رفتن به محتوای اصلی

بوی الرحمن نظام فاسد دینی بلند شده است

بوی الرحمن نظام فاسد دینی بلند شده است

پس از ان همایش اگاهانه مردم در سالروز 22 خرداد بخوبی میشود فهمید که این نظام از اغاز فاسد به پایان راه رسیده و کار از عدم مشروعیت، مقبولیت و اصلاحش گذشته به فروپاشی و اضمحلال به یقین نزدیک شده است.

لشکرکشی اوباش فرومایه و زره پوشانی کوته فکر شبیه به نینجاهای تصاویر کارتونی، نه تنها باعث ترس این مردم اگاه و مغرور نشد، بلکه به ایجاد تبسمی ظریف بر لبانشان، حاکی از درک عالی انان نسبت به فرا رسیدن پایان راه و به سخره گرفتن اعمال عوامل حاکمیت منتج میگشت. نخبگان ملتی فهیم در رژه ای خیابانی و در مقابله با مترسکانی بی روح و گهگاه شرمنده/ ترسیده، با حضور خود در صف اول مبارزه با اوباش حاکم به حقیقت، صحت و استمرار تفکرات میهن پرستانه/ ازادیخواهانه صحه گذاشته، دریچه ای تازه از تصویر بلوغ سیاسی و روشنفکری بخردانه ملتی کهن را بر روی جهانیان گشوده به نمایش گذاشت. مردمی صلح جو، ارام، نجیب و سرسخت که بعضاً در پایان کار روزانه از ادارات، موسسات اموزشی و محل کار یا سکونتشان خود را به وعده گاه ازادیخواهان در خ- ولی عصر رسانده، به ارامی همانند سیلی جاری اما رو به بالا نمایشی از مدنیت و درک ویژه ایرانیان از ان و شخصیت ممتاز ملتی فرهنگی و صاحب کمال را برای ارائه به جهانیان و دنیای متمدن به نمایش گذاشته با تفاخر به رخ کشیدند.

این تصویر بلوغ سیاسی ملت فهیم و صاحب سبک ایران حاکی از ثمر بخشی جریان سیال اگاهی بخش جنبش سبز در بسط اگاهی و اعتلای جامعه ایرانی مبنی بر رجوع به دانائی، حذف خرافه، پایداری برحق و ایستادگی بر ارمانها است که ثمره چندین سال نبرد بی وقفه قلمی/ قدمی با حاکمیت جور و جهل بوده، نشانه بارز اینده نگری و نگاه ممتاز ان مردان بزرگ موسوی و کروبی عزیز است که بر درک و توانائی مردم واقف، به لزوم اگاهی بخشی به ملت باور داشته، تعالی جامعه ایرانی را مستلزم بیان واقعیات، دوری از خرافات و نیک اندیشی ان سنت کهن ایرانی میدانستند.

در مواجهه با قیام 57 و تغییر روش حکومتداری در ایران عزیز، ما ایرانیان سنتها و اداب ملی خود را تحت تاثیر باورهای غلط از دینداری و مذهب به بوته فراموشی سپرده، رسوم غیر ملی، غیر بومی بر گرفته از بسترعربی محل ارائه و نشر دین، که موثر بر تنظیم روابط انسانی در فرهنگ دینی جاری است را جایگزین افکار ملی و پایه در جامعه ایرانی انروز نموده ایم، ادابی که نه تنها هیچ سنخیتی با باورهای کهن ما نداشته بلکه بستر مناسبی برای رشد خرافه، اوهام و نظریه های بسته و منسوخ بوجود اورده، نابودی و اضمحلال ایران را در پی اورده است. این بزرگترین خطای ملت ایران در ان سال سرنوشت است، که به واسطه کوتاهی روشنفکران در ایستادگی بر ارمانها و بسط اگاهی به ملت در برابر گسترش و غلبه موج ترویج فرهنگ بظاهر دینی و غیر ملی بر مردم خوب میهنمان ناخواسته تحمیل گشت. موج سواران ملبس به لباس دین، بخوبی از خلاء موجود سوء استفاده کرده، باورهای غلط و بعضاً دروغین خود بر گرفته از اسلام انگلیسی را به نام اسلام ناب به باور جامعه تلقین و اعوجاجات افکار بیمار خود را به بطن جامعه ایرانی تحمیل نمودند.

استفاده از روشهای مذموم در مقابله با حکومت سابق یا سرکوب اعتراض مخالفین بعد از پیروزی قیام، مثل وارونه جلوه دادن حقایق( اتش سوزی سینما رکس/ انفجار دفتر ریاست جمهوری) یا فریب طرف مقابل برای کسب امتیاز و پای بند نبودن به تعهدات( توافقات با هایزر/ بازی با ملیون مذهبی مثل مرحوم مهندس بازرگان)، استفاده از ابزار خشنونت و پاکسازی بدنه سیستم اداری از طریق اعدام یا اخراج عوامل حکومتی و پرسنل مستخدم دولت و سیاسیون مخالف، ثمره ای جزء پایه ریزی و ایجاد بنیاد ظلم اینبار بنام حاکمیت دینی برای مردم ما در پی نداشته است، با این تفاوت که این نوبت مخالفت با حاکم یا حاکمیت دینی مخالفت با خدا، رسول خدا و اساس دین نامگذاری شده عقوبتی هم وزن با عقوبت کفر، اردتداد و شرک به همراه خواهد داشت و در پی ان، ترویج اوهام و خرافه با دوری از حقیقت دین وسیله ای برای فریب مردم گشته تاثیری دو چندان در دوری نسل جوان از مقوله دین و باورهای مذهبی( خواست اصلی طراحان بیگانه) بهمراه اورده است، انچنانکه امروز تظاهر به دینداری ابزار و ملعبه رسیدن به مقاصد مادی در میان جماعت دین فروش و عمال حکومت فاسد شده بخشی از واقعیات روحی/ شخصیتی/ شغلی انان گشته است.

این ترفندی زیرکانه از سوی بیگانه برای اضمحلال فرهنگ ایرانی و مذهب تشیع( جنبش سبزعلوی و ضد خلافت اموی ) بدست اوباشی فرومایه و ذاتاً بیمار در کشوری صاحب فرهنگ و تمدنی باستانی و یکتاپرستانه بوده که از گذشته های دور بواسطه صاحب کمال بودن مردمانش به خرد و دانائی شهره، راستگوئی و شجاعت بخشی از خصائص دیرینه و ممتاز این قوم محسوب میگردیده است. خصائل و نقاط قوتی که یکبار با ورود اسلام بدست اعراب به ایران دستخوش تغییر و تطبیق با روحیات عربی حاملان اسلام قرار گرفت و در گذر زمان با وایابی، خود را از چنبره ان تفکرات، اداب وارداتی و غیر ملی نجات داده به تلفیقی از باورهای فرهنگ ایرانی در مجاورت و همزیستی با حقایق دینی/ مذهبی پرداخته( برگزاری جشن ملی نوروز با خواندن دعای دینی تحویل سال/ ذوالقرنین دانستن کوروش هخامنشی توسط روحانیونی مثل ایت الله طباطبائی) اما، بار دیگر با دگرگونی حادث در سال 57 همان خصوصیات غیر مدنی و غیر بومی( مثل عدم توجه به حقوق بانوان در مواردی مثل ارث، دیه یا قضاوت ) دوباره همانند خوره توسط حاکمانی غیر ملی و بی تفاوت نسبت به اداب و باور ایرانی، بجان فرهنگ ملی این سرزمین کهن افتاده، مکر، فریب، خیانت، قتل، عدم پایبندی به تعهدات، دروغگوئی و ... را در پوشش ریاکارانه و متقلبانه مصلحت، ابزار تداوم قدرت در دست ملایان و ادامه حاکمیت جور دین فروشان در ایران عزیز قرار گرفته است.

اما سخنی با خلیفه تازی که ظاهراً خود را در قاب خلافت اموی بیش از حد ضرور بزرگ پنداشته در توهم و هپروت دارالخلافه اسلامی سیر میکند:

بدان و اگاه باش که پایان تو و نظام فاسد مذهبی در ایران عزیز فرا رسیده و تو جز توبه و انابت بدرگاه ایزد منان و کرنش در مقابل ملت عزیز ایران راهی پیش پای خود نداری. به خود ای و از اعمال ناروای گذشته ات توبه کن که ایرانیان بلطف پروردگار بخشنده و مهربانند. بدان نه تو و نه ما قبل تو در اندازه های سروری بر ملت دلیر ایران نبوده، جایگاه رسمی و سیاسی تان را مدیون مرحمت و لطف مردم نجیب میهن در قیام 57 و دلاوری فرزندان ایران در ان نبرد هشت ساله میباشید. تا فرصتی هست و قبل از انکه مردان ملت چونان اذرخش بر فرق تو فرود ایند، از در توبه در آی و از مردم ایران بواسطه اعمال گذشته ات پوزش خواه، به تسلی خانواده شهدا و اسرای سبز ملت همت گمار، اراء دزدیده شده از ملت را به انان بازگردان، رهبران ازاداه ملت و دیگر زنان و مردان اسیر ایرانی را ازاد ساز و رفراندوم تعیین حکومت را به سلیقه ملت بر پا کن، ترتیب بازنگری در قانون اساسی و تدوین جدید ان میثاق ملی را در صدد باش، اموال دزدیده از ملت را به مردم باز گردان و دست دزدان لباده پوش و دوستان اوباشت را از اموال ملت کوتاه کن، بدان و مطمئن باش که ما ایرانیان به دشمن میهن در هر لباسی و به هر نامی باج نخواهیم داد. حد خود را بشناس و تا دیر نشده از کرده و گذشته پلیدت باز آی، مردم خوب ایران لایق و سزاوار بهترین ها هستند که قطعاً این از اندازه و قواره تو و امثال تو خارج است. مردم من بعد فریب دین فروشان کذابی چون تو را نخواهند خورد و به بنام مقدسات در دایره مکر شما دروغگویان سرگردان نخواهند ماند، این اخرین فرصت تو و پایانی بر سی سال خیانت، بربریت و فساد دینی است. خود به پایان سلام کن که ملت سلحشور ایران به لطف پروردگار بزرگ پایان را به تو و نظام بیگانه ساز و قرون وسطائی خلافت فقیه دیکته و تفهیم نموده از راه رفته باز نخواهند گشت. ای خلیفه جائر، بدان که ایران مهد دانائی، خرد و سلحشوریست/

ایران پاینده، ایرانی پیروز//

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید