عنوان «حضرت آيتالله العظمی» از پايگاه اطلاعرسانی آيتالله العظمی سيستانی برجسته ترين . پر مقلد ترين مرجع تقليد جهان تشيع حذف شده و در طرح جديد وبسايت رسمی اين سايت از لفظ «حضرت آقای سيد علی حسينی سيستانی» استفاده شده است. اين اقدام جالب آيت الله سيستانی ضمن اينکه مبين تواضع او است ، ارزش های انکار ناپذير اجتماعی نيز دارد.
آقای سيستانی پيش از اين نيز تاکيد کرده بود تصاويرش در اماکن عمومی نصب نشود و از چنين اموری پرهيز گردد و دستور جمع آوری تصاوير بزرگش را از نقاط مختلف شهرها داده بود.
او در اصل با اين کار برخورد منفی با مسابقات انتساب القاب پر طمطراق در بين روحانيت پرداخته است. استفاده بی چارچوب و بذل و بخشش بی حساب در عناوين آيت الله و آيت الله العظمی ضمن اينکه با ساختار سنتی روحانيت شيعه سازگاری ندارد، مناسبات غلط سلسله مراتبی ايجاد کرده است . اين ساختار با ايجاد جايگاه کاذب اجتماعی و رقابت های مخرب در بين روحانی نيزمعضلی اجتماعی پديد آورده است. موضوع فقط با انتساب آيت الله و يا آيت الله العظمی محدود نمی شود بلکه پای تبليغات و اتنلاف اموال عمومی و خصوصی با انتشار و توزيع عکس ها و ديگر اقلام نمايشی چون جزوه ، فيلم و ...نيز وسط می آيد.
در اين شرايط وابستگان و شاگردان که اين وضعيت را فرصتی برای خود ارزيابی می کنند نيز به فضا دامن زده و اصل ديانت و مذعب تحت الشعاع القاب برای شخصيت های برجسته روحانی قرار می گيرد.
اما ضرر اصلی اين القاب جنگ قدرتی است که در پشت آنها وجود دارد. شکل گيری حکومت دينی در ايران و همچنين تلاش گروه های اسلام گرای جهادی برای تشکيل حکومت بر اساس مدل خلافت اسلامی باعث شده تا ادعای زعامت دينی پشتوانه تسخير قدرت سياسی نيز باشد. اين القاب زمينه را برای ايجاد دم و دستگاه و برخورداری از مواهب مالی را نيز هموار می نمايد. از همين رو عناوين مذهبی و رونق بخشيدن به آنها اهميت زيادی يافته است.
در حال حاضر خامنه ای خود را ولی امر مسلمانان جهان می پندارد. ايمن الظواهری سودای مشابهی در سر دارد. همچنين ابوبکر بغدادی ردای امير المومنينی بر تن کرده است. سلفی ها و اخوان المسلمين نيز از ديرگاه مدعی بوده اند. به طور سنتی نيز پادشاه عربستان سعودی به دليل خادم حرمين شريفين بودن داعيه زعامت جهان اسلام را دارد.
اقدام مثبت و متواضعانه آيت الله سيستانی می تواند فضا را برای اصلاح اين روند غلط مساعد سازد و تاثيرگذاری شخصيت های مذهبی وابسته به محتوی و متاعی باشد که عرضه می کنند نه القابی که به آن متصف می شوند. بخصوص جنگ قدرت،منرلت و ثروت ، عناوين مذهبی و جايگاه طبيعی شخصيت های مذهبی را بر هم نزند.
در واقع آقای سيستانی که بيش از هر مرجع شيعه ديگری در زمانه کنونی سزاوار لقب آيت الله العظمی است با کنار گذاشتن اين لقب می کوشد جلوی سوء استفاده از رواج سلسله مراتبی در بين روحانيت شيعه و ايجاد تشريفات ظاهری و روبنايی گرفته شود.
همچنين ارزش هايی چون سادگی و فروتنی که با سرشت مذهب سازگار است در سپهر روحانيت و ساز و کار درست برای بر کشيدن روحانيت برجسته گردد.
توجه به تاريخ تشيع در خصوص اقدام آيت الله سيستانی روشن می سازد که اقدام وی متناسب با شيوه علمای پيشين است. در تاريخ شيعه اولين کسی که آيت الله شد علامه حلی در قرن هفتم هجری است. بعد از او ديگر از اين لقب تا پايان دوره قاجار استفاده نشد. اگر چه القابی چون فخر المحققين ، خاتم المحدثين استفاده می گشت اما معمولا از پيشوند هايی چون سيد ، شيخ ،آقا ، حاجی ، ملا آخوند ،علامه و ميرزا برای بزرگان روحانی استفاده می شد. حتی القابی چون ثقه الاسلام و حجت الاسلام نيز کم مورد استفاده قرار می گرفتند.
در دربار صفوی از عنوان شيخ الاسلام استفاده می شد. محمدباقر شفتی که روحانی بسيار با نفوذ و صاحب قدرتی در دوره محمد شاه قاجار بود لقب حجت الاسلام داشت. . اما در اواخر زمان سلطنت احمد شاه سيد ابوالحسن نجفی به عنوان آيت الله مطرح گشت و در دوره پهلوی استفاده از اين عنوان برای فقهای طراز اول شايع گشت و آيت الله العظمی برای مرجع تقليد اعلم بکار برده شد.
اما بعد از تاسيس جمهوری اسلامی و بخصوص با درگذشت آيت الله خمينی به نحو بی سابقه ای از لقب آيت الله برای روحانيت مورداستفاده قرار گرفت . بسياری از اين القاب بر اساس ملاحظات سياسی بکار گرفته شدند و کار بجايی رسيده که صرف کبر سن و سفيد شدن کامل محاسن شرط آيت الله شدن است بدون توجه به دانش فقهی و جايگاه شخصيتی فرد روحانی!
در اين راستا توجه به کاهش تبليغات وبخصوص عدم نصب عکس های بزرگ اهميت زيادی دارد که در جمهوری اسلامی از اين ابزار برای مشروعيت آفرينی و ايجاد وجهه مصنوعی استفاده زيادی می شود. همچنين القاب پر طمطراق زمينه ر ابرای تشريفات و ايجاد دستگاه های بزرگ فراهم می سازد.
آيت الله خمينی در حالی که در روزهای آخر اقامت در پاريس بود ، پيشنهاد عدم استفاده از القاب رسمی و دادن دستور برای جلوگيری از انتشار عکس های وی در اماکن عمومی را نپذيرفت. طاهر احمد زاده که بعدا نخستين استاندار خراسان بعد از انقلاب شد به صورت مکتوب اين پيشنهاد را مطرح کرد.
تبليغات گسترده عمومی و دولتی بدون تاثير در گسترش موقعيت اجتماعی و تسلط سياسی او نبود. او حتی با اقدام غير متعارف فرستادن سه بار صلوات بعد از طرح اسمش نيز مخالفت نکرد. اگر چه در زندگی شخصی اش ساده زيست بود اما در حوزه شهرت و تبليغات اينگونه نبود.
حال اقدام آيت الله سيستانی فرصت مناسبی است تا به اين نابسامانی و بهره برداری های سياسی و معطوف به قدرت پايان داده شود و تاکيد بر روی سادگی و همچنين خصوصيت ها و توانايی واقعی فقيه قرار گيرد.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید