رفتن به محتوای اصلی

موفقیت سناریوی احمدی نژاد و مشایی شکست رهبر خامنه‌ای و لاریجانی ها, موتلفه در ۲۵ بهمن

موفقیت سناریوی احمدی نژاد و مشایی شکست رهبر خامنه‌ای و لاریجانی ها, موتلفه در ۲۵ بهمن

پیک نت -مشایی در محفل خاص گفت: تفاوت مدیریت امام زمان و مدیریت به اصطلاح نایب امام زمان را در شعار های مردمی که در اعتراضات دیروز شرکت کردند می توان دید ! مشایی گفته است استراتزی ما بعد از انتخابات 88 علیرغم این که تمام شعار ها علیه دولت و احمدی نزاد بود به این صورت تدوین شد که تلاش کنیم مردم را متوجه مشکل اصلی کشور نماییم و در این راستا از بار فشاری که بر احمدی نزاد و دولت بود بکاهیم . متملقان حاکمیت می خواستند احمدی نژاد را سپر خودشان کنند و از او سیبل بسازند اما به لطف خدا و مدیریت امام زمان ما توانستیم معادله را وارونه کنیم و این دستاورد را در شعارهایی که مردم در 25 بهمن دادند به وضوح دیدیم . بر خلاف تظاهرات اعتراضی قبل این بار رهبر بود که هدف قرار گرفته بود و هیچ کس علیه دولت و رئیس جمهور شعار نداد .

ما به مردم این پیام را دادیم که :اولا کارنامه 30 ساله جمهوری اسلامی و سران آن مورد قبول ما نیست و به آن نقد جدی داریم که خدا را شکر در این جو سنگین به این خواسته خود رسیدیم . ما این موضع را در مناظره های تلویزیونی اتخاذ کردیم و علیرغم فشار هایی که اصولگراها بر ما وارد می کردند همین مسیر را تحت منویات امام زمان بعد از انتخابات 88 هم ادامه دادیم . در تداوم این حرکت بود که با طرح مکتب ایران پیام خود را اندکی شفاف تر به مردم رساندیم. در مورد سلب آزادی مطبوعات موضع گرفتیم به طوری که دکتر احمدی نزاد در مصاحبه ای آشکارا آن را به گردن قوه قضاییه و دادستانی انداخت . ما خبر درگیری فرمانده سپاه با احمدی نزاد را با وجودی که او به رئیس جمهور توهین کرده بود عمدا افشا کردیم تا مردم بدانند ما مخالف این بگیر و ببند ها هستیم و آن که می گیرد ادامه همان جریان 30 ساله ای است که ما با آن مخالف هستیم و کارنامه عملکرد آن را قبول نداریم . ما در طی این 2 سال حتی از شکنجه و کشتار سال 67 انتقاد کردیم و موسوی را به عنوان یکی از مسئولان ارشد در آن زمان به چالش کشیدیم. به در گفتیم تا دیوار بشنود و مردم پیام ما را بگیرند که خدا را شکر می بینیم که گرفته اند . شورای عالی ایرانیان را راه انداختیم و آن چه را خاتمی با شعار ایران مال همه ایرانیان است در حرف می گفت ما در عمل ثابت کردیم ، تابویی که برای روحانیت و مراجع بین مردم ساخته بودند را این ما بودیم که شکستیم . هر چند هزینه اش را دادیم اما با تظاهرات 25 بهمن میوه شیرین آن را چیدیم. دیدیم که مردم دیگر به احمدی نزاد بد و بیراه نمی گویند و علیه او شعار نمی دهند و همه رهبری را هدف قرار داده اند و می گویند او باید برود .

دوم این که تصمیم گرفتیم جریان اصولگراهای متملق که به غلط خود را منتقد می خوانند رسوا کنیم و اجازه ندهیم آن ها بر موج مخالفت با احمدی نزاد خود را در بین مخالفان محبوب کنند و خدا را شکر امروز به این هدف خود رسیدیم . البته در مقابل جناح اصولگراهای متملق هم با خبط و خطاهای خود به نابودی خودشان کمک کردند . آن ها تا توانستند مردم را ازکف خیابان ها و از خانه هایشان شب و نصف شب بازداشت کردند و به زندان های طولانی مدت محکوم کردند . خودشان این کار ها را می کردند و بعد به حساب دولت می گذاشتند و آن را بعضا نقد هم می کردند تا از این راه محبوبیت کسب کنند که ما این ترفند آن ها را هم با رسوا کردنشان شکستیم . به عنوان مثال در برابر حکم نا عادلانه صادره برای کسانی مانند جعفر پناهی موضع مخالف گرفتیم . حاصل آن این شد که دیروز مردم علیه دولت و احمدی نزاد شعار ندادند . بعد از تظاهرات 25 بهمن این جناح اصولگراهای متملق و یا باصطلاح منتقد ما بود که مثل اسفند روی آتش بالا و پایین می پریدند که از جمله موضع گیری علی لاریجانی و باقر قالیباف قابل توجه است . این دو نفر که تا دیروز بر موج مخالفت با ما می خواستند در میان مردم جا باز کنند با موضعی که گرفتند خودشان را نابود کردند . تمام آن چه لاریجانی و قالیباف با مخالفت با احمدی نزاد و سوار بر موج این مخالفت به زعم خود بافته بودند با موضعی که علیه تظاهرات 25 بهمن گرفتند رشته شد . این است که بنده اعتقاد دارم دولت احمدی نزاد و مواضعی که ما گرفتیم درست بوده است . به این دلیل که دیگر معترضین علیه ما شعار نمی دهند و همه شعار ها متوجه کسانی است که ما با گوشه و کنایه مدیریت 30 ساله اشان را زیر سوال برده ایم .

مشایی نتیجه گرفت که حالا این ما هستیم که می توانیم به خواسته ملت پاسخ بدهیم نه خامنه ای و نه موسوی و نه هاشمی و نه نوچه هایی چون لاریجانی و قالیباف و رضایی، که جملگی ادامه همان مسیر غلط 30 ساله ای هستند که نخستین بار ما آن را به چالش کشیدیم.

استراتژی جذب معترضان از سوی مشایی كلید خورد؟

آینده نیوز - این مسئله كه در برخی برهه های زمانی خاص همچون حوادث 25 بهمن جایگاه تندرو‌ها و میانه روها در اردوگاه اصولگرایی به طرز عجیبی تغییر می كند و برخی سكوت اختیار كرده و اعتدالیون مواضع تندتر می گیرند، از نقاط مبهم فضای سیاسی ایران است و شاید رفع این ابهام تنها با تحلیل زیركی احمدی نژاد و حلقه اطرافیانش قابل رفع باشد، مردانی كه به نظر می رسد گاهی اوقات سیاستشان در چینش فضا چنان كارگر می افتد كه چه بسا دیگران خواه ناخواه در پازل تعریف شده آنان بازی می كنند و اهداف آنان را بر آورده می كنند

سكوت معنا دار دولت و گردانندگان آن در ارتباط با حوادث 25 بهمن سبب ایجاد برخی گمانه زنی های انتخاباتی در فضای سیاسی كشور شده است.

به گزارش خبرنگار «آینده»، در حالی كه پس از حوادث روز دوشنبه تقریبا تمامی نقش آفرینان رسمی فضای سیاسی كشور به اتخاذ مواضع محكم در برابر معترضان پرداخته و حوادث مذكور را محكوم كردند و حتی برخی چهره ها نظیر ناطق نوری، حسن روحانی و محسن رضایی كه از سوی حامیان دولت با صفاتی همچون «خواص ساكت با مواضع دوپهلو» توصیف می شدند، صریحاً موضع گرفتند، سكوت معنادار احمدی نژاد و حلقه اطرافیانش همچون مشایی و بسنده كردن به برخی حرفهای كلی از جانب آنها، سبب شده برخی از تحلیلگران به این نتیجه برسند كه دولت با اتخاذ یك استراتژی حساب شده، به شكل زیرپوستی در پی جذب آرای معترضان در انتخابات آتی است.

عدم موضع گیری صریح دولتی‌ها در قبال حوادث 25 بهمن در حالی صورت می گیرد كه تنها یك روز پس از اتفاقات فوق الذكر دكتر احمدی‌نژاد طبق برنامه اعلام شده قبلی به طور زنده در تلویزیون با مردم سخن می‌گفت و اگر می‌خواست، می‌توانست در پاسخ به سوال مرتضی حیدری، به موضعگیری صریح در قبال عملكرد معترضان بپردازد، ولی او هرگز آن طور كه مورد انتظار اصولگرایان بود، از خود واكنش نشان نداد.

احمدی‌نژاد وقتی در معرض سوالی در این باره قرار گرفت، حتی از اطلاق صفت «بد» به معترضان خودداری كرد و ضمن بیان صحبتهای كلی، برخی افراد نقش آفرین در حوادث به وقوع پیوسته را غیرمطلع قلمداد كرد و در ادامه بحث را به اطرافیان خودش كشاند و به دفاع قاطعی از مشایی و رحیمی پرداخت و منتقدان اصولگرای دولت (نظیر طیف زاكانی، توكلی و...) را مورد انتقاد قرار داد.

این موضع دولت حتی واكنش روزنامه جوان را نیز برانگیخت و این رسانه كه از حامیان پروپاقرص احمدی نژاد است، در مطلبی با اشاره به این مسئله، این رویكرد احمدی نژاد را غیر قابل قبول دانست. این روزنامه تاكید كرد كه احمدی نژاد نباید انتقادات مجموعه های درون نظام نسبت به همكارانش را حتی اگر غلط هم باشند، با حوادثی كه ریشه در كشورهای استكباری دارند یك‌كاسه كرده و با قیاسی نادرست به تشبیه این دو مسئله بپردازد.

دیشب هم درست همان زمانی كه تلویزیون فیلم كامل سخنان حجت الاسلام ناطق نوری علیه معترضان را پخش می كرد، مشایی در كنار سینماگران بود و گفت:"ما حوزه‌ای موثر و فراگیرتر از سینما نمی‌شناسیم. سینمای ایران علیرغم تمام مشكلات، نشان داده زنده است و توانمند است و ادعا دارد كه می‌تواند به افق‌های بزرگتری دست یابد."

در حالی كه وی قبلا صراحتا از طرف خود و احمدی نژاد با حكم جعفر پناهی كه از سوی دستگاه قضایی محكوم شده، مخالفت كرده بود، بازیگر فیلم "ندارها" نیز دیشب بار دیگر در شرایط بحرانی موجود به دفاع از پناهی هنگام دریافت جایزه پرداخت.

آنچه كه سبب تعجب اهالی سیاست شده، این است كه دولت و حامیانش كه به صورت عادی در میان اصولگرایان از طیفهای رادیكال محسوب می شوند، پس از اتفاقات اینچنینی، به یك باره تغییر رویه داده و افرادی همچون لاریجانی و محسن رضایی كه در میان اصولگرایان به میانه روی شهره‌اند، در موضعگیری از دولتی ها پیشی می گیرند.

این مسئله كه در برخی برهه های زمانی خاص همچون حوادث 25 بهمن جایگاه تندرو‌ها و میانه روها در اردوگاه اصولگرایی به طرز عجیبی تغییر می كند و برخی سكوت اختیار كرده و اعتدالیون مواضع تندتر می گیرند، از نقاط مبهم فضای سیاسی ایران است و شاید رفع این ابهام تنها با تحلیل زیركی احمدی نژاد و حلقه اطرافیانش قابل رفع باشد، مردانی كه به نظر می رسد گاهی اوقات سیاستشان در چینش فضا چنان كارگر می افتد كه چه بسا دیگران خواه ناخواه در پازل تعریف شده آنان بازی می كنند و اهداف آنان را بر آورده می كنند.

البته این سناریو پرده های پیچیده تری نیز دارد، مطابق آنچه كه تاكنون به نیكی مشاهده شده و همگان بر آن صحه می‏گذارند، در میان كلی گویی احمدی نژاد و سكوت اطرافیان نزدیكش، افراد رده میانی و رده پایین حامیان دولت همچون برخی نمایندگان دولتگرای مجلس، مدام دیگر سیاسیون میانه‌رو همچون لاریجانی، رضایی، قالیباف و ... را به دلیل سكوت در قبال معترضان مورد هجمه قرار داده و آنان را به بی‌بصیرتی متهم می كردند.

فشارهای برخی از حامیان دولت به سیاسیون دیگر در حالی گاهی اوقات به نتیجه می رسد كه معترضین به سكوت امثال رضایی و لاریجانی، ترجیح می دهند به سكوت امثال احمدی نژاد و مشایی معترض نشوند.

با بررسی این استراتژی پیچیده دولتگرایان طی ماههای پس از انتخابات و تحلیل جزء به جزء كنش های سیاسی نامبردگان، به نظر می رسد می توان نتیجه گرفت كه طیف حاكم بر دولت، برنامه ریزی جالبی را برای آینده كلید زده است. اصلی ترین شاخصه استراتژی چند بعدی اتخاذ شده، سكوت معنادار رئیس دولت و كاندیدای احتمالی مورد حمایت او -مثلاً مشایی- در قبال معترضان و فشار هوشمندانه به دیگر كاندیداهای رقیب برای موضع گیری آشكار و صریح در قبال معترضان است.

با از نظر گذراندن این نكته كه سكوت دولت در قبال معترضان تنها مختص برهه اخیر نیست و تقریبا از مدت زمانی پس از انتخابات 88 این رویكرد استراتژی اصلی دولت بوده است، می توان موضع گیری های دیگری نیز از اصولگرایان علیه این رفتار دولت سراغ گرفت. در ماههای نخستین پس از انتخابات اصولگرایانی همچون علی مطهری این رویكرد دولت را ناشی از زیركی احمدی نژاد دانستند و هدف آن را تبدیل دوگانه دولت-معترضان به دوگانه نظام-معترضان قلمداد كردند.

در ادامه نیز پس از اتفاقات عاشورای سال گذشته كه منجر به راهپیمایی 9 دی شد، حتی فردی همچون صفار هرندی نیز در قبال این رویكرد دولت واكنش نشان داد و از رئیس دولت خواست با توجه به اینكه تمام این اتفاقات در پی انتخابات ریاست جمهوری و انتخاب نامبرده به وقوع پیوسته، نسبت به آنها بی تفاوت نباشد و صریحا موضعگیری كند.

آنچه در این میان اهمیت دارد، این است كه اگرچه سناریوی زیركانه احمدی نژاد و مشایی تاكنون به نیكی جلو رفته و در میان كلی گویی و یا سكوت نسبی نامبردگان، برخی رقبای بالقوه همچون رضایی، قالیباف و لاریجانی به موضع گیری صریح در قبال معترضان پرداخته و حتی در موردی همچون رضایی، به كلی جایگاه خود را نزد معترضان از دست داده اند، اما پرده آخر این سناریو كه همانا گراییدن معترضان به سمت مشایی است، قدری دور از دسترس به نظر می رسد.

چرا كه اكثر معترضان متعلق به طیف متوسط شهری بوده و به همین اعتبار با رسانه هایی همچون اینترنت بیگانه نیستند، این است اكثر آنان از خط و ربط افراد و جریان های سیاسی اطلاع نسبی دارند.

دو خبر و یا شاید دو ضد خبر امروز پخش شده که در ظاهر به هم ربطی ندارند، اما من فکر میکنم که هر کدام نیمه یک بازی هستند. نامه افسران سپاه و اظهارات منتسب به مشایی. گمان میکنم که آنچه در مصر رخ داد و عملکرد ارتش آن کشور، پروژه جدیدی برای سپاه و برخی سیاسیون آماده کرده است که در صورت چرخش احتمالی قدرت، قدرت را با چهره های جدیدتری باز در دست بگیرند (Spinooza)

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید