همه پرسی دیروز ترکیه: «وداع با سکولاریسم نظامی»

همه پرسی ترکیه «کودتای اسلامی» و یا دمکراسی بیشتر؟

فرهاد :

شعار "وداع با كودتا" كه نخست وزير تركيه براي جلب حمايت از اصلاحاتش سر داده بود، از همان اول مقبول كردهاي اين كشور قرار گرفت چرا كه آنها يكي از قربانيان اصلي حكومت نظاميان بودند و هنوز با آثار آن در حال دست و پنجه نرم كردن هستند. اما آنها هم در ميانه راه از همراهي با دولت دلسرد شدند. علت اين ياس، مخالفتي بود كه دولت با كاهش يا حذف سد ده درصدي آرا براي ورود به مجلس در انتخابات عمومي نشان داد. بر اساس قوانين تركيه هر حزب بايد حداقل ده درصد آرا را بدست آورد تا بتواند به صورت گروهي وارد مجلس شود و اين براي كردها همواره سد راه بوده است. آنها ناچار به صورت انفرادي وارد پارلمان شده و آنجا تشكيل گروه مي دهند. حزب كردي "صلح و دموكراسي" كه جانشين حزب منحل شده "جامعه دموكراتيك" شده، تا چندي پيش از آغاز تبليغات براي همه پرسي در اين باره با دولت رايزني كرد اما همچنان با پاسخ "نه" مواجه شد. با اين حال آنها در اين همه پرسي

قصد ندارند "نه" بگويند چرا كه اين "نه" ممكن است "آري" گفتن به قانون اساسي دولت كودتا تعبير شود.

سردمداران حزب از طرفدارانشان خواسته اند كه امروز پاي صندوق هاي راي نروند. از اين منظر هم، نتيجه حاصل از مناطق كرد نشين جنوب شرقي از حساسيت خاصي برخوردار است. اگر از اين مناطق راي "آري" با تعداد مناسبي سر از صندوق درآورد، مي تواند نشانه اي شود از موفقيت دولت آقاي اردوغان در كسب اعتماد بزرگترين اقليت قومي اين كشور و در عين حال شكستي براي حزب "صلح و دموكراسي" در جلب حمايت مردمانش.

تصميم سخت

امروز سي امين سالگرد كودتاي نظاميان در تركيه است. هزاران نفر در اين دوران كشته و ناپديد شدند

امروز سي امين سالگرد كودتاست. دولت مي گويد امروز مي شود دوران نظامي گري را در تابوت گذاشت اما همه آنچه گفته شد، دست به دست هم داده تا برخي از كساني كه در آن دوران شكنجه شده و در حجره هاي زندان، جواني شان را فراموش كرده اند نيز نتوانند به آساني تصميم بگيرند.

بعضي از آنها مي گويند هيچ چيز چشمگيري در اين قوانين عوض نشده، هنوز هم بازداشتهاي طولاني، شكنجه هاي مدرن و محدوديت ها در آزادي انديشه و بيان ادامه دارد.

بسياري دراين گروه مانند خانم سزاميس حروز، از اولين بازداشت شدگان بعد از كودتا در تفسير احساساتش درباره اين همه پرسي بر سر دو راهي مانده اند.

خانم سزاميس مي گويد "به نظر من اين اصلاحات نقابي است بر همان قوانين قبلي اما نمي دانم چه طور اگر "نه" بگويم خودم را ببخشم."

او مي گويد تا لحظه آخر مي خواهد فكر كند و مي ترسد از اينكه با دست خود، تن به ادامه دوران كودتا بدهد و اين وجدانش را ناراحت خواهد كرد. اما مي افزايد كه از همراهي با دولت اسلامگرا هم خوشنود نخواهد بود.

ناصر مستشار:

چراهمسران رئیس جمهور عبدالله تا نخست وزیر اردوغان در ترکیه از حجاب اسلامی استفاده می کنند؟چرا دولت ترکیه در کنار حکومت اسلامی قرار گفته است؟چرا دولت ترکیه در دوستی و مودت با جمهوری اسلامی با پناه جویان ایرانی بدرفتاری می کند؟چرا جمهوری اسلامی 18 میلیارد دلار و طلا را به ترکیه فرستاد و اروغان از این بابت در پوست خود نمی گنجید؟چرا دولت ترکیه در هم پیمانی با دولت اسلامی در مبارزه با کردها ایران و ترکیه همکاری می کند؟چرا دولت ترکیه با دولت خود مختار کردستان عراق به ستیزه جوئی و انقام جوئی می پردازد؟ دولت ترکیه در راه اسلامی کردن کشور می کوشد و بیشتر اماکن منتسب به غرب را مانند مشروب فروشی ها و کافه ها و سینماها وجراید لائیک را با مشکل مواجه کرده است و بالعکس در راه گسترش ساختن مساجد و کلاسهای قرآن خوانی برای کودکان هست.این تازه آغاز کار هست.غرب حکومت اسلامی ایران را هم در سال 57 به رسمیت شناخت پس هرچیزی را که غرب تائید کرد مانیز باید تائید نمائیم؟آیا می دانید وقتی اردوغان در سال 1985 شهردار استانبول شد پنچ هزار مسجد در آنجا ساخته شد؟ آیا باهمه این سئوال ها ،می توان به دولت اردوغان دمکرات و سکولار گفت؟

فرهاد:

آقای مازیار حیدری، این جوابهای مختصر شما برای کالبد شکافی یک جریان مشکوک در ترکیه اصلا و ابدا کافی‌ نیست!! دوست گرامی‌ اولا این که میگویید حجاب زنان رئیس جمهور و نخست وزیر ترکیه مساله کاملا شخصی‌ است به نظر من اشتباه محض است، زیرا حجاب در اسلام یک مساله کاملا سیستماتیک برای به قید و آسارت آوردن انسان و بخصوص زنان است و از جهت دیگر یک نشانه و حجت قوی از از نظر ایدولوژی و عقیدتی‌ است بخصوص در سطح بالاترین مقامات کشوری!!! دوما مساله کردها و کردستان در ترکیه با یک رفراندم قابل حل شدن نیست چون اراده جدی برای حل این مساله در ترکیه وجود ندارد و آینده نیز این مشکلات را بیشتر خواهد کرد بخصوص مساله و معضلی به نام کرکوک در عراق؟؟!! سوما رابطه نزدیک و قوی با رژیم ایران فراتر از ارتباط دو کشور همسایه است و نفوذ اسلامگرایان در ترکیه و

هزینه حکومت اسلامی در انکشور در طی‌ این ۳۰سال کم نبوده و سرانجام دارد نتیجه میدهد و باز هم در آینده نتیجه آن بیشتر مشخص میگردد!! چهارما در مصاحبه اردوغان با بی‌ بی‌ سی‌ ایشان مساله سنگسار را محکوم نکرد ولی‌ با لحنی کاملا دیپلماتیک گفت که با مقامات ایرانی در این باره صحبت کرده ایم و بلافاصله تاکید کرد قوانین داخلی‌ کشور ایران به خودشان مربوط است!!!!!

مازیار حیدری:

پاسخ به چرا ها ی ناصر مسشتار :

1_ چراهمسران رئیس جمهور عبدالله تا نخست وزیر اردوغان در ترکیه از حجاب اسلامی استفاده می کنند؟پاسخ : زیرا حجاب داشتن و یا نداشتن اش یک موضوع شخصی است 2_چرا دولت ترکیه در کنار حکومت اسلامی قرار گفته است؟ اولا_ چند روز پیش اردوغان علیه سنگساردر مصاحبه با بی بی سی گفت و خواهان ازادی خانم آشتیانی شد ثانیا چون دو کشور همسایه هستند ؛ زیرادولت ترکیه مثل بقیه جهان گوش به فرمان امریکا نیست و از خود سیاستی مستقل داردو پایگاه نظامی در اختیار اسرائیل متجاوز احتمالی به ایران قرار نمی دهد.3_چرا جمهوری اسلامی 18 میلیارد دلار و طلا را به ترکیه فرستاد و اروغان از این بابت در پوست خود نمی گنجید؟ صحت و درستی این خبر هر گز ثابت نشده است؟4_چرا دولت ترکیه با دولت خود مختار کردستان عراق به ستیزه جوئی و انقام جوئی می پردازد؟ زیرا از ترس اینکه کردها از کشور ترکیه جدا شوند ولی با رفراندم دیروز قدمی برای یک ترکیه فدرال برداشته شد.

3_چرا دولت ترکیه در دوستی و مودت با جمهوری اسلامی با پناه جویان ایرانی بدرفتاری می کند؟خوب عزیز دل برادر ، کدام کشوردمکراتیک جهان را سراغ دارید که قربان صدقه پناهجو یان شوند مگر 20 سال پیش که نظامیان سرکار بودندبا ایرانیانی که وارد ترکیه می شدند ، خوش رفتاری می شد؟

مسعود حیدر زاده:

جناب اقای ناصر مستشار شما در حالی که کلیه کشورهای دمکراتیک جهان تغییر قانون اساسی _دست پخت نظامیان سکولار _نظر مساعدی داده اند ، شما این حرکت را منفی و د رجهت پیاده کردن حکومت اسلامی تفسیر کرده اید . این نشانه بی خبری شما از مسایل کشور ترکیه است آیا می دانید که «مجموعه رفرم‌هایی که دولت اردوغان در ۸ سال گذشته انجام داد و جامعه‌ی ترکیه را به اندازه‌ی ۸۰ سال گذشته دگرگون کرد، کار را به جایی رساند که تغییر قانون اساسی هم در دستور کار قرار گیرد. رفراندومی که یکشنبه بر گزار شد ، بر سر همین تغییراتی است که مجلس در قانون اساسی صورت داده. هم اتحادیه‌ی اروپا و هم بخشی از لیبرال‌های ترکیه نیز اذعان دارند که تغییرات در دست انجام ترکیه را بیش از پیش از اسارت نگاه ژنرال‌هایی که قانون اساسی ۳۰ سال پیش تدوین کرده بودند رها می‌کند، ارتش را بیش از پیش از صحنه‌ی سیاسی و قضایی و اداری و اجتماعی کنار می‌راند.»

yenilik:

جامعه ترکیه دریافته است که باید بسوی ایجاد " اعتماد اجتمائی" قدم بر دارد، لازمهٔ این، اصلاحات قانونیست، قانون " گرایش " به " عام " دارد، این خصلت قانون، حس همبستگی‌، اعتماد و اطمینان متقابل " شهروند، دولت، کشور" را افزایش میدهد، در دنیای مدرن نیز، وظیفهٔ دولت، حمایت از شهروند است نه زبان، قوم، ملتی خاص.....گرایش قانون به " خاص " حکم بوسهٔ مرگ یک کشور است. جامعه مدرن را نیز با ابزارهای قانونی‌، دموکراسی و قدرتمندی نهادهای مستقل از دولت سر و سامان میدهند و فضای مشارکت فرد را بدین طریق گسترش میدهند.

مازیار حیدری:

جناب yenilik شمادر باره ترکیه نوشته اید که :«وظیفهٔ دولت، حمایت از شهروند است نه زبان، قوم، ملتی خاص.....» سئوال این است که اگر حقوق شهروندی بجای زبان ، قوم و ملتی خاص ....کافی است پس چرا وقتی پا در زمین ایران می گذاری حقوق شهروندی« کشک »می شودبعبارتی ترکان ایران حق دارند از زبان و ملت ترک سخن بگویند ولی کردان ترکیه همان حقوق شهروندی برایشان کافی است؟ این یک بام و دو هوایی چه معنی می تواند داشته باشد. یا شما ماموریت خاصی دارید و یا خودتان متوجه نیستید دارید چه می گوئید . حداقل با خودتان رو راست باشید.

باران:

فاشیزم در دوچهره

تئودور آدرنو دانشمند وفیلسوف وجا معه شناس آلمانی -سوئیسی میگوید : من از برگشت فاشیسزم در ماسک فاشیزم ترسی ونگرانی ندارم ، بلکه از برگشت فاشیزم در ماسک دمکراسی این چیزی است که در جهان امروز رخ داده است .فاشیزم مذهبی در مقا بل فاشیزمی که خود را "سکولا ر و دمکرات" مینامد . در ترکیه هم ما در مقابل دو نوع فشیزم ولی در اصل با یک ما هیت روبرو هستیم همانطور که در ایران کم وبیش در ترکیه ما با فاشیت های کمالیست و ملی گرا تحت نام "سکولار وغرب گرا ودمکراسی " از یک طرف وطرف دیگرش مذهبیون ناسیونالیست ترک هستند و هردو یک ما هیت دارند هردو از سرمایه داری افسار گسیخته تا بن استخوان دفاع میکنند. این شامل ایران و اپوزیسیون آن هم می شود.

من نمیخواهم سخن را به درازا بکشم ولی اصل فاشیسم در نقاب دمکراسی بسیار خطرناک تر است فاشیسم مذهبی ها ویا دیکتاتورهای فاشیستی هستند که چهره اشان عریان است.امروز ما فاشیزم را در سراسر جهان شاهد هستیم .آیا جنگ امپریالیستی و حاکمیت وغارت یک چهره از فاشیزم نیست . دمکراسی آب کشیده شان هم تا آنجا وجود دارد که خط قرمز نظام سرمایه داری ومنافع آنها را به انتقاد واقعی نکشی وبه محض اینکه وارد این بحث شوی و یک جنبش شوی چهره دمکراسی میافتد و چماق سگ های پلیسشان را بر بدن خود با جت های هواپیماهای جنگی اشان وبمب شان را بر سر خود حس خواهی کرد .یکی از مسئولین سایت ایران گلوبال اگر اشتباه نکنم نویدی گفته بود که در اسراییل دمکراسی هست؟ در حالیکه در همین اسرائیل صلح طلبان شدیدا تحت کنترل وسرکوب هستند در همین اسراییل خود را دولت یهود مینامد. اگر دولت جمهوری اسلامی ضد آزادی است ایدئولژی صهیونیسم هم فاشیستی است که بر هنوز یک قانون اساسی درست وحسابی ندارند و خود را یک کشور یهود مینامند واز طرف دیگر کشوری که در سیاست خارجی اش متجا وز وسرکوبگر است ومردم وملتی را به زیرمهمیز متجاوزانه نظامی خود قرار داده است نمیتواند در سیاست داخلی خود دمکرات باشد ماهیتا همانطور که دانشمند آلمانی گفته است یک فاشیسم در زیر نقا ب دمکراسی است که از فاشیسم عریان بدتر میباشد

ناصر مستشار ـ برلین:

اسلامی شدن حکومت ترکیه چه کسانی را خشنود خواهد کرد؟اسلامی شدن ترکیه را می توان پیشروی جمهوری اسلامی معنی وتعریف کرد!سالهای درازی حکومت اسلامی با لائیک بودن حکومت در ترکیه مبارزه نمود و در میان ترکهای بنیاد گرای اسلامی تفکر دستیابی به حکومت اسلامی را تبلیغ و ترویج نمود که در نهایت با به قدرت رسیدن احزاب اسلام گرا در قدرت سیاسی ترکیه به پیروزی بزرگی دست یافت!در کنار مبارزه نیروهای اسلامی علیه حکومت لائیک ترکیه ـ نیروهای چپ وکمونیست ترکیه بیکار نماندند و علیه حکومت لائیک ترکیه به مبارزه ادامه دادند که ناخواسته به جاده صاف کن و متحد نیروهای اسلامی ایران تبدیل شدند.همین اتفاق در ایران در انقلاب ارتجاعی 57 رخ داد که در آن فاجعه کمونیستهای ایران نیز خواسته یا نخواسته به شکل مفت و مجانی به خمینی یاری رساندند تا وی به حکومت اسلامی خود دست یابد!پایان سخن را شنو که بر آنها چه گذشت؟

مردم ترکیه علیرغم مسلمان بودنشان با تمام نیرو با اسلامی شدن حکومت ترکیه به مخالفت برخاسته اند. در روزهای اخیر میلیون ها نفر از اهالی تر کیه با صدای رسا ویکپارچه در برابر اسلامیونی که قصد تسخیر مقام ریاست جمهوری را که یک مقام حکومتی می باشد را دارند با آگاهی از عواقب وخیم آن با شجاعتی بی مانند، کودتای شبه فاشیستی و اسلامی را نقش بر آب کرده اند. در مرحله کنونی بدست آوردن کرسی های دولتی توسط رای گیرهای دمکراتیک از جانب نیرهای اسلامی سوء استفاده می شود تا قدرت ها ی سیاسی را قبضه نمایند که این استراژی در نهایت برضد دمکراسی به مصرف می رسد. اما همین اسلامیست ها حاضر نمی شوند قدرت بدست آمده خود را به آسانی به رقبای خود واگذار نمایند وخود را قدرتی جاودانه والهی معرفی می نمایند. اسلامیست ها از دمکراسی لیبرالی کشورها بهره می برند تا از تکامل دمکراسی مترقی به مرتبه های بالا ، برعکس به سوی گذشته و عقب گرا هدایت گردد.رفتارهای غلط امریکا با عث اتحاد نیروهای سیاسی غیر مذهبی با اسلامیست ها گردیده است. رفتار های امریکا در خاورمیانه باعث رشد بنیاد گرائی اسلامی گردیده است . اعمال امریکا گاهی بطور مسقیم و گاهی غیر مسقیم در خدمت اسلامیست ها قرار گرفته است. ملتهای ما در گذشته با هزاران زحمت وذلت از دوران سیاه حکومت اسلام گرایان رهائی یافته و آزاد شده اند ولی در حال حاضر همان عقب مانده های تاریخ بعلت خالی بودن میدان از جانب نیروهای سیاسی مترقی در حال تسخیر قدرت های کلیدی منطقه می باشند.امریکا ستیزی کور، زمینه های بوجود آمدن ائتلاف های نیروهای غیر مذهبی با اسلامیست ها گردیده است.

بعضی از جوانب به اختصار بررسی میشود:

1ـ پس از پیدایش امپراتوری عثمانی که همزمان توانسته بودند در سه قاره جهان بزرگترین قلمرو خود را تشکیل بدهند ، اسلام پناهان پس از مشاهده سرعت پیشرفت شمشیر کشان ترک ، توسعه اسلام را در درهم آمیزی با قدرت سلطان عثمانی یافتند تا اسلام به اقصی نقاط جهان نفوذ یابد. سلاطین عثمانی علیرغم توسعه امپراتوری خود در بخشی از نواحی بالکان در اروپا ، یا نتوانستند و یا نمی خواستند اسلام را در آن نواحی توسعه دهند و یا می توان گفت اهالی آن سرزمین ها از فرهنگ و دین خود بخوبی پاسداری نمودند اما در ازای آن خراج کافی به سلاطین عثمانی پرداخت نمود ند. چیزی که همواره سلاطین را راضی می نمود زن های زیبا ، جواهرات ، بردگان، سربازان بی شمار، اطاعت بی چونه وچرا، قلمرو پرشکوه وعظمت بود که اهالی این سرزمینها در مقابل شمشیر قدار وبی رحم اما سیاستمدارانه سلاطین عثمانی در قبال حفظ زبان ومذهب خود پرداخت می نمودند. زبان یونانی در کلیسا ها حفظ گردید ، همانطوری که فرهنگ وزبان لهستانی در برابر غاصبان سرزمینشان در کلیساها حفظ گردید. همین سیاست را ایرانیان زتشت ابتدا در برابر مهاجمان اعراب بکار گرفتند اما رفته رفته دین اسلام که چیزی نبود جزء تسلیم بود ن ، مجبور به پذیرش آن گردید ند. شاهان ساسانی در اواخر انقراض، خود را موریانه خور کرده بودند و تنها به بادی ملایم می توانستند قدرت خود را از دست بدهند. سلسله ساسانیان در شش سال آخر انقراض خود، دوازده شاه را به خود دیدند. باری سلاطین عثمانی در تلفیق اسلام وقدرت بی منازع خویش دائما در حال گسترش بودند و روحانیان ارشد عرب وایرانی اسلامی آنها را وادار کرده بودند که آنها بعنوان طلا یه داران حکومت اسلامی در جهان می بایستی انتقام شکست جنگهای صلیبی را از مسیحیان اروپائی می گرفتند واسلام را به اروپا گسترش می دادند.گسترش اسلام در اوئل پیدایش خود در نواحی اندلس به شکست انجامیده بود و این آرزو همواره برای همه ادیان وجود داشته است که دین خود را به اروپا گسترش دهند. عثمانی ها در پشت دروازه شهر وین پایتخت اتریش از پیشروی بسوی اروپا باز ماندند اما بخش شرقی اروپا برای همیشه در تصرف آنها باقی ماند.

انقلاب مشروطیت ترکیه که نیز در آغاز توسط افسران جوان به رهبری کمال آتا ترک برای انتقال به جامعه مدرن تلاش ورزیده شده بود با مخالفت های آخوند های عثمانی روبرو گردیده شده بود وآنها به شدت مانع این پروژه می شدند. البته فراموش نگردد که در سال1826 میلادی سلطان مراد دوم نیز خواسته بود تا به سوی پیشر فت های اروپا نزدیک شود که با قیام آخوند های اسلامی مواجه شده بود.در حال حاضر نیز همان آخوند های ارتجاعی در لباس دیگر وکراوتی در پس انتقام همان روز های گذشته بر آمده اند. تر کهای مصمم در همسایگی اروپا به پیشرفت های اروپا بیشتر از ایرانیها در مقطع انقلاب مشروطیت 1906 ، واقف بودند لذا با تمام نیرو برای اروپائی شدند جنگیدند اما ایرانیان در نیمه راه در سازشی جانگداز همه اهداف خود را به فراموشی سپردند.

2ـ ما ایرانی ها از دیر باز تر کها را بسیار جدی نگرفته ایم و آنها را بسیار ملتی ابتدائی انگاشته ایم اما تر کها ثابت کرده اند در حفظ دستاورد های بدست آمده شان بسیار جدی تر از همه ایرانیها هستند. اگر ایرانیان در عصر کنونی به انقلاب اسلامی دست زدند وآخوند های اسلامی را در مر کز قدرت نشاندند و اگر روشنفکران ایران به بهانه مبارزه ضد امپریالیستی کذائی وخانمانسوز براحتی به زیر پرچم اسلام خمینی رفتند اما روشنفکران تر کیه ترجیح دادند در کنار قانون اساسی یجای مانده لائیک خود بمانند وهمچنان مانع رسیدن عناصر اسلامی به حاکمیت باشند. اگرچه نیروهای مذهبی در تر کیه چند صباحی به ارگانهای دولتی چنگ انداختند ، اما نیروهای لائیک آنها را وادار نمود ند تا از قانون اساسی لائیک اطاعت نمایند و طبق آئین جوامع اروپائی از خود رفتار نشان دهند.

3 ـ تر کیه در تلاش است تا به اتحادیه اروپا بپیوندد اما اگر بسوی قوانین اسلامی روی بیاورد ، پیوستن به اروپا را باید به بایگانی بسپارند. در همین اثنا که فرمانده ستاد ارتش تر کیه به اسلامیست های ترکیه هشدار داده است تا از قانون اساسی تر کیه تخطی ننمایند، اتحادیه اروپا که از پیوستن تر کیه به اروپا ناراضی می رسد به رئیس ستاد ارتش بخاطر اعلامیه اخطار آمیزش از او انتقاد بعمل آورده است. انتقاد اروپا معلوم نیست بر مبنای کدام سیاست صورت گرفته است. اما قدر مسلم اروپا از اسلامی شدن تر کیه استقبال خواهد کرد تا بهانه ائی باشد تا تر کیه را به اروپا راه ندهد. دغلکاریهای اروپائیان همواره برای رشد نیروهای اسلامی به کار آمده است ودرمقابل نیروهای مترقی جوامع ما سدی بوده است تا مانع رشد دمکراسی گردد. با راهنمائی ومودت همین اروپائی های متمدن بهترین رهبران سیاسی ما به قتل رسیدند.

4ـ تر کیه علیرغم آنکه از ساکنین مسلمان برخوردار است اما همواره با دولت اسرائیل روابط حسنه ائی داشته است و در حال حاضر هم پیمانی تر کیه با اسرائیل همچون خاری در چشمان اسلامیست ها فرو رفته است وتمام تلاش آنها براین محور استوار گشته است تا تر کیه را از جرگه اتحاد وهم پیمانی با اسرائیل خارج سازند. در همین راستا فاشیست های اروپا بخصوص آلمان در پوست خود نمی گنجند که کشور تر کیه به یک حکومت اسلامی تبدیل گردد تا در همین راستا به یک کشور ضد اسرائیل در آید و همه آماج فاشیست های اروپائی را جامه عمل بپوشاند.

5ـ جمهوری اسلامی از هم اکنون در تلاش است تا در تر کیه یک حکومت اسلامی روی کار بیاید تا از تنهائی وانزوا بیرون آید تا متحدی در مبارزه با امریکا واسرائیل داشته باشد و پایگاه های نظامی ترکیه برای همیشه از اختیار امریکا وناتو خارج گردد. اما اهالی تر کیه از اسلامی کاملا جداگانه از شیعه ایرانی برخودارند که در این راه جنگهای طولانی شاهان صفوی پشت سر گذاشته اند.مردم تر کیه بخوبی به یاد دارند که چگونه نیروهای حزب الله ایران در امور تر کیه دخالت کرده اند و بخش وسیعی از اسلامیست های افراطی تر کیه در ایران آموزش دیده اند.

5ـ نیروهای سیاسی کرد و کمونیست وسوسیالیست در این برهه از تاریخ تر کیه باید در سهائی از تاریخ ملت ایران گرفته باشند و در ضدیت با نیروهای ارتش ویا بخش های لائیک حاکمیت به ائتلاف با نیروهای اسلامی تن در ندهند . نیروهای روشنفکر در حال حاضر وظایف سنگینی بردوش خود دارند. نیروهای روشنفکر تر کیه در این دوره حساس تنها برای جدائی دین از حکومت ولائیسته و حفظ وپاسداری ازحکومت سکولار مبارزه می نمایند . نیروهای روشنفکر تر کیه لاجرم بربخشی از تضاد های خود حتی با ارتش چشم پوشی می نمایند و باعث تضعیف آنها نمی گردند و فعلا در سیاست اتحاد وانتقاد با نیروهای ریاست جمهوری که از وزنه سنگینی برخوردار می باشد تبعیت می نمایند.

6ـ اگر ارتش شاهنشاهی ایران سالیان دراز از حقوق ملت بهره مند گردید تا در روز مقتضی به یاری ملت بشتابد اما بسیار خائفانه ودر خفا به دکتر شاپور بختیار پشت کرد وبا روحانیون اسلامی طرفدار حکومت اسلامی به وحدت رسیداما ارتش تر کیه همچنان با صلابت در کنار قانون اساسی لائیک و سکولار ایستاده است و ملت را برای حفظ آن فراخوانده است که ملت تر کیه با سربلندی بی نظیری به حمایت از پرنسیب های ملی ومدنی خود به میدان آمده است. نیروهای لائیک وسکولار ایرانی برای شهروندان تر کیه که برای پاسداری از حقوق شهروندی بپا خواسته اند دورد می فرستند واز تجربیات و حمایت های آنها برخودار خواهند بود.