ایرانیان، نه به جمهوری اسلامی تنها راه نجات است

بنام خدا

12/9/1390

سالها پیش از این در بهار سال 58 مردم ساده دل ایران در فضائی تب الود و در سر خوشی مستانۀ ناشی از فروپاشی نظام سابق و به توهم کسب ازادی و احساسات انقلابی برامده از قصد مبارزه با دشمن«ساخته شده بدست تفکر مارکسیستی» یعنی امپریالیسم غربی و در روزهائیکه ظاهراً قرار بود منبعد ان، ازادی بیان و عقیده را در اینده ایران به همراه داشته باشد، و در زمانیکه روشنفکران یک ملت ندانسته/ ناخواسته یا از سر عجز و ناچاری راه نجات خویش را در همراهی با توده مردم دیده، روشنگری و عمل روشنفکرانه را غافلانه/ عامدانه به فراموشی سپرده، ملتی مبهوت را در برابر برخورد امواج سهمگین دروغ و فریب ریاکارانه ملایان تنها گذاشته و در رفراندمی غیر واقعی آری ایجاد بنای حکومت را به جماعت دین فروش لباده پوش ارزانتر از منزلتش تقدیم نمودند، انروزها ملییون و وطن پرستان ایرانی، رجوع ناشی از غلیان احساسات توده مردم به یک روحانی فاقد هویت ایرانی را اشتباهاً به معنای تفویض اختیار و واگذاری قدرت فرض کرده، دست او و همراهانش را در رتق و فتق امور به دلخواه انان و اشاره غرب باز گذاشتند و ما ملت ایران در خلسۀ غرور به خبطی بزرگ و تاریخی دچار شده، ناباورانه ایده های ملی و یکصد ساله را در توهمی غریب به کنار گذاشته، راه ترسیمی بیگانگان برای نابودی میهن توسط دین فروشان را در زیر پرچم مذهب طی نموده ایم.

در انروز انان بسیار زیرکانه همانند اسلافشان در خاندان اموی و دیگر قبائل تازی به عمد بر موج احساس مردم سوار گشته، نه تنها به روش معاویه از مردم ساده دل انروز بیعت همراهی گرفتند که مشروعیت سیستم پیشنهادی خود را با کمک روشنفکر نماهای عامل غرب از صندوقهای رأی با آری به جمهوری اسلامی به روشی امروزی بیرون اورده، کسب نموده، با تکیه بر ان انتخاب مشکوک تا به امروز بر اسب مراد و کوته فکری یک ملت سوار و هر انچه خواسته اند زیر پوشش نام دین با ما و میهن کرده، به مردم تلقین نموده، همانند کلیسای قرون وسطی بر هر جنایت و خیانتی پوششی از فرامین ساختگی الهی پوشانده، راه خطا و اضمحلال میهن را بر مردم ایران به فریب مذهب یا با زور تحمیل کرده اند.

در انروز انان با رندی خاص مرسوم در جماعت دین فروش و عنایت به اصل انگلیسی اختلاف بینداز و حکومت کن، احاد ملت ایران را به نگرشها ی متفاوت از هم تحت نامهای غیر ضروری مثل حزب الله، ضد انقلاب، انقلابی، منافق، کمونیست، بی تفاوت و ... تقسیم نموده، با ایجاد اختلاف ما بین مردم بر اساس تفاوت اندیشه و نوع نگاه به جامعه، انان را به جان هم انداخته و خود بساط حکومت نانجیبانه دینی را در غفلت مردم و روشنفکران وطن پرست گسترانده، به چپاول این سفره پر نعمت ایرانی همانند فاتحان اقدام نموده اند. این مرام و مسلک عربی انان هر چه نداشته باشد، موذیانه نگاه کردن به دنیای پیرامونی و عمروعاصانه نقشه کشیدن برای مردم را به این اوباش حجره نشین عافیت طلب خوب یاد داده ترفند سازی، دروغگوئی و توجیه جنایت و خیانت را به نام دین خدا برای انان میسور گردانده است.

این حاکمین دون پایه سالها با کار بر روی افکار مردم از طریق حوزه نفوذ رسانه در منازل و تسلط حاکمانه/ امرانه بر جامعه، دانشگاهها و مؤسسات اموزشی در مقاطع مختلف سعی بر ان نمودند که جوانان وطن را از حقایق سیاسی و تاریخی میهن دور ساخته، توهمات و گرایشهای پلید غیر ایرانی و مربوط به قبائل بدوی تازی را تحت نام دین، حاکم بر افکار مردم و بخصوص نسل جوان نموده، واقعیت ذات غیر ملی و پشت پرده افکار و اعمال خود را از اذهان مردم پنهان سازند، کما اینکه خلیفه ملعون فعلی بارها در جلسات خصوصی به عواملش گفته بود: هر کار میکنید فقط از دید مردم پنهان باشد و این دستورالعمل به منزله الگوی رفتاری و مدیریت این اوباش تازی در طول سی و اندی سال حاکمیت ملایان در ایران عزیز است. کوته نظرانی فرو مایه با تکیه بر تعصبات مذهبی یک ملت و اتکاء به باورهای درست یا غلط دینی مردم و با کمک ترویج خرافه و از کاه کوه ساختن به شیوه خاندان قجر بر ماه نشسته افکار پوچ، رفتار ناشایست و اعوجاجات ذهن بیمار خود را در عمل با تابلوی ملت ایران به جهان عرضه و در معرض دید جهانیان قرار داده اند.

تا سالهای عدیده جهانیان رفتار ناشایست و خلاف عرف اینان را بنام ملت ایران پذیرفته، به اسم مردم ایران در خاطره و تاریخ خود ثبت کرده، بدین دلیل بدیده حقارت به مردم ما نگریسته اند. انان تقصیری هم نداشته بتصور همراهی مردم با حاکمیت، گناه و رفتار غیر معقول حاکمان را بنام ملت ایران نوشته، در باور خود سکوت مردم را ناشی از رضایت و همراهی معنا نموده، متصور میگشته اند.

اما در 88 افتخار از پس سالها دروغ و فریب ملایان حقایق بر ملا شده، ملت ایران بخود امده راه نجات از این همه دروئی، ذلالت، خیانت و فساد را خلاصی از حضور و وجود حاکمیت ملایان تحت نام جمهوری اسلامی دیده، به تمنای رهائی با بهانه رأی من کو به خیابان امده تا کار این نظام فاسدِ بر امده از اراده بدخواهان ایران را یکسره و میهن را از خبط بزرگ ناشی از 57 فریب رها سازد. در این زمان روبهان صلح جو و عاملان پنهان نظام خلافی از ترس اینده خود و به طمع منافع بیشتر از کیسه نفت ملت که در دست خلیفه تازی میان این و ان بذل و بخشش میشود با لطایف الحیلی تازه به کارزار با ازادیخواهان امده راه سقوط فوری رژیم را مسدود و با سرعتی باور نکردنی راه حقیقت را کم رنگ و مردم را به بیراهه اصلاح دروغین نظام خلافت دعوت کرده، رژیم خلافت فقیه را از سقوط حتمی در عاشورای 88 نجات بخشیده اند، هم انان امروز گستاخانه و بی خجالتِ از ملت به حمایت از رژیم منفور ملایان دروغ زن برخاسته، طینت واقعی و اهداف پنهانشان در حفظ حکومت را رونمائی کرده، به مزاح در جنگ انجام نشده جانفشانی میکنند.

اما ان بساط تقلب و نیرنگ غافلانه حاکمان و ان خوی ددمنشانه و رفتار سبعانه خلیفه نادان و دودوزه بازی بعدی مصلحین خیانتکار، همه و همه چراغ راهی شد تا ملت بداند که سعادت و اعتلاء ایران عزیز در سرنگونی و فروپاشی بساط مضحک خلافت فقیهان خلاصه گشته، راهی بجز نابودی این حاکمیت غیر ملی و ضد ایرانی در برابر مردم باقی نمانده است. مردم بخوبی میدانند که این نانجیبان همانند یونانیان، مغولان و تازیان اشغالگران ایرانند و حاکمیت اینان بر ایران نتیجه ترفند بیگانه به جهت ممانعت از رشد و توسعه میهن و به دلیل ساده اندیشی و زودباوری ما مردمان ایران است، و گرنه فقیهان را چه بکار دنیا و حکومت، انانرا چه به اریکه قدرت، انان مسئله گو، روضه خوان و ظاهراً صاحب کمالند و مرتبت خویش را از طریق درس و بحث کسب کرده، ابرو از راه کسب اخلاق بدست اورده اند و قاعدتاً نباید سرمایه معنوی خویش را در برابر متاع دنیا به ارزانی چوب حراج زنند. اشتباه نکنید، ان نابخردان که طمع دنیا داشته به تجارت شکر، اهن و جان انسانها در پناه رژیم گدازادگان مبادرت ورزیده، رنج ملت و جنایت حکام در حق مردم دیده خم به ابرو نیاورده فقیه که هیچ انسان نیستند! انان سالها روضه حسین بر منابر خوانده اشک مردمان را به داستان قیام او در برابر ستم پیشگی یزید در اورده، تشیع را به سرخی خون او اراسته، حق طلبی و حق گوئی را ارمان او میگفته اند، مگر میشود که روضه خوانان حسین، کشتار فرزندان مردم را در عاشورای 88 دیده یا شنیده باشند و بر ظلم بدل مضحک یزید ساکت بمانند!؟ مگر میشود عالمان وارسته دیندار، قصه پر غصه ترانه موسوی و ظلم سیاه رفته بر او را دانسته باشند و در برابر جنایات عوامل یزید زمان مغفول بمانند!؟ بخدا هرگز چُنین نباشد، اگر از بیان حق و حقیقت در برابر ظالم ترسیده اند، از خدا دور افتاده غافلند، باید که در فقه خود به دیده تردید نگریسته راه چاره کنند و ان فقهات کذائی را کنار کوزه گذاشته و ... ، اگر هم که این همه بربریت را در طول سی سال گذشته دیده باور داشته، راه توجیه انرا در میان احکام دینی میجویند حتماً شریکان دزدند و رفیقان غافله و باید بدانند که پاسخ درخور در هر دو دنیا با قهر خدای ملت خواهند دید.

و این وضعیت حاضر دقیقاً همان است که باید میبود و این همان شرحی است که مورخ فهیم کسروی دانا داده بود، ملت ایران حکومتی به ملایانِ مدعی بدهکار بوده، انرا به سادگی به انان تقدیم کرد تا طینت واقعی خویش را به منصه ظهور رسانده، واقعیات پس پرده دین فروشی را برای مردمان ساده دل ایران بی واسطه عیان سازند. دروغ گوئی در پوشش مصلحت، جنایت علیه بشریت و قتل زندانیان و ازادیخواهان در قالب صلاح دین و حکومت، دزدی و چپاول ثروت مردم به فتوای تقسیم غنائم جنگی، حیله گری و خدعه و فریب با توجیه زیرکی مؤمن، تجاوز به نوامیس ملت با تخیل اسیر دانستن مردم ایران، همه و همه پس پرده طینت واقعی این لباده پوشان ذلیلِ اویزان به دین خداست که اگر تمامی عالمان و سیاستمداران جهان حاضر جمع میشدند نمی توانستند به این وضوح و عریانی هویت پلید این گدا زادگان را بر مردم وطن اشکار گردانده، واقعیتها را بر ملا کنند.

این حقیقت تلخ سی و اندی ساله حاکمیت ملایان است که ابرو از حاکمیت دینی برده راه رستگاری مردم را در جدائی قطعی دین از حکومت و شخصی بودن امر دین در چهارچوب اختیارات فردی معنا نموده است، این واقعیت و باور امروز جامعه ماست که دیر یا زود و تحت هر شرائطی خود را به حاکمان دون پایه تحمیل کرده، اضمحلال و فروپاشی بساط ریاکارانه حاکمیت مذهبی را به ملایان تحمیل خواهد نمود.

این واقعیتی مبرهن در جهان هستی است که انانکه همدل و همراه با حقیقتند ماندگار و ان کسانیکه سد راه مردم در دسترسی به ارمانها شده، به مردم ظلم و خیانت روا داشته اند، راه فنا را در تنهائی با خفت و خواری از پس گذر زمان دیر یا زود در هر لباسی از جمله در لباس روحانیت طی خواهند نمود. ملت ایران در پی ان خبط بزرگ، به تاریخ وطن، خودش و نسلهای اتی کشور بسیار مدیون است، مردم ایران به خوبان گذشته میهن بد کرده، تاوان ان ناسپاسی را بسیار گران در حکومت خلافی و سی ساله ملایان پس داده اند، امروز روز رستگاری ملت و زمان بازگشت به ارمانهای ملی/ بومی میهن است، امروز وقت رهائی وطن از چنگ دون پایگان غیر ایرانی و تازیان اشغالگر میهن است.

ظاهراً غربیان کهنه کار بدلیل منافع سی ساله ناشی از وجود حکومت ملایان قصد واقعی نسبت به فروپاشی این نظام وطن فروش را ندارند و با ادامه بحث های غیر ضرور و اعلام خطرات ناشی از برخورد با حکومت ملایان ما را سرگرم ساخته منافع ملی خویش را همچو گذشته در الویت قرار داده اند، انان بخوبی میدانند که این عربده کشی حکومت برای جهان ازاد واهی بوده توان واقعی اینان بسیار کمتر از بزرگنمائیهای رسانه ای میباشد، اما دلار حاصل از نفت چه ها که نمیکند!! لذا ما باید خودمان با قدرت ناشی از اتحاد ملت و توان مردانی وطن پرست چون رضا پهلوی کار را یکسره کرده در صدد جلب توجه دنیای غرب به لزوم فروپاشی حکومت ملایان برامده، منافع مشترک حذف انان از دایره قدرت برای جامعه ایران و جامعه جهانی را به رخ کشیده، مانع از ادامه حیات این هیولای بی شاخ و دم بنام حکومت اسلامی گردیم.

تحریم انتخابات نمایشی پیش رو، تشکیل کنگره ملی با کمک و مدیریت رضا پهلوی بعنوان تنها نماد ملی مطرح در میان جوانان، اتحاد ملی حول محور فروپاشی نظام اخوندی، همراهی و تقسیم منافع با جامعه ملل متحد و کمک متقابل در پاکسازی ایران از حکومت اوباشِ مولد تروریسم و خطر هسته ای برای دنیای ازاد، تطبیق در حد امکان نظام اتی میهن با نمونه های برتر و موفق جهان ازاد و دمکراتیک در ضمن توجه و عنایت ویژه به مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر راه برون رفت از این مخمصه سی ساله و مضمحل کننده ایران است، این برگه قرمز نه به جمهوری اسلامی است، ایران را امروز دریابید که فردا بسیار دیر است.

ایران عزیز پاینده و سربلند/