روشنگری : استيو جابز، بنيانگذار شرکت کامپيوتری «اپل» (Apple) درگذشت. اين خبر و حاشيههای آن در چند روز اخير تقريباً تمامی رسانهها را به تسخير خود در آورده است. بی شک در عصری که انقلاب ارتباطات و اطلاعات در آن صورت گرفته است، درگذشت شخصی که سهم به سزايی در چنين پپيشرفتهايی داشته است از اهميت به سزايی برخوردار است و سرتيتر اخبار روزانهاش ميشود.
اما چنين پيشرفتهای سترگی دارای زوايای ديگری نير ميباشد که کمتر از آنها سخن به ميان ميآيد. بی شک پرداختن به اين زوايای پنهان، در مرثيهسراييهای مخاطبان رسانههای جريان رسمی يافت نميشود و تنها کسانی که تسليم هجوم تبليغات سهمگين رسانهای نميشوند، قادرند ضمن شناخت چنين زوايايي، تحليل درستی از آنها ارائه دهند و به ريشهيابی آنها بپردازند.
در دورهای که در آن بسياری از صاحبنظران مرگ طبقهی کارگر را اعلام کردند و عصر دانايی محور را بشارت دادند، واقعيتهايی وجود دارد که چنين نظرياتی را به سخره ميگيرد. اين توسعه يافتگی مبنتی بر توسعه نيافتگيای است که درگذشت فردی چون استيو جابز تنها بهانهای است برای پرداختن به گوشههايی از آنها.
امروز چين کارخانهی توليد سرمايهداری است. کشوری که با جمعيت کارگری انبوه و ارزان قيمت خود، بهترين فرصت را در اختيار شرکتهای چند مليتی قرار داده است تا توليد محصولات خود را به آن جا منتقل کنند. نرخ استثماری که کارخانهها و مراکز توليدی اين کشور وجود دارد با هيچ کجای جهان قابل مقايسه نيست اما همچنان الگويی موفق از رشد اقتصادی معرفی ميشود. رشدی که کمتر مبتنی بر توسعهی رفاه همگانی بوده است و هزينههای انسانی زيادی را در پی داشته است. طی دو سه دههی اخير، چين با اتخاذ سياستهای درهای باز اقتصادی و با تکيه بر ساختار سياسی اقتدارگرای خود و با رشد اقتصادی عظيمی که داشته است مثال نقضی برای يکی از معروفترين ادعاهای نوليبرالی مبنی بر همگرايی آزادی اقتصادی و سياسی بوده است.
مقالهی حاضر که ترجمهای آزاد ميباشد. به استثمار نيروی کار در کارخانههای توليد کنندهی محصولات شرکت «اپل» در چين ميپردازد. عليرغم آگاهی شرکتهای چند مليتی از وجود چنين استثماري، هيچ گاه در برابر آن اقدامی جدی صورت نگرفته است تا کارگران ارزان چين، همچنان بهترين فرصت برای جبران تضادهای درونی نظام سرمايهداری باشند.
****
در سه ماهه نخست سال ۲۰۱۱، کمپانی اپل ۶ ميليارد دلار سود داشته است. با کارگران اپل در چين، رفتاری غير انسانی- مانند ماشين- ميشود.
تحقيق درباره شرايط کارگران چينی نشان داده که هزينه انسانی محصولات اپل -آيفون ها و ايپدها- که اکنون سراسر غرب را تسخير کردهاند، تکاندهنده است. تحقيق توسط دو NGO انجام گرفته و نشان ميدهد کارخانههای آيپد و اپل در چين، کارگران را مجبور ميکنند تعهدنامهای را امضا کنند که بر طبق آن متعهد ميشوند از اقدام به خودکشی خودداری کنند!
طی يک سال اخير، دستکم ۱۴ کارگر در کارخانههای Foxconn تحت تأثير شرايط دهشتناک کاري، دست به خودکشی زدهاند. کارگران بسيار ديگری در کارخانههای تأمينکنندهی اپل در «شنزن» و «چنگدو»، يا پس از اقدام به خودکشي، نجات پيدا کردهاند و يا پيش از آن، از اقدام به خودکشی آنها جلوگيری شده است. به دنبال موج خودکشی در سال گذشته، مديران بند جديدی به قرارداد کارگران اضافه کردند که در آن از کارگران تعهد ميگيرند که اقدام به خودکشی نکنند، در غير اين صورت خانوادهی آنها حداقل خسارت قانونی را دريافت خواهند کرد.
در تحقيقی که مرکز تحقيقات شرکتهای چندمليتی روی ۵۰۰ هزار کارگر انجام داده، شرايط هولناک اين کارخانهها چنين گزارش شده است:
- بر خلاف سقف قانونی ۳۶ ساعت اضافه کاری در ماه، اضافهکاری بيشتر از اين ميزان است و در يک مورد به 98 ساعت در ماه ميرسد.
- در دورههايی که تقاضا برای آيپد افزايش مييابد، کارگران به ازای هر ۱۳ روز کار، يک روز تعطيل هستند.
- کارگرانی که بد کار کنند در مقابل همکاران خود تحقير ميشوند.
- حرف زدن برای کارگران ممنوع است، آنها شيفت کاری ۱۲ ساعته خود را در حالت ايستاده ميگذرانند.
«تعهد برای خودکشی نکردن» پس از اين متداول شد که جامعهشناسان نامهی سرگشادهای به رسانهها نوشتند و خواستار پايان دادن به اين شيوههای کاری شدند. اما تحقيقات نشان داد بسياری از کارگران هنوز در شرايط رقتانگيزی زندگی ميکنند، برخی از آنها تنها يک بار در سال ميتوانند به ديدار خانوادهی خود بروند.
يکی کارگر زن ميگويد: گاهی هم اتاقيهايم وقتی پس از يک روز طولانی به خوابگاه بازميگردند، گريه ميکنند. او ميگويد ما را به طور غيرقانونی مجبور ميکنند ساعتهای طولانی برای دستمزد پايهی روزانه، که کمی بيش از ۵ پوند است، کار کنيم، با اين حال در خوابگاههايی اسکان داده شدهايم که در هر اتاق آن ۲۴ نفر زندگی ميکننند.
در «چينگدو»، با نقض بسياری از استانداردهای رفتاری شرکت اپل، بين ۶۰ تا ۸۰ ساعت اضافهکاری در ماه متداول است. همچنين در اين تحقيق آمده است که کارگران ادعا کرده اند که اجازه ندارند با هم حرف بزنند.
«فاکسکان» ميگويد درست است که قانون، سقف اضافهکاری را زيرپا گذاشتهايم، ولی همهی کارگران داوطلبانه و با رضايت اضافهکاری ميکنند. حتی برخی از مديران اين کمپانی ادعا ميکنند کارگران برای اينکه به خانوادههايشان غرامت هنگفتی ميرسد، اقدام به خودکشی ميکنند.
بنا به توصيهی جامعهشناسان، حصارهای توری ضد خودکشی دور تا دور ساختمان خوابگاهها کشيده شد. فاکسکان ميگويد «اين خودکشيها، چندين ماه هرکس را که با خانوادهی فاکسکان در ارتباط بود متأثر کرد، ما برخی از همکاران خود را در خودکشيهای تراژيک از دست داديم». لوئيس هو، سخنگوی کمپاني، در پاسخ به سوالی مبنی بر دليل تحقير کارگران ميگويد: ما به اين کار صحه نگذاشتيم و آن را تشويق نکرديم. در عين حال انکار نميکنم که شايد با توجه به تنوع و کثرت نيروی کار، اتفاق افتاده باشد. ولی فعلاً در تلاشيم که شرايط را تغيير دهيم» او ميافزايد: «ممنوعيت حرف زدن کارگران با هم به اين خاطر است که ممکن است تمرکز لازم برای دقت در کار و رعايت نکات ايمنی برای خودشان را از دست بدهند». «ساکوم»(1) ميگويد اين کمپانی در وهلهی اول با آوردن راهبها برای دفع ارواح شيطاني، به موج خودکشی واکنش نشان داد.
«لئونتين آرنوتس» يکی از مديران ساکوم به روزنامهی مردم ميگويد: کارگران به خاطر دستمزدی اضافه کاری ميکنند که به سختی ميتوانند با آن زندگی کنند و به طورغيرانسانی پايين است. «شرايط کار وحشتناک است، آنها زندگی اجتماعی ندارند. همهی زندگی آنها در کار کردن در کارخانه خلاصه ميشود، و فقط همين تقاضا برای آيپد و آيفون افزايش يافته است، و حاصل اين دشوارتر شدن شرايط کار در کارخانههای اپل است. از جمله استانداردهای رفتاری که اپل برای تامينکنندگان خود تعريف کرده است، رفتار توام با احترام و عزت با کارمندان است. ولی گويا اين استانداردها در چين معنايی ندارد.»
درگذشت «استيو جايز» گرچه ضايعهای بزرگ برای جهان علم محسوب ميشود اما بی شک فقدان او چيزی از استثمار کارگران چيني شرکت اپل نميکاهد و استثمار آنان از سوی اين شرکت همچنان «جايز» تلقی ميگردد.
پينوشت:
1- ساکوم، سازمان دانشجويان و دانشآموختگان عليه سوء رفتار شرکتها ميباشد که در سال 2005 در هنگ کنگ تاسيس شد.
2- تصویر مربوط به دانشجویان دانشگاه شریف می باشد که با پخش خرما یاد استیو جانز راگرامی داشتند !
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید