آنالیز جنبش سبز به کمک گوگل

نمودار فوق، تصویری از زنده بودن و پویا بودن جنبش سبز در بین کاربران اینترنت در سرتاسر جهان را از زمان تولد آن از یک سال پیش تا کنون را نشان میدهد.

در واقع این نمودار ترافیک اینترنتی در مورد عبارت “جنبش سبز”را به صورت نسبی (بی بعد) نسبت به مقدار متوسط آن از زمان پیدایش تا کنون را ارائه میدهد.

با کمی دقت میتوان به کابرد فراوان این گونه نمودارها در امور اقتصادی، اجتماعی و سیاسی پی برد. (بنا بر گفته کاربران و خود شرکت گوگل).

به عنوان یک مثال اجتماعی و اقتصادی، با جستجوی عبارت “مهاجرت به کانادا” یا “مهاجرت به استرالیا” میتوان فهمید که تا چه حد موضوع مهاجرت در دوران روی کار آمدن احمدی نژاد در بین مردم اوج گرفته است. بنابراین از دیدگاه یک “بیزینس من” سرمایه گزاری روی موضوع مهاجرت میتواند مرقون به صرفه باشد. از سوی دیگر از دیدگاه یک “جامعه شناس” این موضوع میتواند به عنوان یک معضل اجتماعی مورد استناد قرار بگیرد.

حال برگردیم به آنالیز نمودار مرتبط با جنبش سبز:

جنبش سبز در سال گذشته و در حین مبارزات انتخاباتی متولد شد. زمان رشد خود را طی چند ماه سپری نمود تا بتواند خود را به عنوان یک موضوغ داغ در افکار عمومی در جهان و در اینترنت به تثبیت برساند. (قسمت زرد نمودار). تقریبا از تیر ماه 1388 و پس ازچند تظاهرات گسترده مردمی در طول ماههای خرداد و تیر اهمیت این جنبش در بین مردم به اثبات رسید و از آن به بعد با وجود نوسانات فراوانی که داشت هیچگاه فروکش نکرد.

پس از تاریخ فوق یعنی تیر ماه 1388 با کمی دقت میتوان رابطه مستقیم این نمودار را با زمانهایی که جنبش سبز قدرت نمایی میکند ملاحظه نمود. به عنوان نمونه اولین قدرت نمایی در روز قدس، و دومین آن در 13 آبان رخ میدهد.

نقطه عطف جنبش سبز روز عاشورا میباشد که به عوج قدرت نمایی خود میرسد. این روز بنا بر گفته بسیازی از سیاستمداران بدترین روز برای حکومت ایران بود، و بنا بر گفته یکی از سرداران اسبق سپاه، رژیم در این روز به واقع در آستانه سقوط قرار گرفت. در این روز بود که به طور ملموسی میشد ریزش را در بدنه حکومت مشاهده نمود. (به عنوان مثال استعفای یکی از سفرای ایران در اروپا).

به خوبی میتوان دید که چه رابطه نزدیکی بین “افکار عمومی” و “اقتدار جنبش” وجود دارد.

در واقع به همین دلیل است که سیاستمداران جهان میگویند بزرگترین مشکل حکومتهای دیکتاتوری حافظه مردم است. در حال حاضر حکومت ایران حتی از فکر کردن مردم در مورد جنبش سبز بیم دارد .چون نیک میداند که فکر کردن به معنای زنده بودن و وجود داشتن است.

در اینجا به یک نتیجه جالبی میتوان دست پیدا کرد. در واقع جنبش سبز را میتوان با روشهایی بسیار ساده در اذهان و حافظه مردم زنده نگه داشت تا بدین وسیله حکومت را در رسیدن به هدفش (یعنی پرتاب حنبش به فراموشخانه تاریخ) ناکام گذاشت. به عنوان مثال میتوان با انجام کارهای به ظاهر ساده ولیکن در عمق با اهمیت، همچون بستن مچ بند سبزو پوشیدن لباس سبز در میهمانیهای خانوادگی ویا نوشتن مقالات اینترنتی در مورد جنبش سبز، کمک شایانی در زنده نگه داشتن جنبش سبز در اذهان عمومی و پویا نگهداشتن آن داشت .

شاید این جنبش برای زمانی فعالیتش کاهش یابد، ولیکن در زمان مناسب همانند یک آتشفشان بار دیگر همچون روز عاشورا و حتی قوی تر از آن میتواند فوران کند و طومار هر آنچه که در مقابلش قرار بگیرد را در هم بپیچد.

بنابراین دوست من، وظیفه من و شما زنده نگه داشتن این جنبش برای آنروز است.

(*) http://www.google.com/trends

نمودار نیز در اختیار کاربر قرار میگیرد xlsدر صورتی که عضو گوگل باشید فایل<

——————————————–

موفق باشید.