رفتن به محتوای اصلی

سیاست یک بام و دو هوا!

سیاست یک بام و دو هوا!

آقای سید محمد خاتمی در هفته های گذشته صحبتهایی را مطرح کردند که تقریبا غیر از این هم از ایشان انتظاری نمیرفت. در درجه اول آقای خاتمی صبحت از ” بخشیدن ظلم های انجام شده “ کردند. صحبت ایشان اینقدر ناپخته بود که اگر کسی از موضوع دو سال گذشته ایران خبر نداشت با خود فکر میکرد که حتما این بحث مثل؛ بخشیدن یک دزدی ساده است و یا یک برخورد سیاسی است که بین دو طیف داخل حکومت انجام شده؛ و باعث دلخوری طرفین شده و این مشکل را میتوان با یک دست دادن و روبوسی و احتمالا چند جلسه خصوصی قضیه را پایان یافته فرض کرد.

آقای خاتمی در زمانی که در جایگاه نفر دوم یک مملکت قوی و بزرگ و نسبتا پولدار بودند؛ چه کار مثبتی انجام دادند که حالا از ایشان انتظار معجزه بتوانیم داشته باشیم. ایشان در زمان 18 تیر عقب نشینی کاملا سنگینی کردند؛ نتیجه آن شد که؛ جوانان دانشجویی که از پنجره های خوابگاه و از طبقه های بالای خوابگاه به زمین پرت شدند و بدنشان له و کبود شد و بسیار باتوم و تیر و ترکش خوردند و چشم و جان خود را از دست دادند؛ محکومان حادثه قلمداد شدند و تنها متهم نیروی مسلح آن فاجعه تاریخی؛ کسی نبود جز یک سرباز مفلوک؛ که به جرم دزدیدن یک عدد ریش تراش برقی محکوم شد!!!

این اتفاقات؛ جک نیستند بلکه گوشه ای از فجایعی هستند که در دوران آقای خاتمی انجام گرفت و ایشان اینقدر شخصیت و پرنسیب اخلاقی نداشتند که حداقل؛ حالا که این قدرت را ندارند که متهمان واقعی را به پای میز محاکمه بکشانند؛ از سمت خود استعفا دهند. ایشان ماندند تا آبدارچی نظام باقی بمانند و هشت سال زیبا خندیدند؛ ایشان حرف از گفتگوی تمدنها زدند؛ ولی جرات نداشتند گفتگوی بین حکومت و مردم را پیش بکشند و جالب اینکه هنوز هم بر همین نوع سیستم رفتاری؛ مهره های بعدی خود را میچینند.

8 سال خریدن زمان برای حکومت جمهوری اسلامی ایران؛ برای رساندن حکومت جمهوری اسلامی به انرژی هسته ای!!! – انرژی با تکنولوژی فرسوده روسی و با قطعاتی که هیچ تضمینی برای سلامت کار کردشان وجود نداشته و ندارد - تنها دستاورد آقای خاتمی برای حکومت جمهوری اسلامی ایران بود. فکر میکنم کمتر کسی باشد که سالهای آخر ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی را از یاد برده باشد؛ آن دوران بسیار برای ایران خطر آفرین بود به طوری که؛ حکومت ایران بیشترین میزان درگیری های دیپلماتیک را داشت و حتی احتمال حمله نظامی آمریکا و اسرائیل هم داده میشد؛ با آمدن آقای خاتمی؛ نقشه های حمله نظامی و برخورد قهر آمیز دوباره به داخل کشوی میزها برگشت و با اینکه تحریم های اقتصادی بر سر جایشان باقی ماندند؛ همه کشورهای اروپایی و حتی خود آمریکا ذوق زده؛ از انتخاب سید خندان با 22 میلیون رای مردم ایران؛ به دنبال یک مسیر تعامل و تجارت جدید با ایران میگشتند و همان کشورهای که در سالهای پایانی دوره ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی گاها سفرای خود را فرخوانده بودن دوباره به این فکر افتادند که با دولت اصلاحات میتوان به پای میز مذاکره نشست و در کنار آن هم روابط تجاری را از سر گرفت به همین دلایل بود که دول اروپایی؛ مایل شدند که روابط خود با حکومت جمهوری اسلامی ایران را از سر بگیرند و این شیخ خندان را ببینند و با او از در دوستی در آیند.

نتیجه هشت سال گفتگوی تمدنها فقط خرید زمان بود تا آقای احمدی نژاد از کلاه شعبده بازی حکومت بیرون بیاد که آمد. در آخرین روزهای صدارت آقای خاتمی؛ ایشان به طور مستقیم به این موضوع اعتراف کردند که ” رییس جمهور چیزی نیست جز چرخ پنجم نظام و یا همان آبدارچی “.

آقای احمدی نژاد هم که وارد شدند وعده های بسیار دادند و بالنهای زیبایی به هوا فرستادند که نتیجه این اعمال باعث شد که حتی طرفداران سرسخت خود را هم به مدلهای مختلف براشفته کند و این وعده های توخالی؛ نه تنها به اوضاع ممکلت رنگ و روی آرامش نزد؛ بلکه هر روز بر تنش بین حکومت ایران و نیروهای اصلاح طلب از یک طرف و حکومت جمهوری اسلامی با کشورهای همسایه و غیر همسایه افزود؛ تا آنجایی این آشفتگی سیاسی و فکری پیشروی کرد که در حال حاضر؛ هر زمان امکان جنگ بر علیه ایران و حکومت جمهوری اسلامی ایران وجود دارد.

ضمن اینکه در حال حاضر آقای احمدی نژاد با آقای خامنه ای شدیدا درگیر هستند و احتمال هر نوع حرکت و واکنشی ازدو طرف دور از انتظار نیست. ولی سوالی که باقی میماند اینجاست آیا حکومتی که به عزیزان و فرزندان این انقلاب رحم نکرده و آنها را قربانی منافع شخصی خود کرده؛ حاضرست دست به اصلاحات بزند و یا یک انتخاب سالم برگزار کند؟ همه میدانیم که جواب هر دو سوال منفی است چون :

اول اینکه اصلاح طلبان فقط سودای بازگشت به قدرت دارند و نه هیچ چیز دیگر. و اگر هم بتوانند به قدرت برسند چیزی نخواهند بود جز مجیز گوی حکومتی که شاید خودشان هم قبولش نداشته باشند .

دوم اینکه اصلاحات دیگر معنی ندارد وقتی که آقایان مهدی کروبی و میرحسین موسوی فرزندان راستین و خلف حکومت جمهوری اسلامی ایران؛ و مورد خشم قرار گرفتگان کنونی در زندان خانگی و تحت شدیدترین سانسور خبری قرار گرفته اند؛ دیگر آیا چیزی به عنوان اصلاحات میتوان متصور بود؟ جناب آقای موسوی و کروبی به طور کامل پایبندی خود را به قانون اساسی جمهوری اسلامی بیان کرده اند و همیشه و در همه جا از پدر معنوی خود امام خمینی یاد میکنند و اینکه آقای موسوی هم خواستار بازگشت به ” دوران طلایی امام” بوده و هستند.

وقتی ظرفیت تحمل چنین نیروهایی وجود ندارد؛ دیگر چه کسی می ماند که حکومت بتواند به او و آرمانهایش اعتماد کند؟

جناب آقای خاتمی؛ شما حتی جرات ندارید در کنار مردم بایستید و سکوت کنید؛ فقط بایستید و سکوت کنید !! شما کسی بودید که آرزوهای یک نسل را به باد دادید، جناب آقای خاتمی آیا شما به این فلسفه اعتقاد دارید که : ” هدف وسیله را توجیه میکند!! “ گمان من براین است که بلی شما هم تشنه قدرت هستید؛ شما هم دلتان برای یک صندلی با عظمت ولی تو خالی تنگ شده است؛ صندلی که زمانی بر آن برای سالیان دراز تکیه زدید و با اینکه در قدرت بودید؛ نتوانستید حتی قاتل مرحوم شادروان ” عزت ابراهیم نژاد” را دستگیر و به پای میز محاکمه بکشانید. شما و دوستانتان باید مطمئن باشید که حتی یک صندلی برای معاونت ریاست مجلس شورای اسلامی و یا نائب رییس مجلس را هم بدست نخواهید آورد و ساده تر بگویم اجازه نمیدهدند که شما بدست بیاورید؛ چون آقای خامنه ای قسم خورده است که تحت هیچ شرایطی نگذارد دیگر دوم خردادی هرچند کوچک بازسازی شود و شما خود بهتر میدانید که وجه و شخصیت شما در حکومت چقدر است و چقدر در درون قدرت محبوبیت دارید. پس از چه روی است که چنین دست و پا میزنید برای چیزی که حتی کوچکترین ثمری برای شما و دوستانتان نخواهد داشت تلاش بیهوده میکنید و من فکر میکنم که شما بیش از هرکس واقف هستید که این تلاشها ” آب در هاون کوبیدن برای نظام “ است و اینگونه کارها برای شما هم منفعت شخصی ندارد و فقط بیش از پیش محبوبیت خود را در بین مردم کمرنگ و کم رنگتر میکنید.

آقای خاتمی شما و امثال شما بدون حکومت جمهوری اسلامی یک هیچ بزرگ خواهید بود چون شما با مردم نیستید؛ بهتر نیست کمی حداقل با خودتان منصف باشید؛ من و شما و همه میدانیم که سیاست نه شرف دارد و نه وجدان ولی حداقل بیایید و مردم را بیش از این به چاه ویل راهنمایی نکنید.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید