رفتن به محتوای اصلی

معضلات خود شیفتگی

معضلات خود شیفتگی

در روان شناسی نارسیسم یا خود شیفتگی بیانگر عشق افراطی به خود و خود را خیلی قبول داشتن است. از لحاظ لغوی نارسیسم برگرفته از ریشه یونانی کلمه نارسیوس است. نارسیوس مرد جوان زیبا چهره ای بود که چهره ی خود را در آب استخر دیده بود و عاشق خود شده بود. ولی وقتی به عشق خود (چهره ی انعکاس یافته اش در آب) نمیرسد آنقدر غمگین میشود که از غم زیاد میمیرد.

در روان پزشکی نارسیسم افراطی در عشق افراطی به خود و دوست داشتن و تایید کردن بیش از حد خود شناخته میشود و آن را نوعی اختلال روانی میدانند. فروید اولین کسی بود که نارسیسم را با روانکاوی توضیح داد.آندرو مورسیون عقیده داشت در دوران بزرگسالی میزان مفیدی از خود شیفتگی در افراد وجود دارد و یا به وجود می آید که آنها را قادر میسازد در ارتباط با دیگران فردیت خود را در نظر بگیرند. واژه ی نارسیسم را در روان شناسی گاه به جای اصطلاحاتی مانند تحقیرکننده و خود پرست و مغرور استفاده میکنند. و گاه در جامعه شناسی آنرا نخبه گرایی یا بی تفاوتی به سرنوشت دیگران مینامند.

البته همه آدمها از هر رنگ و نژاد و ملیت و جنسیت تا میزانی خودشیفتگی دارند.در واقع خودشیفتگی به مقدار متعادل آن خوب است.ولی افرادی که به صورت افراطی خودشیفته اند خیلی زیاد خود را قبول دارند.می پندارند هیچ گاه اشتباه نمی کنند.از بالا به دیگران نگاه می کنند.به توانایی های خود بیش از حد اعتماد دارند.هیچ گاه انتقاد دیگران را نمی پذیرند و از انتقاد دیگران عصبانی می شوند.خود را بی عیب و نقص می دانند.حاضر به استفاده از نظرات و تجارب دیگران نیستند.آن چیزی را که خود عقیده دارند به عنوان  حق و حقیقت مطلق می پندارند.

 تعمیم یافته ی خودشیفتگی فردی خودشیفتگی گروهی است.آن گاه که انسان ها  قومیت ، ملیت ،مذهب ،حزب یا گروه خود را برتر از سایر ادیان،قومیت ها،ملیت ها،احزاب و گروه ها می شناسند.آنها دیگران را احمق و گمراه و بی شعور می دانند.همه ی خوبی ها را از خود و بدی ها را از دیگران میدانند.خود را حق و بقیه را باطل میدانند.این گروه ها هیچ گاه عیب ها و نواقص و ایرادهای خود را نمی بینند و همیشه گروه خود را کامل و بی عیب و نقص تصور می کنند.تاریخ جهان مملو است از افراد یا گروه های خودشیفته و مستبد و دیکتاتوری که همواره سعی داشتند عقاید خود را به دیگران تحمیل کنند.از فرعون های مصر و اسکندر و قیصرهای روم گرفته تا هیتلر و استالین و موسولینی وصدام و قذافی و بن لادن و…در واقع تمام این دیکتاتورها دارای خصوصیات مشترکی بودند.همه آنها دارای خودشیفتگی  بودند.به این نوع خودشیفتگی  دیوانگی قدرت میگویند.آلبر کامو در کتاب گالیکولا رفتارها و ویژگی های این  خودشیفته ها را به تصویر می کشد.اریک فروم در توضیح این خودشیفتگی مردان به قدرت رسیده گوید”همگی آنها از ویژگی های معین و مشابهی برخوردارند.به قدرت مطلق رسیده اند.کلام اشان فصل الخطاب در همه چیز از جمله مرگ و زندگی است.ظاهرا توانایی آنها برای انجام آن چیزی که میخواهند انتهایی ندارد.خدایانی هستند که تنها بیماری و کهولت و مرگ محدودشان میکند.با تلاشی مذبوحانه میکوشند با توفق بر محدودیت وجود انسان برای مساله ی وجود انسان راه حلی بیابند.میکوشند چنین وانمود کنند که شهوت و قدرتشان را حدی نیست.از این رو با زنان بیشماری همبستر میشوند.مردان بیشماری را میکشند.در هرجا قصری میسازند و ماه را میخواهند و ناممکن را می طلبند.”این دیکتاتورهای خودشیفته همواره پا را از قانون فراتر می گذارند و قانون را بازیچه ی دست خود میکنند و تمام تعهدات و پیمان هایی را که با ملت خود بسته بودند زیر پا میگذارند.آنها از اعمال و رفتار خود ستایش و رضایت مطلق دارند.هر کردار،گفتار و اندیشه ای که متعلق به خودشان است را درست و حق و حقیقت میدانند و برخلاف عقیده خود را باطل و نادرست میدانند.آنها دوست دارند تمام جامعه به طور کامل هر چه را که آنها تعیین می کنند بپذیرند و هیچ اعتراضی نسبت به اعمال آنها نداشته باشند.چون عقاید واهداف خود را حق میدانند به خود اجازه میدهند با هر وسیله ای به اهداف خود برسند.در واقع با هدف وسیله را توجیه میکنند.همواره حقیقت را فدای مصلحت میکنند.وقتی که هنوز به قدرت نرسیدند و به مردم نیاز دارند چیزی میگویند و وقتی به قدرت رسیدند و از مردم بی نیاز شدند کاملا بر خلاف حرفهای گذشته عمل میکنند.کارهای زشت و جنایتکارانه ی خود را با توجیه این که هدف آنها خیر است انجام میدهند.این افراد آن قدر به حق بودن  خود ایمان دارند که حتی اگر کل جامعه هم با آنها مخالف باشد باز حاضر به دست کشیدن از قدرت نیستند.معمر قذافی دیکتاتور معدوم لیبی مصداق بارز این گونه دیکتاتورهای خودشیفته بود که تا آخرین لحظه حاضر به رها کردن قدرت نبود و از هیچ جنایتی برای حفظ قدرت خود دریغ نکرد وآن قدر از مخالفانش کشت که عاقبت کار را به جایی رساند که به آن صورت فجیع کشته شد.خودشیفته ها همواره دوست دارند در مرکز و کانون توجه باشند.نیاز دارند همواره تمجید شوند.به همین دلیل همواره افراد متملق و چاپلوس به دور آنها جمع میشوند.وجود این افراد چاپلوس در اطراف آنها باعث می شود از واقعیت های جامعه بی خبر بمانند و وضعیت خود را مناسب تلقی کنند و دچار توهم محبوبیت شوند.آنها  فقط افرادی را که همفکر و همانند آنها هستند  تحمل میکنند و توانایی تحمل گروه ها و احزاب منتقد یا مخالف را در درون جامعه ندارند و به طور خلاصه انحصارطلب  و اقتدارگرا هستند.در مورد گروه های خود شیفته هم وضع به همین شکل است.این گروه ها هیچ گاه نمیتوانند گروه هایی را با عقاید مخالف تحمل کنند و همواره درصدد حذف آنها برمیآیند.تاریخ جهان مملو است از جنگهای نژادی و قومی و دینی و ایدئولوژیکی که در آن پیروان یک قوم درصدد حذف و نابود کردن قوم دیگر بودند مثل فاجعه ی هولوکاست که به وسیله ی آلمان نازی بر علیه یهودی ها انجام شد و یا گروه های دینی که خود را حق و ادیان دیگر را باطل میدانستند و به جهاد با آنها میپرداختند مثل جنگهای صلیبی بین مسلمانان و مسیحی ها و یا احزابی که در یک کشور( جهان سوم و عقب مانده نه کشورهای پیشرفته) با ایدئولوژی های مختلف به وجود می آید  و هر حزب معتقد است که فقط آرمان های آن حزب میتواند آن کشور را به سرمنزل مقصود برساند.از دیگر خصوصیات خود شیفته ها این است که همواره خواهان علو و برتری جویی روی زمین اند.در سرکشی و طغیان به سر میبرند.در فسق و فجور هستند.خودبزرگ بینی دارند.حتی گاهی ادعای الوهیت دارند.دیکتاتورهای خودشیفته همواره سعی میکنند خود را معصوم و مبرا از هر گونه اشتباه و یک موجود مقدس و دارای بالاترین درجه دانش و بصیرت و عالم وعادل و آگاه و آشنا به مقتضیات زمان معرفی کنند.آنها همواره نظرات و اندیشه های خود را به عنوان وحی منزل و فصل الخطاب به مردم خود تحمیل میکنند.از سوی دیگر مردمان بسیاری به آنها نفرت می ورزند و میکوشند آنها را بر اندازند و بشکنند.آنها برخلاف آن که به عنوان فردی خردمند و قدرتمند خود را به همه معرفی میکنند در درون افرادی ضعیف و ترسو و بزدل هستند.آنها  می پندارند که مردم همواره باید قدردان آنها باشند.به همین دلیل وقتی با طغیان وشورش مردم مواجه میشوند غافلگیر شده و حیرت میکنند که چرا مردم به جای قدردانی با آنها اینگونه برخورد میکنند و در نهایت این گونه حرکت مردم را توجیه میکنند که حرکت مردم توطئه قدرتهای خارجی است.مثلا پس از این که مشروطه خواهان در جریان انقلاب مشروطه ، تهران را فتح کردند و محمدعلی شاه به سفارت روسیه پناه برد در آنجا مدام ناله میکرد که مردم ایران مردمی قدرنشناس هستند که قدر پادشاه خوبی!!!مثل او را نمیدانستند و انقلابیون مشروطه را عامل انگلیس معرفی میکرد.

در پایان یادآوری میکنیم خودشیفتگی به میزان متعادل آن لازم است اما به صورت افراطی بد است.خود شیفتگی افراطی همانطور که قبلا گفتیم یک اختلال روانی است و این گونه افراد که به صورت افراطی شیفته ی خود هستند(خواه افراد ساده خواه رهبران کشورها)باید به فکر درمان اختلال روانی و شخصیتی خود باشند.چون در کشورهایی که افراد یا گروه ها همه دچار خودشیفتگی اند هیچ گاه آزادی و دموکراسی معنایی ندارد.در این کشورها همواره قانون جنگل برقرار است و آن چیزی که حرف اول را میزند قدرت است.و حرف اول و آخر را آن کسانی که صاحب قدرتند می زنند و هر کس که به قدرت رسید میکوشد ایده آلهای خود را به بقیه تحمیل کند.دین خود،زبان خود،فرهنگ خود و به طور کل همه ی اعتقادات خود.هر فرد یا گروهی باید بپذیرد که افکار و اعتقادات او نقاط ضعف و اشکالاتی هم دارد و به این نکته باید توجه کرد که نقطه ی شروع پیشرفت هر فرد یا گروه آنجایی است که اشکالات خود را شناخته و سعی در از بین بردن آنها کند و این میسر نیست جز اینکه تعصبات جاهلانه را کنار گذاشته و بدون تعصب انتقادات دیگران نسبت به خود را بررسی کرده و در صورت درست بودن بپذیریم و این هم میسر نیست جز اینکه درصدد حذف گروه ها و افراد منتقد نباشیم چون اگر منتقد نباشد انتقاد هم نیست و اگر انتقاد نباشد هیچ وقت اشکالات شناسایی و برطرف نمی شوند و فرد یا گروهی که اشکالات خود را برطرف نکند همچون آب راکد و ساکنی میشود که در نهایت می گندد.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید