رفتن به محتوای اصلی

کنگره دموکراسی خواهان سبز ایران، سئوالات و ابهامات

کنگره دموکراسی خواهان سبز ایران، سئوالات و ابهامات

 

این سئوالات از طرف چند نفر از دوستان جبهه ملی، دوستانی از طیف چپ و فحش نامه ای از یک سلطنت طلب مطرح گردیده بود.

قبل از هر چیز لازم بتوضیح است که توضیح من در جواب دوستان سئوال کننده فقط یک نظر شخصی از طرف خود من بوده و کاملا یک اظهار نظر شخصی میباشد چون من نه دارای مسئولیتی برای جواب به سئوالات میباشم و نه نمایندگی چنین مرجعی را دارم منتها چون بعضی از دوستان اعلام موجودیت را از طریق من دریافت نموده اند لذا برای سئوالات خود بنده را مورد خطاب قرار داده اند منهم بسهم خود کوشش خواهم نمود تا در حد توان، تعریف شخصی خودم را در مورد مسائل مطرح شده ابراز دارم با این توضیح که جواب من میتواند با نظر مسئولین کنگره یکسان نباشد. واقعیت اینجاست که سرعت عمل رادیو بین المللی فرانسه در پخش وسیع اعلام موجودیت، آنهم با ترجمه، تعریف و برداشت خودشان از معانی مطرح شده در مصاحبه مطبوعاتی، باعث شد که متن ترجمه شده از طریق سایت رادیو فرانسه بسیار زود تر از اعلام موجودیت رسمی از طرف کنگره بطور وسیع پخش گردد و این در حالیست که اعلام موجودیت بطور رسمی از طرف کنگره عنقریب باطلاع دوستان خواهد رسید.

سئوالات بیشتر درباره انگیزه، تاریخچه، پایه گذاران و تشکیل دهندگان این حرکت و همچنین درباره مواضع اتخاذ شده از طرف این کنگره دور میزد. من ترجیح میدهم بجای توضیح تک تک درباره این سئوالات یک تعریف کلی بعنوان توضیح درباره ابهامات مطرح شده ارائه دهم بخصوص که در محتوای اکثر سئوالات بیشتر روح کنجکاوی و علاقه بچشم میخورد تا حمله و انتقاد، البته باستثنای چند سئوال که بیشتر یک اظهار نظر خصمانه و تنگ نظرانه بود تا طرح یک سئوال. ترجیح میدهم کوچکترین جوابی به فرد سلطنت طلب ندهم که با کلمات بسیار زشت پرسیده بود چطور بخودمان اجازه میدهیم گرایش های خصمانه نسبت به سلطنت مانند مصدقی ها را در کنار حامیان سلطنت قرار دهیم؟

در رابطه با موسسین این حرکت آنچه که قابل ذکر است ترکیب سنی پایه گذاران این کنگره میباشد که بلا استثناء همه از طیف جوان داخل و خارج کشور میباشند. شاید هم به عمد سعی شده بود تا حد امکان – اقلا در زمان پایه گذاری- از هم نسلهای من دعوتی بعمل نیاید تا حرکت دچار دعواهای بیمارگونه حیدری- نعمتی که اپوزیسیون را در چنگ خود گرفته نگردد. اصل فکر زمانی آغاز بشکل گرفتن نمود که بخشی از جوانان جنبش سبز از طریق کردستان عراق به فرانسه پناهنده شده و اجازه اقامت گرفتند. این جوانان همانطور که خصلت جنبش سبز میباشد هم از مشروطه خواهان و جمهوریخواهان وهم از هواداران جبهه ملی و آقایان موسوی و کروبی بودند که در میان آنها هم

ص2

گرایشهای چپ و هم تمایلات ملی- مذهبی و اصلاح طلبانه بچشم میخورد. یعنی جمع اضداد بمعنای کامل کلمه در این جمع بخوبی بچشم میخورد. یکی از دلایل موفقیت نسبی این جمع در حفظ انسجام خود با وجود تضادهای بنیادی موجود در آن، توافق بر روی فقط یک هدف و آنهم تلاش برای دستیابی به انتخابات آزاد برای تعیین نوع حکومت و سرنوشت جامعه بدست آحاد مردم جامعه مان میباشد هدفی که هم اکنون تبدیل بیک خواستمان اکثر فعالین سیاسی داخل کشور گردیده و در عین حال خواسته ای که فقط متعلق به این زمان نیست و زمانی از طرف مرحوم بازرگان و شادروان بختیار (در پارلمان اروپا) و بعدا آقای امیر انتظام و بارها هم از طرف شاهزاده رضا پهلوی مطرح گردیده. در حقیقت محدودیت هدف، این اجازه را به این جوانان داده که تا آنجا که مربوط به تلاش برای یاری بمبارزان داخل و لابی گری بین المللی برای دستیابی به انتخابات آزاد در ایران میگردد دیگر مهم ندانند که همراه و همرزمشان ، یک مشروطه خواه، ملی مذهبی، چپ یا جمهوریخواه میباشد. همه میخواهند که در روز موعود، ملتمان در یک جو آزاد قادر به تعیین سرنوشت خود گردد و این دربرگیرنده خواسته تمام گرایشهائیست که در این کنگره گرد هم آمده اند. زمانی که آنتخابات آزاد و سالم در ایران برگزار گردد در عین حال نقطه پایانی این کنگره خواهد بود و چه بسا که بعد از آن، گرایشهای موجود در این جمع در یک گفتمان و دیالوک دموکراتیک، به نقد نظرات یکدیگر برای شکل دادن به حکومت آینده سرزمینمان بپردازند. طبیعی است زمانیکه صحبت از انتخابات آزاد میکنیم به این واقعیت نیز واقفیم که با وجود رژیم کنونی برگزاری انتخابات آزاد یک شعار شوخی گونه بیش نیست. انتخابات آزاد از نظر این جمع باید دارای پیش شرطهائی باشد که در مانیفست حقوق بشر و سایر معاهده های بین المللی بر آن تاکید گردیده و وجود همین واقعیت است که جوانان و شرکت کنندگان در این کنگره را وادار به قبول این منطق نموده که بدون همکاری جمعی تمام قشرهای دموکراسی خواه جامعه، عبور از یک چنین راه دشوار و صعبی اگر غیر ممکن ولی به هر حال بسیار مشکل و متحمل هزینه های زیادی خواهد بود. اینکه اصل جدائی حکومت از مذهب و سکولاریسم از اجزاء مهم اعتقادی این جمع میباشد مانع از آن نیست که در راه دستیابی به هدف مشترک از همکاری با اصلاح طلبان و ملی مذهبی ها نیز سود ببرند بطوریکه این ترکیب را حتی در جمع تشکیل دهندگان این کنگره میتوان مشاهده نمود. آنچه که شروع این حرکت را از سایر حرکتهای خارج کشور متمایز میسازد ( البته اگر بتوان به این ترکیب داخل و خارج کشور عنوان خارج کشور را اطلاق نمود) توافق بر روی اختلافات موجود در این جمع میباشد یعنی قبول کرده اند و با هم توافق نموده اند که بر سر بعضی مسائل با هم اختلاف نظر دارند ولی مبنای همکاری را همان هدف مشترکشان قرار داده اند و این پدیده ایست که در جامعه ایران تاکنون سابقه نداشته که جمعی مبنای توافق را اختلافات موجود بین خود قرار دهند.

نکته قابل ذکر دیگر اینکه هیچکس در این جمع بعنوان نماینده سازمان یا جمع مشخصی شرکت ننموده و با عنوان فردی و شخصی خود دراین جمع حضور دارد منتها باحفظ گرایش و اعتقاد سیاسی خویش.

ص3

در اینجا لازم میدانم به همهمه و جنجال زیادی که همراه باتعبیرهای غیرواقعی درباره این کنگره آغاز گشته اشاره ای کنم و نظر خود را درباره حملات قابل تاسفی که همزمان و همزبان با کیهان تهران نسبت به این حرکت نوپا آغاز گشته ابراز دارم. البته به این نکته مثبت هم آگاهی دارم که نظرات مثبت بسیار زیادی بخصوص از طرف نسل جوان کشورمان نسبت به این کنگره ابراز شده که ما را نسبت به درستی راهی که در پیش گرفته ایم مطمئن و نسبت به موفقیت آن امیدوار ساخته.

در رابطه با همین موضوع ناچارم نظرم را درباره دوستی از جبهه ملی که سئوالش را همراه با چاشنی طنز مطرح کرده و سئوال نموده که آیا واقعا به موفقیت این حرکت اعتقادی دارم، ابراز دارم. واقعیت اینجاست که من نمیتوانم اطمینانی به موفقیت هیچ حرکتی در خارج کشور داشته باشم چون حرکتهای زیادی آمده و رفته اند که خودم هم بخشی از آنها بوده ام منتها از آنجا که بدرستی این راه اعتقاد دارم در حد خود سعی در پایداری آن خواهم نمود. البته آنچه که در پایداری این حرکت نقش موثری بازی خواهد نمود استقامت و ثبات قدم عناصر تشکیل دهنده آن در برابر سیل حملات و شایعات دروغی است که لجن پراکنان حرفه ای و بخشی از تشکلهائی که دوستان ما متعلق به آن هستند ما را هدف آن قرار داده اند. یکی از منتقدینی که خود را مشروطه خواه نامیده با کمال تعجب شاهزاده رضا پهلوی را بعنوان بانی این حرکت مورد هدف قرار داده و ایشان را متهم به بدیل سازی و رقابت با جنبش سبز در ایران نموده!!!!!. بقول مثال معروف، خسن و خسین هر سه دختران پیغمبرند!!! یعنی خبر غلط، مبتدا خبر و نتیجه هم بکل غلط. دلیل نسبت دادن این حرکت به شاهزاده را حضور یک همکار نزدیک ایشان در فعالیت های این کنگره ذکر کرده که از قول این منتقد باید بگویم واقعا این دوست فعال ما، یعنی رضا پیرزاده، چه گناه بزرگ و غیر قابل بخششی را مرتکب گشته که بخود اجازه داده هم همکار شاهزاده باشد و هم به میل و ابتکار خود در یک حرکت سیاسی، بدون کوچکترین رنگ سلطنت طلبی و یا حتی مشروطه خواهی، شرکت داشته باشد!!!. واقعا چه جو عحیب و قابل تاسفی چنگ به روی صحنه سیاسی ایران انداخته بدین معنا که همکار شاهزاده رضا پهلوی باید مانند جذامی ها از هر حرکتی بدور نگه داشته شود و او را از این حق طبیعی و دموکراتیک هر انسانی، برای شرکت در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی، محروم داریم چون یار نزدیک شاهزاده رضا پهلوی میباشد!!!. وجود این جوان فعال در این جمع که با سعه صدر فراوان هیچوقت و هیچ جا نه از مشروطیت دفاع نموده و نه سعی در مرتبط نمودن شاهزاده با این حرکت نموده نباید کوچکترین بهانه ای برای انگ چسباندن به این حرکت و دلیلی برای فشار بر روی سایر فعالین برای عدم حضور در این جمع باشد، همانطور که بسیاری، هم با گذشته و حتی مواضع کنونی بعضی از رهبران جنبش سبز مشکل بزرگی داشتند و برایشان خط فراموشی بر روی گذشته ها کشیدن، زیاد هم آسان نبود. منتها واقعیت حضور این رهبران در داخل کشور و مبارزه ای را که- به هر حال خوب یا بد- به پیش گرفته اند و این واقعیت که رهبران دیگری در صحنه داخل کشور حضور ندارند باعث شد که با سعه صدر فراوان دست در دست جوانانی که با این رهبران همکاری دارند تلاش برای انتخابات آزاد در ایران را آغاز کنند، ولی طبیعی است که ما هم بنوبه خود انتظار داریم چنانچه فردی از همکاران نزدیک یکی از خوشنامترین و دموکرات ترین شخصیتهای سرزمینمان، یعنی رضا پهلوی، در این جمع حضور داشت، حضور فعالش در این جمع باعث ترس و هراس کاملا بیجا

ص4

نگردد. فرض را بر این بگذاریم که شخص رضا پهلوی واقعا – همانطور که حدس غلط بعضی از منتقدین میباشد – در این کنگره حضور فعال میداشت آیا کدامیک ازمواضع وی حاکی از مخالفت با جنبش سبز و رهبرانش و یا رقابت با آنان میبود؟

شکی نداشته باشید که حضور این جوانان در پارلمان فرانسه و فعالیتهائی که در پیش خواهند داشت مسلما در جهت حمایت از جنبش سبز در درونمرز و همکاری با تمام اقشاری در داخل کشور خواهد بود که آمادگی تلاش متحد برای دستیابی به یک جو سالم برای برگزاری یک انتخابات آزاد را خواهند داشت و جدا امیدوارم که این کنگره مکانی برای وصل تمام رهبرانی از اپوزیسیون که دغدغه وطن و سرنوشت مملکت را دارند گردد و خود را درگیر جدل با شبه رهبرانی که منافع شخصی و حزبیشان را ورای مصالح ملی قرار داده اند ننمایند.

من شخصا بدرستی راهی که این جوانان در این کنگره در پیش گرفته اند اطمینان کامل دارم و چنانچه این حرکت، به هر دلیلی، دچار شکست گردد دیر یا زود عده ای دیگر این راه را با شکل دیگری از سر خواهند گرفت.

چه کنم که سردی خاک غربت روح وروانم را به هوای دستیابی به خاک گرم سرزمینم که تبرکش را ، بعنوان تنها خاک شایسته تبرک، با دل و جان میپذیرم، بسوی وطن پرواز میدهد. در کنار این جوانان دسترسی به این آمال و ارزویم را محتمل تر میبینم.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید