رفتن به محتوای اصلی

سکوت نوری زاده در مقابل اخراج همکارانش از صدای آمریکا؟

سکوت نوری زاده در مقابل اخراج همکارانش از صدای آمریکا؟

این نخستین بار نیست که صدای آمریکا کارکنان خود را به شیوه های نامانوس و غیرحرفه ای از کار برکنار می کند. چند سال پیش اخراج و حذف آقای بهارلو نیز بی سر و صدا و با چراغ پائین صورت گرفت و مدیران وقت صدای آمریکا نیز نیازی به پاسخگوئی و روشنگری در این زمینه ندیدند. می توان گفت که این رسانه مانند هر کارفرمای دیگری حق اخراج کارکنان خود را دارد. اما از آن جا که هر رسانه ای و به ویژه رادیو و تلویزیون در تعامل مستقیم و غیرمستقیم با بینندگان و شنوندگان است، و به ویژه تلویزیونی مانند صدای آمریکا که در شرایط خاص امروز جامعه ایران ایفای نقش می کند و یادگار همان سنتی است که زمانی «صدای آزادی» هنگام پخش برای کشورهای موسوم به سوسیالیسم واقعا موجود ایفا کرد؛ آمد و رفت مجریان تلویزیونی که با تغییر و تحولات مدیریتی گره خورده است، از حساسیت ویژه ای برخوردار است. حساسیتی که با توجه به نقش رسانه های خارجی در جامعه ایران نیاز به حداکثر دقت و تدبیر و شفافیت دارند.

اما در مورد صدای آمریکا چنین نشانه ای به چشم نمی خورد که این رسانه خود را پاسخگو بداند و نیاز به روشنگری درباره تغییر و تحولات و اخراج جمعی از کارکنان محبوب خود را در میان مخاطبان اصلی این برنامه احساس کند. دور جدید اخراج ها که با مدیریت جدید آقای رامین عسگرد به اجرا گذاشته شده است نیز، مثل همیشه، آنی و بدون اطلاع قبلی صورت گرفته است. هر تغییری در برنامه رسانه ای هم چون صدای آمریکا، که در ایران و خارج از ایران پرمخاطب است، شائبه برانگیز است وقتی این تغییرات در پرده بماند و بیننده و شنونده فقط در عمل با آن روبرو می شود که مجری همیشگی خود در برنامه تفسیر خبر، آقای جمشید چالنگی، غایب است. و یا مجری به نام آقای فرهودی که زمانی با آقای بهارلو مامور اجرای برنامه بود و سپس خود برنامه مستقلی ارانه کرد و سپس از صفحه حذف گشت، دوباره از لندن به اجرای برنامه «تفسیر خبر» می پردازد بدون این که بیننده بداند که در برنامه بعدی چه کسی مجری برنامه خواهد بود.

آقای رامین عسگرد که «دیپلمات ورزیده وزارت امور خارجه آمریکا» بوده، «در فوریه سال ۲۰۱۱ مدیریت شبکه خبری فارسی صدای آمریکا را برعهده گرفته است.» شبکه ای که بخش فارسی آن «در سال ۱۹۴۲ با برنامه های رادیویی تأسیس شد و در حال حاضر مهمترین مجرای ارتباطی حکومت ایالات متحده آمریکا با ایران است. » گویی آقای عسگرد که از جمله « پیش از پذیرفتن مدیریت شبکه خبری فارسی صدای آمریکا در مقام مشاور سیاسی رئیس ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده، با ژنرال دیوید پتریوس و سپس با ژنرال جیمز ماتیس همکاری داشته است» و «دارای درجه دکترای حقوق از دانشگاه تولن است» و «عضو موسسه غیر انتفاعی شورای روابط خارجی آمریکا»، در صدد است که در این «مهمترین مجرای ارتباطی حکومت ایالات متحده آمریکا با ایران» خانه تکانی کند. گرچه خانه تکانی نوید بهبود و بهتر شدن و نوشدن است، اما این بیم می رود که این خانه تکانی به تغییر محسوس چهره ها و برنامه ها به گونه ای بدل شود که برآیند تجارب کاری نظامی-سیاسی ایشان باشد. نخستین نشانه این تغییر کاهش زمان برنامه «تفسیر خبر» از شصت دقیقه به سی دقیقه بود. دومین نشانه اخراج جمشید چالنگی و باطبی و صحتی و شایعه تائیدنشده اخراج ستاره درخشش.

اما آن چه جالب و حائز اهمیت می نماید، این است که گرچه محسن سازگارا که او نیز در برنامه «تفسیر خبر» حضور داشت، و اکنون به نظر می رسد که دیگر با وضع فعلی امکان حضور او منتفی است مگر آن که شفاف سازی صورت بگیرد، به انحا مختلف سعی به روشنگری و حمایت از جمشید چالنگی مجری برنامه تفسیر خبر دارد و می کوشد درباره حوادث پشت پرده اطلاع رسانی کند. اما آقای علی نوری زاده که سابقه دوستی دیرینه با جمشید چالنگی نیز دارد و بارها در برنامه «خانه پدری» خود از او نام می برد و پای ثابت برنامه «تفسیر خبر» در روزهای چهارشنبه، و در این اواخر در روزهای جمعه» بوده است، لب بسته است و سخنی درباره این تغییر و تحولات در صدای آمریکا نمی گوید. آقای نوری زاده که درباره آدم و عالم سخن دارد و از ریزترین و پنهانی ترین زوایای خُرد و خوراک «رهبر» ایران مطلع است و حافظه تاریخی و شخصیت شناسی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی او درباره شخصیت های تاثیرگذار ایران به راحتی یک برنامه شصت دقیقه ای را پُر می کند، اما در مورد رسانه ای که ایشان نیز در آن همکاری دارند و اکنون یکی از دوستان نزدیک ایشان را به این راحتی کنار نهاده است، هیچ سخنی ابراز نکرده است. آیا ایشان در جریان نیستند یا ترجیح می دهند از دخالت در این موضوع پرهیز کنند؟ یا نکند «مصالحی» در میان است که بایسته و شایسته نیست که در اختیار اغیار یعنی بینندگان و شنوندگان ایشان قرار بگیرد. یا آن که ایشان چنان حمایت خود را از همکار و دوست دیرینه خود بدیهی و طبیعی می دانند که بر این باوراند که شنونده و بیننده او نیز از این حمایت بدیهی مطلع اند!

سکوت آقای نوری زاده را چگونه بایستی تفسیر کرد؟ این سکوت، به ویژه از حیث وداد ایشان با آقای چالنگی که با سوغات کراوات در برنامه تفسیر خبر به هنگام حضور ایشان در آمریکا شیرین می گشت، اینک در پرتوی سکوت ایشان تلخ و مایه پرسش است. بحث این نیست که ایشان کاری از دستشان برمی آید یا نه. بحث بر سر جنبه اخلاقی و انسانی قضیه است. بحث بر سر ضوابط و قواعد حقوقی و قانون کار نیست. بلکه بحث بر سر جنبه سیاسی قضیه است که آیا آقای نوری زاده هیچ تفسیر و تاویلی از آن چه که در برابر چشمان ایشان دارد اتفاق می افتد ندارند؟ و از اخراج یا تعلیق یا «مرخصی» همکار و دوست دیرین خود مطلع نیستند؟ یا ترجیح می دهند که از طریق «سکوت» به دوست و همکار خود کمک رسانی کنند.

سکوت سرشار از ناگفته ها است. اما سکوت آقای نوری زاده که سرشار از خبر است در مقابل این تغییر و تحولات پرسش برانگیز است. این سکوت همان قدر پرسش برانگیز است که اقدامات جناب عسگرد مدیر جدید این برنامه با خاموش کردن چراغ «تفسیر خبر» و اخراج یا پاک کردن تصویر جمشید چالنگی و باطبی و سازگارا و دیگران. سکوت آقای نوری زاده همزاد روش های نابهنجار و ابلاغی آقای رامین عسگرد درباره حوادثی ناخوشایند در رسانه «صدای آمریکا» است که در فرهنگ شایعه زده و مبتلا به بیماری «توطئه»، افسانه ساز است. اگر رویه کنونی که رویه تصمیمات آنی و ناگهانی و بی مقدمه است ادامه یابد، به حیثیت و جایگاه این رسانه لطمه خواهد زد. به ویژه که این رسانه اینک با رقبای قوی و قدر دیگری مانند بی بی سی فارس روبه رو است.

باری، به نظر می رسد که روند تغییرات در صدای آمریکا بر پیشزمینه سیاسی تغییر و تحولات سیاسی میان دو کشور آمریکا و ایران قربانی می گیرد. برای رفع این شائبه ها و گمانه زنی هایی از این دست که حتا به همنوائی میان صدای آمریکا و روزنامه کیهان نیز دلالت شده است، روش سنجیده و کارآزموده همانا روشنگری و پاسخگویی است نه سرپوش نهادن و درپیش گرفتن سیاست تغییرات با چراغ های پائین. به نظر می آید که مقابله با این سیاست ها در صدای آمریکا یک الزام است و جا دارد که بینندگان و شنوندگان «صدای آمریکا» به این برخوردهای نامعمول و حیثیت شکن واکنش نشان دهند چه از طریق ای میل و چه از طریق طومار.

اما آقای نوری زاده. به نظر می آید که آقای نوری زاده نیز بایسته است سکوت خود را بشکنند و با ذکر ماوقع اطلاعات خود را با مخاطبان خود در میان بگذارند. تغییر رویه در سنت آقای نوری زاده که به طور معمول به اطلاع رسانی فوری و همه جانبه گرایش دارند اما اینک رویه سکوت پیشه کرده اند، بر مخاطبان او تاثیر منفی خواهد نهاد. بویژه که حمایت از همکار اخراجی، سوای زوایای حقوقی و شغلی، یک اصل اخلاقی و صنفی است. سکوت در برابر اخراج همکار ترازنامه ای غیرقابل قبول است.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید