رفتن به محتوای اصلی

مسیر تعیین سرنوشت ملت ایران

مسیر تعیین سرنوشت ملت ایران

آقای خامنه‌ای و اعوان و انصار او هم سی سال است آزمایش عدم لیاقت و کاردانی خود را به‌‌ثبوت رسانده‌اند. امروز بزرگترین مشغلۀ آنها به تعویق انداختن سرنگونی مقدر رژیم است.

شاید اگر روزی روزگاری احتمالا وسوسۀ صدور انقلاب و تشکیل امپراتوری جدید اسلامی را در سر می‌پروراندند، سالهاست در سایۀ عدم لیاقت و فساد حاکم بر سیستم حکومتی خودشان چنین تصورهایی حتی در عالم خیال هم امکان‌پذیر نیست. آنها خوب می‌دانند که در داخل ایران هم نه‌تنها ملت حامی و طرفدار آنها نیست بلکه این دوران سی‌ساله را به‌عنوان سالهای سیاه ظلم و فساد و جنایت می‌شناسد. و از آنجا که هیچ حکومتی در تاریخ نتوانسته است علیرغم خواست ملت خود در درازمدت ادامۀ حیات دهد، سرنگونی این رژیم و سرنوشت شوم آن بزرگترین دغدغۀ زمامداران فعلی آن است. رابطۀ ملت‌ها با حکومتشان مشابه روابط انسانها با یکدیگر است. زمانی که رشتۀ الفت گسیخت و شک و بدبینی جایگزین حسن تفاهم شد، دیگر باید فاتحه آن رابطه را خواند. رژیم جمهوری اسلامی با رفتار شقاوت‌آمیز خود هرچه بیشتر برای تداوم خود خشونت نشان دهد، فاصله‌اش از مردم دورتر می‌شود.

بنابراین اگر نه بیگانه و نه خودی‌های بدتر از بیگانه، سرنوشت ملت را تعیین خواهند کرد، تنها یک عامل در میدان باقی می‌ماند و آن خود مردم ایران هستند. این واقعیت نه‌تنها امروز بلکه طی تاریخ پر رنج و شکنجۀ ما مورد توجه ملت قرار نگرفته است. دلیل اصلی آن هم واضح است. در جوامع استبدادزده مردم هرگز به‌حساب نیامده‌اند و در نتیجه خود مردم هم گرفتار این توهّم می‌شوند که در حقیقت هیچکاره‌اند. مورد ایران استثنا نیست، مردم بسیاری از کشورهای دنیای سوم یا هنوز گرفتار این توهّم هستند و یا در کشاکش تغییر و تحول.

طی یکصد سال گذشته اینهمه صحبت و قیل و قال دربارۀ حکومت مشروطه و مشروطیت، دقیقاً تلاشی بود برای گذار از بندگی به آزادگی. فردی که کسی دیگر برای او تصمیم می‌گیرد و حق دخالت در تعیین سرنوشت خود را ندارد بنده است نه انسان آزاد. متأسفانه در دوران گذشته، گروه به‌اصطلاح آزادیخواهان ایران نه‌تنها متوجه خطر حکومت مذهبی نبودند بلکه به‌دست خود پایه‌های استقرار حکومت مذهبی و دیکتاتوری دینی را استوار کردند. آنچه امروز مایۀ خوشبختی و خوشبینی شده است و آیندۀ روشنتری را بشارت می‌دهد، پیوستن روزافزون پیروان راستین مذهب به صف مخالفان رژیم آخوندی است. اگر سی سال پیش روشنفکران لائیک دست‌بسته تسلیم و هوادار آشوبگران مذهبی شدند، امروز پس از گذشت سی سال، بزرگترین و معتبرترین مخالفان حکومت فعلی، مسلمانان روشن‌بینی هستند که نظام جمهوری اسلامی را دشمن واقعی اسلام می‌دانند. در حالی که این تغییر موضع از نظر تاریخی جالب توجه است، آنچه موجب خوشبینی به آینده و اعتماد به نفس هواداران آزادی و دموکراسی می‌شود، گسترش آگاهی در میان جوانان کشور است. برقراری ارتباط عاطفی و اطلاعاتی میان ایرانیان برونمرز با هموطنان گرفتار خود در رژیم اسلامی دروازه‌های تبادل افکار را گشوده است. به‌عنوان نمونه، همین تجربه پیروزی اوباما در انتخابات اخیر آمریکا، صرف‌نظر از سیاست و یا برنامه‌های او، درس بزرگی بود برای نسل جوان ایران. آنها به‌وضوح دیدند که چگونه تشکیلات خوب و مجهز همراه با پیامی روشن و نافذ می‌تواند دهها میلیون انسان را آنچنان تجهیز کند که بتوانند بزرگترین تغییر و تحول را در کشوری به گستردگی و پیچیدگی آمریکا ایجاد کنند. درسی که از این تجربه گرفته شد بسیار ساده و قابل فهم است. حکومت‌ها برگزیدۀ ملت‌ها هستند و هیچکس حق ندارد تحت هیچ عنوانی، چه مذهبی، چه عقیدتی و چه نژادی، مردم را از حق انتخاب آزاد محروم کند. هرکس تصور کند که این تجربه در تفکر یکایک جوانان ایرانی که ناظر و شاهد این رویداد بوده‌اند اثری نگذاشته و نطفۀ آزادی و حقوق ابتدائی انسانی را نکاشته است، سخت در اشتباه است.

اگر فرزند یک مهاجر افریقائی می‌تواند در قدرتمندترین و ثروتمندترین کشور جهان عالیترین مقام انتخابی را کسب کند، چه کسی قادرخواهد بود یک جوان ایرانی را از احقاق حقوق اولیۀ خود در کشورش محروم سازد؟ چگونه می‌شود در چنین دنیایی که در یک گوشۀ آن چنین حادثۀ مهمی رخ می‌دهد، در گوشۀ دیگرش جوانان را به‌جرم ابراز عقیده و یا مخالفت با حکومت به چوبۀ دار آویخت؟ شکی به خود راه ندهید که همان گونه که نوسانات اقتصادی و مالی در جهان امروز مرز و بومی نمی‌شناسد و از یک نقطه دنیا به سراسر جهان سرایت می‌‌کند، تحولات سیاسی نیز جهانشمول است و مطالبۀ آزادی و حقوق انسانی نیز به همان طریق و با همان سرعت در جهان گسترش می‌یابد.

به هرگوشه که بنگرید شواهد کافی برای ثبوت این حقیقت خواهید یافت. ترس رژیمهای دیکتاتوری از اینترنت، از بلاگ‌نویسها، از روزنامه‌ها، تلویزیونها و رادیوها دقیقاً به همین دلیل است. آنها می‌خواهند با محروم کردن جوانان از خواندن و شنیدن، نور خورشید حقیقت را با دستهای کریه خود مسدود کنند. هرچه زمان می‌گذرد وظیفۀ آنها مشکلتر و امکانات دستیابی به حقیقت آسانتر می‌شود. در این نبرد نور با تاریکی، حقیقت با دروغ و آزادی با بردگی، سرانجام آن به هر انسان آینده‌نگری روشن است.

به هر گوشۀ جهان که مسافرت کنید، ده‌ها و صدها گروه از جوانان و دیگر ایرانیان را مشاهده خواهید کرد که همه در کشورهای دموکراتیک ریشه دوانیده‌اند و با مشارکت در زندگی سیاسی محیط خود درسهای ارزشمندی از تجربه‌های گوناگون برای آیندۀ میهن خود فراگرفته‌اند. یکی از مواهب این آمیخته شدن با تجربۀ دموکراسی در دیگر کشورها تغییر طرز تفکر ایرانیان مقیم خارج در مورد آیندۀ ایران است.

این روزها بسیار کمتر شده‌اند آن فسیل‌‌های عقیدتی که جز عقیدۀ خود و هم‌مسلکانشان برای عقیدۀ هیچکس احترامی قائل نبودند. امروزه دیگر بحث غالب در اکثر مجامع ایرانی‌های برونمرز ایدئولوژی‌های گوناگون نیست بلکه قبول دموکراسی و آزادی به‌عنوان خواست مشترک عمومی، جدال‌های فرقه‌ای و دسته‌بندی‌های گذشته را متروک و مدفون ساخته است.

گسترش این منش و تشدید روحیۀ احترام متقابل به شخصیت انسانی سوای عقاید و افکار گوناگون، همان تحول و دگرگونی دیرینه‌ای است که نسل‌های پیشین هموطنان ما در آرزوی آن گفته و نوشته‌اند. سرایت ویروس آزادمنشی و اصرار و ابرام در مورد حقوق فردی یکایک شهروندان با چنان سرعتی در حال گسترش است که سران نظام جمهوری اسلامی را مستأصل کرده است. امروز دیگر حکومت تهران در برابر ده‌ها میلیون بینندگان تلویزیون‌های ماهواره‌ای تسلیم شده است و دیگر سخنی در مورد جمع کردن آنتن‌های ماهواره‌ای نمی‌شنویم. برای هر بلاگ‌نویسی که به زندن روانه می‌کنند، دهها و صدها بلاگ‌نویس و بلاگ‌خوان جدید وارد صحنه می‌شوند. سرنوشت و آیندۀ ایران را حق‌طلبی روزافزون میلیونها ایرانی آگاه تعیین خواهند کرد نه آقای اوباما و نه آقای خامنه‌ای.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال
برگرفته از:
IRVAJ

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید