اینها آتش بس را نمی پذیرند زیرا اولاً پذیرش آشتی و صلح منافعشان را به خطر می اندازد، دوماً پذیرش آتش بس مستلزم به رسمیت شناختن پژاک است، سوماً به معنی بازگشت به شرایط قبل از جنگ و حمله و اصلاح رفتارشان است که اینها اساساً با هرگونه اصلاح مخالفند و چهارماً مشکل اساسی مشکل سیاسی نیست بلکه مشکل روانیست.
این جناح حاکم با زمین و زمان مشکل دارند، با قانون اساسی چه بخش خوب چه بدش مشکل دارند با اصلاح طلب حکومتی وغیر حکومتی اش مشکل دارند و با تمام قدرت میخواهند آنها را به محارب تبدیل کنند چنانکه در دو سال اخیر هر چه از دستشان برآمد کردند. با بهایی و اهل حق و دراویش و روشنفکر و دانشجو و محیط زیست و عید فطر اهل سنت و الی اخر مشکل دارند و میخواهند سر بر تنشان نباشد اگر کسی هم گیرشان نیامد با سایه خودشان دعوا دارند ودشمن می تراشند مثل دعوایشان با جریان انحرافی .
اینها از پژاک بیشتر استفاده ابزاری می کنند برای خلق دشمنی فرضی که گویا میخواهد کشور را تجزیه کند با این عملشان چند پیام دارند اول اینکه نشان دهند که وطن پرستند و به نیابت از تمام وطن پرستان با تجزیه طلبان می جنگند دوم اینکه به اپوزیسیون سراسری پیام دهند که اگر هوای براندازی و رویارویی با نظام را در سر دارند باید خودشان را برای جنگ داخلی آماده کنند و ما به این سادگی کنار نمی رویم و چشم اندازی مثل سوریه و لیبی در انتظار است فلذا زمانی آتش بس معنی دارد که دیگر گروهی مثل پژاک و یا هیچ اپوزیسیونی وجود نداشته باشد که از رفتارها و اخلاق اینها انتقاد کند و هر چه دلشان خواست بکنند.
روزنامه نگار
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید