد.
دوستان خاله خرسه
دیگران با دانشی بسیار از تاریخ ، ادبیات و فرهنگ ایران و با زبانی بسیار شیرین و متین به عنوانهای گوناگون از جمله روشن گری ، ناتوان کردن اسلام ، مبارزه با چپ گرایی، هواداری از سامانه شاهنشاهی یا سامانه جمهوری و ادامه راه دکتر مصدق، دکانهای گوناگونی باز کرده اند و بازار گرمی می کنند ولی هنگامیکه از اتحاد سخن به میان میاید فورا جبهه می گیرند . هر از گاهی هم به گروههای مشابه خودشان یورش می برند . دکتر مصدق اگر زنده بود و میدید چگونه از نامش برای ایجاد پراکندگی و چند دستگی استفاده میشود پته این دغل بازان را روی آب میانداخت
ما که سیاسی نیستیم به دشواری میتوانیم تشخیص بدهیم کدامشان مردمی هستند و کدامشان وانمود می کنند . در واشنگتن دی سی به تنهایی ۴ گروه به ظاهر مشروطه خواه هستند و همین نشان میدهد که دو سه تأ از این گروهها ساخته و پرداخته دست دشمنان هستند
دوست ندارم به سر دستههای همه این گروهها انگ بزنم . هر چی باشه برخی از اینان گروهها دوستار ایران هستند ولی بسیار روشن است که خواه ناخوه ایجاد جدایی می کنند. برخی از این افراد اگر گمراه کننده هم نباشند گمراه شده هستند زیرا یورش به اسلام بی نتیجه است و هتا در زمان یورش اسلام به ایران نیز چند سده به درازا کشید تأ نیاکان ما زیر فشار باژ و گزیه و بیکار کردن وادار شدند یا کوچ کنند یا مسلمان بشوند . ما چند سده که هیچ چند سال هم وقت نداریم و باید روشن بین باشیم ، نیرو های میهن دوستان را برباد ندهیم و راهی برویم که در کوتاه مدت بهترین نتیجه را بدهد
ایران گراها با روشنگری به اندیشمندان نشان دادند که باورهای پوچ شیعههای متعصب وکوردل دست آویزی برای پابرجایی این رژیم درمانده است . ولی دیگر بس است و باید راه دیگری انتخاب کنند زیرا آن اقلیت خشک مغزئ که قاتل روسپیان مشهد را قهرمان قلمداد می کند هیچگاه تغییر دین و مذهب نخواهد داد. پس بهتر است در جا نزنیم و و مسلمانان آزاده که اسلامی عارفانه دارند و روحانیهای راستین که از این رژیم فاسد بیزارند را نیز به جبهه خود بکشیم. هنگامی که پیروز شدیم تبلیغ فرهنگ ریشه دار ایرانی آسان تر خواهد بود و از ابزارهای گوناگون از جمله وزارت دانش و پرورش می شود به نیکی استفاده کرد . الان خروس بی محل نباید بود و راه سربلا نباید رفت
با تیزبینی در فروپاشی بسیاری از حکومتهای خودکامه در درازای ۵۰ سال گذشته می بینیم که هیچ دگرگونی بزرگی بدون همبستگی انجام پذیر نیست و خورده گیری و یورش به دین و ایمان مردم ایجاد همبستگی نمیکند زیرا میلیونها مسلمان مخالف رژیم وجود دارد و باید همه به هم کمک کنیم تا پشت این ضحاکان روزگار را به خاک بمالیم
راه شناخت دوستان خاله خرسه بسیار آسان است. رودربایسی نکنید ، بپرسید آیا به خاطر ایران حاضرند به گروههای دیگر آتش بس بدهند یا نه. اگر از زیر پاسخ در رفتند بهتر است همانگونه که من این گروهها را ترک کردم شما هم پایتان را از این گروهها بکشید کنار . البته همه ما نیازمندیم احساس کنیم داریم کاری برای مملکتمان میکنیم ولی باید هوشیار باشیم و راه درست را انتخاب کنیم
پشتیبانان آخوند ها را دست کم نگیرید . اینها به کمک روان شناسان و جامعه شناسان کار کشته گروههای بسیاری بر پا کرده اند و هتا برخی از این گروهها در گفتار خود پشتیبان خاندان پهلوی هستند ولی فقط از مردگان هواداری میکنند از رضا شاه بزرگ و از شاه فقید. ولی هر لحظه از پهلوی زنده سخن به میان میاید به وی پشت می کنند. چرا؟ برای اینکه از دست پهلوی زنده برای ایجاد همبستگی کاری بر میاید ولی از دست پهلوی مرده کاری بر نمیاید.
اگر برگزار کنند گان گروهی که در آن هستید دیدگاههای ناسازگار خودش را تاب می آورد دیگران را هم به ایننشستهای فرا بخوانید زیرا ما نیاز به گستررش شبکه سازیداریم و مهم نیست هواخواه چه سامانهای هستیم و چه دین و ایمانی داریم . مهم نیست هدف گروه سیاسی است یا فرهنگی ، تنها دوستی خاله خرسه نکند . برعکس و وارونه احزاب کشورهای آزاد که هر چه بزرگتر باشند بهتر است ، در شرایط کنونی ایران نباید از شمار اندک هموندان دلسرد شد زیرا هر چه شمار گروههای مردمی زیاد تر باشد بهتر است
پس رفتن واپس گرا های سیاه و پیشروی ارتجاع سرخ
می پندارم که برای خواننده این نوشتار نیازی نیست یاداوری کنم که بلوای ۵۷ از زمانی پا گرفت که آریامهر فقید با شرکتهای نفتی در افتاد و به گماشتگان فراماسون در ایران یورش برد و پشت بندش یک مشت تودهای نفتی خشک مغز با نقاب سرخ پشت خمینی گجسته سیاه پوش و سیاه اندیش نماز خواندند. داستانش دراز است ولی شاه فقید نیز چند بار گوشزد کردند که گمراهی مردم و خیمه شب بازی ۵۷ با تبانی ارتجاع سرخ و سیاه انجام شد. پس بیائیم ببینیم این دو اهرم واپسگرایی امروز چه جایگاهی دارند و ایرانیان درون مرز و برون مرز در برابر این دو گروه دشمنان خانگی چه کرده اند و چقدر سرفراز هستیم
کارنامه مبارزه ایرانیان درون مرز کارنامه سپید و پیروزی است زیرا می بینیم با از خود گذشتگی و جان بازی هر روز این رژیم منحوس را بیشتر و بیشتر درمانده می کنند. خیزش مردمی دی۹۶ و اعتراضات رهبرینشدهٔ آبان ۹۸ رشد کرد و به گونه رهبریشده اردیبهشت و خرداد امسال بروز کرد که مبارزان چند استان به هم پیوستند ، زنده باد به این ملت قهرمان و دلاور کهحوزههای تولید خرافات را نیز هدف قرار داد
ولی کارنامه ایرانیان برون مرز کارنامهای سیاه و شکست خورده است. زیرا با همه کوشش های پهلوی سوم و با همه درایتی که ایشان از خود نشان داده اند ، نه تنها در ایجاد جبههای یگانه شکست خورده ایم بلکه با ازدیاد نکبت زادهها در کانادا و آمریکا و سایر دزدان اموال ملت ایران ، مبارزه میدانی را هم از دست داده ایم.
در حالیکه بیشینه نیروهای ملی میهنی برون مرز به مبارزههای زود گذر و ناپیوسته ادامه میدهند، تودهایهای سابق با همه رسوایی ایدئولژی کمونیستی پس از فروپاشی شوروی سابق از توانمندی تشکیلاتی خود به سود جمهوری اسلامی سؤ استفاده میکنند و موذیانه راه را برای پذیرش جمهوری اسلامی در خارج از کشور باز میکنند
یکی از نمونههای بارز آن در کشور دانمارک دیده میشود. این بیوطنان که انگیزه دشمنی با شاه از هر انگیزهای در وجودشان توانمند تر است ، به سر کردگی آقای فریدون وهمن ، از درون انجمن ایران و دانمارک را تصاحب کردند و با کمک شبکه جهانی از ما بهترون ، دامنه فعالیتهایشان را در کانونهای گوناگون از جمله دانشگاه کپنهاگ و سینماتک گسترش داده اند ، با بیشرمی سفیر جمهوری اسلامی را نیز به مجالس خود دعوت میکنند و مردم پیرو حزب باد را به ضیافتهای لانه جاسوسی جمهوری اسلامی میکشانند . این چاکران درگاهاجنبی که اکثریتیها و تودهایهای سابق را نیز دور خود گرد آورده اند نام چپ گراهای نیک سرشتی همچون شاد روان اسمعیل خویی را نیز خراب میکنند
اکنون کار به جایی رسیده که دیدن گروههای اربعین در سوئد هم عادی شده و پول پرستانی چون پرویز پرستویی با کمال گستاخی و بی شرمی میایند در بورلی هیلز برای جمهوری ننگین دامن اسلامی تبلیغ می کنند . باز هم به شرف دلاورانی همچون سام نوذری که با سخنانی آرام و و دندان شکن توی دهان این هنرمند خود فروخته زد و باز هم درود به دانشمندانی همچون حسام نوذری که از سام دلاور پشتیبانی کرد. براییاری به مبارزان درون مرز ما نیاز به میهن پرستان بیشتری همچون سهراب نبوی در واشنگتن تقی ال رضا در کالیفرنیا ،و بابک شکرآبی در کانادا داریم که از مال خود مایه میگذارند.
یکی از راه های پس راندن ارتجاع سرخ و کارگزاران جمهوری اسلامی در خارج این است که همه ما در این مهم همکاری کنیم و با کارهای بسیار ساده دشمنان داخلی و خارجی و همچنین دوستان خاله خرسه را از میدان بیرون کنیم و با همفکری یکدیگر ، حرکتی کنیم که آهسته آهسته به همبستگیبیانجامد . البته این همه می نویسیم که درست بین و در اندیشه چاره باشیم چون سام و سهراب به تنهایینمیتوانند ایرانیان برون مرز را همچمن درون مرزی ها همبسته کنند و پیش از همبستگی نیاز داریم یک کار با هم انجام بدهیم تا آهسته آهسته به همدیگر اطمینان کنیم و به گونه عملی ببینیم که میشود به باور هم یورش نبریم ، کاری به دین و ایمان هم نداشته باشیم ، از بگو مگو های ایدئولوژی دست برداریم و به فکر دستورکار کنش دسته جمعی باشیم . یک کار ساده ولی گروهی سرشار از دشمنی با جمهوری اسلامی
راهکارهای مقابله و رویارویی با چالش ها
بزرگترین ضعف و کاستی ما خود محور بینی و روحیهتمامیت خواهی ما است. هر کس و هر گروهی می اندیشد که راهش درست است و بقیه به بیراهه میروند. جمهوری خواهان و هواداران نظام پادشاهی در زمینه زدایش این دشواری خیلی پیشرفت کرده اند و به هم نزدیک شده اند ولی هنوز جستار فدرالیستی و غیر فدرالیستی افکار مبارزان سیاسی را به خود سرگرم کرده و نمیگذارد پویشی یک پارچه انجام دهیم . برای مبارزه ، میتوان به راه براندازی بیندیشیم و گزینش هرگونه سیستم کشور داری را بگذاریم به رای مردم پس از براندازی. اگر این نکته ساده را بپذیریم ، راه گذر از این دشواری بسیار ساده میشود.
بیائیم به گام نخست بیاندیشیم. بیائیم حرکتی را بیابیم که همه ما یک سدا با آن همداستان هستیم . نه تنها آن دسته از بلوچ و کرد و عرب خوزستانی که ناچارا به قوم و تبار خود فکر میکند بلکه ایرانیان زاده سایر نقاط ایران و آن پان ایرانیستی که به یگانگی با تاجیکستان می اندیشد. این گام نخست میتوانند هماهنگی برای ثبت و برملایی اختلاسگران و هماهنگی پرخاش به این افراد و دادخواهی مردمی بین المللی برایمحاکمه این چپاولگران باشد ، زیرا فشار روی اختلاسگران بسود همه ما است.
از دشمن درونی خودمان که بگذریم بزرگترین سد راه پیروزی ما آن از ما بهترونی هستند که سر نخ همه چیز دستشان است و نه تنها دیکتاتورها را روی کار نگاه داشته اند بلکه در گزیرشکشورهای پیشرفته هم دست درازی میکنند . اینها آنقدر توانمندند که گاه مردم کشورهای بسیار پیشرفته تر از ما را نیز می جنبانند زیرا استاد تاتر هستند و ما نمیتوانیم با این کلان سرمایه داران سر شاخ بشیم ولی شاید بتوانیم با رشد فرهنگ سیاسی و دگرگون کردن روش مبارزه خودمان ایشان را آچمز کنیم
دشواری دگر ما وحشت مردم از کارهای سیاسی است. باید بپذیریم دوران تشکیلات بزرگ سیاسی در ایران به پایان رسیده و جایش را داده به گرد همایی های هماهنگ. بیش از یک سده پیش هنگام انقلاب مشروطه هنوز شدنی بود ولی از ما بهترون با چندین سده تجربه و پولهای هنگفت آنقدر شبیه سازی میکنند و آنقدر دکانهای گوناگون ساخته اند که هر مرامی داشته باشیم و زیر هر چتری برویم یا بالا دستیها را میخرند و راه گروه را کج می کنند یا اینکه اصلا گروه پا نمیگیره ،نمونههایش زیاد است ، همچون احزاب خوبی مانند حزب مشروطه لیبرال دمکرات که پا گرفت ولی هنوز سراسری نشد هاست . پس باید به همین گروههای کوچک بسنده کنیم و راه حلی پیدا کنیم که عملی باشه و دلسرد نشویم
چالش دگر ما فرهنگ مهربان ونرمش پذیر ما است . برعکس وواژگونه ملتهای دیگر که کوشش میکنند هویت و شناسه خود را پاسداری کنند ، ما خیلی زود و آسان با ملتهای میزبان خودمان آمیخته و یکپارچه میشویم و این آمیختگی بیش از اندازه مایه حل شدن آسان و از میان رفتن ایرانی در هر همزیستگاهی میشود . وارونه کلیمیها که هیچ جایی ندارند بروند و همین مایه پیروزی اسرائیل بر اعراب شده است ، هر گوشه دنیا وطن دوم ما ایرانیان شده است . افرادی مانند دکتر نامدار بقایی که پس از سالها در غربت هنوز یک میهن پرست کوشا هستند کم داریم. خویشکاری تک تک ما غیر سیاسیان برون مرزی است که دلبستگی نهفته وخفته خودمان را بکشانیمبه یک گونه کمک هرچند ناچیز زیرا چکه چکه گردآمده وانگهی دریا شود. اگر اخبار ایران را دنبال نمیکنیم باید کوشش کنیمبا دهش و کمک نقدی به پروژههای ملی میهنی و به مبارزان راه آزادی و زندانیان سیاسی کمک کنیم
سیاهه کمک کنندگان به برپایی تندیس فرمان کورش بزرگ رادر پیوند زیر میبینید . درود به شرف این هم میهنان که اینکار ملی میهنی را شدنی کردند :
https://kanoonfarhangparsi.com/projekter
بزرگترین چالش ما برون مرزی ها نداشتن آرمان و جهتی مشترک است . برخی از گروهها توجهشان را داد ه اند به سامانه آینده کشور که جمهوری باشد یا شاهنشاهی ، فدرال باشد یا دولتی با قدرت مرکزی، لیبرال باشد یا سوسیال دمکرات، برخی بدنبال آزادی و مردم سالاری هستند و از این گونه در صورتیکه نیاز بنیادین ما همبستگی و هم آوایی است. هر نظامی را دوست دارید بی چون و چرا دوست داشته باشید ولی با گروههای دیگر در نیافتید . ما بیش از هر چیز نیازبه همکاری داریم و کارهای اجرائی مشترک ، یعنی بجایبحث بگردیم به دنبال کاری که بتوانیم با هم انجام دهیم. یکی از نمونههای خوب همکاری همه گروهها با هم در تظاهرات برون مرزی در پشتیبانی از اعتراضات آبان خونین بود.
برنامه و کار دسته گروهی ما چه می تواند باشد ؟
خوشبختانه همه ما دریافته ایم که روحانی نماها دارند تیشه به ریشه ایران می زنند ولی کمتر کسی از هم میهنان برون مرز میداند سوای شرکت در تظاهرات و نسخه برداری و پخشپستهای اینترنتی چکار کند که جمهوری اسقاطی زود تر نابود بشود .
مگر نه اینکه مافیای حاکم بر ایران تند و تند دست به کار چپاول سرمایه های مام میهنهستند و نکبت زادههای ایشان در کانادا و غیره چادر و پوششهای سیاه را کناری انداختند و دارند خوشی و سرمستی می کنند؟ پس بیایم به ایشان یک آسیب کاری بزنیم و در هر گروهی هستیم کار هماهنگ کردنمبارزه با اختلاس را هم به گفتگو بگذاریم و درعمل پشتیبانهم میهنان درونمرز باشیم
همچنین سخنان شاهزاده رضا پهلوی در تاریخ ۳ ژوئن امسال که شامل راه کارهای بسیار ارزندهای است را نیزبازنگری کنیم و ببینیم در هر شهری زندگی میکنیمچگونه پیاده کنیم
مبارزه با چپاول، گرد آوری کارمایهها ، بایگانی دادهها ، پرونده سازی و آگاهی رسانی بین المللی کاری است که میتواند هماهنگ شود. چنین گزیرشی میتواند پایهای شود برای همکاری میان گروهها با ایدئولژی گوناگون برای ایجادساز و کار تصمیم گیری گروهی در برون مرز که بتواند همراه و هماهنگ با نیروهای درون مرزی کارهای بین المللی را هماهنگ کند آگاهی رسانی به مقامات ، رسانهها و مردم کشور هایی که به این دزدان پناه میدهند از اهمیت ویژهایبرخوردار است .
تماس هماهنگ ۳۲ سازمان برون مرزی با رسانه و مقامهایکشور سوئد در سال ۲۰۱۹ زایشی در زمان دیدار جواد ظریف موفق آمیز بود و دولتمداران سوئد را وادار به پاسخ دلجویانه کرد . حال میباید یک گام پیش برویم و این کار را در کشورهای بیشتری گسترش بدهیم و بدست سازمانیانجام دهیم که همه پشتیبانش باشند.
اتحاد زیر چتر مبارزه با اختلاس راهی است که باید آزمایش شود زیرا هیچ گروه سیاسی نیست که نتواند به آن بپیوندد و هیچ شهروند ایرانی نیست که نخواهد با اختلاس مبارزه کند هتا اصلاح طلبان نیز در این راه با ما یکی خواهند شد . آنها برای کمک به دوام جمهوری اسلامی و ما برای بر اندازی جمهوری اسقاطی
اگر دیدگاهها و راه کارهای نشان داده شده در این گفتاردرست به دیده میاید، این نوشته را میان هم گروهیهای خود پخش کنید و در گرد همایی آینده پیش بکشید کنید که مورد نقدو سَره گزینی قرار گیرد و بهتر شود. خردورزی و اندیشیدن و گوش دادن به سخن فراروی را ابزار پیشرفت خود قراردهیم
هر ایرانی برای هر گامی که برای هم کاری ایرانیان برنداشته است گنهکار است
سپاس از توجهتان
پاینده ایران
مهران مقدس، کانون فرهنگ پارسی
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید