رفتن به محتوای اصلی

جلال آل احمد و عصر بازگشت

جلال آل احمد و عصر بازگشت

یکی از مباحث اجتماعی در سده اخیر، مباحث مربوط به هویت است. این مباحث به رغم نوظهور بودن، به دلیل تحولاتی که به لحاظ تاریخی در ایران معاصر روی داده، فراز و فرود های بسیاری را پشت سر گذاشته است.

به طور کلی شکل گیری مباحث مربوط به هویت به دوره قاجار بازمی گردد و چگونگی تعامل و برخورد با فرهنگ و تمدن غرب از نخستین رویارویی متفکران ایرانی در این دوره تا به امروز همواره یکی از ارکان نظریه پردازی های اجتماعی- سیاسی در ایران بوده است. در این دوره ایران به لحاظ منافع بسیار مورد توجه غرب استعماری بوده است . و علاوه بر آن شکست های پیاپی ایران در جنگ های دوره فتحعلی شاه و محمد شاه قاجار، و بحران های اقتصادی و اجتماعی ناشی از این شکست ها، توجه روشنفکران ایرانی را به دلایل عقب ماندگی ایران جلب کرد و به آنچه در غرب می گذشت روی آورند. در اثر این مواجهه با دنیای غرب "خود" ایرانی در مقابل " دیگری" شکل می گیرد. اما در جریان این توجه بیشتراز آنکه به تحولات فکری و مبانی فلسفی توسعه غرب توجه شود، شاهد نوعی الگوبرداری از غرب هستیم؛ و افرادی همچون آخوند زاده، میرزا ملکم خان، طالبوف و میرزا آقاخان کرمانی با اعتقاد به مرجعیت فرهنگ غرب، از پذیرش بی قید و شرط این تمدن سخن می گویند " و با نفی کامل خود و پذیرش کامل تجدد، بر این باورند که الگوهای غربی در هر صورت قادر به حل مسائل و مشکلات داخلی ایران هستند".( کچوئیان؛ 1383)

نظریه های هویتی به تدریج و مقارن با عصر پهلوی اول شکل تازه ای به خود گرفت. رضا شاه که اصلاحات و نوسازی فرهنگی را مبتنی بر سه اصل "ناسیونالیسم باستان گرا، تجدد گرایی و مذهب ستیزی" (لطفی) بنا نهاده بود، تنها راه رسیدن به توسعه و پیشرفت را در نفی سنت ها و فرهنگ دینی حاکم بر جامعه ایران می دانست و با نادیده گرفتن عناصر هویتی همچون سنت، مذهب و تاریخ اسلام، و در مقابل با تاکید بر نژاد آریایی و تاریخ باستانی، سعی در احیای هویت باستانی ایران داشت. در ابتدای این دوره روشنفکران به دلیل ناکامی های نهضت مشروطه و نیز فضای هرج و مرج موجود، به رضاشاه گرایش پیدا کردند اما به مرور و به دلیل سرخوردگی از اصلاحات آمرانه رضا شاه از اطراف وی پراکنده شدند. (همان) در این مقطع تاریخی است که طرد عناصر فرهنگ بومی و گسترش روابط سرمایه داری به تدریج آشکارتر شده و با نفی فرهنگ و اصالت های بومی، راه حل های بومی برای عقب ماندگی اجتماعی به دست فراموشی سپرده می شود.

در چنین شرایطی که هویت ایرانی یکسره به مخاطره افتاده زمزمه هایی در میان روشنفکران مبنی بر" جستجوی هویت خویش " به گوش می رسد و اندیشه بازگشت به معنای عام آن مشغله ذهنی گروهی از روشنفکران و داستان پردازان می شود. به این ترتیب تقریبا از سال 1332، گفتمان هویتی به سمت و سوی خاصی رفته و هویت متجددانه را به طور کلی نفی می‌کند. دراین دوره نهضت ملی شدن نفت و رویکرد انتقادی نسبت به غرب، رویکردی سنت محور را واردگفتمان هویتی ایران کرده و روشنفکران جهان سومی را بیش از پیش به سمت هویت‌های بومی و سنت‌های محلی‌شان سوق داد. ( کچوئیان؛1383) به این ترتیب روشنفکران این دوره با نفی تجدد غربی ندای "خودیابی" و "بازگشت به خویشتن" را سر دادند. لذا اساسا سال های دهه چهل را می توان به همان شدتی که سال های تحکیم و رشد روابط سرمایه داری وابسته و سلطه فرهنگ بیگانه است، سال های واکنش بسیاری از روشنفکران ونویسندگان نسبت به تحکیم آن روابط تحمیل شده و فرهنگ وارداتی دانست. نویسندگان این دهه که هویت ملی را در معرض نابودی می دیدند ، به جستجوی هویت خویش همت می گمارند. اما نکته قابل توجه در این رابطه آن است که روشنفکران در پی بازسازی هویت ملی، رویکردهای متفاوتی از خود نشان دادند. برخی همچون کسروی و هدایت با تاکید برایران گرائی به جای ایدئولوژی مذهبی سعی داشتند اسلام را عنصری تحمیلی بر فرهنگ ایران معرفی کنند؛ و در مقابل برخی دیگر نیز همچون شریعتی و مطهری با دفاع از سنت های دینی سعی در بازسازی هویت دینی داشتند. به طوری که شریعتی بازگشت به خویش را بازیافتن شخصیت انسانی و اصالت تاریخی و فرهنگی خویش، و خود آگاهی و بالاخره نجات از بیماری الیناسیون فرهنگی و استعمار معنوی معرفی می کند (شریعتی؛ 94:1376) وخویشتن را در این بازگشت، "خویشتن فرهنگی اسلامی" می داند که از همه به ما نزدیک تر است و تنها فرهنگ و تمدنی است که الان زنده است. (همان: 96)

آل احمد نیز در این دوره در مقام یک روشنفکر و یک نویسنده، با تاکید بر حفظ سنت ها در جریان تحول، به دنبال این است تا سلاحی برای هجوم تجدد مآبی و سرمایه داری وابسته بیابد و در ادامه فعالیت های فکری خود و بر اثر توجه به عوارض نابسامان ناشی از رابطه با غرب، نظریه بازگشت به خویش و تز مقابله با آثار ناشی از فرهنگ و تمدن غرب را مطرح می کند." او که تمامی چاره جویی های ناسیونالیستی و چپ گرایانه را تجربه کرده است و اکنون پس ازکودتا سراسیمه به کوبیدن سیاست های استعماری خارجی می پردازد، در پی یافتن پناهگاه بر می آید و این پناهگاه بازگشت به سنت است." (امیری، 1371: 272) بازگشتی که نمود آن را به وضوح در آثار او همچون نون و القلم، نفرین زمین، در خدمت و خیانت روشنفکران و غرب زدگی مشاهده می کنیم.

آل احمد در غرب زدگی که حاصل اندیشه اجتماعی او در دوره سوم زندگی اش است، جریان غالب اندیشه اجتماعی و گرایش بسیاری از روشنفکران دهه چهل را مبنی بر جستجوی خویش و هویت بر باد رفته، مدون می کند. پایه اصلی فکری در این کتاب طرح مساله از میان رفتن سنت هاست. به تعبیر خود او " حرف اصلی این دفتر در این است که ما نتوانسته ایم شخصیت فرهنگی – تاریخی خودمان را در قبال ماشین و هجوم جبریش حفظ کنیم، و مضمحل شده ایم."( غرب زدگی: 28)

آل احمد پس از به تصویر کشیدن ویرانی هویت فرهنگی در اثر سیطره ماشینیسم،در غرب زدگی، در پی چاره جویی برمی آید. از نظر جلال چاره، "جان این ماشین را در شیشه کردن است. آن را به اختیار خویش در آوردن است". "او که حدوث وضع موجود غرب زدگی را ناشی از فروپاشی " کلیت اسلام می داند، چاره رهایی از این وضع را نیز برقرار ساختن مجدد آن کلیت و بازگشت به اصالت های بومی و سنتی می بیند." (امیری، 1371: 418)

این سیر فکری جلال آل احمد را علاوه بر کتاب غرب زدگی، می توان در داستان هایش نیز دنبال نمود. در این زمینه می توان به "رمان نفرین زمین" اشاره کرد که آل احمد در آن به عنوان راوی داستان در نقش آقا معلم اهل شهر و تحصیلکرده دانشسرا، برای تدریس پایه پنجم ابتدایی، وارد روستا می شود و به شرح وقایع آنجا می پردازد. "نفرین زمین که مبتنی بر تحلیل گسیختگی ساختار اجتماعی- فرهنگی دیرینه روستا در مواجهه با ورود تکنولوژی است"(همان: 393)، بر حیات سنتی روستاتاکید دارد و موضوع از دست رفتن سنتها و هجوم ناحساب فرهنگ شهری و تکنولوژی مهار نشده را به بافت سنتی جامعه به تصویر می کشد. آل احمد در این رمان بسیاری از مبانی فکری غرب زدگی را به جهان داستانی وارد می کند؛ به طوری که آن را برگردان هنری غرب زدگی می دانند.

آل احمد در جریان داستان از شخصیت های مختلفی نام می برد و به توضیح جایگاه آن ها در روستا و عقاید اجتماعی- اقتصادی آن ها می پردازد. اساس فکری برخی از این شخصیت ها همچون میرزاعمو که مکتب دار قدیمی روستا است، تماما ریشه در سنت ها و ارزش های بومی دارد. او که نماد فرهنگ روستایی در داستان است، معتقد است ورود ماشتن و تکنولوژی به روستا نفرین زمین را به دنبال خواهد داشت. وی چنان در عقاید سنتی خود پافشاری می کند که تا به حال سوار اتومبیل مدیر مدرسه نشده چون معتقد که صاحب اتومبیل نماز نمی خواند. در کنار این شخصیت ما با مدیر مدرسه آشنا می شویم که او نیز دارای یک جهان بینی سنتی و روستایی است و به دلیل منافعی که دارد با ورود آسیاب موتوری به روستا مخالف است. در مقابل این شخصیت ها با افراد دیگری نیز آشنا می شویم که چندان به اصالت های بومی توجه ندارند؛ همچون مباشر که نه ریشه ای در روستا دارد و نه دلبستگی به حیات سنتی و سنت های روستا و یا فضل الله که فردی شهر زده و ثمره هجوم فرهنگ تجددمآبانه شهر به روستا است که ما با هر یک از این افراد در خلال بحث هایشان آشنا می شویم و در واقع داستان به نوعی بدل به عرصه توضیح عقاید اجتماعی- اقتصادی مختلف می شود.

جلال آل احمد در این رمان از تجربه های تک نگاری های خود در "اورازان"، "تات نشین های بلوک زهرا" و "خارک در یتیم خلیج" بهره برده است. تک نگاری هایی که همگی خبر از نابودی اصالت های بومی در اثر سلطه ماشین و تکنولوژی می دهند. نویسنده در این داستان راه حلی را ارائه نمی دهد و تنها به ترسیم اوضاع می پردازد و از این طریق" خواننده را به تامل در واقعیت شبهه مدرنیسم و زوال هویت فرهنگی فرامی خواند و در تلاش است تا از طریق ایدئولوژی آگاهانه خود یعنی "بازگشت به زمین"، ضرورت بازگشت به فرهنگ بومی و تکیه به اصالت های ملی –مذهبی را طرح ریزی کند." (همان: 394 و 407)

داستان "سرگذشت کندوها" نیز از جمله کارهای ادبی آل احمد است که در آن با زبانی نمادین و سمبولیک به مضمون استثمار و غرب گرایی پرداخته است. قسمت اعظم این داستان حکایت از زندگی پرتلاش زنبورهای عسلی دارد که ثمره کار و تلاش آنها را فردی به اسم کمد علی بک که صاحب کندوهاست به یغما می برد. امابه تدریج که طمع کمند علی بک زبادتر می شود، تنها به ثمره رنج زنبورها اکتفا نمی کند و انبارهای غذایی آن ها را نیز غارت می کند. اینجاست که هر دسته از زنبورها در پی چاره جویی راه حلی را ارائه می کنند و نهایتا راه چاره را بازگشت به سوی زندگی نخستین خود در دامان طبیعت میدانند.

داستان سرگذشت کندوها به شیوه ای نمادین و سمبلیک، اوضاع اجتماعی ایران را به تصویر می کشد و در آن " زندگی اجتماعی زنبورها که نظامی منظم و سنجیده است، نمادی از زندگی اجتماعی ایران است که شاباجی خانم بزرگه رهبر با درایت آنها با بینشی وسیع و درایت شایسته زندگی اجتماعی زنبورها را به خوبی سامان می دهد.از سوی دیگر کمند علی بک را می توان سمبلی از استبداد دانست که با استثمار زنبورها به غارت ثمره رنج وزحمت آن ها می پردازد." ( همان: 265) به این ترتیب آل احمد در این داستان نیز سعی در افشای استعمار داشته و راه رهایی را در بازگشت ترسیم می کند.

بنابراین غرب زدگی و دیگر آثار جلال تعبیری است از بحرانی که در سنت و بر اثر تماس با تجدد پدید آمده است. و در زندگی نامه خودنوشتش نیزمی نویسد که توجه یافتن او به " تضاد اصلی بنیاد های سنتی اجتماعی ایرانی ها با آنچه به اسم تحول و ترقی دارد در این مملکت می گذردع محرک صلی او برای نوشتن غرب زدگی شده است.( آل احمد، 1376: 52)

اما باید توجه داشت که آل احمد به رغم نیازی که به سنت احساس می کند، می کوشد از افتادن به دام سنت گرایی بپرهیزد. زیرا نه تنها می بیند سنت چنانکه هست، توانایی هماوردی به جریان شتابنده تجدد را ندارد، در محتوای سنت هم چنان مطلوبیتی می یابد که بخواهد در آن پناهگاه امنی بجوید. ( قاضیان؛ 1386: 182) وی همواره میان توجه به سنت، نیاز یه سنت و ضرورت مقابله با دشمن سنت، یعنی تجدد، از یک سو و نفی توانمندی سنت در این مقابله و نفی مطلوبیت آن در پاسخ به نیازها از سوی دیگر ، در تردد است. (قاضیان؛ 1386: 183)

در این میان نکته قابل ذکر این است که سیر بازگشت جلال به سنت از خلال آثار او، نشان و انعکاسی از زندگی واقعی و فعالیت های سیاسی – اجتما عی اش است. به طوری که آل احمد که از خانواده ای روحانی و مذهبی برخواسته است، در ابتدای دوران جوانی از سنت می گریزد و به مذهب پشت می کند. اما در ادامه دچار تردید، سپس متوجه نیروی مقاومت سنت در برابر عوارض غربزدگی می شود؛ چنان که ما در این مقطع شاهد چرخش ایدئولوژیستی جلال به سوی خویشتن فلسفی و جستجوی هویت قومی- ملی و مذهبی او هستیم.

منابع:

آل احمد، جلال، یک چاه و دو چاله و مثلا شرح احوالات، انتشارات فردوس، تهران، 1376.

امیری، نادر، فرآیند باز آفرینی واقعیت اجتماعی در ادبیات داستانی جلال آل احمد، پایان نامه کارشناسی ارشد، جامعه شناسی، دانشگاه نهران، دانشکده علوم اجتماعی، 1371.

شریعتی، علی، فرهنگ لغات، انتشارات قلم، تهران، 1376.

قاضیان، حسین، جلال آل احمد و گذار از سنت به تجدد، انتشارات کویر، تهران، 1386.

کچوئیان، حسین، پژوهش هویت ایرانی و مولفه های آن، 1386، ارائه در سایت http://www.iranculture.org/dabirkhane/ejtemaei.

لطفی، لطف الله، نگاهی انتقادی به گفتمان های سنت و مدرنیته در دوره های قاجار و پهلوی، ارائه شده در http://bashgah.net/pages-30839.html.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال
برگرفته از:
انسان شناسی و فرهنگ

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید