آرزوی سکولارها این نیست که ایران آینده مبدل به اسرائیل دوم در منطقه شود!

لینک ،اطلاعیه کانون سینماگران ایران در تبعید

اکبر گنجی و شیرین عبادی و آزادی بیان

لینک نقد کیانوش توکلی بر «اطلاعیه کانون سینماگران ایران در تبعید»

اقبال اقبالی

در دفاع از بی قید و شرط بودن دگراندیشی و انتقاد! ما نباید به بهانه احساسات دیگران از گفتن حقایق چشم پوشی کنیم و همین روحیه بود که در فردای قدرت گیری اسلامگرایان در ایران و علیرغم پشتیبانی مردم از آن، بر خلاف جریان شنا کرد؛ به جمهوری اسلامی نه گفت و از فردای بدون حکومت اسلامی دفاع کرد!مطالبه ای که از مرزهای ایران گذشته و امروز به خواست بشریت مدرن تبدیل شده است. و در پایان «وستگارد» تنها خشونت دینی را در کاریکاتور محمد بنمایش گذاشت! بیچاره ملت ایران که بربریت حکومت دینی را در 31 ساله گذشته تجربه کرده است!

در دفاع از بی قید و شرط بودن دگراندیشی و انتقاد!

نیروهای بالنده، نواندیش و منتقد موتور حرکت تاریخ اند و همه پل های ویران شده خرافات و عقب ماندگی مدیون جسارت و شجاعت نواندیشان بوده است.

ما که به نوگرائی بی وقفه زندگی و جهان می اندیشیم،با ساطور اندیشه هایمان ابراهیم وار بت ها(تاریک اندیشی) را می شکنیم تا افق های شکوهمند خردگرائی و انسان والائی پر و بال بگسترانند.

برای پروبال دادن به اندیشه نو نباید از نقد و انتقاد هراس داشت و عقب ماندگی و جهالت (احساسات همواره آماده جریحه دار شدن مسلمانان)نمی تواند بهانه ای برای دفاع از بی قید و شرط بودن دگراندیشی و انتقاد گردد!

ما نباید به بهانه احساسات دیگران از گفتن حقایق چشم پوشی کنیم و همین روحیه بود که در فردای قدرت گیری اسلامگرایان در ایران و علیرغم پشتیبانی مردم از آن، بر خلاف جریان شنا کرد؛ به جمهوری اسلامی نه گفت و از فردای بدون حکومت اسلامی دفاع کرد!مطالبه ای که از مرزهای ایران گذشته و امروز به خواست بشریت مدرن تبدیل شده است.

و در پایان «وستگارد» تنها خشونت دینی را در کاریکاتور محمد بنمایش گذاشت! بیچاره ملت ایران که بربریت حکومت دینی را در 31 ساله گذشته تجربه کرده است!

حامدایرانی

باسلام ودرودبرشماجناب توکلی عزیز،من ازتحلیل شما دراین دوپیام بسیار

شادمان شدم.شما دقیقآسکولاریسم ودموکراسی خواهی راجداازاسلام ستیزی

ارزیابی نمودیدکه این تحلیل نظریه ی علمی وجهانشمول است نمیتوان به اعتقادات مردم تحت هیچ بهانه ای توهین کرد.

اسلام ستیزی گرچه بظاهرمُدروزشده وظاهرآبصورت تجددطلبی جلوه میکندولی

عملاتوده ی مردم راجری ترنموده ودرآخرهمانطوریکه بدرستی نوشتیددرخدمت

رژیم است.

فحش وبد وبیراه ساده ترین کاراست ولی بااین روش حتی یک نفررانمیتوان ازاعتقادات مذهبی اش برگرداند،بروزه گرفتن وعبادت مردم درکل توجه کنیدباوجودتنفرازجمهوری اسلامی!!!

پیام اولتان درواقع نظربنده هم هست ولی درموردپیام دومتان چندتوضیح با اجازه شما:

1-مردم ایران درکل ازخمینی ،کسی که درپاریس آن حرفهای مترقی رادرباره

آزادی ودموکراسی زددفاع کردندواین کاردرستی بود درآن بحبوحه زمانی!

بسخنان مختلف خمینی درپاریس باخبرنگاران مختلف توجه کنیدهمه حساب شده ودر

واقع همه ی آنچیزی بود که مردم میخواستندودردوران 53 ساله ی پهلوی های انگلیس ساز،ازش محروم بودند.

خمینی میدانست برای چه این حرفهای قشنگ رامیزندومتاسفانه نه تنها مردم بلکه اکثریت روشنفکران(البته

نه همه)فریب حرفهای آزادی- ودموکراسی خواهانه ی اوشدندواین اوبودکه بمحض خیانت وعمل کردضدگفته های خودازمحبوب ترین رهبربه منفورترین تبدیل شد.

2-متاسفانه آن بخش ازحاکمیت که به اپوزیسیون"نسبتآمحبوب"تبدیل شده،

نه تنها فاقدبرنامه مشخص است،بلکه کماکان زیرپرچم خمینی بعنوان امام ورهبرانقلاب سینه میزند.

این اپوزیسیون"نسبتآمحبوب"متاسفانه دربخش اقشاربالائی تهران نشین وچندشهرمرکزی فعال بوده ودرجنبش های ملی یاکاملا بی تاثیر بوده ویا

تاثیربسیاراندکی داشته است.موفق باشید

پویا

اگر شما بر این باورید که محمد بمبی در زیر عمامه اش داشته است پس چه دلیلی دارد که برای خوشایند عده ای که به ایشان و خرافه گرائی معتقد میباشند واقعیت ها را پنهان نمود و بیان نکرد؟ و اگر معتقدید که ایشان بمبی در زیر عمامه نداشته است بفرمائید که آیا اگر تمامی بمب های هسته ای و غیر هسته ای که تا کنون ساخته شده را در یکجا جمع نمایند و منفجر نمایند تلفات و خساراتش به اندازه فقط گوشه ای آن جنایات و خساراتی که اسلام و مسلمان ها به جهان بشریت وارد نموده اند میشود؟ از جنگ ها و خونریزی های غیر انسانی که برای توسعه اسلام اتفاق افتاده است - که یک قلمش همین جنگ هشت ساله بین ایران و عراق با میلیون کشته میباشد - تکلیف این همه سنگسار و حق کشی های دیگر که بر اساس قوانین اسلامی در جهان شده است چه میشود؟ به نظر میآید که نه تنها این حق کانون نویسندگان بلکه وظیفه جامعه جهانی میباشد که برای آگاه نمودن مردم به این افشاگری ها بپردازند.

رضا ایرانی

زندگی وآزادی در ایران، پیآیند حق نقد وسنجش اسلام است. پاسداری و نگهبانی زندگی واین آزادی در ایران، در‌گرو پی‌گیری مداوم این نقد وسنجش و در گام نخست، قرار نهادن و نگه‌داشتن اسلام و مدعیان “رنگارنگ” آن ، در چارچوب فرهنگ مردمی و اصیل ایرانی است. اسلام را هیچ زمان نمی‌بایست به حال خود رها کرد. رها‌کردن اسلام بحال خود، یعنی نابودی زندگی وجان مردمان.

ناصر

جناب آقای توکلی ، وقتی میگویئد انتشار کاریکاتورها احساسات مسلمین را جریحه دار کرده.....کمی آدم را به فکر میبرد . چون اولین بار احساسات خمینی بود که با کتاب سلمان رشدی جریحه دار شد و بعد هم اصلا بگذارید جریحه دار شود شما وقتی هزاران نفر را در زندانهای اسلامی سر میرند آیا جوهرانسانی تان جریحه دار نمیشود ؟ مگر اینکه شما هم بگویئد مشکل در تفکر نیست بلکه در انواع برداشتها از این تفکر و نفرات مبلغش است .

مالک توقی بلوچ

JANAAB-e TVAKKOLI, Shomaa neveshted ke: 1) "Nimi (50%) az Daanmaarki-haa baa Akbar-e Ganji va Shirin-e Ebaadi ham-nazar shodand." Ya-ni inke 50%-e mardom-e Denmark mokhaalef-e daadan-e jaa-yezah-e Nobel be Karikaaturest-e mured-e bahs budand.xxx Va hamchonin, neveshteh-id ke: 2) "shakhs-e kaarikaaturest-e Daanmaarki ham az karda-e khod taa hodudi PASHIMAAN SHOD ... Va dar raabeteh az jaame-ah-e Mosalmaan be-taur-e zemni MA-ZERAT-KHAAHI kard." xxx Lotfan, darin do mured madaarek va manaabe- (sources / references)-e khod raa baraa-ye maa khaanandagaan montasher farmaa-yid.xxx

کیانوش توکلی

جناب Malek Towghi(Baluch),Ph.D گرامی بله نوشتم که :« انتشار کاریکاتورها ، احساسات مسلمانان را بشدت جریحه دار نمود تا جایی که اقدام روزنامه دانمارکی موجب شکاف بزرگی در جامعه دانمارک شد بگونه ای که نیمی از دانمارکی ها با اکبر گنجی و شرین عبادی هم نظر شدند و بخش دیگر همچنان در دفاع از آزادی بیان از انتشار کاریکاتور ها ی «وستگارد» حمایت کردند» منظورم این بود که این شکاف در جامعه دانمارک در همان 5 سال پیش ایجاد شده بود وقتی با دانمارکی ها صحبت می کردی این گسل و شکاف فکری در ارتباط با بحران کاریکاتورها را می توانستی در جامعه مشاهده نمایی و

پویا

اینکه به پیامبر اسلام و عیسی مسیح انتقادی وارد نیست یک مقدس مآبی است که 1400 سال قمری و 2010 سال میلادی در پناهش بزرگترین جنایات و کشتار های تاریخ بشریت انجام شده است. و اینکه هنر مندان و روشنفکران سکولار ایران باید بخاطر اینکه با جامعه مسلمان ایران سر و کار دارند پس باید حرمت اسلام را نگهدارند و از بیان واقعیت ها چشم پوشی نمایند همان مصلحت اندیشی و جلوگیری از آگاهی دادن به مردم و حمایت از خرافه پرستی میباشد. دنیا دنیای علم و آگاهی میباشد و ایجاد هرگونه مانع در سرعت بخشیدن به آن توسط هر کس و تحت هر بهانه و پوششی که باشد توجیه پذیر نیست.

آنکه نا آگاه میباشد و بر خلاف مصلحت مردم رفتار میکند و سخن میگوید را هرجی نیست. و آن روشنفکری که آگاهانه و بنا به مصلحت اندیشی و حفظ منافع شخصی به مردم دروغ میگوید و آنها را در نا آگاهی نگه میدارد خائن به بشریت میباشد. نمیشود گفت که خانم شیرین عبادی و آقای اکبر گنجی هنوز به این مطلب پی نبرده اند و علمشان تا آن میزان پیش نرفته است که نفهمیده باشند که اسلام با آن قوانین واپسگرایانه اش دیگر در دنیای مترقی کنونی جائی ندارد. و قابل قبول نمیباشد اگر این دو فرد بگویند که از آزادی بیان و مطبوعات در قاره اروپا بی اطلاع میباشند. اما چرا اینها پشت به این آزادی مینمایند و مبلغ آن اسلام آنچنانی میشوند را باید در همان مصلحت اندیشی این نوع افراد دید که نام دیگرش عوام فریبی میباشد. همان عوام فریبی که احمدی نژاد در آن تخصص صد در صد دارد و اینها با در صد کمتری به آن مبتلا میباشند.

کیانوش توکلی

این کاملا طبیعی است که بایستی از هر حادثه تاریخی در سطح ملی و یا جهانی درسهای « متعادل» گرفت . درانقلاب 57 ، روشنفکران به دلیل ضدیت با شاه با انقلابی که آشکارا خمینی رهبرش بود، همراه شدند ولی هواران خیمنی پس از کسب قدرت سیاسی؛ دست به کشتار بی رحمانه علیه مخالفین زدند .

اپوزیسیونی که حاضر نبود که «تغییر تناسب قوا » در کشور را بر خط مشی سیاسی خود در نظر گیرد و بجای عقب نشینی حساب شده و ارام ؛شاهد آنیم که یا دنبالبه رو« خط ضد امپریالیستی و خلقی امام» شد و یا درست درجهت عکس ،در تدارک سرنگونی مسلحانه جمهوری اسلامی _ که حداقل 70 در صد مردم را بدنبال خود داشت _ شد.

اینگونه برخوردهای احساسی نیروهای سیاسی چپ ، مجاهدین و سکولارهای ملی موجب شد که مخالفین یا در زندانها و خیانها به شکل بی رحمانه ای کشته و یا از کشور خارج شوند ....نتیجه این همه اراده گیرایی ، خالی شدن اپوزیسیون از کشور شد .

از سوی دیگر قدرت گیری افراطی ترین جناح جمهوری اسلامی ... بخشی از حاکمیت اسلامی را مبدل به اپوزیسیون نسبتا محبوب ایران ساخت .

رژیم در خلال این 31 سال بدون مزاحمت جدی از داخل در کنار غارت و کشتار مخالفین به تبلیغ و اشاعه دین و خرافات در جامعه ایران پرداخت .

ما اکنون با ایرانی مواجه هستیم که شبیه دیروز نیست . مردم ایران شدیدا خرافاتی و حسابگر شده اند وبا اینکه اکثر شهر نشینانان مخالف جدی دولت هستند .... که نماز هم می خوانند و به مقدسات اسلامی هم باور مندند و از طرف دیگر بخش قابل توجه ای از مردم در داخل به مانند خارج از کشوری ها ، اسلام ستیز شده اند ...از این گذشته ما نمی خواهیم ایران آینده مبدل به اسرائیل دوم در منطقه خاورمیانه شود ما با همسایگانی مثل ترکیه (اردوغان) ، جمهوری اسلامی، افغانستان، عراق ، کویت ، جمهوری اذربایجان ؛ترکمنستان و کشورهای امارات متحده و جمهوری اسلامی پاکستان هم مرز هستیم ... اینها مسایل استراتزیک مهمی است .

از عجایب منطقه خاورمیانه است که علارغم اینکه اکثر دولت های خاور میانه روابط خوبی با غرب دارند ولی احساسات تودههای مسلما ن علیه امریکا ،اسرائیل و کشورهای غربی و بسود جمهوری اسلامی می باشدشایان ذکر است که با روی کار آمدن دولت اردوغان ،تناسب قوا بسود کشورهای مسلمان تغییر کرده است . نگاه کنید به استقبال گسترده لبنانی از احمدی نژاد.....

بنابراین اپوزیسیون ایران بایستی آینده نگر باشد و نباید چهره اسلام ستیزی از خود به نمایش بگذارد .

اسلام ستیزی در نهایت بسود باند احمدی نژاد تمام می شود . آری اسلام ستیزی مساوی با سکولاریسم نیست ... اشتباه نکنیم