روز
جناب حسین بر، با سلام! من نگاه شما را در مجموع باز و بی تعصب می بینم، ولی بعضی وقتها در مطالب شما هم قضاوتهایی صورت می گیرد، که نشان می دهد تبلیغات چپ انترناسیونالیست، تجزیه طلب نژادپرست و اسلامیست ضد ملت گرایی تا بکجا در ذهن روشنفکران این آب و خاک نفوذ و رسوخ کرده است. فرموده اید: «فارس ها همیشه دو خصوصیت داشته اند: مذهبی کردن دولت و متمرکز کردن نظام». در کل تاریخ نزدیک به 6 تا 7 هزارساله جغرافیایی که از زمان ساسانیان "ایران" نامیده می شود، تنها و تنها "2 بار" شاهد حکومت سراسری "فارس"ها بوده ایم: هخامنشیان و ساسانیان. از این دو حکومت یکی شدیدا غیر متمرکز و تقریبا فدرال و شدیدا سکولار بوده (در دوره هخامنشیان مذهب رسمی و دولتی وجود نداشت و هم کوروش و هم داریوش در هر کشوری که فتح می شد، خودشان را نماینده خدای دین رسمی آن کشور می خواندند). و دیگری برای اولین بار دین رسمی را وارد معادلات سیاسی ایران کرد.
بعد از آن "عربها" را داریم که دین رسمی و تمرکز حکومتی را به ضرب شمشیر در ایران منتشر کردند. بعد خاندانهای ایرانی (بیشتر خراسانی و دیلمی و سیستانی) را داریم که مجال چندانی برای اعمال قدرت مرکزی نداشتند و بیشتر مشغول ترویج ارزشهای فرهنگی ایران باستان بودند (از یعقوب لیث، همشهری شما گرفته تا سامانیان و اسپهبدان و مرداویجیان و ....) تا ترویج یک دین و مذهبی کردن دولت. در عوض این خاندانهای ترکتبار مثل غزنویان بودند که هم بذرای گسترش دین مبینشان به هند حمله می کردند و هم بقول سلطان محمود «انگشت در حلقه جهان کرده بودند و قرمطی می جستند». بعد از آنها هم باز در دوران یک خاندان ترکتبار دیگر است که هم استقلال ولایات از دست می رود و هم مذهب حقه شیفه جعفری بضرب شمشیر قزلباشان به اکثریت مردم ایران حقنه می شود. با این حساب و با توجه به اینکه ما در سرتاسر تاریخمان فقط "2" بار حکومت سرتاسری قوم فارس را شاهد بوده ایم و از این دو بار یکبار پیشرفته ترین نوع فدرالیسم و غیر دینی ترین شکل دولت را، و بار دیگر دولت متمرکز دینی را داشته ایم، برای من واقعا جای سؤال است که شما چطور تمرکز سیاسی و دولت دینی را از خصوصیات "فارسها" می دانید و ریشه یک تفکر سیاسی را در ترکیب ژنتیکی یک گروه از انسانها می دانید. لازم به تذکر است که حکومت پهلوی با همه خوب و بدش یک دولت قومی (مثل قاجار و زند و افشار و صفویه و همه دودمانهای پیش از آنها) نبود و می شود آنرا اولین حکومت مدرن ایران دانست. مدرن به معنای غیر قومی، زیرا اکثریت مطلق کاربران این رژیم از میان اشراف قاجاری و بعدهه هم از میان نخبگان آذربایجانی بودند و "فارس" بودن شرط رسیدن به مناسب دولتی نبود. از طرف دیگر بر عکس همه آن خاندانهای دیگر، شاهان این دودمان تبار قومی شان را در پشت اسمشان نمی آوردند (مثل قاجار و زند و افشار و ...).
نگاه شما به این مقوله متأسفانه نه تنها غیر علمی، بلکه شدیدا نژادپرستانه است. در آلمان نازی هم با چنین تعریفهایی فاجعه هولوکاست را آفریدند، زیرا نازیها معتقد بودند: «یهودیها در تاریخ همیشه دو خصلت داشته اند، پول پرستی و خیانت»
سعی کنیم برای رسیدن به یک هدف مدرن، از ادبیات مدرن استفاده کنیم.
شاد باشید
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید