پاسخی به نوشته آقای امین موحدی

آقای امین موحدی از آقای اوبالی در چهار مورد سئوالاتی طرح کرده اند بدین مضمون: 1-در موردارتباط با جريان ارگنکن 2-آقای چهرگانی و کاریزما‌های سیاسی آذربایجان 3- انتخاب پرچم آذربایجان یا نشان آذربایجان 4- مسائل مالی تلویزیون ازآنجاییکه فعالیت علنی برای دوستان و رقیبان تولید مشکل نکند و احیاناً به کجراهه نرود باید شفاف باشد. مسئولین فعالیتها موظف اند به این امر بسیار توجه کنند. عدم شفافیت و آلودگی، به کوششها شدیداً لطمه میزند. مسئولین وظیفه دارند پاسخگوی مسایلی باشند که برای افکار عمومی مطرح هست.

آ. ائلیار

:

هشدار به فعالین جنبش ملی آذربایجان

آقای موحدی تنها سئوال مطرح نکرده اند، بل مسایل را تحلیل نموده و نتایج منفی هم گرفته اند. یکطرفه و پیش خود. قبل از اینکه طرف مقابل پاسخ دهد.

اصولاً چنین کاری غلط است و کمکی به شفاف سازی نمیکند. ما نمیتوانیم بدون روشن شدن پاسخها به حقیقت نسبی جریان واقف شویم.

روشن کردن مسایل مالی و ارگنکن تنها از عهده آقای اوبالی و دوستانشان بر میاید. دیگران از آنها بی اطلاع هستند.

ولی آنچه روشن است، تلویزیون از طریق کمکهای مالی دوستاران هم حمایت میشود.

اما هدف آقای موحدی از طرح این سئوالات چیست؟ آیا حقیقتاً به عنوان یک آذربایجانی به دنبال شفاف سازیست یا قصد خرابکاری دارد؟

نمیدانم. ولی مسئله ایشان فقط سئوالات نیست.

آنچه مسیر حرکت و نوشته های ایشان از ایران تا خارج نشان میدهد اینست که : آقای موحدی به عنوان یک رقیب و منتقد پا به میان فعالین آذربایجانی گذاشته است. اگر این امر تغییر نکرده باشد که ایشان نماینده اصلاح طلبان در میان فعالین هستند میشود گفت

اصلاح طلبان دوست دارند رهبری حرکت ملی در آذربایجان را به دست گرفته و آنرا در پشتیبانی از جنبش سبز به حرکت در آورند.

واین دقیقاً یک ماجراجویی و خرابکاریست ، که به زیان همه است و حتی به ضرر خود جنبش سبز. چرا که راه درست جلب حمایت این نیست.

جریان اصلاح طلب برای رسیدن به هدف خود از نقاط ضعف جنبش آذربایجان وارد عمل شده است.این نقاط ضعف عمدتاً اینها هستند:

1- احتمال حمایت بیرونی از جنبش ملی

2- احتمال حمایت بوزقوتهای بیرون از جنبش

در شرایط حاضر:

از یک طرف:

-افراطیان کردستان به علت تضادشان با رژیم ترکیه، با در نظر گرفتن این دو موضوع ِاحتمال حمایت ، و با داشتن مشکلات ارضی با جنبش آذربایجان، در ضعیف شدن جنبش خود را ذینفع میدانند.

از طرف دیگر:

-اصلاح طلبان بدنبال رهبری جنبش اند.

- و همنطورآریاگرایان در پی شکست آنند.

فعالین اصلاح طلب در رقابت خود در درون جنبش ملی باید توجه کنند که متحد جنبش اند و نباید خرابکاری کنند. با خرابکاری نمیتوان برای خود جا باز کرد. سیاستی در جهت اتحاد باید پیشه کنند. جلب حمایت جنبش آذربایجان برای جنبش دموکراسی خواهی در ایران راهش ضدیت و خرابکاری نیست.تلویزیون آذربایجان باتمام ایراد هایش نقش مثبتی در بیداری مردم داشته است.

افراطیان کردستان باید بدانند برنامه های افراطی به زیان همه است و تمام جنبشهای ملی دموکراتیک متحد یکدیگرند. برخوردها را باید به این سمت و سو سوق دهند.

جنبش ملی- دموکراتیک آذربایجان نیز نباید فراموش کند که در بیرون تنها به حمایت معنوی و رسانه ای نیاز دارد و نه به هیچ چیز دیگر.

رقابتها نبایت دشمنانه باشند. حتی طرف خطایی هم کرده باشد تنها باید به عنوان یک خطا مطرح کرد.

رنگ سرخ، رنگ پرچم خرمدینان آذربایجان بوده و اکنون نشان جنبش است و نه پرچم آن. بار تاریخی مثبتی هم دارد. مورد استقبال فعالین است.

جنبش باید مشکل " بوزقورت و مانقورت" برای همیشه در درون خود حل کند، تا کسی از این زاویه و نقطه ضعف نتواند ضربه بزند.

اکنون اصلاح طلبان و آریاگرایان و افراطییان کردستان به این نقطه ضعف انگشت گذاشته اند و فردا نیز جریانهایی از بیرون خواهند خواست که در جنبش اعمال نفوذ کنند. و حرکت را به انحراف و ماجراجویی بکشانند. جنبش که بُعد توده ای دارد اینکار براحتی امکان پذیر است.

من به فعالین جنبش آذربایجان هشدار میدهم . تا دیر نشده به این مشکل راه چاره ای بیندیشید.

حکومت، اصلاح طلبان، افراطییان، خارج، همه در صددند از این سوراخ وارد جنبش شوند و آنرا منحرف و شکست دهند. به هوش باشید و راه چاره ای بیندیشید.