مقدمه
گفتمان در نظريه فرهنگي مدرن، دال بر وجود پيكره يا مجموعهاي از گزارهها و قضاياي منسجم و بهم پيوستهاي است كه با تعريف و مشخص ساختن يك موضوع، شيء و يا محمول و با ايجاد مفاهيمي براي تحليل آن موضوع يا محمول ارزيابي دقيقي از واقعيت ارائه ميدهد (مكل دانل، 22: 1380).
سه بعد اصلي در گفتمان به چشم ميخورد كه عبارتند از: 1- كاربرد زبان 2- برقراري ارتباط ميان باورها و شناخت 3- تعامل در موقعيتهاي اجتماعي (اي و دايك، 18-17: 1382) . وظيفه اصلي مطالعه گفتمان، فراهم آوردن توصيفي يكپارچه از اين سه بعد است. گفتمان يك پديده علمي، اجتماعي و فرهنگي است و كاربران يك زبان وقتي در يك گفتمان مشاركت ميكنند، در واقع صورتي از كنشي اجتماعي را مرتكب شده و از تعاملي اجتماعي سود ميجويند.
هنگامي كه به گفتمان به مثابه كاركرد و كاربرد زبان توجه كنيم، ميتوانيم جنبههاي ارتباطي و تعاملي آن را شناخته و از رهگذر تبيين گفتمان به مثابه رخدادي ارتباطي ميتوان درباره انواع خاص كاربرد زبان و گفتمان يا قلمرو اجتماعي آنان سخن گفت و به اصطلاحاتي چون گفتمان پزشكي، گفتمان سياسي، گفتمان حقوقي و ... دست يافت.
مفهوم گفتمان SMS نيز در اين چشمانداز است كه متولد شده و مورد بررسي نوشتار حاضر است. SMS يا سرويس پيام كوتاه ، در واقع پروتكلي است كه انتقال و تبادل پيامهاي كوتاه متني بين تلفنهاي همراه، دستگاههاي فكس و آدرسهاي IP اينترنت را ممكن ميسازد.
نگاهي كوتاه به پيامهاي رد و بدل شده و رايج در تلفنهاي همراه در ايران، به خوبي نشان ميدهد كه كاركردهاي ثانويه و اهداف پنهان در راهاندازي اين مجموعه، جايگزين اهداف اوليه و اصلي كه همانا اطلاعرساني صرف است، شده و از اين نظر به توليد گفتماني جديد با ويژگيهاي خاص انجامیده است.
تحقيق حاضر به دنبال بررسي و تحليل محتواي پيامهاي تلفني در ايران است كه براساس چارچوب تئوريك نظامهاي فكري فوكو به اين مسأله ميپردازد.
گفتمان
گفتمان چيست؟ واژه گفتمان كه امروزه حجم عظيمي از مطالعات اجتماعي در حيطههاي مختلف علوم اجتماعي، اعم از انسانشناسي، زبانشناسي اجتماعي، جامعهشناسي و ارتباطات اجتماعي را به خود اختصاص داده، سابقه آن در برخي از منابع به قرن 14 ميرسد و از واژه فرانسوي [dis-koor] discours و لاتين discurs-us به معني گفتوگو، محاوره، گفتار، و از واژه discursum/discurrer به معني طفره رفتن، سرباز زدن، دويدن در جهات مختلف و ... مشتق شده است (نوذري، 10: 1380).
فرهنگ 20 جلدي انگليسي آكسفورد (1989)، ذيل مدخل discourse، تعاريف كاربردي متعددي را ارائه داده است كه با توجه به موضوع مورد بررسي، ما تعريف زير را برميگزينيم: «شرح و تفسير گفتاري (شفاهي) يا نوشتاري (كتبي) يك موضوع، پرداختن به موضوعي به صورت شفاهي يا كتبي كه طي آن موضوع مذكور به طور مفصل مورد بررسي قرار گيرد» (مك دانل، 13-10: 1380).
آنگونه كه آمد، ريشه مفهوم discourse را ميتوان در فعل يوناني discurrere به معني حركت سريع در جهات مختلف (dis = در جهات مختلف، currere = دويدن يا سريع حركت كردن) يافت (عضدانلو، 16: 1380).
گرچه اين مفهوم، چنانكه آمد، به معني تجلي زبان در گفتار يا نوشتار به كار برده ميشود، ولي همانطور كه از ريشه آن پيداست، در علم بيان كلاسيك، بر زبان (نوشتاري و گفتاري) به عنوان حركت و عمل تأييد ميشده است. به عبارت ديگر كلمات و مفاهيم كه اجراي تشكيل دهنده ساختار زبان هستند، ثابت و پايدار نبوده و در زمانها و مكانهاي متفاوت ارتباطات آنها دگرگون شده و معاني متفاوتي را القا ميكنند كه دگرگوني اين ارتباطات، خود زاده و معلول شرايط اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي، سياسي و ... است و چون اين شرايط ثابت و پايدار نيستند و مدام در حال توليد و بازتوليد در اشكال مختلف بوده و دگرگوني جز لاينفك آنهاست، ساختار زبان نيز كه توضيح دهنده اين شرايط است، نميتواند ثابت و پايدار بماند.
پرواضح است كه كلمات و مفاهيم تنها ابزارهاي برقراري ارتباط افراد نيستند، و از اينرو گفتمانها فقط منحصر به كلمات، عبارات و جملات (در صورت نوشتاري يا گفتاري) نبوده؛ بلكه علائم و كنايههاي غيركلامي نيز در شكل دادن به آنها نقش مؤثري دارند.
گفتمان هم صورتي خاص از كاربرد زبان است، و هم صورتي خاص از تعامل اجتماعي. گفتمان يك رويداد ارتباطي كامل در يك موقعيت اجتماعي است و نه تنها شامل مشخصههاي مشهود كلامي و غيركلامي و تعاملات اجتماعي و كنشهاي كلامي و نوشتاري ميشود، بلكه علاوه بر آن، شامل آن دسته از بازنمودهاي شناختي و راهبردهايي نيز ميشود كه در جريان توليد، بازتوليد و ادراك گفتمان ايفاي نقش ميكنند.
به اعتقاد «كريس بالديك»، گفتمان معناي بسيار عام و گستردهاي دارد و هرگونه استفاده از گفتار يا نوشتار، يا هر نوع كاربرد گفتاري و نوشتاري مطالب و موضوعات در هر زمينهاي از معارف و دانش بشري را شامل ميشود (نوذري، 21: 1380). وي مانند سايرين و به خصوس «سوسور» (مدرسي، 1383) گفتمان را به آن دسته از واحدهاي زباني بلندتر از جمله اطلاق ميكند.
سه بعد اصلي در مفهوم گفتمان
تئون اي و ون دايك، سه بعد اصلي را در مفهوم گفتمان در نظر ميگيرند: 1- كاربرد زبان 2- برقراري ارتباط ميان باورها كه همان جنبه شناختي را شامل ميشود 3- تعامل در موقعيتهاي اجتماعي (اي و دايك، 18-17: 1382).
با اين فرض، چند رشته در مطالعه گفتمان، خواسته يا ناخواسته درگيرند: زبانشناسي، جهت مطالعات خاص زباني و كاربرد زبان، روانشناسي، براي مطالعه باورها و اين كه چگونه با آنها يا ميان آنها و باورهاي ديگر ارتباط برقرار ميشود، و علوم اجتماعي، براي تحليل تعاملات در موقعيتهاي اجتماعي. به طور كلي وظيفه اصلي مطالعه گفتمان، فراهم آوردن توصيفي يكپارچه از اين سه بعد اصلي گفتمان است كه ذكر آن رفت. اينكه چگونه كاربرد زبان بر باورها و تعاملات مؤثر است يا برعكس، چگونه تعامل بر نحوه سخن گفتن مردم تأثير ميگذارد و يا اينكه باورها چگونه كاربرد زبان و تعاملات را كنترل ميكنند و در چه زمينههاي اجتماعي، اين امر صورت ميگيرد، همه مؤيّد اين سه بعد اصلي در مطالعه گفتمان هستند.
اما به اعتقاد نگارنده، آنچه در بحث حاضر اهميت برجستهاي پيدا ميكند، بعد ارتباطي گفتمان در ارتباط با ساير ابعاد ديگر است و رويكرد ما در اينجا از منظر انسانشناسي ارتباطات و انسانشناسي زبانشناختي است. گفتمان آنگونه كه آمد، از ارتباط سه مقوله حاصل ميگردد: زبان و كاربرد آن، ارتباط و تعامل. هنگامي كه به گفتمان به مثابه كاركرد و كاربرد زبان توجه كنيم، ميتوانيم جنبههاي ارتباطي و تعاملي آن را بشناسيم.
گفتمان به مثابه رخدادي ارتباطي؛ وجود گفتمانهاي مختلف
هنگامي كه ما گفتمان را همچون رخدادي ارتباطي تبيين ميكنيم، در حقيقت در پارادايمي قرار داريم كه به طور عام در مورد گفتمان بحث ميكند و در نتيجه، ما معمولاً درباره انواع خاص كابرد زبان و گفتمان يا قلمرو اجتماعي آنها سخن ميگوييم و براي اين كار از اصطلاحاتي چون گفتمان پزشكي، گفتمان سياسي، گفتمان قدرت، گفتمان ترس، گفتمان منطق، گفتمان خشونت، و در بحث ما گفتمان SMS، استفاده میکنیم.
در نظريه فرهنگي مدرن، گفتمان دال بر وجود پيكره يا مجموعهاي از گزارهها و قضاياي منسجم و به هم پيوستهاي است كه با تعريف و مشخص ساختن يك موضوع، شيء يا محمول و با ايجاد مفاهيمي براي تحليل آن موضوع يا محمول، ارزيابي دقيقي از واقعيت ارائه ميدهد (نوذري، 22: 1380). براي مثال، گفتمان پزشكي، گفتمان حقوقي، گفتمان زيباييشناسي و ...
در اينجا به خوبي سه بعد اصلي ذكر شده و اهميت بعد ارتباطي آن آشكار ميشود. گفتمانهاي مشخص كه براساس آنها گزارهها يا قضاياي منطقي ساخته يا اقامه ميشوند، ضمن نظارت بر انواع ارتباطهاي ممكنه بين آراء و نظرات مختلف، مفروضات معيني را درباره نوع شخص يا اشخاص مخاطب ارائه خواهند كرد.
زبان گفتمان
زبان نوشتاري كه حاصل از متن است و زبان گفتاري كه حاصل ارتباط شفاهي و تعامل رو در رو ، هر دو در مبحث كلي گفتمان جاي ميگيرند. به عبارتي بررسی مطالعات گفتماني، همانا بررسي گفتوگو و متن در چارچوب زمينه يا بافت است. اما بافت چيست؟
بستر اجتماعي گفتمان
گفتمان، پديده، مقوله يا جرياني اجتماعي است. به تعبير ديگر و بهتر، گفتمان جريان و بستري است كه داراي زمينهاي اجتماعي است (مك دانل، 56: 1380 و اي و دايك، 80: 1382).
كاربران زبان، آنگاه كه در يك گفتمان مشاركت ميكنند، (مثلاً در يك مكالمه يا ديگر اشكال گفتگو يا يك متن)، در واقع كنشي اجتماعي انجام ميدهند و در تعاملي اجتماعي شركت ميجويند كه اين كنش، خود در بستر زمينههاي گوناگون فرهنگي و اجتماعي، همچون جمعهاي دوستانه يا برخوردهاي حرفهاي و سازماني، در سطوح خرد و كلان، همچون مذاكرات پارلماني، بينالملي، منطقهاي و ... صورت ميگيرد. پس گفتمان كنشي اجتماعي است كه در يك بافت يا زمينه خود را به منصه ظهور ميرساند.
گفتمان و كاربران آن در هر بافت اجتماعي، رابطهاي ديالكتيكي با بافت دارند. آنان در عين اينكه تابع محدوديتهاي بافت اجتماعي هستند، در ساختن يا تغيير آن نيز مشاركت فعال دارند (اي و دايك 49:1382). در ادامه به اين بحث بيشتر پرداخته خواهد شد.
درآمدي بر تكنولوژيهاي جديد ارتباط جمعي
بيترديد، از مهمترين شاخصههاي عصر نوين، ظهور رسانههاي ارتباط جمعي است كه دنياي مدرن را از دنياي سنتي جدا نموده و بشر را با يك تجربه جديد اجتماعي روبرو ميسازد. تمامي رسانهها از يك ويژگي مشترك برخوردارند و آن پيام رساني است. (اوحدي 55:1376).
رسانه در هر گونه تعريف، يا خود پيام است (مك لوهان) و يا اصلاً براي پيامرساني بوجود آمده است. رسانههاي همگاني كه شاهكار عصر حاضر هستند، بنا بر ويژگي دارا بودن مخاطبين انبوه وامكان گسترش شبكه ارتباطي به لحاظ تكنولوژيكي (نادري 11:1382)، جهان را متحول ساختهاند.
ترديدي نيست كه ساختار چگونه فكر كردن، به چه فكر كردن، و جهان را از چه زاويهاي ديدن و اينكه انسانها ارتباط خود را با جهان خارج در چه محوري مورد توجه قرار دهند، تابع اين رسانههاست (طباطبايي 9:1381).
رسانهها را ميتوان به انواع مختلفي تقسيم بندي نمود. از قديمیترين رسانه كه روشن كردن آتش و دود است تا جديدترين رسانه كه اينترنت است، كماكان نقش رسانه همان پيامرساني و اجزاي آن فرستنده، گيرنده و پيام بوده و كماكان هستند. رسانههاي مدرن از قرن 15 پا به عرصه وجود گذاشتند و هنوز نيز در عصر پست مدرن و جامعه اطلاعاتي مورد استفادهاند. از جمله اين رسانهها ميتوان به: كتاب، مطبوعات، سينما، تلويزيون، راديو، موزيك، SMS و ... اشاره کرد كه هر كدام خصوصيات خاص خود را دارا هستند.
رسانههاي از راه دور، جديدترين نوع رسانهها هستند كه در آنها زمان و مكان حذف شده و مفاهيم زمان و مكان به مفهوم «اينجا در خانه» (پيپل و بيلي 8-6:1997) تبديل ميشود. بنا به نظر مك كوئيل (2001)، مشخصه اين رسانهها چنين است: 1- بهرهوري از تكنولوژي كامپيوتر 2- انعطافپذيري به شدت بالا، 3- تعامل دو طرفه بالا 4- سروكار داشتن با فضاي عمومي و خصوصي 5- پايينترين سطح تنظيم دهي 6- ارتباطات شديد درون و برون جامعهاي. (فياض، 1382). نكته قابل توجه در بحث رسانههاي جديد، جنبه دوگانه ارتباط است: انسان و تكنولوژي (مولانا 141-131:1371). از اينرو گرايشهاي معاصر در بررسي ارتباطات، سعي دارد اين فرايند را به مثابه يك كل همگرا بررسي كند كه در اين بررسي هر دو جنبه انساني (به عنوان فرستنده و گيرنده پيام) و هم جنبه تكنولوژيك به عنوان حامل پيام) مورد ارزيابي قرار گيرد. به عبارت ديگر، مفهوم فاصلهگيري زماني و مكاني در تعبير گيدنز (عاملي 49-47:2002 و افروغ 120:1380) در جوامع انساني حال حاضر، به مدد جنبههاي تكنولوژيك راه را بر برقراري ارتباط بين افراد و با فاصله بسيار دور، تحت هر شرايطي ميسر ساخته است.
SMS نيز يكي از همين تكنولوژيها و محصول بلافصل آنهاست كه امروزه در اكثر جوامع جهان به شدت رايج بوده و بالتبع داراي كاركردهاي مثبت و منفي بسياري براي استفادهكنندگان خود است كه در نوشتار حاضر مورد بررسي قرار خواهد گرفت.
SMS صرف نظر از معايب و نقصهاي خود كه مبتلا به بسياري از رسانههاي عصر حاضر است، داراي مشخصههاي ذكر شده در وصف رسانههاي عصر مدرن و پسامدرن است كه كاربرد بسياري در زندگي روزمره كاربران و نقش ويژهاي در شكلدهي افكار و زندگي روزمره آنان ايفا ميكند.
SMS چيست؟
سرويس پيام كوتاه ، در واقع پروتكلي است كه انتقال و تبادل پيامهاي كوتاه متني بين تلفنهاي همراه، دستگاههاي فكس و آدرسهاي IP اينترنت را ممکن میسازد . اين پيامها همانگونه که پيداست، بسيار كوتاه هستند: 160 حرف براي پيامهاي با زبانهاي مشتق از لاتين و حداكثر 70 حرف براي زبانهاي غير لاتين مثل فارسي، عربي و چيني.
زماني كه يك پيام SMS ارسال ميشود، توسط يك مركز سرويس پيامهاي كوتاه دريافت شده و سپس از طريق اين مركز به دستگاه تلفن همراه مورد نظر فرستاده ميشود.
براي انجام اين كار، مركز SMSC به منظور يافتن فرد سيار موردنظر درخواستي را به ثبت كننده مكان خانگي ارسال ميكند. زماني كه HLR درخواست را دريافت كرد، وضعيت مشترك را مشخص ميكند كه داراي دو حالت است: 1- فعال يا غير فعال است 2- داراي خط سير مشترك است. چنانكه مشترك غير فعال باشد، مرکز پيام را براي مدتي نگه خواهد داشت. زماني كه مشترك به دستگاه خود دسترسي يافت. HLR يك پيام هشدار كوتاه به مرکز ميفرستد و مرکز مجدداً پيام را ارسال ميكند. پس از آن SMSC پيامي را با قالب P2P و SMD به مركز خدمات انتقال ميدهد. اين سيستم، دستگاه را فراخواني ميكند و اگر پاسخي دريافت كرد، پيام ارسال ميشود. بدين ترتيب مرکز تأييديهاي مبني بر دريافت پيام توسط كاربر دريافت ميكند و اين پيام را به عنوان پيام ارسال شده طبقهبندي ميكند تا ديگر ارسال نشود.
GSM و SMS:
GSM كه مخفف Global system for mobile technology است، شايعترين سرويس در اروپا و آسياست. (مشاطيان، 1383) برخلاف آمريكا كه از نوع ديگري از سيستمهاي بيسيم در آن استفاده ميشود، GSM تقريباً در تمام كشورهاي دنيا استفاده شده و به يكي از فراگيرترين استانداردها تبديل شده است.
اتحاديه GSM در دوبلين ايرلند و لندن مستقر بوده و مالك بيش از پانصد ماهواره، عملگرهاي G3، كارخانجات و تهيهكننده خدمات ديگراست كه در بيش از 200 كشور جهان فعال است. شركتهاي بزرگي چون NOKIA و LUCENT كه در زمينه تكنولوژيهاي ارتباطي فعاليت ميکنند، عضو اتحاديه آن هستند. اين گروه كه در سال 1995 تشكيل شد، تلاش ميكند تا استاندارد GSM را در آمريكاي شمالي نيز رواج دهد. كشور ايران نيز يكي از كاربران اين استاندارد بوده و سيستم خود را بر اين اساس قرار داده است.
كاركردهاي SMS
با استفاده از SMS، ميتوان پيامهاي كوتاه و خاص را ارسال و دريافت نموده و در وقت و پول خود صرفهجويي كرد. براي هر پيغام، نرخ 30 درصد ارتباط تلفن همراه به تلفن همراه (يك سوم نرخ يك مشترك درسيم كارت) منظور ميشود و طول پيام از يك كاراكتر تا 160 كاراكتر تفاوتي در نرخ آن ندارد. به عبارتي يك بسته ميتواند ميان 1 تا 160 كاراكتر بوده و هيچ تفاوتي ميان پيامهاي كوچك و بزرگ وجود ندارد.
لذت بخش بودن، خصيصه ديگر ارتباط از طريق اين رسانه ميباشد كه منجر به به وجود آوردن ابداعات بيشماري در نحوه اين ارتباط توسط كاربران شده است. به عنوان مثال كاربران براي غلبه بر محدوديت تعداد حروف، زبان خاص خود را ابداع كردهاند كه روز به روز توسعه بيشتري مييابد. تلفيقي بودن، از ديگر مزاياي اين رسانه تلقي ميشود. در بسياري از كشورها كه استفاده از كامپيوترهاي شخصي، اينترنت، تلفن همراه و حتي پيجر رواج دارد، اكنون نقش رسانه SMS تلفيقي از كاركرد رسانههاي ذكر شده است؛ چرا كه براي استفاده از رسانه اينترنت از طريق كامپيوتر، نياز به نشستن بر پشت ميز وجود دارد اما SMS همه جا همراه كابران بوده و به خوبي نقش پيجر و تلفن را نيز ايفا ميکند. اين سيستم تا حد زيادي شبيه سرويس چت از طريق ياهو يا MSN شده است. كاربر در هر لحظه پيام كوتاهي ارسال نموده ومخاطب نيز همان لحظه پيام را دريافت كرده و پاسخ ميدهد.
ارائه سرويسهايي چون ارسال پيام از تلفن همراه به ياهو مسنجر ارسال ايميل به وسيله تلفن همراه، ارسال پيام كوتاه از وب به موبايل و ايجاد خبرنامه و گزارش وضعيت آب و هواي شهرها و سرويسهايي چون اطلاع از موجودي بانكي (بانك سپه- ملي و توسعه صادرات) و اطلاع از آخرين اطلاعات پروازها از ديگر كاركردهاي مثبت رسانه SMS است. به طور كلي وجود مزاياي ذكر شده و كاركردهاي گفته شده است كه استفاده از اين رسانه را اينقدر در سراسر جهان رايج كرده است. به طوري كه تنها در ايران هر هفته بطور متوسط 11 ميليون پيام كوتاه نوشتاري توسط كاربران رد و بدل شده (كريم بيگي، 1382) يا 380 هزار نفر در آلمان به اين رسانه معتاد بوده (عياران نيوز 1383)، يا اينكه فقط در يك روز در بريتانيا (روز اول سال 2005 ميلادي)، بيش از 150 ميليون پيام كوتاه از طريق تلفن همراه رد و بدل ميشود. (هموطن سلام، 18 دي ماه 1383)
SMS، كژكاركردها و اشكالات كار
از نظر مرتون، كژكاركرد عبارت است از پيامدهاي منفي يك بخش نظام بر بخشهاي ديگر (ريتزر 6-145:1382). از جمله كژكاركردهاي SMS كه بسيار شايع است و به خصوص از كاركردهاي منفي و نامناسب رسانه SMS محسوب میشود، مسأله مزاحمتهاست. دو نوع مزاحمت از طريق ارسال SMSهاي ناخواسته براي مشترك ايجاد ميشود: نوع اول ارسال پيام فرد به فرد است كه طبق قانون موجود مزاحمان تلفني با آنان برخورد ميشود. نوع دوم، پيامهاي SMS انبوهي است كه به عنوان پيام تبليغاتي براي مخاطبان ارسال ميشود كه نوع اخير بيشترين حجم مزاحمتها را تشكيل ميدهد. به مزاحمتهاي ناخواسته در زبان الكترونيك Spam (اسپم) گفته ميشود.
اسپم نامههايي است كه بدون اجازه صاحب صندوق يا موبايل براي وي ارسال ميشود. تبريك يا تسليتهاي ناخواسته، سالگرد تأسيس فلان بانك يا شركت و ...، حجم كلاني از اسپمها را به خود اختصاص داده است. (رسولزاده، 1382) از جمله اشكالات ديگر كار با اين رسانه جديد، ميتوان به ارسال با تأخير پيامهاي فرستاده شده توسط كاربران اشاره نمود.
گفتمان SMS:
آنگونه كه آمد، هنگامي كه ما گفتمان را به مثابه يك امر ارتباطي تبيين ميكنيم كه دو بعد ديگر (زبان و بافت) را نيز شامل میشود، از گفتمانهاي خاص استفاده ميكنيم گفتمان SMS نيز اينچنين است. چرا كه ما SMS را به مثابه يك امر ارتباطي داراي زبان خاص و شكل گيرنده در يك بافت اجتماعي خاص درنظر گرفتهايم. اينجاست كه ما با گفتمان SMS سروكار داريم.
شايد در آغاز راه اندازي سيستم، پيشبيني اين نكته كه اين رسانه همچون رسانههاي ديگر عصر حاضر بتواند اينچنين تأثير گذار باشد، دور از دسترس اذهان تجربه گرا نبود و واقعيت امروز نيز اين امر را به خوبي هر چه تمامتر مورد تأييد قرار ميدهد.
درونمايه اصلي SMSها در ايران:
آنگونه كه آمد، سيستم پيام كوتاه، در ابتدا با قصد اوليه اطلاعرساني به عرصه ارتباطي ايران وارد شد، اما همانگونه كه رابرت مرتون ذكرميكند، يك سيستم هميشه داراي كاركردهاي اوليه و اهداف خواسته نيست (ريتزر 147:1382 و تنهايي 172:1371) بلكه اهداف و كاركردهاي ثانويه پيامد بعدي سيستم و شكلگيري سيستم هستند كه بعضاً ممكن است هدف اول را واپس زده و خود جايگزين آن شوند. اين واقعه در انديشه بودريار خود را به نام وانموده مينماياند (بودريار 18:1380) و اين همان تفكر وارونگي شگفتانگيز اهداف اوليه است كه سردمدار اين تفكر نقاد كسي جز ژان بودريار متفكر فرانسوي پست مدرن نيست. (الخباز 330:81-1380)
نگاهي به پديده SMS نيز مؤيد اين نكته و اين واقعيت شگفتانگيز است كه امروزه كاركردهاي اوليه تا حدودي به دست فراموشي سپرده شده و اين سيطره كاركردهاي ناخواسته و ثانويه است كه بر پيكره پديده SMS پنجه افكنده و او را در كام خويش گرفته است. بافت غالب و حاكم بر پديده SMS را امروز در ايران نه پيام رساني و اطلاعرساني كه طنز و جوك تشكيل ميدهد. نگاهي كوتاه به صندوقهای ورودی و خروجی تلفنهاي همراه هر فرد ايراني به خوبي شاهدي به اين مدعاست.
SMS و طنز
طنز از گذشتههاي دور در فرهنگ ايرانيان رواج بسيار داشته (حلبي 1364، 1377 و جوانبخت 1379) اما در كنار طنز كه محصولي نخبه و فردي است، جوكها كه پديدهاي جمعي و غير نخبه هستند، رواج يافته است كه پژوهش در مورد علل و پيامدهاي آن درعرصههاي فرهنگي و اجتماعي موضوع اين گفتار بوده و حتي مجالي بيش ازاين ميطلبد.
در واقع جوك و طنز، عنصر محوري فرهنگ خنده و فرهنگ عاميانه بوده و در حقيقت انعكاسي از وضعيت اجتماعي و واقعيتهاي اجتماعي جوامع دارد. انعكاسي كه در نهايت به گونهاي بازانديشانه منجر به خلق و ابداعي جديد و تغيير در موضوع اصلي و نهايتاً محو موضوع اصلي (وانموده در انديشه بودريار) خواهد شد.
درونمايه اصلي جوكها و به عبارتي SMSها در جامعه امروز را درونمايههاي جنسي، مذهبي و سياسي تشكيل ميدهند كه غالباً در جوي كاملاً ضد قوميتي به تصوير كشيده ميشوند و از اين ميان، جوكهاي جنسي حجم وحشتناكي به خود اختصاص دادهاند و بيانگر ترازنامه ارزشي منفي بيان نشده مردم در باب اين سه درونمايه هستند كه در اين فضا خود را به معرض نمايش ميگذارد و در نهايت به گونهاي بازانديشانه با شكستن و نفي ارزشها و هنجارهاي جنسي و اخلاقي و نقض و شكستن تقدسات و تحقير و تخطئه ايدئولوژي سياسي و رهبران سياسي، معرفت و ارزيابي افراد در مورد اين امور در رده شناختي و ذهني تغيير خواهد كرد. (رحماني 1381)
جوكها بيانگر جو اجتماعي و فرهنگي جامعه هستند و از آنجا كه جوك امري كاملاً ذهني و فرهنگي است، (چرا كه اين قواعد فرهنگي و ارزشهاي دروني شده در هر فرهنگ و هر شخص هستند كه تعيينكننده خندهدار بودن يك امر هستند) (حيدري، زهرا 3:1378)، ويژگيهاي فرهنگي هر جامعه را در سطح فرهنگ عمومي و فرهنگ توده به نمايش ميگذارد.
فرهنگ Longman، مشخصاً از دو نوع جوك نام برده است: 1- جوك كثيف كه در مورد مسائل سكسي بوده و مردم به گونهاي آن را توهين آميز تلقي ميكنند و منجر به شكسته شدن تابوها در حيطه مسائل جنسي ميشود (فكوهي 1383) 2- جوكهاي خصوصي كه همان جوكهاي مخفي و رازگونه ميباشند. (Longman: 1993: 611) به جرأت ميتوان گفت گفتمان SMS امروز ايران، بيشتر تحت سيطره جوكهاي كثيف است كه نشان از ارزشهاي فرهنگي و شرايط اجتماعي (Apte, 1992: 71) امروز جامعه ايران و به خصوص در سطح عاميانه دارد كه عموماً تمايل به ساختارشكني و ضد ساختاري بودن (رحماني 1381) داشته و پيامد تغييردهندگي فرهنگي دارد و همگان را به شركت در جرم دلپذير هنجارشكني دعوت كرده و در ذات خود رفتاري آشفتهساز و ضد نظام (وكيلي 44:1381) است.
شرح مختصري از محتواي SMSها
از ميان حدود 240 SMS جمعآوري شده از اقشار مختلف مردم (دانشجو، كارمند، بازاري، محصل و ...) و تفكرات مختلف (مذهبي، سكولار، لائيك، معتقد) و گرايشهاي مختلف (چپ، راست، مستقل)، 169 جوك صرفاً جنسي، 24 جوك مذهبي- جنسي و 15 جوك سياسي- جنسي به چشم ميخورد. البته به دلايلي از قبيل عدم ضرورت و رعايت هنجارهاي اخلاقي و اجتماعي از آوردن مستقيم جوكها در اين نوشتار خودداري شده است. در نگاهي گذرا به اين جوكها، ميتوان محتواي آنها را اينگونه برشمرد:
جوكهاي جنسي (sexy)
محتواي جوكهاي جنسي عمدتاً به نفي ارزشهاي رايج در فرهنگ ايراني برميگردد كه عبارتند از:
1- رواج همجنسبازي، از طريق تخطئه ارزشهاي موجود جامعه 2- نفي ارزشهاي زنان در حيطه حيا و عفت 3- نفي پايبندي جنسي زن و شوهر نسبت به يكديگر 4- نگاه ابزاري صرف به زنان در حوزه جنسي 5- هجو و هزل شاعران بزرگ پارسي و بزرگان ادبيات ايران در حيطه سكس 6– تمسخر شخصيتهاي سينمايي و كارتوني در حيطه جنسي 7- رواج بيغيرتي در مردان نسبت به مسائل جنسي مربوط به زنانشان. 8- تحقير شديد تفكر ايرانيان در حيطه جنسي و تعريف از غرب و رواج گرايش به غرب در اين مسأله 9- تحقير زنان و دختران در حيطه سكسي و احساس برتري مردان نسبت به آنان 10- نگاهابزاري به عشق و نفي تفكر عشق متعالي 11- نگاه جنسي به قوانين علمي در حوزه طبيعي 12- رواج ولنگاري و به اصطلاح بيخيالي جنسي 13- مقايسه شخصيت انسان با اعضاي جنسي او و تأكيد بر هويتهاي جنسي 14- هجو ازدواج شرعي و تأكيد بر بي بندوباري اجتماعي 15- تأكيد بر هنجارشكني جنسي در حوزه اجتماعي 16- نگاه كاملاً ابزاري به ازدواج و اينكه ازدواج صرفاً جهت فرونشاندن ميل جنسي است، نه چيزي بيش از آن. 17- رواج ارزشهاي جنسي غرب در نحوه و نوع همبستري كه عموماً توسط فرهنگ شرقي مورد پذيرش نيست. 18-هجو شخصيتهاي تاريخي كه به نوعي چهره مثبت داشته و مورد احترام هستند و مردم و حكومت سعي در حفظ نام آنان با نامگذاري خيابانها و اماكن بنام آنان دارند. 19- تأكيد برجهانی بودن جنبههاي سكس در فرهنگهاي مختلف و يكساني تفكرات در انسانهاي فرهنگهاي مختلف در اين مورد 20- هجو تبليغات تلويزيوني و اعتراض به آنان در حيطه جنسي 21- رواج سكس با غير همنوع (حيوانات و ...) 22- تمسخر نظم جنسي و تأكيد بر هرج و مرج در اين حيطه 23- وارد نمودن اصطلاحات رايج در حيطه رسانههاي ارتباط جمعي و گفتمان الكترونيكي به حوزه سكس و تطبيق آنان با آلات جنسي 24- رواج ارزشهاي منفي نظير روسپيگري در جامعه 25- تابوشكني در حوزه جنسي از طريق رواج فحشهاي ركيك به محارم 26- تمسخر تفكر سنتي ايراني در مورد ازدواج و بچهدارشدن و تأكيد بر دست و پاگير بودن فرزندان در زندگي جنسي والدين 27- تأكيد بر طبقات مختلف اجتماعي و سلايق آنها در حيطه جنسي 28- شكستن هنجارهاي كلامي و رواج فرهنگ فحش و كلمات ركيك در اين حيطه 29- هجو زنان در حيطه سكس 30- قائل شدن معناي جنسي براي واژههاي رايج در زبان 31- تأكيد بر نقش تاريخي منفعل بودن زنان در حيطه جنسي.
جوكهاي مذهبي:
آنگونه كه آمد، جوكهاي رايج در حوزه مذهبي نيز به شدت آلوده به مسائل جنسي بوده و ملهم از اين تفكر. عمده محتواي جوكهاي سكسي- مذهبي بدين شرح است:
1- تحقير اعتقادات ديني و مذهبي در مورد ارزشهاي جنسي و تخطئه ايدئولوژي مذهبي با ابزار تخريب شخصيتهاي مذهبي 2- فحش ركيك به شخصيتهاي منفي مذهبي در حوزه تاريخي كه نفرت از آنان از طريق مناسك بازتوليد ميشود، نظير يزيد و ... 3- تخريب ارزشهاي جنگ كه پيوندي ناگسستني با اعتقادات مذهبي دارد. 4- تخطئه احكام مذهبي در مورد ممنوعيت سكس با نامحرم 5- هجو دعاهاي وارده در مذهب و احكام مذهبي در موارد مختلف اعم از همبستري، شب زفاف و ... 6- دادن صفات جنسي به شخصيتهاي مذهبي و ساختن و نقل احاديث جنسي از آنان 7- تمسخر تفكرات پايهاي تشيع، مانند اعتقاد به شفاعت، شفا، مهدويت و ... 9- هجو آيههاي قرآن و ساختن آيههاي جعلي در مورد سكس 10- تخريب اعتقادات مذهبي چون عاشورا و محرم و رواج نگاه جنسي در مورد اين ايام 11- تمسخر فلسفه آفرينش در فرهنگ ديني از طريق نسبت دادن آن به سكس 12- نفي حقايق مسلم مورد تأكيد اديان نظير مرگ و ... 13- تخطئه روحانيون و تأكيد بر رياي مذهبي در شخصيت آنان 14- رواج تاريكبيني و سيهنگري در حيطه اجتماعي توسط تخطئه نگاه مذهبي به ازدواج.
جوكهاي سياسي
از آنجا كه بعد از انقلاب 1357 ايران ( 1979م )، كه انقلابي كاملاً ديني و منطبق با معيارهاي مذهبي بوده و در تدوين تمامي امور اعم از قانون اساسي و طرحريزي هنجارهاي اجتماعي و ايجاد پشتوانه براي آنان، مذهب نقشي برجسته داشته است و تمامي حوزهها اعم از سياسي، اقتصادي، فرهنگي و ... به نوعي تحت تأثير دين و ملهم از اعتقادات ديني بوده است و تنها عنصر مشروعيت بخشي به حيطه اجتماعي و سياسي دين بوده (بشيريه 1381)، لذا جوكهاي سياسي نيز جنبه مذهبي داشته و بالعكس بسياري از جوكهاي مذهبي آغشته و به حوزه سياستاند. فلذا نفي حوزه سياست و تخطئه آن، ارتباط مستقيم با منبع مشروعيت آن (دين) دارد.
محتواهايي چون: تخطئه ايدئولوژي انقلابي از طريق يادآوري شعارهاي اول انقلاب و انطباق آنان با حيطههاي جنسي، هجو جناحها و جناحبنديهاي سياسي عمده در كشور كه عمدتاً مشهور به دو جناح راست و چپ ميباشند و ... نشانگر مدعاي بالا هستند.
آنچنان كه ذكر شد، بيش از 90 درصد جوكهاي مطرح شده در اين سه حوزه (جنسي، سياسي و مذهبي)، در هالهاي از گرايشات قومي قرار داشته كه كاربر آن از حوصله اين نوشتار بيرون بوده و سعي نگارنده در اينجا بر تحليل محتواي جوكهاي رايج در سه حوزه گفتمان جنسي، سياسي و مذهبي و نتايج حاصل ازرواج اين گفتمان در عينيت جامعه بوده است.
تحليل SMSها براساس نظريه سيستمهاي فكري فوكو:
فوكو با بهره گرفتن از مفهوم نظامهاي فكري ، يا شناخت ، موجوديت فكر را برحسب گفتمان توصيف ميكند. (عضدانلو 4-53: 1380) فوكو تحت تأثير متفكراني چون بنو نيست و هايدگر گفتمان را به مثابه راهي براي مادي كردن زبان برميگزيند كه از اين طريق، افراد در ارتباط با يكديگر و دنيايي قرار ميگيرند كه در آن ساكنند.
او الگويي را كه صراحتاً فكر را به عنوان يك پديده ذهني يا به عنوان يك قلمرو برتر متعالي ارزشها يا صور ازلي و ابدي ميبيند، مردود ميشمارد. با تكيه بر گفتماني بودن تفكر، فوكو توجه ما را به اين نكته جلب ميكند كه تفكر هميشه بخشي از شرايط تاريخي است كه تعريف كننده اجتماع بوده و هست.
با توجه به چارچوب تئوريك فوق، ميتوان به اين نكته رسيد كه جوكهاي رد و بدل شده و رايج در گفتمان امروز SMS در ايران، اگر چه در اين مرحله شكل ذهني به خود گرفته و تنها جنبه عينيت آنان در عينيت نوشتاري است، و هنجار شكنيهاي آنان صرفاً در حيطه سوژه به يك نوع واقعيت سوبژكتيو رسيده (فوكو107-101: 1980)، اما روند شكلگيري و پيشروي آنها ميتواند زنگ خطري براي به عينيت رسيدن ذهن و جنبه ابژكتيو يافتن سوژه باشد.
آنچنان كه مالينوفسكي ميگويد؛ هنجارهاي جامعه قبل از آنكه در عينيت جامعه شكسته شوند، در ذهن افراد جامعه ميشكنند (مالينوفسكي 2535) و بنابراين اگر چه همه اين موارد گفته شده در سطح ذهني و شناختي هستند، اما آنچنان كه فوكو تأكيد ميكند، اين گفتمان به مثابه مادي كردن و عيني كردن ذهنيتها و شكلگيري ابژهها براساس آنان است.
بنابراين كاركرد منفي اين گفتمان، در تغيير شكل جنبههاي معرفتي و شناختي و به عينيت رسيدن آن در يك پروسه تاريخي رو به جلو ميباشد، كه تازه اين بخشي از قابليتهاي نظام زبان كه يك نظام فكري پيچيده (مدرسي 1383) است به شمار میرود كه جنبه بروز يافته است؛ چرا كه از نظر فوكو، گفتمان همان چيزي است كه ميان دو حوزه قيد و بندهاي زبان و امكانات ارتباطي نهفته در نظام زبان رخ ميدهد. (عضدانلو 2-51: 1380) و اينچنين است كه بروز ابعاد بيروني اين گفتمان، در به عينيت رسيدن اين تفكرات با استفاده از نظام ارتباطي ميتواند خطري جدي براي جامعه و دارندگان نظام ارزشي و فكري يك جامعه باشد.
بدون شك پرداختن كامل به محتواي جوكها و گفتمان SMS امروز ايران مجالي بيش از اين را ميطلبد چرا كه نوشتار حاضر، قطرهاي از درياي بيكران تحيل گفتماني به شمار ميرود و شايسته است به نحو احسن بر اين پديده گفتماني جديد و پيامدها و علل آن كار شود.
مؤخره:
اگر چه سيستم پيام كوتاه (SMS) در ابتدا با قصه اوليه اطلاع رساني صرف و با كمك تكنولوژيهاي ديجيتال اطلاعاتي مدرن به عرصه گفتمان رسانهاي كشور وارد شد، اما در يك سير تاريخي كوتاه،اهداف پنهان اين تكنولوژي كه همانا توليد گفتمان سرگرمي و طنز و جوك است، جايگزين هدف اوليه و خواسته شد كه تبعات آن را ميتوان در اين حيطه به وضوح شاهد بود.
حيطه طنز و جوك حيطه اصلي گفتمان SMS امروز ايران را متشكل ميشود كه عنصر محوري فرهنگ عاميانه بوده و انعكاسي از وضعيت اجتماعي جامعه در خود دارد. درونمايه اصلي گفتمان SMS امروز ايران سه حوزه جوكهاي جنسي، مذهبي و سياسي هستند كه از اين ميان، جوكهاي جنسي سهم عمدهاي را به خود اختصاص داده است. در واقع جوكهاي دو حوزه ديگر (سياسي و مذهبي) نيز آغشته به اين حوزه و تحت لواي اين حوزه بيان ميشود، لذا اگر بگویيم كه گفتمان عمده SMS در ايران گفتماني جنسي است، كه غالباً خود را در حوزه جوكهاي كثيف مينماياند، سخن به گزافه نگفتهايم.
گفتمان راهي براي مادي كردن زبان است كه از طريق آن، افراد در ارتباط با يكديگر و دنيايي قرار ميگيرند كه در آن سكونت دارند. با اين اوصاف، اگر چه گفتمان SMS در سطح سوبژكتيو و ذهني جامعه قرار دارد و تنها نمود عينيت آن در شكل نوشتاري آن در تلفنهاي همراه است، اما آنچنان كه گفته شد، رابطه سوژه و ابژه در تعريف گفتمان به عينيت رسيدن ذهنيت است و لذا همواره اين خطر وجود دارد كه در آينده اين جنبه ذهني خود را به عينيت جامعه منتقل كرده و نظم جامعه را آشفته و متلاشي کرده و نظم جديدي با هنجارهايي متفاوت از هنجارهاي اخلاقي كنوني در پي افكند. حال برنامهريزي فرهنگي در اين راه ميتواند راهگشاي بسياري از مسائل موجود و پيشگيري از تبعات آن در آيندهاي نه چندان دور باشد.
منابع و مآخذ:
لاتين:
1- Ameli saied Reza 2002, Gloalization, Americanization and british Moslem Identity, Icass press, London
2- Apte, mahadev.l 1992, Hummorin: Bauman, Richard (1992), folklore, culture performan and popular Entertain ment, new york, oxford
3- Foucoult, m, 1980, The history of sexuality, volume 1: An introduction, Tr by: Robert Hurley, Vintage books, new york
4- Giddens, A, 1990, sociology, macmilan, London
5- people, James & Baily Garrick, 1997, Humanity (An interoduction to cultural Anthropology ), West Wadsworth, New york
فارسي:
1- اوحدي، مسعود، 1376، «جهاني شدن و ...»، رسانهها و فرهنگ، تهران: سروش
2- اي، تئون و دايك، ون، 1382، مطالعاتي در تحليل گفتمان، پيروز ايزدي و...، تهران: مركز مطالعات و تحقيقات رسانهها.
3- افروغ، عماد، 1380، چالشهاي كنوني ايران، تهران: سوره مهر
4- الخباز، يوسف، 1380 و 1381، معرفي توهم حياتي بودريار، فتحعلي آشتياني، فرهنگ و ديپلماسي، س 2 و 3، تهران: وزارت خارجه
5- بودريار، ژان، 1380، نظم نوين جهاني، شهريار وقفيپور، مجله سوره ش 1، بهمن 80، تهران: سوره
6- تنهايي، ابوالحسن، 1371، درآمدي بر مكاتب و نظريههاي جامعهشناسي، مشهد، مرنديز
7- جوانبخت، مهرداد، 1379، ايران از نگاه انيراني، اصفهان: آموزه
8- حلبي، علياصغر، 1364، مقدمهاي بر طنز و شوخ طبعي در ايران، تهران: پيك
9- حيدري پور، زهرا، 1378، طنز سياسي و اجتماعي، پاياننامه كارشناسي ارشد، دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران
10- حلبي، علياصغر، 1377، عبيد زاكاني، تهران، طرح نو
11- رسولزاده، نيما، 1382، سايت SMS مخابرات تعطيل شد، روزنامه شرق، دوشنبه 6 بهمن، شماره 125، تهران.
12- ريترز، جورج، 1382، نظريه جامعهشناسي در دوران معاصر، محسن ثلاثي، چاپ هفتم تهران: علمي
13- رحماني، جبار، 1381، تحليل جوكها در ايران، تحقيق درس فرهنگ و ارتباطات، دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران.
14- عضدانلو، حميد، 1380، گفتمان و جامعه، تهران: ني.
15- طباطبايي، صادق، 1381، رسانهها و يكسان سازي روابط انساني، مجله نگارستان، پيش شماره 5، فروردين 81: تهران.
16- فياض، ابراهيم، 1382، جزوه درس انسانشناسي ارتباطات، دانشكده علوم اجتماعي، دانشگاه تهران.
17- فكوهي، ناصر، 1383، جزوه درس نظريههاي جديد انسانشناسي، كارشناسي ارشد دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران.
18- فركلاف، نورمن، 1382، تحليل انتقادي گفتمان، تهران، مركز مطالعات و تحقيقات رسانهها.
19- كريم بيگي، آرش، 1382، SMS ايراني، سايت itiran، 29 بهمن 1382، تهران
20- مالينوفسكي، برانيسلاو، 2535، ميل جنسي و فرونشاني آن در جوامع نامتمدن، محسن ثلاثي، تهران: سپهر
21- مشاطيان شايان، رضا، 1383، سرويس پيام كوتاه چيست، سايت itiran
22- مدرسي، يحيي، 1383، جزوه انسانشناسي زبانشناختي، كارشناسي ارشد، دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران
23- مك دانل، دايان، 1380، مقدمهاي بر نظريههاي گفتمان، حسينغلي نوذري، تهران: فرهنگ گفتمان.
24- مولانا، حميد، 1371، گذر از نوگرايي، يونس شكرخواه، تهران: مركز مطالعات و تحقيقات رسانه.
25- نادري، احمد، 1382، دنياي جادويي سايبرنتيك، تحقيق دس انسانشناسي شهري، دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران.
26- وكيلي، شروين، كاربردهاي نظريه سيستمهاي پيچيده در مدلسازي تغييرات فرهنگي، پاياننامه كارشناسي ارشد، دانشكده علوم اجتماعي، دانشگاه تهران.
سايتهاي اينترنتي و روزنامهها:
Ayaran. Net, 83/4/21
Itiran. Net
روزنامه هموطن سلام، 18 دي ماه 1383
روزنامه شرق، دوشنبه 6 بهمن 1382، شماره 125
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید