رفتن به محتوای اصلی

نقد وتحلیلی بر برنامه ریزی راه سبز امید

نقد وتحلیلی بر برنامه ریزی راه سبز امید

درود

نقد وتحلیلی بر برنامه ریزی راه سبز امید:

اینکه من را وا داشت تا چند سطری بنویسم بدلیل این بود که مشکلات بزرگی را در برنامه های اعلان شده و یا تایید شده توسط شورای راه سبز امید دیدم که در پیشبرد مبارزات حق طلبانه مردم ایران کم تاثیر و یا بعضا با هزینه بسیار برای جنبش احساس کردم . و من بعنوان یک عضو کوچک از این ملت بزرگ برآن شدم تا تحلیل خود را از جریانات جاری در مبارزات بنویسم شاید که راهگشا باشد.

1-ما هنوز در نظرسنجی های داخل ایران شاهد نارضایتی از روند حرکت جنبش هستیم و مهمترین آن بی هدف بودن و بلاتکلیفی راهبران و یا هماهنگ کنندگان مانند شورای راه سبز امید در اعلان برگزاری راهپیمایی ها عنوان میشود. هنوز کسی نمیداند که از برگزاری هر راهپیمایی بدنبال چه مطالبات درون جنبشی هستیم و از اینکه در روز خاصی مانند 10 اسفند به خیابان میرویم باید چه دستاوردی داشته باشیم.

الف- آیا برنامه بواقع سرنگونی حکومت است؟

ب- آیا بدنبال تنها فشار به حاکمیتیم تا به خواسته های ما تن دهد؟

ج- و یا تنها میخواهیم جمعیتمان را به رخ حکومت و رسانه های خارج بکشیم؟

پاسخ الف: تنها چیزی که اکثریت غریب به اتفاق مردم داخل ایران را به خیابان میکشاند سرنگونیست زیرا همه به این نتیجه رسیده اند که با خشونت عریانی که حکومت برعلیه متظاهرین مسالمت جو اجرا میکند و با برنامه هایی که در پشت و روی پرده مشاهده میکنیم خیال برداشتن قدمی به عقب را ندارند و حتی گامی کوچک برای برآوردن خواسته های مردم برنمیدارند. پس دیگر جایی برای مصالحه و مذاکره و ... نمانده است.

پاسخ ب:پاسخ ب نیز در الف مشخص و واضح است که به هر اندازه ای هم که فشار از طرف مردم بیشتر شود حکومت را امیدی به تن دادن به خواسته های مردم نیست زیرا بنا را به حمله و طلبکاری از مخالفین گذاشته اند. و میبینید که با حرکت محکم 25 بهمن نه تنها عقب نرفتند بلکه دست به حصر رهبران و حتی زندانی کردنشان زدند تا شاید با اینکار جلوی حرکت های بعدی را بگیرند.

پاسخ ج:با تجمع در محدوده خیابان های انقلاب و آزادی ، و خیابان های مشخصی در دیگر شهرستانها بدنبال به رخ کشیدن جمعیت هستیم؟ در جواب باید بگویم که هم حاکمیت از جمعیت مخالفانش با خبر است و هم ما از جمعیت خود و حاکمیت. و اگر میخواهیم به رسانه ها منعکس کنیم با توجه به عدم وجود و صدور مجوز برای خبرنگارهای رسانه های بین المللی وهمینطور دستگیری تمام کسانی که به همراه خود دوربین و یا حتی موبایل داشته باشند. این هدف نیز میسر نخواهد شد به ویژه اینکه تعدد نیرو در این خیابانها از طرف حاکمیت برای جلوگیری از تجمع مانع از براورد واقعی هر رسانه ای از جمعیت خواهد شد . پس این امر نیز منتفی است.

با این تفاسیر میبینیم که ما برای حضور در خیابان در روز های مشخص شده فاقد هدف و یا فاقد هدف مشخصی برای اخذ دستاوردی قابل لمس برای مردم بوده ایم. یادمان نرود ما به غیر از هدف مشخص برای هر راهپیمایی باید هزینه ها و دستاورد ها را در کفه ترازو قرار دهیم اگر دستاوردها قابل لمس و قابل تامل بوده و به هزینه های آن غالب شود میتوانیم از پیروزی در آنروز خاص صحبت کنیم وگرنه باید به شکست اعتراف کنیم و خود را فریب ندهیم. روند راهپیمایی های گذشته با تکرار زیاد یک تاکتیک قدیمی با تغییرات جزئی مانند ساعت آن نمیتواند راهگشا باشد زیرا:

1-حکومت هنوز از ما قوی تر است بدلیل اینکه جمعیت حاضر به حدی نیست که بتواند بر نیروی زیاد و تا بن دندان مجهز مقابله و سرانجام پیروز شود. ما دائم در یک مسیری که این لشکر مسلح و فعلا سوار برجریان، بارها آن را تجربه کرده اند فراخوان میدهیم و متاسفانه شاهد آنیم که هر بار مسلط تر از پیش برتمام ورودی ها و در تمام طول مسیر اجازه شکل گیری کوچکترین هسته مرکزی برای حرکت مردم را نمیدهند . 10 اسفند تمامی ورودی های خیابانهای انقلاب و آزادی را بسته و اجازه ورود پیاده ها و ماشینهای سواری را نیز به این خیابان نمیدادند. ودر طول مسیر هم ماشینهایی را که از پیش در این خیابان بودند به خیابانهای عمودی هدایت میکردند تا مسیر از ماشینهایی که به نیت راهبندان و کند کردن موتور سوارها و نیروهای سرکوب آمده بودند را از مسیر خارج کنند. تمام کوچه ها وخیابانهای فرعی منتهی به این خیابانها در کنترل کامل بود و کسی حق ورود به خیابان اصلی را نداشت. باید حدس بزنید که تنها کسانی در خیابان اصلی بودند که یا محل کارشان در آنجا بوده و یا از صبح در این خیابان حضور داشتند. همه اینها منجر به این شد که نه تنها برخلاف سال پیش اتفاق قابل ملاحظه ای از طرف مردم در خیابان اصلی نشدیم بلکه شاهد سرکوب وحشتناک کسانی شدیم که با جمعیت کم در خیابان اصلی بی یاور مانده بودند. عده بسیاری دستگیر وعده زیادی هم به صورت وحشتناک زخمی شدند.

لباس شخصی ها هم با تغییر چهره و تراشیدن ریش و پوشیدن لباسهای معمولی بین مردم فراوان ولی مشخص بودند و به محض کوچکترین حرکتی از گوشه ای اقدام به حمله و دستگیری میکردند.واقعیت این است که هرچه هم که شاهد بودیم در خیابان ها و کوچه های فرعی بود که جمعیت یا در پشت آن مانده بودند و یا به آنجا هدایت شده بودند.

2-وقتی دستاوردهای 10 اسفند را نگاه میکنیم میبینیم که نمیتوان تنها به این دلخوش کرد که آوردن نیروهای امنیتی در خیابان برای حکومت هزینه دارد و ما برای آنها هزینه تراشیده ایم.

این هزینه را کنار هزینه بالای دستگیری و زخمی ومجروح شدن و حتی شهید شدن عده ای مانند گذشته بگذاریم و از همه مهمتر نتیجه ملموس بدست نیامده... و همینطور باید بدانیم وقتی در یک راهپیمایی مثلا هزار نفر دستگیر میشوند این بدین معنیست که نه تنها هزار نفر نیروی فعال را از دست داده ایم بلکه هزار خانواده بخاطر اینکه یکی از اعضای خانه و یا خویشاوندان شناسایی شده تقریبا از حضور در راهپیمایی بعدی خودداری میکنند و این سرعت کاهش جمعیت تظاهر کننده را اگر خوشبینانه نگاه کنیم با مردمی که تازه میپیوندند برابر خواهیم گرفت. یادمان نرود همانطوری که شخصا از دهان مردم میشنیدم، اگر آن عده ای که با شجاعت به خیابان میآیند از نظرشان نتیجه ملموسی نگرفته باشند و حتی با سرکوب وحشتناکتر از پیش هم مواجه شوند سرخورده شده و ممکن است از تعداد نیروهای فعال ما بکاهد.

نتیجه:

با توجه به مشاهدات ذکر شده بالا و جمع بندی تغییر تاکتیک واجب و ضروری به نظر میرسد. مضاف بر اینکه حاکمیت با سرعت غیر قابل وصفی در حال تدارک قطع کامل تمامی راههای اطلاع رسانیست. که از جمله آن میتوان به طراحی اینترنت پاک که در حال اجرا نیز میباشد و شاهد تبلیغات آن در دوهفته گذشته در رسانه ملی و روزنامه های دولتی میباشیم ذکر کرد. با این اوصاف گمان نمیرود که زمان زیادی برای تضعیف زیربناهای کلیدی نظام داشته باشیم تا توان قطع اطلاع رسانی را از آنان سلب کنیم.

اهداف مبارزات:

1-بلند مدت:

-از هم گسیختگی بین مسئولین رده بالا/ رده های میانی حاکمیت بخاطر ترس و همینطور مقصر دانستن همدیگر در عدم تصمیمات درست برای کنترل جریان مخالف / رده های پایین از ترس رودررویی بامردم.

-آغاز استعفاها و کناره گیری ها و پیوستن ها به جریان مخالف

- از هم پاشیدگی نیروهای امنیتی انتظامی، سپاه و بالاخص بسیج بخاطر وحشت از گسیختگی رده های بالا و برداشته شدن حمایت از آنها و مشاهده جمعیت به هم پیوسته و مصمم مردم.

2- کوتاه مدت: پله های رسیدن به اهداف بلند مدت که به امید خدا کوتاه است....

-کاهش هزینه های روزانه

- افزایش دستاوردهای روزانه

-افزایش امید به پیروزی

-پیوستن روزافزون مردم و اقشار مختلف به مبارزات

- یافتن روشهای اطلاع رسانی به غیر از اینترنت و ماهواره اکنون و آینده که با قطعی مواجه میشویم.

پیشنهادات برای رسیدن به اهداف کوتاه و بدنبال آن اهداف نهایی:

-کاهش هزینه ها عبارت است از: کشاندن مبارزات به مکانهایی که تمرکز نیرو در آنجا بسیار کمتر از یک خیابان است. مانند محلات و یا اعلان مکانهایی بیش از 20 نقطه در شهر... برای پخش شدن نیروها و ناتوانی از ممانعت از بستن و یا مسدود کردن یک خیابان بمنظور جلوگیری از شکل گیری هسته های مرکزی تظاهرات. بپذیریم که با اعلام یک خیابان برای راهپیمایی بیشترین کمک را به حکومت میکنیم چون نیروهای اندک خود را در یک نقطه متمرکز و با یک تاکتیک ساده تمام ورودی ها را مسدود و با شدیدترین حالت با حاضرین برخورد میکند.

یادمان باشد با پخش شدن نیروها در نقاط مختلف. هسته ها به راحتی تشکیل و امکان برخورد و سرکوب کمتر و همینطور دستگیری نیز کاهش می یابد. زیرا امکان فرار و یا در صورت لزوم مقابله بیشتر از حالتیست که در یک خیابان نیروها متمرکزند.هم دستاورد بالا میرود و هم هزینه کاهش ...

- افزایش دستاورد ها عبارت است از: ما از خیابان رفتن نه تنها باید عایداتی بلند مدت و فرسایشی برای حکومت داشته باشیم بلکه بدنبال دستاوردهای قابل لمس برای مردم نیز باشیم تا حس پیشرفت ملموس روزانه شور مبارزه را به صورت لحظه ای افزایش داده و در نتیجه جمعیت نا امید و بی تفاوت را نیز به صحنه بکشاند.امکان شعار دادن هرچه بیشتر در خیابان و اینکه حکومت در مقابله با آن و سرکوب هر حرکت گوشه و کنار دچار ضعف و ناتوانی باشد و این در دید مبارزه کنندگان و فیلم های منتشر شده نمود خوبی داشته باشد بزرگترین دستاورد برای جنبش در حرکت های روزانه است که این موفقیتهای پراکنده ولی نمود دار جمعیت زیادی را به تظاهر کنندگان اضافه و حاضرین در روز را امیدوارتر و مصمم تر خواهد کرد.

نکته مهم: (حرکت به سمت مبارزات و تظاهرات پی در پی و هر روزه): قسمت اعظم نیروهای سرکوب از سربازان تشکیل شده اند. چه سرباز سپاه و چه سرباز نیروی انتظامی. میدانیم که در حدود 76 درصد بدنه سپاه را سربازان تشکیل داده اند و تنها 24 درصد آن کادر و درجه دار هستند . برفرض که تمامی نیروهای سرباز سپاه و نیروی انتظامی با نظام موافق باشند که میدانیم نیستند.

همه کسانی که به سربازی رفته اند میدانند بیشترین چیزی که سرباز را از پای در میآورد " آماده باش " است. این اعتراف را از یاد نبریم که بسیاری از مسئولین و از سرداران سپاه در 2 هفته اعتراض های پی در پی پس از انتخابات گفته بودند که اگر تنها سه روز دیگر مردم ادامه داده بودند نظام سقوط میکرد. زیرا نیرو ها به طرز وحشتناکی که از داخل سپاه خبر میرسید تحلیل رفته و ضعیف شده بودند به صورتی که بر روی پای خود نیز نمیتوانستند بایستند. این موارد را خود ما هم به وضوح میدیدیم که نیروها بر روی چمن ها و پارکها خوابیده و توان ایستادن نداشتند و دائم نفس نفس میزدند.

این سیر نه تنها توان مقابله را از بین خواهد برد بلکه نارضایتی را از داخل نیروهای سرکوب به صورت فزاینده ای اضافه کرده و تمرد را افزایش خواهد داد.

اگرچه نباید شرایط کشور و حکومت ایران را با بقیه کشورهای منطقه قیاس کرد ولی نمیتوان منکر شد که قسمت اعظم پیروزیهای مردم تونس و مصر در زمان کوتاه بخاطر پیوستگی مبارزات و تضعیف قوای نظامی و امنیتی حکومتشان بود.

-یافتن روشهای اطلاع رسانی به غیر از اینترنت و ماهواره/ پیوستن اقشار مختلف و مردم به مبارزات به صورت روز افزون:باید باور کنیم که در صورت سستی ما و از دست دادن زمان به زودی تمام راههای اطلاع رسانی به روی ما بسته خواهد شد و ما دیگر توانایی اطلاع رسانی و برگزاری یک تجمع کوچک را از دست خواهیم داد.در این زمان تنها روی آوردن به روشهای قدیمی و بدون وابستگی به تکنولوژیست که میتواند ادامه مبارزه را تضمین کند. فقط و فقط شکل گیری شبکه های محلی است که میتواند تمام مسئولیت رسانه ها را برعهده گرفته و نه تنها با کشاندن مبارزات به محلات جمعیتی از آن محل را که پیش از آن مبارزات را جدی نمیگرفتند به صحنه میآورد.، بلکه اطلاع رسانی را با تضمین در کوتاهترین زمان ممکن به انجام میرساند. شبکه هایی محلی که میتوانند با شناسایی به سادگی شبکه محله های همسایه به سرعت زنجیر وار به هم بپیوندند.

اطلاع رسانی مانند تکثیر بیانیه های شورای راه سبز امید و پخش در محل با درنظر گرفتن نکات ایمنی، ویا به صورت نامه هایی پستی که تاثیر بسیار زیادی در مخاطب نامه خواهد گذاشت و... این روشها در زمانی که هنوز ماهواره و اینترنت قطع نمیباشد نیز موثر و تاثیر گذار است زیرا مناطق و خانواده های خاموش و بی تفاوت را نیز نسبت به اتفاقات حساس و از بی تفاوتی در خواهد آورد.

جمع بندی:

1- تشکیل شبکه های محلی در کوتاه ترین زمان ممکن. این امر تنها با یک بیانیه رسمی از طرف شورای راه سبز امید با توضیحات کافی و با مشخص کردن زمان اجرای چند روزه میسر خواهد شد.

2-کشاندن تظاهرات از نقاط متمرکز مرکز شهر که با تجربه بدست آمده به سادگی برای نیروهای سرکوب قابل کنترل و برخورد است و هزینه بالایی دارد؛ به محلات و نقاطی با فراوانی بالا برای امکان برگزاری.

3-ادامه دار بودن تظاهرات به صورت هر روزه و مداوم به جهت تزریق نیرو در جامعه و تضعیف نیروهای محدود سرکوبگر برای مقابله رمز پیروزیست.

4-استفاده از تظاهرات های کوچک و آنی به صورت اعلان لحظه ای و با فاصله کوتاه چند ساعته در نقاط مختلف شهر . اینکار نیروهای امنیتی را مستهلک و خسته میکند تا در روزهای نهایی توان مقابله را از دست بدهند.

برای شروع اعلام تظاهرات یک هفته ای از 17 اسفند تا 24 اسفند فاصله مناسبی است برای تحلیل دادن نیروهای نظام و زدن ضربه آخر در روز چهارشنبه سوری . وهمینطور تمرین شکل گیری شبکه محلی. زمان کوتاه است باید سریعتر وارد عمل شویم...

در صورت امکان برای بحث و جمع بندی با دیگر دوستان مطرح وبه اشتراک گذاشته شود و یا اگر برای دوستان خارج از کشور که محدودیت های امنیتی ندارند در وبلاگ ها بعنوان تحلیل و پیشنهاد های جوان های داخل ایران منتشر شود...

سبز باشید و پیروز

به امید دیدارتان در ایران

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید