رفتن به محتوای اصلی

عشق به ایران باستان یا کسب مشروعیت از دست رفته؟

عشق به ایران باستان یا کسب مشروعیت از دست رفته؟

در خبرها آمده بود که سازمان میراث فرهنگی ایران قصد واکاوی مقبره کوروش، به منظور یافتن جسد مومیایی شده کوروش پادشاه بزرگ هخامنشی را دارد. راستش هرچه فکر کردم نفهمیدم که چطور ممکن است چنین خبری با خبرنگاران میراث فرهنگی در میان گذاشته شود و کسی در آن میان از رئیس پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی که راوی این خبر بوده نپرسد که " آقا سازمان شما در سال 87 بقول خودتان سقف آرامگاه کوروش را بازسازی کرده است و چطور بعد از قریب دو سال دوباره به سرتان زده که مقبره را واکاوی کنید؟

حتی یکی در آن میانه نپرسیده است که " برادر من ایرانیها که اصلاً قرابتی با مومیایی کردن اجساد ندارند و در تاریخ چند هزار ساله این مرز و بوم پیدا نمی شود مورد و نمونه ای از مومیایی کردن اجساد و اساساً مومیایی کردن رسم و سنتی بوده میان مصریان باستان؟ "

با خواندن این خبر و خبرهایی نظیر مخاطب بی اختیار از خودش می پرسد دلیل این همه علاقه احمدی نژاد و یارانش به ایران باستان و آرامگاه کوروش چیست؟

سئوال مشترک دو زندانی

" اگر علاقه به ایران و تاریخ ایران و کوروش و آرامگاهش، جرم است پس چرا کسی رحیم مشایی و دار و دسته اش را دستگیر نمی کند؟ " این سئوالی بود که من و آقا مصطفی در زندان اوین از هم می پرسیدیم و جوابی هم برای آن پیدا نمی کردیم. یک شب هم آقا مصطفی این سئوال را از بازجویش پرسیده بود و به جای پاسخ کلی کتک خورده بود. من و آقا مصطفی در یکی از سلولهای بند 240 با هم آشنا شدیم. هر وقت از او می پرسیدم جرمت چیست، بادی به غبغب می انداخت و می گفت: " اقدام علیه امنیت ملی از طریق دوست داشتن کوروش کبیر! " آقا مصطفی عاشق ایران بود و ایرانی. با این همه بازجوهایش او را " نجس " خطاب می کردند و همین یک کلمه برای او از تمام شکنجه هایی که تحمل می کرد سنگین تر بود. آقا مصطفی عاشق " اسفندیار رحیم مشایی " بود و در تناقضی باور نکردنی، مرا به خاطر انتشار عکسهای " تخریب سقف آرامگاه کوروش " در خبرگزاری مهر تقدیر می کرد. البته وقتی به او توضیح می دادم که ماجرای تخریب سقف آرامگاه کوروش در زمان مدیریت رحیم مشایی در سازمان میراث فرهنگی رخ داده، زیر بار نمی رفت و گناه این ماجرا را به گردن محمد حسین طالبیان مدیر وقت بنیاد پژوهشی پارسه و حسن راهساز سرپرست تیم مرمت آرامگاه می انداخت و می گفت: " روح آقا اسفندیار از این ماجرا بی خبر است! "

من و آقا مصطفی البته در یک چیز با هم عقیده بودیم و آن هم علاقه وافر نزدیکترین یاران محمود احمدی نژاد به کوروش و آرامگاه او بود. گرچه همین نقطه اشتراک، محل افتراقمان هم بود. چه من معتقد بودم که علاقه احمدی نژاد و یارانش به کوروش و ایران باستان، شیوه ای عوامفریبانه برای کسب مشروعیت از سوی ایرانیان وطن دوست است و او عقیده داشت که علاقه اسفندیار رحیم مشایی به ایران باستان، نگاهی استراتژیک و ریشه ای است. این وسط هر چه من استناد می کردم به بلاهایی که در دوران زمامداری احمدی نژاد و یارانش بر سر امکان باستانی و حتی اسلامی ایران زمین رفته است، آقا مصطفی زیر بار نمی رفت که نمی رفت.

نمونه هایی از یک مدیریت شکست خورده

واقعیت امر اما بیش از بگو مگوی من و آقا مصطفی تلخ و گزنده است. اسفندیار رحیم مشایی و دار و دسته اش که حالا بر تمام دولت خیمه انداخته اند نه تنها دغدغه ایران و ایرانیت را ندارند، بلکه از دانش و مهارت آن هم بی بهره اند و ای کاش تمام ماجرا همین بود. کافی است نگاهی به طرحها و برنامه های اجرا شده در حوزه میراث فرهنگی طی پنج سال گذشته بیاندازیم تا میزان خرابکاریهای ناشی از ندانم کاریهای مدیران سازمان میراث فرهنگی و گردشگری دستگیرمان شود.

اخراج گسترده متخصصان و کارشناسان حوزه میراث فرهنگی، تخریب سقف آرامگاه کوروش به بهانه مرمت آن، تخریب سنگفرشهای مسجد وکیل شیراز به بهانه مرمت آن، ماجرای سی و سه پل اصفهان و تونل مترو، آبگیری سد سیوند، عبور مترو از ميدان "نقش جهان اصفهان" و حفر تونل آن زير چهارباغ عباسي، ماجرای تخریب کتیبه هخامنشی در جزیره خارک، تخریب خانه شیخ بهایی در اصفهان، تخریب سازه های آبی شوشتر، بی سرانجامی دهها هزار لوح گلین هخامنشی که همچنان در آمریکا بلاتکلیف مانده اند، نابودی آب انبار سپهداری اراک، سرقت کتیبه تاریخی عهد قاجار در حمام پاگرد چهارمحال و بختیاری، تخریب کاخ شهرستانک، تخریب مدرسه تاریخی گلشن نیشابور، تخریب تپه های باستانی مراونه اهواز، تخریب مدرسه مروی و واگذاری آن، ناتمام ماندن پروژه مرمت مدرسه دارالفنون، تخریب ارگ بهارستان، تخریب مقبره 580 ساله شهشهان، تخریب کتیبه تاریخی چشمه علی، احداث پل بر سازه های آبی شوشتر، تخریب خانه آیت الله بهبهانی از رهبران مشروطه،تخریب کامل خانه مدرس، تخریب کتیبه های نقش رستم ، آسفالت کانال آبی تخت جمشید و شهر استخر، تخریب پل خواجوی اصفهان درحین مرمت، ریزش پل تاریخی گرگر از مجموعه سازه های آبی شوشتر، تخریب منزل کمال الملک، فرو ریختن ساباط حاجی وند در حین مرمت، تخریب شهر تاریخی " ازم " اهواز، مرگ سروهای چهارصد ساله فین کاشان، تخریب محوطه باستانی اشکانیان در اهواز، تخریب بقایای کاخ داریوش در برازجان، تخریب سنگ جان پناه پلکان شمالی کاخ شورای تخت جمشید و ... تنها بخش کوچکی از کارنامه پنج ساله دولت احمدی نژاد در عرصه میراث فرهنگی است.

معلم خصوصی زبان رئیس موزه ملی

درباره بر سر کار آمدن مدیران نامتخصص هم در سازمان میراث فرهنگی ایران کاغذها می توان نوشت. اما شاید یادآوری انتصاب معلم خصوصی زبان رحیم مشایی و بقایی به سمت سرپرست موزه ملی ایران، اوج شاهکار مدیریتی یاران رحیم مشایی در دولتهای نهم و دهم باشد. آزاده اردکانی در شرایطی جایگزین محمدرضا مهراندیش می شد که هیچ تخصصی درباره میراث فرهنگی نداشت و تنها تخصصش تدریس زبان انگلیسی بصورت خصوصی به اسفندیار رحیم مشایی و بقایی بود. امثال این مدیران این روزها در سازمان میراث فرهنگی فراوان یافت می شود.احمد خوشنویس هم نمونه دیگری از همین مدیران است. او که تخصصش معماری است و سابقه فعالیت در دانشگاهها را دارد و توسط طاها هاشمی به سازمان میراث فرهنگی آمده است، اصلاً تخصص باستانشناسی ندارد که بخواهد درباره جسد کوروش اظهار نظر کند.

در نامتخصص بودن رئیس پژوهشکده سازمان میراث فرهنگی همین بس که در سخنانش برای ارائه انگیزه کاوش در آرامگاه کوروش به متن مشهور به وصیتنامه کوروش استناد می کند و اینکه در آنجا کوروش گفته است که "بعد از مرگم بدنم را در خاک پاک ایران زمین دفن کنید "آقای خوشنویس هنوز نمی داند که اصلاً وصیتنامه ای با چنین محتویاتی از کوروش هخامنشی وجود ندارد و این جمله ادبی ساخته و پرداخته عده ای وطن پرست اهل ذوقی است که شاید مثل آقا مصطفی، به جرم ایران دوستی تجربه زندان را هم داشته باشند.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال
برگرفته از:
ندای سبز آرادی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید