رفتن به محتوای اصلی

چون ارمنی در ایرانگلوبال نیست....!

چون ارمنی در ایرانگلوبال نیست....!

کیومرث نویدی

آقای ایرانی! 1 - ایران‌گلوبال از هیچ گرایش نژادستایانه‌ای حمایت نمی‌کند. 2 - ایران‌گلوبال به شدت با هر گونه نژادستیزی مرزبندی دارد و در حد امکان مدیریت کامنتهای نژادستیزانه حذف و آی‌پی چنین کامنت‌گذارانی بلوک می‌شوند. 3 - آنچه آقای یوسف آذربایجان نوشته‌اند نظر نیست، خبر است. خبر دروغ را باید افشا کرد و شما می‌توانید اسناد خود را در برابر مدعاهای ایشان ارائه دهید. 4 - مبارزه با پان‌ترکیسم نباید به مبارزه با ترک برروید. هر گونه‌ای از گرایش نژادپرستانه‌ باید محکوم شناخته شود. یهودیان حق ندارند به خاطر جنایات آلمان نازی آلمانی‌کشی راه اندازند. نسل‌کشی‌های عثمانی و ترکیه نمی‌تواند توجیه‌گر کارهای داشناک‌های ارمنی باشد. و البته منظور من تائید محتوای کامنت آقای یوسف آذربایجان نیست. 5 - بهتر است به جای لینک دادن، اصل اسناد را در کامنتهایتان بگنجانید. اگر چنین کنید کامنت آقای یوسف و پاسخ شما را به عنوان مدخلی بر یک بحث به صفحه‌ی نخست خواهیم برد.

ایرانی

قره‌باغ آذربایجان؛ جشنواره‌ی آدم‌کشی

جنگ کاراباغ حاصل اندیشه پانترکیسم است و ایرانگلوبال

1)

با وجود اینکه جنگ کاراباغ را پان ترکیستها با کشتارهای سومقیت و باکو آغاز کردند:

http://en.wikipedia.org/wiki/Sumgait_pogrom

http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%B4%D8%AA%D8%A7%D8%B1

_%D8%B3%D9%88%D9%85%DA%AF%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D8%AA

2) با وجود اینکه پانترکیستها اخبارها و عکسهای جعلی کاپی و پیست میکنند:

http://xocali.net/EN/index.html

عکسهای دلخراشی که پانترکیستها تبلیغ میکنند دروغ است.

3)

پرچم جمهوری قلابی آران قفقاز (یعنی ارمنستان شرقی و تالشستان شمالی و لزگینستان جنوبی و کردستان سرخ)، یک پرچم دروغین است:

این وبسایت متبعری در رابطه با پرچمهاست:

http://flagspot.net/flags/az.html

---------

پرچم پان-ترکی جمهوری قلابی علیوفستان:

http://flagspot.net/flags/az.html

As far as I could determine after browsing some "Turanist" (pan-Turkic) and ethno-linguistic sources, the correspondence is as follows:

- Azeris: Azeris (aka Azerbaidjanis);

- Ottomans: Turkish "proper" (aka Anatolians);

- Jagatais (aka Chagatai): Turkmens;

- Tatars: Tatars;

- Kipchaks: Kazakhs and Kirghiz;

- Seljuks (aka Salchuq): Azeris and kin living in Iran;

- Turkomans: Turkmenians.

ستازه هش-گوش یعنی هشت گروه ترک: سلجوق و ترکمن و قفچاق و عثمانی و آذری(به عنوان تورک البته!) و جغتایی ...

-------

Blue represents the aspiration to Turkization;

آبی یعنی ترک-گرایی، نژاد ترک و ترک-سازی

خوب آیا اقلیتهای ارمنی و لزگین و تالش و تات و کرد و آوار و غیره حق جدایی ندارند؟ این کشور خود میگوید که زنگ آبی یعنی ترک-گرایی!

ننگ بر پانترکیستهای درونی و پیروان علیوف که خود نژادپرست ترین افراد جهان هستند و پرچم کشوشان این موضوع را ثابت میکند.

4)

با وجودیکه این پانترکیستها با بیل و کلنگ، آثارهای باستانی ارمنی را جلوی چشم دنیا محو میکنند:

http://www.youtube.com/watch?v=JZu2zqFE_gI

اما سایت ایرانگلوبال مانند همیشه به خدمت پانترکیستها و نژادپرستان ترک که نسلکشیهای زیر را انجام دهند:

نسلکشی ارمنیان (حدود یک و نیم ملیون نفر)

نسلکشی یونانیان (حدود پانصد هزار نفر)

نسلکشی آسوریان (حدود پانصدهزار نفر)

نسلکسی درسیمیان زازا (هفتاد هزار)

نسلکشی کردها (سیصد هزار)

و با آغوش باز، پانترکیستها را میپذیرد.

5)

مهمتر از همه برای ایران، ارمنیان در کاراباغ اکثریت بودند و پانترکها که در ایران "حق تعیین سرنوشت" را تبلیغ میکنند خودشان هیچ باوری به این کار در مورد ترکیه و آران قفقاز ندارد.

و همچنین، حضور ارمنیان در این منطقه نزدیک به دوهزار سال پیشتر از اتراک است..

تمامی دروغها و خبرهای پانترکیستها دروغ است، تازگیها حتی به نویسندگان ارمنی هم سخنان خود را نسبت میدهند.. این دروغها فرقی با ترک خواندن ایلامیان و سومریان و اورارتوییان و حتی بتازگی حمورابی ندارد. این گروه یک روده راست ندارد و تنها چپها که دنبال فروپاشی ایران هستند از این گروه استقبال میکنند که ایرانگلوبال نمونه خوب این چپها است (نویدی و توکلی).

چون ارمنی در ایرانگلوبال نیست، نویدی و توکلی که از روز اول از پانترکیسم در مقابل ایرانیان در این سایت حمایت میکردند و حالا چند فرد با نام قبیله-ای مغولی/ترکی دائما خریدار دارند، همواره خریدار سایت آنها میباشند.

يوسف آذربايجان

اعترافات شوک آور یک روزنامه نگار وشاعر ارمنی در باره فاجعه خوجالی

یکی‌ از شعرا و نویسندگان مشهور ارمنی به نام زوری بالایان در کتابی‌ تحت عنوان ؛احیا دوباره روحمان؛ از قتل عام خوجالی در تاریخ ۲۶ فوریه ۱۹۹۲ که خود نیز در آن شرکت داشته چنین مینویسد:

با خاچاتوریان به خانه ای که تصرف کرده بودیم وارد و کودک ۱۳ ساله تورکی رادیدیم که توسط سربازان ارمنی به پنجره اتاق میخکوب شده بود خاچاتوریان برای اینکه جلوی گریه و فریادهای کودک را بگیرد پستان بریده شده مادرش را به زور در دهان وی فرو برد بعد از آن من پوست سر و سینه و شکم کودک را کنده و تایم گرفتم کودک در عرض هفت دقیقه بر اثر شدت خونریزی جان داد و من با این عمل دچار شادی و شعف زاید الوصفی شدم و تمام روحم سر شار از غرور گردید.

خاچاتوریان جسد کودک را تکه تکه کرده و در مقابل سگهایی که از نژاد خود ترکها هستند انداخت!شب همانروز این کار را با سه کودک دیگر ترک تکرار کردیم `بدین شکل من به وظیفه خود به عنوان یک ارمنی عمل کرده و یقین دارم که که تمامی‌ ارامنه به ما و کارهایمان افتخار خواهند کرد.

زوری بالایان - از کتاب احیا دوباره روحمان- چاپ شده در صفحه ۲۶۰ تا ۲۶۲ نشریه وانادزور بتاریخ ۱۹۹۶.

علاوه بر این نویسنده و روزنامه نگار دیگر ارمنی به نام دیوید خردیان که اکنون ساکن لبنان می‌باشد در لابلای صفحات ۱۹ تا ۷۶ کتابی تحت عنوان"" در راه صلیب"" از مصیبتهای وارد به اهالی خوجالی در طی‌ قتل عام آنها توسط ارامنه به عنوان افتخار ارامنه یاد کرده و در صفحهٔ ۲۶ آن نوشته است:در یک صبح سرد در نزدیکیهای داش بولاق مجبور شدیم برای عبور از یک باتلاق از اجساد پلی‌ برای عبور بسازیم ""پود پول کوویک اوهانیان "" وقتی‌ ترس مرا در عبور از روی اجساد دید و اشاره کرده وگفت نترس حرکت کن و من پایم را روی جسد دختری ۹ تا ۱۱ ساله گذاشته و شروع به حرکت نمودم.پاهایم وتمام شلوارم غرق خون شده بود. بدین شکل ما از روی اجساد ۱۲۰۰ نفر که پلی‌ برای ما شده بودند گذشتیم.

در صفحهٔ۶۲ و ۶۳ "" مارتین ۲"" از یک گروه ارمنی به نام کافلان که وظیفه سوزاندن اجساد را بر عهده داشتند نام برده شده و در ادامه آمده است: ۲۰۰۰ نفر از منگولهای پست(تورکها) در یک کیلومتری خوجالی سوزانده شد .در آخرین ماشینی که برای سوزاندن حمل میکردند من دختری ۱۰ ساله را دیدم که علیرغم زخمهای زیاد در ناحیه سر و دست وسرما و گرسنگی همچنان زنده بود و به سختی نفس می‌کشید ;دخترک به من نگاه میکرد و من هیچگاه چشمها ی آن دختر ۱۰ ساله را که با مرگ دست و پنجه نرم میکرد را فراموش نخواهم کرد `سربازی به نام تیکرانیان گوشهای دخترک را گرفت و او را کشان کشان به داخل اجسادی انداخت که قرار بود سوزانده شوند سپس مواد آتش زا بر روی آنها ریخته و اجساد راآتش زدند" صدای نالهٔ و فریاد کسانی‌ که هنوز زنده بودند از میان آتش به گوش میرسید

دختر آذربایجانی اسیر شده توسط ارمنی ها

جلوی چشمان پدر و مادرم به دفعات,خودم و خواهر،15 ساله، وسطی من و، 9 ساله ، خواهر کوچک ام به زور مورد تجاوز شان قرار گرفتیم

مادری میگوید: دختر 4 ساله مرا مورد اذیت قرار دادند بعد ما زنان را به خانکندی که در آنجا سربازن ارمنی بودند فرستادند لختمان کردند و همه ما را مورد تجاوز قرار دادند .

اظهارات دختری 20 ساله: ما را در ده پیرجمال در یک توالت نگاه داشته بودند

جلوی چشمان پدر و مادرم به دفعات من و ،15 ساله،خواهر وسطی ام و ، 9 ساله ، خواهر کوچک ام به زور مورد تجاوز شان قرار گرفتیم سیگار کشیده و روی بدنمان خاموش میکردند پیر و جوان هاشون به نوبت ایستاده و به ما خواهر ها به زور تجاوز میکردندو از موهایمان گرفته و رو زمین میکشیدند.

مادری میگوید: مرا به شعبه پلیس در شهر عسگران بردند جلوی چشم بچه هام بارها کتکم زدند و بهم تجاوزکردند.

زن اسیر آذربایجانی : به رگ من آمپولی زدند از خود بی خود شده بودم به نوبت به من تجاوز کردند بعد مجبور کردند

که با سگ هم خوابی کنم

اسیر آذربایجانی : آنجا به دختر های 13-14 ساله ما جلوی چشمانمان به زور تجاوز میکردند صدای آنها الان هم از گوشم بیرون نمیره.

اسیر آذربایجانی : از دست زنانی که در اسارتند بچه نوزادشان را میگرفتند و به هوا پرتاپ کرده و از سر نیزه تفنگ رد میکردند

اسیر آذربایجانی: در پارک کودک خانکندی به دختران 13-12 ساله به زور تجاوز میکردند مادریکی از دخترها نتوانست تحمل کند و خودش را خفه کرد.

اسیر آذربایجانی : یک دختر را لخت کرده به حالت عریان مجبور به رقص کردند سپس به او تجاوز کردند فردای ان روز دختر با فرو کردن چنگک( کاه برداری) به شکمش خودکشی کرد.

اسیر آذربایجانی : من همراه با بیش از 200 نفر بچه و پیر و زنان در زیر زمین قسمت اداری میلیس در شهر عسگران نگاه داری میشدیم ما را همه روزه با با قنداق های مسلسل

،لگد و مشت کتک میزدند زنان جوان ما راسرشان را به دیوار میکوبیدند و به حالت بی هوش و بی حال کشیده و میبردند.

اسیر آذربایجانی : در یکی از اتاق ها (بیمارستان) دختری 4-5 ساله میخوابید تمام وحشت ها و عذاب های جنگ را در چشمان او میدیدم به او تجاوز شده بود.

دختر آذربایجانی اسیر شده :در سنگر ارمنی ها در خانکندی من به همراه 8 دختر با نوبت به زور تعرض جنسی کردندبعد به همان وضعیت لخت ما را با باتون زدند سپس ما را به میلیس

در شهر عسگران برده و دوبارهآنجا هم به ما کتک زده و تجاوز کردند.

دختر آذربایجانی اسیر شده :هنوز هم از این وحشت به خودم نمیتونم بیام بعد آن زندگی برام انقدر چندش آور شده

که نمیخوام زنده باشم.................(( این حرفهای دختری هست که در صورت زیبایش هنوز جای

چنگ و ضربه واضح دیده میشد و وحشتناک ترین شرح حال را چشم هایاو میداد

انسان نمیتوانست آن نگاه ها را تحمل کند بعد از همه اینها آیا میتوان ارمنی را بخیشید؟! با ارمنی ها دوستی و برادری کردن،ارتباط بر قرار کردن،مذاکرات دیپلماسی همراه با دوستی و مهربانی بردن،کنسرت دادن، در یک مجلس نشسته

عکس گرفتن ،....میشود کرد؟

اخیرا نیز مسجد معروف شهر آغدام را به طویله و خوک دانی تبدیل کرده اند. تا به حال در هیچ کجای دنیا – حتی در فلسطین – با چنین صحنه هایی مواجه نیستیم.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید