رفتن به محتوای اصلی

سخني ازبختياربگوئيم

سخني ازبختياربگوئيم

 

آهوان اي آهوان دشتها، گاه اگردرمعبرگلگشتها

جويباري يافتيد آوازه خوان روبه آبي رنگ درياها روان

جاري ازابريشم جريان خويش خفته برگردونه طغيان خويش

يال اسب باد درچنگال او،روح سرخ ماه دردنبال او

.............

ياد آن بي ياد راياد آوريد،مرگ درمرداب رايادآوريد.

فروغ

سخني ازبختياربگوئيم...

چرا از بختيارحرفي نمي زنيم ، عنوان نوشته كوتاهي است ازخانم مريم رضائي،نگاهي وكلامي درباره

اين نوشتار با ايشان وديگردوستان دارم.

1-ايشان نگاشته اند:....شايد تنها انتقاد به بختيارطرفداريش از رژيم سلطنتي مشروطه بود....

بختيار:..« بحث برسرشاه وياخميني نيست،برسرهيچ حزب سياسي هم نيست،سرنوشت ايران،وحدت

ايران واستقلال ايران مطرح است.»

اگرهمانگونه كه عنوان داشته ايدكتاب يكرنگي بختيار رابادقتي بيشترمطالعه فرمائيد،پاسخ خودرادريافت خواهيدكرد

بختيارمبارزه سياسي وملي خودراباعضويت درحزب (سوسيال دمكرات)ايران آغازوسپس به جبهه ملي ايران پيوست

اهداف ونقطه نظرهاي جبهه ملي ودكترمصدق رهبرفرهيخته آن كاملا روشن بود،اجراي درست قانون اساسي مشروطه

واينكه اداره مملكت ازاختيارات ووظائف دولت است وشاه حق دخالت درآنراندارد.....بختياربعنوان يك مبارزدركنار

پيرمرادش قرارگرفت،باوجوديكه كليه امكانات مادي ومعنوي درآنسوي خط برايش فراهم بود،دوشادوش مصدق

بودن راترجيح داد،مدت 25سال برسراصول فكري اش ايستاد،مبارزه كرد،زندانها ومحروميتهاكشيد،وجان باخت.

سال1356باانتشاروامضاء نامه سه نفره(بختيار،سنجابي وفروهر)به شاه ضمن تشريح اوضاع بحراني ودرحال

انفجارايران،راههاي پيشگيري بيان وخواستاراجراي صحيح قانون اساسي وسلطنت شاه ونه حكومت اوشدند....

بختيارمعتقد بودكه شكل رژيم اهميتي ندارد،اين محتواي دمكراتيك وآزاديخواهانه قانون اساسي وتوجه به مباني

حقوق بشردرآن واجراي كامل آنستكه اهميت دارد،بسا جمهوريها(سوريه،ليبي،يمن،كره شمالي،كوباوايران امروز)

باهرپسوندي به تنهاچيزي كه شبيه نيستند جمهوريت است،و موروثي بودن بعضي مزيد برعلت نيزميباشد.

تاحدود دوماه پيش ازپذيرش نخست وزيري بختيار،مجمع بين المللي سوسياليتهادركانادابرگزار ميشد،وقراربود

نماينده اي ازايران درآنجا حضوريابد،سنجابي براي اين امر درنظر گرفته شد،درميانه راه توقفي درفرانسه وآگاهي

ازنظرات خميني،بدون سپردن كوچكترين تعهدي،سنجابي درپاريس به محاصره پادوهاي خميني درآمد ونوشته

سه ماده اي تسليم نامه جبهه ملي رابه خميني تقديم كرد ...سنجابي ازانجام برنامه اصلي سرباززدوپس ازچندروزبه ايران

بازگشت،دراينجا بااعتراض همگان بويژه بختيار مواجه شد،زيرابدون تصويب شوراي جبهه ملي اقدام باينكارنموده بود.

پس ازعدم توافق شاه وسنجابي وكارشكني وي درپذيرش نخست وزيري الهيارصالح ودكترصديقي.پيشنهادنخست وزيري

به بختيار شد،هيچكسي درآن شرايط شهامت پذيرش نداشت،باهمه مخاطرات وجلوگيري ازفاجعه شومي كه درپيش

بود واوبدرستي وهوشمندي آنراپيش بيني ميكرد،وتااين زمان ياران ديرين هيچ خرده اي وانتقادي برمبارزه سياسي بختيار

نداشتند،باپذيرش نخست وزيري همراهان راه سراب خميني پيش گرفتند ونارواگوئيها آغاز شد وادامه دارد.بختياربااين

اميدكه ياران ديرين،روشنفكران ومبارزان مدعي دمكراسي وآزاديخواهي به ياريش برخيزند،كه چنين نشد

ودرآن فضاي هيجاني وهياهو براي هيچ بسوي گندابه اي روان شدند،و چندي نگذ شت كه خودنيزدرآن گرفتارگرديدند.

برخي ازپسماندگان، امروزه رحل اقامت دركشورهائي(سوئد،نروژ،دانمارك،هلندوانگليس...)افكنده اندوهنوزافتخارشان

نبرد بامشروطه پادشاهي است،وافسوس كه ايرانيان به دريوزگي اندكي آزادي وآسايش درهمه جهان پراكنده اند.

جنبش مشروطيت كه بيش از106سال پيش باجانبازي دلاوران ميهن برقرارشد،درزمان خودازمترقي ترين انقلابات

بود،متاسفانه بانفوذمستبدين دگرگون چهره ودخالت بيگانگان وخودكامگي پهلويها بسياري ازاصول آن زير پاگذاشته شد

وآنگاه كه به نجاتش برخاستند بسياردير شده بود،واين نشاندادكه مدعيان روشنفكري ومبارزه 57،صدسال پس مانده تر

ازبزرگمردان جنبش مشروطيت بودند.

بختيارآنچه راميخواست نجات دهدهماني بودكه جبهه ملي ودكتر مصدق برآن پاي ميفشردند، وحتي قدمي فراتررفت

وگفت:«هرگونه تغيري راه حل قانوني دارد،انتخابات آزاد،تشكيل مجلس موسسان...وانتخاب شيوه حكومت وقانون...»

بختيارهرآنچه ايمان داشت وساليان درازمبارزه كرده بود، گفت وعمل كرد،پيامها،سخنرانيها،مصاحبه هاوعملكرد

اودرهمان مدت كوتاه گواهي براين امراست،آزادي زندانيان سياسي،آزادي مطبوعات وبيان،انحلال ساواك و...

آنچه نويد انجامش راداد درتاريخ سياسي معاصر ايران بي همتاست،اگربرخي ساده لوحانه انجام اين مواردرا به

قدرت خلق وانقلاب و...نسبت ميدهند،بايدپرسيد اين خلق چرا32سال بعد هنوزهم اندكي گام به پيش نگذاشتند كه

بماندگامها پس نهادند، حقوق اوليه انساني وخصوصي خويش واگذاشتند،بختيار نيازجامعه ميدانست،وخودبدان باور

داشت وبه مردم بچشم انسانهاي آزادي مينگريست كه حق وشايستگي استفاده ازحقوق خويش رادارند.

ودراينجا فرازهائي ازسخنان دكتربختيار راجهت يادآوري بنظرتان ميرسانم.

بختيار:«...من سوگنديادميكنم كه كليه آزاديهاي فردي واجتماعي مصرحه درقانون اساسي واعلاميه جهاني

حقوق بشررادراسرع وقت جامه عمل بپوشانم...دولت اينجانب نتيجه انقلابي استكه ازدوسال پيش براي رفع

تجاوزات مستمر وفجايع غيرقابل توصيف دركشورمتداول بود ميباشد...

...دولت اينجانب به اصول واهداف جبهه ملي ايران همواره چشم دوخته ودرراه تحقق آنهاكوشش خواهد نمود...

...بگمان من دولت حاضرآخرين بخت ايران براي پيشرفت بسوي يك دمكراسي ملت گراباگرايشهاي سوسياليستي است

...ايشان ازيك موضعي صحبت ميكنندكه آنچه من ميگويم بايد بشود،من ازموضع ديگري صحبت ميكنم وآن اينستكه

هرچه من ميگويم بسنجيد باتعقل،بدون هيجان روحي ودادوفرياد راه خودتان را انخاب كنيد....

...هشدار ميدهم اززير استبداد چكمه به زير استبداد نعلين خواهيد افتاد...يك ديكتاتوري فرسوده رابا يك ديكتاتوري

تازه نفس جايگزين خواهيد كرد...جمهوري اسلامي براي من بتمام معني مجهول است وتابحال كتابي نخوانده ام كه

مراروشن كند.

...بختياردرپايان سخنان خودگفت:...بعنوان عضو حزب ايران وجبهه ملي،وفاداربه اصول وآرمانهاي اين جبهه هستم

وهرگزازين اصول تخطي نكرده ام،رهبران فعلي جبهه ملي با اتخاذ سياست غلط باعث شكست جبهه ملي وازبين رفتن

محبوبيت آن هستند....»

2- وامانكته ديگركه چراازبختيارسخني نيست.

آنچه مربوط به درون ايران وجمهوري اسلامي است،جائي كه سخن گفتن نه آسان است حتي براي دوستان وهمفكرانشان

انتظاري نيست كه ازبختيارسخني درميان باشد، مگردرجهت تقبيح وتكفيراوهرنيرنگ وفريبي راهم دستآويزميسازند.

سكوت وخفقان اينچنيني باعث عدم آشنائي آگاهي وشناخت جوانان ميگردد،اين امر درطول 25 سال پس ازكودتاي 28

مرداد دررابطه بامصدق نيزحكمفرمابود،هرچندامروزه رشدرسانه هاي گروهي...بميزان زيادي بياري مردم آمده...

دربرون مرز بخشي ازرسانه ها مستقيم وياغيرمستقيم تحت نفوذخودمگان دروني قراردارند،وبركسي نيزپوشيده نيست.

دسته اي ديگرفريب خوردگان ورهاگشتگان ديرين هستند،كه هنوزمرغشان يك پا داردوكودكانه پاي برزمين ميكوبند

وشعار انقلاب شكوهمند ميدهند،بختيارآينه دق ونمادندانم كاري،ناآگاهي وساده اندشي اينان است،وبديهي است كه ازنام و

خاطره بختيارگريزانند،غافل ازينكه اين افرادوسازمانهاي ريزودرشت وصد تكه بايدشهامت بخرج دهند وعملكردخويش

باصراحت وصداقت به نقد بكشند وازمردم ايران،جوانان وزناني كه امروزه بايدتاوان لغزش وخطاي آنانراباخون خويش

پرداخت كنند پوزش بخواهند،كارنامه اينان آنچنان چركين است كه مردم كششي بسوي آنان ندارند،اين واقعيتي است كه مردم اين سازمانهاي رنگارنگ و روشنفكران ثناگو را در بقدرت رسيدن ملايان و روزگار تلخشان مقصرميدانند،مردم  ميگويند كه اين خطا رفتگان ازكجامعلوم كه بارديگربه خطانروند؟،بايدبسوي مردم رفت وتلاش درجلب اعتمادآنان كرد.

چه باك كه جوانان ومردم ايران گشاينده راه آينده خواهندبود،وآزمون تلخي كه ازپدران به خطارفته خويش آموخته اند راهگشاي مبارزات خويش قرارخواهند داد،تجربه سخت وتلخي كه بسيار گران تمام شد وهنوزدرنخستين گامهاي راه ميباشند،راهشان هموار،گامشان استوار....

امادسته اي نيز هستند كه موازي اما همسو باملايان باكينه ونفرتي عميق ازبختياريادميكنند،دراين گمان كه بادروغ وتخريب شخصيت بختيار،براي خويش جايگاهي دست وپا كنند،غافل ازآنكه اينان آنچنان آلوده به جنايات ملايان هستند كه باصدآب كرتطهيرنخواهند شد،دل خستگاني كه دلخواسته زمين وزمان بهم ميبافند،شايدازبوي كبابي كه به مشامشان رسيده سهمي ببرند،تلاشي بيهوده ازسوي كسانيكه دربالاترين مناصب ملايان دستان به خونبارترين جنايات آلوده اند.

بااينهمه بسيارند ازياران ديرين وپژوهشگران ونويسندگان و...كه انديشه پيشه كرده اندوبه نقد رخدادهاي آندوران

ميپردازند،كه بااندك جستجو ميتوان بدانها دسترسي يافت.

نهضت مقاومت ملي ايران بعنوان نخستين سازمان سياسي كه مبارزه باملايان ولايتمدارراآغازكرد31سال

پيش باتلاش دكترشاپوربختيارويارانش بنيان گذاشته شد،آنزمان كه بسياري هنوزدرنشئه انقلاب شكوهمند بودند، وبسياري از آنان امروزه به تكرار يا باور اصول و اهدافي رسيده اند كه نهضت مقاومت ملي 30سال پيشترعنوان كرد،برخي ازين تازه هشياران در آنزمان به گردهمائي ها،ميز كتاب ونشريات ماحمله ورميشدند وهمانند همگنان حزب الهي خويش،باكتك،ضرب وجرح وشيرين زباني انقلابي برخي ازماراروانه بيمارستان ميكردند(اشاره بحملات اين دستجات درشهركلن ومونيخ آلمان وپاريس و...)پرچم سه رنگ شيروخورشيد راميدراندندونوارهاي سرود اي ايران راخردوپاره ميكردند،وعجباكه سالياني ديرتر خود همين پرچم بدوش ميكشند وآن سرودبرگوش مي نيوشند.و....

اكنون نيزنهضت مقاومت ملي ايران ادامه دهنده راه وآرماني است كه بختيارپيشتازآن بود،حاكميت ملي،آزادي،

استقلال وحفظ تماميت ارضي ايران،جدائي دين ازحكومت،رعايت مباني اعلاميه جهاني حقوق بشر،وانتخابات آزاد زير نظارت سزمانهاي بين المللي و....تلاش خويش دراين داريم كه مردم ايران روزگاري نه چندان دورازكليه حقوق وآزاديهاي فردي واجتماعي كه شايسته آنند برخوردار گردند،وشادمان ازينكه اين اصول امروزه ازسوي اكثر افرادو سازمانهاي سياسي پذيرفته وفراراهشان قرارگرفته است.

واين نكته يادآورميشوم: درپي اين نيستيم كه ازبختياراسطوره اي بسازيم،داوري رابتاريخ واميگذاريم ومردم ايرانزمين.

وباكلامي ازحسنين هيكل نويسنده وروزنامه نگار مصري درباه بختيارسخن به پايان ميبرم. هيكل :«...شاه بيست وپنج سال اجازه نداده بود روزنامه هاكلمه اي ازمصدق بنويسند وروزي كه روزنامه ها نام نخستين دولتمردملي30سال اخير ايران راچاپ كردند،نام خميني آنقدربزرگ شده بودكه ديگر كسي نام مصدق رانديد،وبيگمان دراينكارشاه بيش ازهمه مقصر بود....مصدق درميان گروهي كه دوراوبودند،دوتن رابيش ازهمه دوست داشت وآنهارامثل فرزند خود ميدانست يكي شاپور بختيار وديگري دكترحسين فاطمي...»

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید