رفتن به محتوای اصلی

مشکل رضا پهلوی

مشکل رضا پهلوی

چندی پیش آقای رضا پهلوی حرکتی به سمت هوا داری از حقوق بشر... کرد که با شک و تردید برخی و رد و و انکار برخی دیگر مواجه شد. طرفداران ایشان هم بعضا شکایت کردند که چرا چنین است و چه خوب میبود که همه اپوزیسیون از این کار درست او حمایت میکردند و اینکه به هر حال او بازمانده خاندانیست که از حکومت امروز ایران بسیار بهتر بودند و چه و چه. آنچه در زیر می آید در واقع توضیح واضحات است ولی ظاهرآ لازم به نظر میرسد.

۱- از نگاه اکثر ایرانیان هنوز معلوم نیست که رضا پهلوی واقعا می خواهد وسط گود سیاست باشد یا قرار دارد هر از گاهی همینکه آبها شدیدا گل آلود شد قلابی پرتآب کند شاید نتیجه ای عاید شود. چنانکه در این سی و سه سال به سختی به توان به کار موثری از جانب ایشان در زمینه سیاست چه در داخل و چه در خارج از ایران اشاره کرد. در این سالها ئی که فرصتها برای اثر گذار بودن فراوان بوده . بنا بر این ایشان اول باید نشان دهد که در این عرصه پی گیر و جدیست و آمادگی اتحاد با مخالفان رژیم سلطنتی و پدرش را برای کمک به ایجاد یک ایران دموکراتیک دارد.

۲-هرچند که رژیم اسلامی در شدت و کثرت خطا های سیاسی ، قانون شکنی و اعمال زد بشری و خلاف اخلاق صد برابر روی دست رژیم پادشاهی زد، اشتباهات فاحش و جنایاتی که حکومت پدر ایشان مرتکب شدند هم کم نبودند. و به خصوص وقتی شاه با سماجت تمام راه را بر هرگونه تعامل با مخالفانش بست و نیروهای امنیتی تحت فرمانش با گستاخی تمام دست به آدم کشی زدند ، در حالی که او سیستم را تک حزبی کرده مخالفان را به ترک ایران میخواند ، باید گفت جاده صاف کن اصلی حکومت اسلامی همانا حکومت شاه بود. گروه های سیاسی که قرار است در راه ایجاد دموکراسی متحد بالقوه و بالفعل ایشان باشند این را خوب میدانند و اگر او فکر میکند بدون یک برخورد صریح، صادقانه و نقاد با رژیم پدرش میتواند در فضای سیاسی امروز جدی گرفته شود وبرای خود جایی پیدا کند، این خود نشانگر آنست که او درک درستی از سیاست ندارد یا دستکم موانع سر راهش را نمیشناسد. وا نگهی زیان دیده گان آن عملکرد ها و آنسالها هنوز هستند و بسیارند. حق اینستکه اگر او واقعا میخواهد از سیاستهای حکومت پدرش فاصله بگیرد از ملت ایران و به خصوص از آنها که عزیزانشان را در آن سالها از دست دادند یا خود شکنجه و... شدند پوزش به طلبد. اگر میگوید که صمیمانه میخواهد که در ایران فردا، بی قانونی ، زندانی سیاسی و قتل و شکنجه مخالفان وجود نداشته باشد ، قدم اول رد موکد و کشیدن خط بطلان بر آن عملکرد هاست . این کار شجاعت سیاسی میطلبد، ممکن است به مذاق بعضی از هواداران و نزدیکان او خوش نیاید ، اما برای مشارکت دراین کار بزرگ و تاریخی اتحاد برای دموکراسی لازم و واجب است. 

۳- عدم درک درست از شرایط داخل ایران و برخورد مناسب با آنها مشکلیست که هم ایشان و هم سایر نیروهای مخالف حکومت اسلامی قادر به حل آن نبوده اند. واقعییت اینست که پس از سقوط حکومت سلطنتی سدی شکسته شد و سیلابی سرازیر و در بستر ناآگاهی جامعه با سرعت و بی امان جاری شد که شاید بالاخره پس از انتخابات ۱۳۸۸ و پی آمد های آن تا حدودی از نیروی کور و مخرب آن کاسته شده باشد. به شهادت آنچه در این سالها به کرات تجربه کردیم مردم در مجموع اشتهایی برای یک انقلاب دیگر از خود نشان نمی دهند. تجربه انقلاب اسلامی و تبعات خونین آن، مردم را از "براندازی" بیزار و به گزینه حرکت اصلاحی و تدریجی متمایل کرده و میکند. در این سالها تنها جنبش اصلاح طلبی و خاتمی موفق شدند تا حدودی آن نیروی سیل آسا راتا حدودی مهار کنند و بعضا در جهت سازندگی به کار گیرند. گروه های اپوزیسیون خارج از کشوراز یکسو گرفتار اختلافات پایان ناپذیرما بین خود و از سوی دیگر، به دلیل زخم هایی که از این حکومت خورده بودند ، آنقدربه مخالفت بی چند و چون با همه سرتا پای حکومت اسلامی پای فشردند که نتوانستند کمترین کمکی به تداوم جریان اصلاح طلبی که آشکارا به صلاح جامعه ایران بود بکنند . به یک تعبیر باید گفت گروه های اپوزیسیون هر یک به سهم خود سوار بودن بر خر شیطان خویش را برنقد پذیری و توافق بر سر حد اقل هایی برای اتحاد و کارسیاسی دسته جمعی و موثر ترجیح داده و کماکان میدهند . 

۴- جنبش سبز و بهار عربی نشانگر بیداری توده های مردم منطقه و خواست آنها برای حکومت های مردم سالار و رعایت حقوق بشر است. امروز نقش عمده روشنفکران ، سیاستمداران و کنشگران سیاسی عبارت است از آگاه کردن مردم به نیروی خویش برای فلج کردن ماشین سرکوب رژیم ها با استفاده ازشیوه های بدون خشونت وکمک به ایجاد اتحاد هم در عمل و هم در شعارها بر سرخواسته های اقتصادی و سیاسی منطقی که منافع گروه های گسترده مردم را در بر بگیرد. در حقیقت توده های مردم با استفاده از بسط وسائل ارتباط جمعی و سواد آموزی آمادگی برای کلاس بالاتر را دارند، این سیاسیون هستند که کماکان در جا میزنند و از اتحاد برای تامین حقوق بشربرای خود و مردمشان و رهبری مردم به سوی دموکراسی عاجزند. 

۵- یک نمونه از مسائل مطرح که نیروهای اپوزوسیون و رضا پهلوی میتوانند به عنوان محوری برای متحد شدن مردم بر علیه حکومتهای ضد بشری و سرکوبگر ایران و سوریه از آن بهره بگیرند خواست تحریم کالاهای چینی و روسی و ترتیب دادن تظاهرات آرام و متحد در برابر سفارت خانه های این دو کشور برای اعلام مخالفت با این دو دولت در پشتیبانی از آن دو رژیم است . در ایران زیان واردات بیرویه کالاهای بنجل چینی راهم مصرف کنندگان و هم تولیدی ها ، کشاورزان، کارگران و ... دیده اند. همچنین فعالان سیاسی میدانند که امروز حمایت چین و روسیه به این حکومت ها اجازه میدهد که به خشونت با معترضین ادامه دهند. این خواست میتواند حمایت و اتحاد گروه های گسترده مردم کشور های بسیاری را جلب کند وحتا چین و روسیه را نیز ملزم به احترام به حقوق بشر کند. این حرکت و این درخواست فراتر از مرزها میتواند به جنبشی بدل شود که راه گشای سازمان ملل برای یافتن شیوه های موثرتر و فعال تر برای پیشبرد حقوق بشر باشد . افراد و گروه هایی که بتوانند چنین جنبشی را پایه گذاری کنند به اندازه سهم خویش در میان مردم جا باز میکنند.

۶- در ایران ، به دلیل اینکه نفت و سایر معادن در انحصار حکومت است کاملا میتوان نشان داد که میزان دیکتاتوری حکومت بسته به قیمت نفت است. کافیست ده سال آخر رژیم شاه را با ده سا ل قبلش و یا سالهای دولت خاتمی را با شش سال اخیر مقایسه کنید. بنا بر این شوخی و تعارف است اگر فکر کنیم میشود در ایران به دموکراسی ماندگار دست یافت در حالی که انحصار نفت همچنان دردست حکومت ما نده باشد. هر حکومتی که میخواهد باشد. پس کوشندگان دموکراسی باید از همین الان به طور جدی به دنبال یافتن راه حلی برای این مشکل باشند . اگر اپوزیسون به تواند مردم را به این مساله آگاه کند و حل آنرا به یک خواست عمومی تبدیل کند راه را برای تغییر حکومت از قادر مطلق به کار گذار مردم گشوده است. حل این مشکل باید به یک خواست عمومی بدل شود. رضا پهلوی میتواند این عامل تاریخی را به عنوان ریشه اصلی دیکتاتوری و تند روی ها در حکومت پدرش و حکومت فعلی بشناسد و رفع آن را به عنوان یکی از اهداف اصلی سیاسی خویش بر گزیند. او میتواند از اقتصاد دانان ، صاحب نظران و متخصصان به خواهد که در این مورد طرح ارایه دهند . اگر او بتواند این را به یک خواست همگانی تبدیل کند ومردم بتوانند رژیم را وادارند که دست کم بابت در آمد نفت حساب پس دهد، بزرگترین برد سیاسی خود و خدمت را به مردم میهنش در این مرحله انجام داده است. در عین حال با طرح چنین هدفی جدی بودن خود در خواستن دموکراسی نشان داده است .

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

داریوش حاجبی
منبع:
سایت ایران گلوبال

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید