رفتن به محتوای اصلی

مولوی عبدالحمید کیست؟ از «منادی وحدت شیعه و سنی» تا منتقد سرسخت حکومت ایران

مولوی عبدالحمید کیست؟ از «منادی وحدت شیعه و سنی» تا منتقد سرسخت حکومت ایران

از روز هشتم مهر و در حالی که اعتراض‌های سراسری در ایران وارد سومین هفته خود شده بود، تیراندازی ماموران نظامی و امنیتی به مردم زاهدان بعد از نمازجمعه این شهر نام یک روحانی سرشناس سیستان و بلوچستان را به سرخط خبرها آورد؛ مولوی عبدالحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان. او نه تنها این حادثه را «جمعه خونین» زاهدان لقب داد، که با اظهار نظرهایش علیه حکومت و حتی رهبر جمهوری اسلامی به چهره‌ای خبرساز در کل ایران تبدیل شد.

عبدالحمید اسماعیل‌زهی که به مولوی عبدالحمید شهرت دارد، در حالی طی هفته‌های اخیر به شکل آشکار از راس قدرت در ایران انتقاد می‌کند که خرداد سال گذشته بعد از حدود دو دهه حمایت مستقیم و غیرمستقیم از اصلاح طلبان، در انتخابات ریاست جمهوری از ابراهیم رئیسی کاندیدای اصلی جناح اصولگرایان حمایت کرد.

بعد از آن که شورای هم‌اندیشی اهل‌سنت ایران خرداد ۱۴۰۰ از آقای رئیسی حمایت کرد، دفتر مولوی عبدالحمید در اطلاعیه‌ای حمایت از «جمع‌بندی و بیانیه شورای هم‌اندیشی اهل سنت» را تایید کرد و از تماس تلفنی این نامزد انتخابات با او و «وعده‌های» ابراهیم رئیسی مبنی بر «اجرای عدالت و رفع مشکلات، تبعیض و نابرابری» خبر داد.

این اتفاق در حالی رخ داد که از سال ۱۳۷۶ به بعد، نامزدهای اصلاح طلب یا منسوب به اصلاح طلبان در استان سیستان و بلوچستان پیروز می‌شدند و خود مولوی عبدالحمید هم به شکل آشکار یا تلویحی از این کاندیداها حمایت می‌کرد. به همین دلیل حمایت او از ابراهیم رئیسی، حرکتی بر خلاف رویه سیاسی او در دو دهه پیش از آن تلقی شد. آقای اسماعیل‌زهی بعد از پیروزی ابراهیم رئیسی در انتخابات به او تبریک گفت.

Image removed.

 

اسماعیل‌زهی در سال ۱۳۴۹ از حوزه علمیه «بدرالعلوم رحیم یارخان» پاکستان فارغ‌التحصیل شد و به زاهدان بازگشت

مولوی عبدالحمید کیست؟

بر اساس اطلاعات درج شده در وب‌سایت رسمی مولوی عبدالحمید، او در سال ۱۳۲۶ در روستای «گلوگاه» در غرب زاهدان متولد شد و پس از آن که «علوم ابتدایی» را در مرکز استان سیستان و بلوچستان فرا گرفت، به دلیل نبود مدارس دینی در این شهر، برای ادامه تحصیل به پاکستان رفت؛ ابتدا در مدرسه دینی «دارالهدی» در ایالت سند و سپس در ایالت پنجاب به تحصیل علوم دینی پرداخت.

آقای اسماعیل‌زهی در سال ۱۳۴۹ از حوزه علمیه «بدرالعلوم رحیم یارخان» پاکستان فارغ‌التحصیل شد و به زاهدان بازگشت و با عبدالعزیز ملازاده مشهور به مولانا عبدالعزیز آشنا شد. آقای ملازاده از چهره‌های سرشناس اهل سنت ایران بود که حوزه علمیه دارالعلوم زاهدان را تقریبا همزمان با بازگشت عبدالحمید اسماعیل‌زهی تاسیس کرده بود. عبدالعزیز ملازاده بعد از انقلاب عضو مجلس خبرگان قانون اساسی شد.

مولوی عبدالحمید با بازگشت به زاهدان، در همین حوزه علمیه تدریس را آغاز کرد و بعد از درگذشت مولانا عبدالعزیز در سال ۱۳۶۶، مسئولیت دارالعلوم زاهدان را بر عهده گرفت و امام جمعه زاهدان شد. وب‌سایت او نوشته که بعد از حضور او به عنوان مدیر این حوزه علمیه، تعداد «طلاب» و «مکاتب» تحت نظارت دارالعلوم زاهدان و مسجد جامع مکی زاهدان -که محل برگزاری نماز جمعه است- «توسعه چشمگیر» داشته‌اند.

در همین وب‌سایت، «خلاصه دیدگاه‌ها، باورها و فعالیت‌های» مولوی عبدالحمید شرح داده شده است. او «فردی متعادل و مخالف افراط و تفریط» توصیف شده که «منادی وحدت امت اسلامی، مخصوصا وحدت شیعه و سنی» است. همچنین به نقل از او نوشته شده که با «تفرقه و اختلاف و براندازی مخالف است» و «بر تمامیت و استقلال ارضی کشور تاکید دارد.»

در بخش دیگر این خلاصه دیدگاه‌ها -که امضای «واحد فرهنگی دفتر امام جمعه اهل سنت زاهدان» را دارد- آمده که آقای اسماعیل‌زهی «مخالف هر گونه قیام مسلحانه برای گرفتن حق است» و حقوق اهل سنت باید از «راه‌های سالم و قانونی مطالبه شود.» به علاوه بر «آزادی‌های قانونی از قبیل تشکیل احزاب، آزادی بیان و قلم» و «آزادی‌های مذهبی و شهروندی کامل» همه شهروندان ایرانی تاکید شده و نوشته شده که «اقلیت‌هایی مثل دراویش» و دیگر اقلیت‌های دینی کشور نباید در «تنگنا» باشند.

به نظر می‌رسد بخشی از مواضع او مانند مخالفت با اقدامات مسلحانه، وحدت شیعه و سنی و تاکید بر پی‌گیری راه‌های قانونی برای اهل سنت یا همدلی با گروه طالبان به دیدگاه‌های جمهوری اسلامی نزدیک است، اما از سوی دیگر اشاره به لزوم آزادی دراویش و دیگر اقلیت‌های مذهبی با سیاست‌های حکومت کاملا تفاوت دارد.

امام جمعه زاهدان بر خلاف سیاست‌های جمهوری اسلامی، پیروان بهاییت را هم جزو اقلیت‌هایی می‌داند که نباید مورد ظلم قرار گیرند. او در نمازجمعه خرداد ۱۴۰۰ در این زمینه گفت: «اگر به یک یهودی و مسیحی و بهایی و به دراویش و پیروان ادیان و مذاهب و اقوامی که در ایران زندگی می‌کنند ظلمی صورت بگیرد ما ناراحت می‌شویم، زیرا همۀ اینها ایرانی هستند و حقوقی دارند که این حقوق باید رعایت شود.»

Image removed.

 

مولانا عبدالحمید در دیدار با دانشجویان زن دانشگاه‌های مختلف زاهدان گفته: «اگر زنان سرخورده نبودند و آزادی و حقوق‌شان رعایت می‌شد، نیاز به حجاب اجباری و گشت ارشاد نبود.»

دیدگاه‌های متفاوت درباره زنان و حجاب

دیدگاه‌های مولوی عبدالحمید درباره حقوق زنان و مساله «حجاب» در طول سال‌ها دستخوش تغییراتی شده است. در سخنرانی‌ای که دی ماه ۱۳۹۰ در وب‌سایتش منتشر شده، او از ظاهر شدن «گناهان جدید» صحبت کرده و با اشاره به «ماهواره» گفته است که «بی حجابی‌ها و برهنگی‌های دنیای غرب وارد خانه‌های ما شده‌اند.»

در خطبه‌های نمازجمعه ۸ بهمن سال ۹۵ تاکید کرده که «رعایت حجاب یکی از دستورات و قوانین پروردگار است» و البته بلافاصله یادآوری کرده «منظور از حجاب برای زنان، برقع و روبند نیست، بلکه رعایت پوشش و لباس اسلامی است.»

در همین خطبه‌ها که بخش زیادی از آن در ستایش از حجاب زنان است، امام جمعه زاهدان گفته: «از دیدگاه اسلام، زنان نباید لباس‌های تنگ و نازک بپوشند.» و بعد درباره «توطئه‌های شیاطین برای ترویج بی‌حجابی در جامعه» هشدار داده است. او همچنین از «غربی‌ها و برخی دیگر از فرهنگ‌های منحط» انتقاد کرده که برای «استفاده ابزاری از زنان و رونق بخشیدن به تجارت‌شان، حجاب و لباس را از بدن زنان بیرون کشیده‌اند.»

این سخنان شباهت بسیاری به دیدگاه‌های مسئولان حکومت ایران در چهار دهه اخیر دارد اما مولوی عبدالحمید در همین خطبه‌های نماز جمعه زاهدان حتی دیدگاه‌هایی بسته‌تر از عرف جمهوری اسلامی مطرح کرده است: «از دیدگاه شریعت اسلام برای زنان جایز نیست بدون محرم به مسافرت بروند، اگرچه تعداد زیادی از زنان با هم سفر کنند.»

آقای اسماعیل‌زهی روز ۲۹ شهریور ۱۴۰۱، یعنی چهار روز بعد از کشته شدن مهسا امینی در بیانیه‌ای با ابراز همدردی با بازماندگان خانم امینی، خواستار تشکیل «کمیته حقیقت‌یاب مستقل و برخورد جدی با مقصران حادثه» و «تغییر رویه ناکارآمد فعلی» درباره حجاب شد.

او در این بیانیه نوشت که درباره حجاب نباید از «روش‌های سلبی» استفاده شود و نباید «کرامت انسانی افراد پایمال شود» چون از دیدگاه او این کار «نتیجه معکوس» داده و همچنین باعث «نارضایتی در جامعه» شده است.

البته امام جمعه زاهدان همچنان بی‌حجابی زنان را «خلاف شرع» می‌داند. او در خطبه‌های نمازجمعه روز یکم مهر ۱۴۰۱ که یک هفته پیش از «جمعه خونین» زاهدان ایراد شد، از «گشت ارشاد» انتقاد کرد: «ما از لحاظ شرعی به هیچ‌ پلیس و مامور مردی اجازه نمی‌دهیم دست دختر و زن کسی دیگر را، حتی اگر سرش برهنه باشد، بگیرد و داخل ماشین بیندازد، زیرا برهنه‌کردن سر خلاف شرع است اما گرفتن دست نامحرم هم خلاف شرع است.»

مولوی عبدالحمید در نمازجمعه ۱۳ آبان ۱۴۰۱ تایید کرد که زنان نسبت به حجاب دچار «تنفر» شده‌اند و آن را ناشی از عملکرد مسئولان حکومت دانست. او با اشاره به این که زنان روسری‌های خود را «می‌سوزانند»، پرسید: «چه کسی این زنان را به خشم درآورده است؟ این زنان چه بی‌مهری و ظلمی دیده‌اند که روسری‌هایشان را پاره می‌کنند و آتش می‌زنند؟ این پرسش‌ها را باید از خودمان بپرسیم.»

او سه روز بعد در دیدار با دانشجویان زن دانشگاه‌های زاهدان از «تبعیض» درباره زنان انتقاد کرد و با تایید این مساله که «خیزش‌های اخیر کشور» بیشتر «توسط زنان» صورت گرفته، آن را «نتیجه نارضایتی زنان از تبعیض و نابرابری و عملکرد خشن» دانست و گفت اگر «آزادی و حقوق‌» زنان رعایت می‌شد، «نیاز به حجاب اجباری و گشت ارشاد نبود.»

 
Image removed.

 

رابطه آقای اسماعیل‌زهی با حکومت ایران فراز و نشیب‌هایی داشته است

رابطه شکننده با حکومت

مولوی عبدالحمید حتی پیش از اعتراض‌های اخیر و کشتار مردم زاهدان هم در مقاطعی با اتخاذ مواضعی متضاد با حکومت، خبرساز شده بود. به عنوان مثال اواخر اسفند سال ۱۳۹۸ که شیوع ویروس کووید-۱۹ در ایران تایید شده و درباره دلایلش گمانه‌زنی‌های متفاوتی می‌شد، در یک سخنرانی ادعا کرد «طلاب چینی» مشغول تحصیل در «جامعه المصطفی» از نهادهای دینی حکومتی، عامل ورود و گسترش بیماری در ایران شده‌اند.

او در همین سخنرانی به شکل علنی با فعالیت‌های «جامعه المصطفی» مخالفت کرد و آن را «برخلاف وحدت» دانست و حتی گفت گاهی طلاب خارجی این نهاد «فرار» کرده‌اند و بعد از مراجعه به او گفته‌اند که «می‌خواهیم به وطنمان برگردید ولی گذرنامه‌های ما را نمی‌دهند.»

در واکنش به این اظهارات، «جامعه المصطفی» با انتشار اطلاعیه‌ای از مولوی عبدالحمید انتقاد کرد و این سوال را مطرح کرد که اشاره به «دانش‌پژوهان چینی» این موسسه به عنوان منشا شیوع ویروس کووید-۱۹ در ایران، مدرکی به جز «ادعای رسانه‌های معاند» دارد؟ همچنین از او به عنوان «یک عالم دینی» خواسته شده بود در بیان دیدگاه‌های خود «دقت بیشتری» داشته باشد.

در ادامه این اطلاعیه و در پاسخ به انتقاد مولوی عبدالحمید، حضور طلاب اهل سنت در مراکز آموزشی این نهاد «نشانه‌ای از سیاست تقریب مذاهب» دانسته شده و آمده بود برنامه‌های آموزشی جامعه المصطفی «مبتنی بر فقه و کلام اهل سنت و البته با رویکرد تقریبی و اعتدالی و در مقابل سیاست تکفیری و افراطی است که متأسفانه در برخی مراکز دیگر شاهد آن هستیم.»

رابطه مولوی عیدالحمید با حکومت ایران در طول این سال‌ها شکننده به نظر می‌رسید و فقط محدود به دیدگاه‌های دینی او نبود. در سال‌هایی که او به جناح اصلاح طلب در ایران نزدیکی داشت، دچار محدودیت‌هایی هم بود. به عنوان مثال در تیر ماه سال ۱۳۹۷ در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد خبر داد در حالی که قصد سفر به کشور قطر داشته و «ویزا و بلیت» هم گرفته بود تا در آن کشور با اقوامش دیدار کند، به دستور برخی مقام‌ها در تهران از سفر او جلوگیری شد. او پیش از آن هم از ایجاد محدودیت سفر برای خود خبر داده بود و نزدیکانش محدودیت‌های دستگاه‌های امنیتی را با عنوان «حصر استانی» توصیف می‌کردند.

پیش از آن و در دی ماه سال ۱۳۹۳ همزمان با پایان کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی، پلیس ایران از برگزاری نماز جمعه اهل سنت در تهران به امامت او ممانعت کردند. قرار بود او در نمازخانه اهل سنت در منطقه پونک تهران نماز جمعه برگزار کند. یک هفته بعد، همین نمازخانه توسط ماموران شهرداری «مهر و موم» شد و چند نفر از افراد حاضر در محل چند ساعت بازداشت شدند.

چند ماه بعد در مرداد ۱۳۹۴، نمازخانه پونک تخریب شد و مولوی عبدالحمید در نامه‌ای سرگشاده به آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر و حسن روحانی، رئیس جمهور وقت به این کار اعتراض کرد و نوشت: «عدم تحمل یک نمازخانه معمولی و تخریب آن، در شهری‌که اجازه ساخت مسجد به شهروندان اهل‌سنت داده نمی‌شود و مطالبه ۳۷ سال آنها پس از پیروزی انقلاب اسلامی ناکام مانده است، تنها جریحه‌‌دار نمودن احساسات جامعه اهل‌ سنت ایران نیست، بلکه احساسات مسلمانان جهان را نیز جریحه‌دار می‌نماید.»

سال‌ها دلسردی و عدم تحقق وعده‌ها سرانجام مولوی عبدالحمید را در سال ۱۴۰۰ به سمت اصولگرایان سوق داد. او پیش از آن هشدار داده بود که اگر دولت حسن روحانی انتظارات اهل سنت را برآورده نکند، ممکن است در انتخابات آینده به حمایت از اصولگرایان بپردازد.

او چند ماه پیش از حمایتش از نامزدی ابراهیم رئیسی، در خطبه‌های نماز عید فطر گفت: "اهل‌سنت با تلاش‌های خودشان تنور انتخابات را داغ کردند، اما عزیزان بعد از اینکه در انتخابات پیروز شدند به خواسته‌ها و وعده‌هایی که به جامعه اهل‌سنت داده بودند عمل نکردند و پیگیری‌هایی که صورت گرفت را به خوبی جواب ندادند؛ این عملکرد سبب تضعیف روحیۀ جامعه اهل‌سنت شده است."

 

حمایت از طالبان

مولوی عبدالحمید حدود دو ماه بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ بار دیگر خبرساز شد؛ وقتی تسلط طالبان بر افغانستان را تبریک گفت و در پیامی که در وب‌سایتش منتشر شد، نوشت: «پیروزی بزرگ و چشم‌گیر طالبان که نتیجه جهاد، شهادت و صبر در راه حق در مقابل اشغالگران متجاوز و دولت دست‌نشانده و ناکارآمد و غرق در فساد بود، برای امارت اسلامی، علمای بزرگوار و عموم ملت غیور و مجاهد افغانستان قابل تبریک و تهنیت است.»

این موضعگیری همسو با مسئولان جمهوری اسلامی بود که از بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان حمایت کردند و حتی این گروه را «جنبش اصیل» خواندند و گفتند طالبان فعلی با طالبان دو دهه پیش تفاوت کرده است. اما بازگشت طالبان موج بزرگی از نگرانی شهروندان افغان خصوصا زنان و دختران ایجاد کرد و عملکرد طالبان درباره آنها بخصوص بستن مدارس دخترانه و برخورد خشن با زنان معترض نشان داد این نگرانی‌ها بی‌دلیل نبوده است.

البته حمایت مولوی عبدالحمید از طالبان بی‌سابقه نبود. او در اسفند سال ۱۳۹۸ وقتی خبر امضای توافق صلح بین طالبان و دولت وقت آمریکا منتشر شد، در بیانیه‌ای که با آیه «انا فتحنا لک فتحا مبینا» آغاز می‌شد، این صلح را «موفقیت بسیار بزرگ عصر حاضر و نتیجۀ جهاد در راه الله تعالی، مقاومت، صبر، شهادت و دعا و تضرع» دانست و آن را «نشان‌دهنده تحقق وعده‌های الهی و مصداق واضح پیروزی حق بر باطل» توصیف کرد.

حدود یک سال و نیم بعد از امضای این توافق بود که با خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، دولت این کشور طی چند هفته سقوط کرد و اشرف غنی رئیس جمهور سابق از کشور گریخت و طالبان که پیش از آن بخش‌هایی از خاک افعانستان را تحت تسلط داشتند، به شکل کامل کنترل همسایه شرقی ایران را به دست گرفتند.

حمایت مولوی عبدالحمید اسماعیل‌زهی از گروه طالبان البته در طول سال‌ها یکسان نبوده است. به عنوان مثال در گزارشی که از سفر او به چابهار در سال ۱۳۹۳ در وب‌سایتش منتشر شده، به نقل از او آمده که گروه طالبان «تکفیری» نیست. البته او در ادامه گفته است: «اختلافاتی که ما با روش عملکردهای آنها داریم بماند، اما این گروه تکفیری نیست.»

نکته قابل تامل آن است که اشاره به «اختلافات» با طالبان در زمانی بوده که این گروه در افغانستان قدرت چندانی نداشت و مشغول بازسازی خود برای بازگشت به قدرت بود. اما هفت سال بعد وقتی آنها دوباره افغانستان را زیر سیطره خود بردند، مولوی عبدالحمید به شکل آشکار از حضور آنها استقبال کرد و دیگر اثری از اشاره به «اختلافات» در موضع‌گیری او دیده نشد.

Image removed.

 

سال ۱۳۹۳ جایزه تلاشگر حقوق بشر که به شکل استوانه کوروش طراحی شده، توسط نرگس محمدی، نایب‌رئیس کانون مدافعان حقوق بشر به مولوی عبدالحمید داده شد

از «تلاشگر حقوق بشر» تا «تضاد با موازین حقوق بشر»

سال ۱۳۹۳ کانون مدافعان حقوق بشر، مولوی عبدالحمید اسماعیل‌زهی را، به عنوان «تلاشگر حقوق بشر» انتخاب کرد.

این کانون در توضیح علت انتخاب آقای اسماعیل‌زهی به «تلاش‌های بی‌وقفه و پیگیرانه مولوی عبدالحمید در سال‌های گذشته برای برقراری روابط آشتی‌جویانه بین اقوام و گرایش‌های مختلف مذهبی در استان سیستان و بلوچستان» اشاره کرد.

کانون مدافعان حقوق بشر همچنین از اینکه فشارهای حکومت ایران به مولوی عبدالحمید و خانواده‌اش او را «به دام خشونت و درگیری نکشانده یا منفعل نکرده» تقدیر کرد و به «بازداشت اعضای خانواده- آقایان محمد اسماعیل ملازهی و عبدالعلیم شه بخش (همسران دخترانشان)- که ماه‌ها در سلول‌های انفرادی طویل المدت نگهداری شده و سپس به شهرستان‌های دور تبعید شده‌اند و همچنین بازداشت مولوی احمد نارویی و مولوی عبدالفتی بدری از همکاران نزدیک ایشان و ممنوع الخروج شدن اعضای خانواده و پسرانشان در سال‌های اخیر» اشاره کرد.

کانون مدافعان حقوق بشر هفت سال بعد و در پی حمایت مولوی عبدالحمید از ابراهیم رئیسی و گروه طالبان، بشدت او را مورد انتقاد قرار داد و با انتشار اطلاعیه‌ای مواضع او را «در تضاد با موازین حقوق بشر و صلح پایدار جهانی» دانست و اعلام کرد «چنین افکار و عقایدی را در راستای تهدید صلح و بسط نقش حقوق بشر ارزیابی نموده و برنمی‌تابد.»

کانون مدافعان حقوق بشر که در سال ۱۳۸۰ توسط شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل و همکارانش تاسیس شد، از سال ۱۳۸۶ اعطای جایزه «تلاشگر حقوق بشر» را آغاز کرد. این جایزه تاکنون از جمله به آیت الله حسینعلی منتظری، عزت الله سحابی، عباس امیر انتظام، محمد ملکی، بهاره هدایت، بهیه نامجو، مادر نوید افکاری، جعفر عظیم زاده به عنوان نماینده کارگران ایران و جامعه معلمان ایران، اهدا شده است.

Image removed.

 

در جریان تیراندازی از پاسگاه نیروی انتظامی به مردم معترض در زاهدان، ده‌ها نفر کشته شدند

«جمعه خونین» زاهدان

به نظر می‌رسید رابطه مولوی عبدالحمید با هسته سخت قدرت در ایران بعد از حمایتش از ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری و روی کار آمدن دولتی که به رهبر جمهوری اسلامی نزدیک است، رو به ترمیم بود. اما آغاز اعتراض‌های سراسری در ایران که به سیستان و بلوچستان هم کشید و سپس تیراندازی به نمازگزاران زاهدانی که عده‌ای از آنها به «تجاوز» یک فرمانده نیروی انتظامی در چابهار با یک دختر محلی معترض بودند، آقای اسماعیل زهی را به شکل کامل در برابر جمهوری اسلامی قرار داد.

در جریان تیراندازی از پاسگاه نیروی انتظامی به مردم معترضی که اغلب آنها بعد از نمازجمعه از مسجد مکی زاهدان بیرون آمده بودند، به روایت حکومت ۲۵ تن و به روایت فعالان بلوچ حدود ۱۰۰ تن کشته شدند. مولوی عبدالحمید چند هفته بعد تعداد کشته شدگان را «نود و خرده‌ای» نفر اعلام کرد.

از روز هشتم مهر تا به امروز او با ادبیات تند از مسئولان جمهوری اسلامی انتقاد کرده و بیش از یک بار از شلیک به «سر و سینه» مردم زاهدان توسط نیروهای انتظامی و امنیتی سخن گفته است. حتی در خطبه‌های نماز جمعه زاهدان در روز ۲۹ مهر زبان به انتقادی بی‌سابقه از آیت‌الله خامنه‌ای گشود و گفت رهبر جمهوری اسلامی «که همه نیروهای مسلح تحت فرمان ایشان هستند» و همه مسئولان کشور درباره این کشتار «پیش خدای تعالی مسئول» هستند و هیچکس نمی‌تواند از «مسئولیت شانه خالی کند.»

 

توضیح ویدیو،توضیح: بی بی سی مسئول محتوای سایت های دیگر نیست.

پایان پست Twitter, 2

در حالی که خبرهایی درباره اعزام نیروهای نظامی و امنیتی به زاهدان در روز پنجم آبان منتشر شده بود، بسیاری از شخصیت‌ها و امنای اهل سنت از نقاط مختلف سیستان و بلوچستان در این روز به مسجد مکی زاهدان رفتند تا حمایت خود از مولوی عبدالحمید را اعلام و خود را برای برگزاری نماز جمعه ششم آبان آماده کنند.

این اتفاق وقتی رخ داد که حسین مومنی، یکی از امام جماعت‌های شیعه و نزدیک به سپاه پاسداران، مولوی عبدالحمید را به علت به کار بردن «جمعه خونین» مورد انتقاد شدید قرار داد و او را صراحتا تهدید کرد. اما در نیمه شب پنجم آبان خبر برکناری فرمانده پلیس زاهدان و رئیس کلانتری ۱۶ (در کنار مسجد مکی) منتشر شد.

با این حال فضای زاهدان آرام نشد و مولوی عبدالحمید به انتقاد از حکومت ادامه داد و حتی روز ۱۳ آبان خواستار برگزاری «رفراندوم» شد. در همین روز وقتی نیروهای نظامی در شهر خاش به معترضان شلیک کردند و ۱۶ نفر را کشتند، موضع‌گیری‌های او تندتر هم شد.

Image removed.

 

سرانجام هیاتی از طرف رهبر جمهوری اسلامی شامل محمدجواد حاج‌علی‌اکبری، رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه ایران با هدف «دلجویی» به استان سیستان و بلوچستان سفر کرد و آنها با مولوی عبدالحمید دیدار کردند. اما به نظر می‌رسد این دیدار هم گرهی را باز نکرد.

بر اساس گزارشی که رسانه‌های ایران منتشر کردند، امام جمعه زاهدان حرف‌های گذشته خود درباره شلیک به نمازگزاران را تکرار کرد و از «صدای تیراندازی به صورت مسلسل» سخن گفت و طرف مقابل هم روایت رسمی حکومت درباره حادثه زاهدان را تکرار کرد.

بعد از این دیدار، آقای علی‌اکبری روز ۲۴ آبان ۱۴۰۱ در سخنانی به شکل غیرمستقیم، مولوی عبدالحمید را از مسئولان اتفاقات اخیر دانست و گفت: «در حوادث اخیر استان کسانی که با توییت زدن و سخنرانی‌های نامناسب و تحریک‌کننده آب به آسیاب دشمن ریخته‌اند باید پاسخگو باشند.»

در واکنش به این اظهارات، حساب توییتری منتسب به مولوی عبدالحمید پاسخ داد: «انتظار از هیئت اعزامی رهبری دیدن واقعیت‌ها، محکومیت جنایت جمعه خونین زاهدان، دلجویی از خانواده‌های شهدا و آسیب‌دیدگان این حادثه و احقاق حق بود، نه تهدید و ارعاب مظلوم.»

با توجه به این که حتی بعد از اعزام هیاتی به نمایندگی از آیت‌الله خامنه‌ای به زاهدان، نشانه‌ای مبنی بر تفاهم میان حکومت و معترضان سیستان و بلوچستان به رهبری مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی دیده نمی‌شود، مشخص نیست آینده سیاسی این روحانی اهل سنت و تحولات استان قرار است به کدام نقطه برسد.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال
برگرفته از:
بی بی سی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید