دیکتاتوری نقاط قوتی دارد که وقتی در سراشیبی سقوط میافتد به نقطهی ضعف تبدیل میشود و آنچه روزی برایش جلال و شکوه میآورد به گاه سقوط و سرنگونی حقارت و تباهی میآورد.
یکی از قدرتنماییهای «جمهوری اسلامی» کشاندن مردم به خیابان برای هواداری از سیاستهایش بوده است. برای همین روزهایی شکل گرفتهاند مانند «روز قدس» که برای حضور مردم در خیابان دیگر نه مجوز لازم است نه فراخوان حزبی٬ طبق آنچه سیسال تبلیغ میشده است مردم خودجوش به خیابان میآیند تا نظرشان و ارادهیشان را بیانی خیابانی کنند و با مردم و دولتها بیواسطه سخن بگویند. در سالها نخست نیز کموبیش چنین بود. گیرم وجود خفقان و کشتار موجب شده بود عملا بخش فهمیم و روشنگر جامعه یا در زندان باشد یا خفته در گور و یا تبعید در گوشهیی از جهان و صدایش به مردمش نرسد ضمنا بخشی از مردم دلبسته بودند به «امامی» که میخواست ایران را بهشت کوخنشینان کند و برایشان برابری و آزادی بیاورد. به هر روی به هر دلیل رژیم میتوانست اقشار وسیع مردم را در روزهایی مانند «روز قدس» به خیابان بیاورد و این را نشانی از مردمی و٬ به تعبیری پوپولیستی٬ دموکراتیک یا مردمسالار بودن خودش نشان دهد. اما رفته رفته با یاس گرایدن آن امید واهی و گسترش رسانههای جمعی و بالا رفتن آگاهی عمومی و آزادیهای نسبی دیگر روزهایی مانند روزی قدس به مراسمی بیروح دولتی تبدیل شد. مراسمی که شرکتکنندگان در آن یا اتوبوسهای اداری آورده شده بودند و ساندیسی و کیکی میخوردند و شعارهای دولتی که از بلندگو پخش میشد را بدون هیچ تفکر و نقدی بیان میکردند. دیوارهای سنگی شده بودند که هر صدای را بیکم و کاست بازمیتاباندند.
سال گذشته وقتی خیزش آگاهانهی مردم برای آزادی آغاز شد «همین روزها» به معضلی برای جمهوری اسلامی تبدیل شد. نه میتوانستند جلوی حضور مردم را بگیرند٬ که قرار بود این روزها روز مردم باشد و بتوانند به خیابان بیایند و حرفشان را فریاد کنند و ارادهی جمعیشان را نشان دهند٬ و نه میتوانستند آزادشان بگذارند زیرا دیگر ارادهی مردم و شعارشان با آنچه از بلندگوهای نظام پخش میشد متفاوت و گاه کاملا متضاد بود. روز قدس سال گذشته یکی از این روزها بود که چارستون جمهوری اسلامی را لرزاند. پس از تمام فجایعی که صورت گرفته بود و کهریزک و تجاوز و مرگ و شکنجه٬ سیل مردمی که مرعوب نشده بودند در خیابانهای تهران جاری شدند و قلب نظام و ولایت فقیهاش را نشانه گرفتند و شعار «پیشنماز قاتله» و «استقلال٬ آزادی٫ جمهوری ایرانی» و «هم ایران هم غزه کشتن مردم بسه» و «نه غزه٬ نه لبنان٬ جانم فدای ایران» و شعارهای بسیار دیگر شنیده شد که به قول خود رژیم شعارهای ساختارشکنان بودند.
به هر حال چند روز دیگر ۱۲ شهریور است. و اکنون همه از خود میپرسند ۱۲ شهریور چه باید کرد؟ چیزی که مشخص است و چون و چرا ندارد این است که باید به خیابان رفت. نفس این که اراده میکنیم به خیابان برویم رژیم را در موقعیت دشواری قرار میدهیم. رژیمی که میخواهد خود را رژیمی انساندوست که صرفا به دلیل مسایل انسانی از مردم غزه دفاع میکند نشان دهد وقتی مجبور است جمع کوچک تظاهرات کنندهگان دولتیاش را تحت حفاظت سربازان سراپا مسلحاش به خیابان بیاورد و جلوی تجمع مردم را بگیرد دارد تقلبی بودن شعارهای داده شده را نشان میدهد! چطور است که مردم غزه مظلم هستند و مردم تهران نیستند؟ رژیمی که مردم خودش را بهگلوله میبندد و در خیابان جلوی چشم دروبینها مورد ضرب و شتم قرار میدهد چگونه میتواند از مردمی دیگر دفاع کند؟ رژیمی که خاک ایران را اشغال کرده است چگونه میتواند سرزمینهای اشغالی صحبت کند؟
از سوی دیگر ما واقعا میخواهیم روز قدس به خیابان برویم و نظرمان را در مورد «فلسطین» و «اسرائیل» بگویم. میخواهیم بگوییم: گیرم رژیمی توسعهطلب سی سال پیش میخواست راه بیفتد و برود «قدس» و راه دشوار عبور از «کربلا» را انتخاب کرده بود که به کربلایش هم نرسید چه برسد به قدسش و جوانان بسیاری را به کام مرگ کشید و نابود کرد ما امروز می گوییم: نمیخواهیم به قدس برویم و کاری نداریم که راه قدس از کجا میگذرد ما میخواهیم در همین مرزهای خودمان بمانیم و اگر لازم شد جانمان را بدهیم و کشوری آزاد و آباد و برابر داشته باشیم. ما انسان دوستانه مخالف جنگ هستیم و برای مردم «اسراییل» و «فلسطین» و «لبنان» و تمام کشورهای منطقه همان میخواهیم که برای خود میخواهیم: صلح و آزادی و رفاه و آبادی. این حق ماست که به عنوان بخشی از مردم ایران به خیابان بیاییم و نظر خودمان را بدهیم و بدون نظر ما هیچ نظری مشروعیت ندارد و هیچکس دیگر این شعبده را باور نمیکند که مردم ایران مردمی جنگطلب هستند و میخواهند کشوری مانند اسرائیل را محو و نابود کنند. مردم ایران خواهانه مداخله در امور دیگران نیستند و اگر لازم بود به عنوان همسایهیی قدرتمند در مناسبات بین کشورهای منطقه نظر دهد خواهان عدالت و صلح است نه ترور و جنایت و آشوب و کشتار و گروگانگیری و موشکپرانی.
۱۲ شهریور به خیابان میرویم تمام نکات احتیاطی را رعایت میکنیم تا قربانی ندهیم و فرصتها را یافته و بهرمند میشویم و جلوی نمایش تقلبی و دروغین نظامی سراسر ظلم و جور را که به دورغ خود را هوادار مظلومین نشان میدهد خواهیم گرفت. آخرین هفتهی ماه رمضان را «روز قدس» نامیدند تا بر طبل جنگ بکوبند و سال گشته مردم ایران «روز قدس» را روزی برای صلح و آزادی کردند. آزادی برای ایران و صلح برای خاورمیانه و جهان.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید