افراطیگری

اندکی دقت در اتمسفر حاکم بر «صفحه شما»ی ایران گلوبال کافی است تا به روشنی نشان دهد چرا فعالین جنبشهای ملی دموکراتیک ملیتهای تحت ستم مضاعف باید از هرگونه تندروی و غلطیدن به دامان رادیکالیسم به شدت اجتناب کنند. دلیلش بسیار واضح و اظهر من الشمس است. یعنی مشخصاً در یک چنین مواقعی رژیم و عواملش یا اشخاص مغرض دیگر خیلی سریع بر موج سوار می شوند و از آب گل آلود شده توسط عناصر تندرو ماهی می گیرند.

اگر فرض کنیم (که البته صرفاً یک فرض است) الان یک نوجوان آذربایجانی دریچه پیش رویش برای شناخت مسائل ملی تنها «صفحه شما»ی ایران گلوبال باشد، چیزی جز حس یأس و بی علاقگی نسبت به موضوع مذکور در او پدید نخواهد آمد. قطع یقین کششی نسبت به موضوع در او ایجاد نخواهد شد. چرا که این شخص دو گروه ... را خواهد دید که صبح تا شب کارشان فحاشیهای بی حد و اندازه به یکدیگر است. هیچ توهینی باقی نمانده که این دو گروه که گویا یکی وکیل مدافع ایرانیها است و دیگری وکیل و وصی ترکها، به همدیگر نکرده باشند. هرگاه هم که با اعتراضی مواجه شده اند تمام تقصیرات را به گردن طرف مقابل انداخته، خود را معصوم و بیگناه وانمود می کنند. منطقشان چیزی نیست جز همان منطق کودکانه "آن یکی اول شروع کرد". و کسی هم واقعاً نمی داند که کی اول شروع کرده. چون الان ماهها و حتی سالهاست که اوضاع به همین منوال است و مسأله به پیچیدگی قضیه "مرغ و تخم مرغ" در آمده. هر کدام از این حضرات وصی و قیم، ظاهراً به این منظور این جا حضور دارند که از حقوق موجودات زبان بسته تحت قیمومیت خود دفاع نمایند و یا به قولی "حال طرف مقابل را بگیرند". در اصل، اینها فقط "حال" دوستداران واقعی آذربایجان یا ایران یا زبان ترکی یا زبان فارسی را می گیرند و مایه شرمندگی هستند. چون هیچ ملت و قومی حاضر نیست چنین نمایندگان ... داشته باشد. اما اینها واقعاً چه کسانی هستند؟.

خوب البته من و -احتمالاً هیچ کس دیگر- نمی دانم اینها واقعاً کی هستند. اما به نوبه خود دو حدس می زنم.

1- اینها تعدادی آدم بسیار بیکار و در عین حال افسرده و پرخاشگر هستند که روزی چند بار خودشان را اینجا تخلیه می کنند. یعنی صرف بیکاری شرط لازم است اما کافی نیست چون آدم بیکار می تواند اوقاتش را خیلی بهتر و زیباتر پر کند تا اینکه روزی چند بار فحش بنویسد و فحش بخواند. چند بار شده که در روزهای تعطیل یا مرخصی، من بیش از یک بار در طول روز به اینجا سر زده ام ولذا متوجه شده ام که این افراد 7 روز هفته، 24 ساعته اینجا حی و حاضر هستند و اگر هم ظاهراً دلیلی برای فحاشی نباشد، خودشان دلیلی دست و پا می کنند تا از بیکاری در بیایند!.

خوب اگر واقعاً چنین باشد، صفحه شمای ایران گلوبال چندان بی فایده هم نیست. چون حداقل این کارکرد را دارد که عده ای خودشان را تخلیه می کنند.

2- این افراد برای این کارشان مواجب می گیرند و آن قدر هم احمق نیستند که عمرشان را این طور باطل کنند.

به هر حال اینها تا به حال کارکردی جز به ابتذال کشانیدن این بخش نداشته اند. هر شخص علاقه مند به نهضتهای ملی می داند که با زیاد فحش دادن نه جایی مستقل میشود، نه دموکراتیک، نه فدرال و نه هیچ تحولی در شرایط پدید می آید. فقط جو مسموم حاصله باعث دلزدگی افراد مستعد احتمالی میشود. همچنین هر شخص علاقه مند به جنبشهای دموکراتیک می داند که با مملو نمودن «صفحه شما» از حرفهای صد من یک شاهی و لذا بی بار و سترون گذاشتن این بخش، کمکی به جنبشهای دموکراتیک غیر ملی نکرده و فقط مکان و فضایی را که با زحمت دیگران فراهم شده، تبدیل به زباله دانی نموده است. مثلاً به کامنت زیر دقیق شوید:

" این فارسستان تخیلی‌ و خیالی که حد و مرزش هم مشخص نیست و معلوم نیست کجاست و چه کسی‌ و کسانی‌ آنرا بوجود آورده اند چقدر قوی و پر قدرت است که مالکی نخست وزیر عراق از فارسستان دستور می‌گیرد و بشار اسد تحت حمایت فارسستان بر سر قدرت باقی‌ می‌ماند و ترکیه و کشورهای عربی‌ و غربی هم نمیتوانند بشار اسد را به خاطر حمایت فارسستان از قدرت کنار بزنند!!! فارسستان تخیلی‌ عجب قدرتی‌ دارد!! بنازم به این همه شکوه و قدرت که همه را اسیر خودش کرده است؟؟ جدی, راز قدرت فارسستان خیالی در کجاست؟ ترکیه که قدرت اول جهان است!!! چی‌ شد ببخشید ترکیه که قدرت دوّم جهان است!!! چی‌ شد؟ ترکیه هم که هر چه هست نمیتواند جلوی فارسستان را بگیرد!! بنازم به این همه قدرت، به قول مسلمانها خدایا شکرت‌ که دشمنان ایران را از احمق‌ها قرار دادی. "

شما با مطالعه کامنت بالا چه چیزی دستگیرتان شد؟. چرا باید یک نفر مخالف رژیم، بنازد به قدرت فارسستانی -و خوب همچنان که از فحوای کامنت مشخص است منظور از فارسستان همان ایران است- که از یک رژیم جنایتکار مثل رژیم اسد حمایت می کند؟. به فرض که ایران واقعاً چنین قدرتی را داشته باشد که به صرف حمایت او از یک دولت مرتجع، تمام دنیا مقابلش در بمانند؛ حال این مایه "نازیدن" و افتخار و نشانه "شکوه و قدرت" است یا اسباب سرشکستگی؟. اگر ترکیه یا هر کشور دیگری حامی یک حرکت مترقی باشد (ولو در جهت منافع خودش) و ایران مدافع یک نیروی سرکوبگر، وظیفه من حمایت از کدام یکی است؟. خوب البته قشری ترین نوع ناسیونالیسم (آریامهری یا مکتب اسلامی - ایرانی) می گوید تو در هر حال طرفدار ناسیونت باش ولو اینکه کشورت ظالم است یا متجاوز است یا مبلغ و مروج ارتجاع است یا ... . جمهوری اسلامی هم به طرفدارانش می گوید که فعلاً روی مسأله ناسیونالیسم ایرانی مانور بدهید.

آخه کی گفته مالکی از ایران دستور می گیرد؟.

پیشترها برای این جور حرفها اصطلاح خوبی وجود داشت. یعنی به آنها می گفتند "آروغ سیاسی". چون آروغ هم صدا است اما از آن چیزی دستگیر آدم نمی شود.

کسی که به دیگری می گوید "توله گرگ"، خودش خوب می داند که طرف مقابل که روحیاتی مشابه خودش دارد، در جواب او را به "توله سگ" تشبیه خواهد کرد. ولی علی رغم علم به این موضوع، تعمداً این کار را می کند که همان توهین مورد انتظار را بشنود. آن طرف هم صفت "توله سگ" مورد انتظار را به کار میبرد تا تنور فحاشی از حرارت نیفتد. کسی که بگوید: کثیفتر و خونخوارتر و اله تر و بله تر از پان ترک وجود ندارد چون مثلاً سلطان سلیم و محمود غزنوی فلان اعمال را مرتکب شده اند، آیا واقعاً آن قدر ناآگاه است که نداند اصلاً آن زمان چیزی به نام ایدوئولوژی پان ترکیسم وجود خارجی نداشته که اینها پانترک باشند؟. یعنی این آدم نمی داند که اینها در پی متحد نمودن همه ترکها و ساخت توران بزرگ نبوده اند؟. یا می داند ولی چون می خواهد به ترک فحش بدهد و چون با ترک مشکل دارد، یک پان پشتش می نویسد (و البته خودش را هم به نفهمی می زند) تا عقده اش را از ترک خالی کند و ضمناً کامنتش هم حذف نشود. آن یکی هم کم نمی آورد و همان بد وبیراهها را در پوشش پان فارس نثار فارسها می کند.

همه ما خوب می دانیم که اگر آقای x، آقای y را بی فرهنگ، بی تمدن، قاتل، خونریز و نظایر آن خطاب کند، بهترین فرصت را به آقای y داده تا با متانت و خونسردی خود طرف فحاش را رسوا نماید و توهینهایش را به خودش برگرداند. اما ظاهراً هیچ یک از این دو طرف علاقه ای به اتمام این مجادله ظاهراً بی حاصل ندارند.