پژواک ایران: تحولات سریع روابط دیپلماتیک و تنشهای جدید در خاورمیانه و تأثیرات آن در مذاکرات هستهای ۵ به علاوه ۱ با رژیم ایران موضوع گفتگوی امروز ماست از کجا شروع کنیم؟
روحانی: موضوع بسیار گستردهای را انتخاب کردید. فکر میکنم که با دو محدودیت جدی روبرو هستیم یکی اطلاعات من است و دیگری حوصلهی خوانندگان شما. اولی انشاءالله در چهل پنجاه سال آینده که قرار است روی زمین اکسیژن مصرف کنیم شاید حل بشود و من با این مقدار بی اطلاعی زیر زمین نروم. موضوع مربوط به حوصلهی خوانندگان هم به صلاحیت شما مربوط است که خوشبختانه شما اختیار دارید هر وقت که از دستور خارج شدم مانع شوید و بحث را به صراط مستقیم دعوت کنید. اما شما باید محدوده زمانی تحولات و تنشها و مذاکرات هستهای مورد بحث را قبلا پیشبینی کنید. مثلاً از نوروز یا از بیانیه لوزان. یعنی موضوعاتی که در چند هفته اخیر مطرح شده است.
چرا نوروز را انتخاب کردید؟
روحانی: انتخاب نکردم. پیشنهاد دادم.
پژواک ایران: چرا نوروز؟
اولا نوروز مبارک است و من فرصت دارم که با تاخیر هم شده به خوانندگان شما شادباش بگویم. بعد هم نو است و هم روز. به اضافه عید امسال را علما تبدیل به غمشادی کردند. یکسره و مخلوطی از غم و شادی. نوروز فاطمی بود و رهبران اسلامی بطور مضاعف عزادار بودند. خامنهای، روحانی، خاتمی و جنتی مشغول تشیع جنازه، کفن ، دفن، مراسم سوم و هفتم و مجالس ختم در تهران و شهرستانها بودند. در عرض یک هفته پنج تن از خواتین بیوت، حرمسرا و خاندان مطهر علما با استفاده از فرصت فاطمیه و تعطیلات نوروزی به مرخصی استحقاقی ، اجباری و ابدی رفتند. در خبر است که مردن در ایام مبارک فاطمیه موجبات سعادت اخروی را فراهم میآورد. در هر حال این بخش از اناث از مظالم روزمره رجال اسلامی رستند. عکس و تفضیلات دید و بازدیدها، روبوسیها، تسلیتهای شفاهی و کتبی، این که چه کسی چگونه گفت و نوشت موضوع روز بود مثل مذاکرات هستهای لوازن.
بد نیست بدانیم که نوشتهاند حضور این تعداد وزیر خارجه در یک مذاکراه و با این مدت از قرارداد صلح ورسای (۱۹۱۹) تاکنون سابقه نداشته است. شاید این اولین بار در تاریخ دیپلماسی باشد که به دلیل مرگ یکی از خویشاوندان عضوی از هیأت مذاکره، یک گفتگوی بسیار مهم بینالمللی متوقف شود. منظور همین مذاکرات لوازن است. مادر آقای حسین فریدون برادر حجتالاسلام روحانی رئیس جمهوری فوت کرد. این است تأثیرات جهانشمول رحلت خواتین بیوت رهبران شیعیان ایرانی.
پژواک ایران: از همین جا شروع کنیم. چرا غربیها این همه انعطاف به خرج میدهند.
روحانی: این همه جهان است که آرزو دارد این وحوش رام شوند. در تقسیمبندی عادی ما چین و روسیه را غربی نمیدانیم و نمیخوانیم. آخوند با بمب اتم میتواند چچنهای روسیه یا ایغورهای چین را هم ببرد درست مثل انصارالله یمن، حزبالله لبنان، حماس فلسطین، مجلس اعلای اسلامی عراق، مجاهدین افغان و ... آخوند بمب اتم ندارد در دالاس جهادی میپروراند، در واشنگتن برای سفیر عربستان بمب میفرستد، مرکز فرهنگی را در آرژانتین بمبگذاری میکند، در بیروت آمریکایی و فرانسوی میکشد در ظهران برج خبار را با آمریکاییهایش منفجر میکند و آنها را به قول خودشان میفرستد به «جهنم» و باج میگیرد. گروگان خرید و فروش میکند. ما یاد گرفتیم عبا و عمامه را مسخره کنیم و دست بیاندازیم و به ویرانگری آنها کم بها بدهیم. بعد هم همه کشورهای مسلماننشین، همسایگان ما، اعراب، ترکها، فلسطینیها و اسرائیلیها در خطر مستقیم صدور «انقلاب اسلامی» قرار میگیرند. بگذریم از آن که فردا مصر، آرژانتین، برزیل، استرالیا، ترکیه ، عربستان، کشورهای حوزهی خلیج فارس و ... به فکر بمب اتم و رقابت تسلیحاتی می افتند. تأثیرات و تحریکات اسلامی را در شمال آفریقا میبینیم و میدانیم. آدمکشیها در پاریس، لندن، برلن، استانبول، ژنو و ... و فتوای قتل سلمان رشدی را فراموش نکنیم به اضافه گروگانگیری سفارت آمریکا.
پژواک ایران: با این همه چرا انعطاف به خرج دادهاند و میدهند؟
روحانی: سیاست مماشات که حالا بعد از سی و شش سال تبدیل به یکی از اصول سیاست خارجی برای طرف معاملهها، دوستان و مخالفان آخوندها شده اول یک تاکتیک بود تا شور انقلاب اسلامی در رقابت با شوروی قابل بهرهبرداری باشد. بالاخره وجود یزدی، بازرگان، قطب زاده، بخشی از جبهه ملی در هیأت حاکمه اوائل انقلاب نقطه امیدی بود برای این که نرمش به خرج دهند. سیاست کارتر و ریگان تفاوت زیادی نداشت. در اروپا هم آدمهایی مثل گنشر در آلمان، دوما در فرانسه و شرکای انگلیسی آنها به نعل و به میخ زدند. ارثیه آنها در معاملات پنهانی تبدیل شد به ایران گیت با خرید و فروش اسلحه قاچاق بر خلاف مصوبات ملل متحد و علیه قوانین خودشان. البته آخوندها اول جبهه ملی را از دولت موقت کنار گذاشتند بعد نوبت آیتالله شریعتمداری، بازرگان و نهضت آزادی رسید. قطب زاده را کشتند، بنیصدر را معزول کردند و یزدی را هم اسیر و ذلیل کردند. به منتظری امید امت و امام هم رحم نکردند بعد حصر موسوی و کروبی پیش آمد و اعوان و انصار آنها. کار به جایی رسیده که خاتمی ممنوعالسفر، ممنوع المنبر و ممنوع التصویر شده.
پژواک ایران : ولی مماشات ادامه دارد چرا؟
روحانی : خمینی که مرد رفسنجانی شد پراگماتیک، عملگرا، میانه رو، دهها صفت دیگر برای او تراشیدند. هنوز در خواب خوش دنبال شاگردان رفسنجانی و تغییر رژیم هستند. خامنهای هم سوگلی های آمریکا را به سزای اعمالشان میرساند. میخواهد خودش طرف معامله باشد. میگوید رفسنجانی از کار افتاده است. نمیتواند رئیس جمهور شود. بعد از دخترش حالا پسرش را به زندان میبرند.
پژواک ایران: آیا واقعاً آمریکا که ناخدای سیاست غرب است دچار توهم است و خواب میبیند، این همه مؤسسات تحقیقاتی و مطالعاتی و اطلاعاتی و امنیتی که با کاخ سفید، وزارت خارج، پنتاگون همکاری دارند خواب زده هستند؟
روحانی: نه خواب زده نیستند. بی خبر و جاهل بر مسند قدرت ننشستهآند. بدبختی این است که سیاستهای انتخاباتی جایی برای دوراندیشی باقی نگذاشته است. این تنها در سیاست خارجی نیست. در حفظ محیط زیست است در مقابله و سیاستگزاری در پدیده افزایش جمعیت و مسأله مهاجرت و فقر است. استراتژی وجود ندارد. اگر در فرانسه دوگل و در انگلیس چرچیل دید استراتژیک نسبت به پدیده نازیسم نداشتند، چمبرلن دنبال مارشال پتن راه میافتاد. او فرانسه را تسلیم کرد، آن یکی در بهترین شکل انگلیس را همدست هیتلر میکرد. این سیاست را دکتر کریم قصیم در کتاب با ارزشش «جاده صافکنهای جنگ» معرفی کرده. حالا هم از کارتر و ریگان تا اوباما سیاست معالجه سرطان انواع اسلامیستها را با داروی مسکن که ارزان و ظاهراً کم خطر است پیش گرفتهاند که «متاستاز» داده و جهان را گرفته است و نیاز به یک جراحی جدی دارد.
پژواک ایران: جراحی یعنی جنگ؟
نه نه، به هیچ وجه. امروز در جراحیها هم غالب ابزارها نرم است. جنگهای نرم هم وجود دارد. جنگ در لیبی، عراق، افغانستان، سوریه و امروز یمن نتایج وحشتناک خود را نشان داده است. هم برای مردم بدبخت این کشورها هم برای صلح و امنیت جهانی . سال گذشته فقط ۳۸ میلیون نفر در جنگهای گوناگون در کشورهای خود جابجا شدند. فقط در سال گذشته آنهایی که از طریق مدیترانه با قبول خطرات جدی جانی از طریق غیرقانونی برای پناهندگی فرار کردند و نام نویسی کردند ۲۰۷۰۰۰ نفر بود، سه برابر سال ۲۰۱۳ هزارها نفر از آنان غرق شدند و مدیترانه بزرگترین گورستان جهان شده است.
پژواک ایران: راه حل چیست؟ جنگ نرم یعنی چه؟
روحانی : غرب از منافع مادی خود با چنگ و دندان دفاع میکند اما ارزشهای متعالی حقوق بشر را فراموش کرده و حداکثر در محدوده ملی و داخلی خود قابل اعتنا و تحمل میداند. این در عصر جهانی شدن غیر عملی است. صد سال پیش وقتی پناهندگان ایرانی، اجداد ما در برلن، پاریس، ژنو، قاهره، استانبول ، کلکته و ... برای دفاع از آزادیهای ملت ایران مبارزه فرهنگی و قلمی کردند حدود یک ماه طول میکشید تا یک روزنامه چهارصفحهای را به تهران برسانند. حالا در «کال کنفرانس»ها همه میتوانند در گستره زمین در آن واحد در تماس باشند. ارزشهای والای انسانی به راحتی و بسیار سریع تر از کالاها رد و بدل میشوند. جهان امروز مرزپذیر نیست. ظروف مرتبطه است. کشورهای پیشرفته دیگر نمیتوانند آزادی را در مرزهای خود متوقف کنند و از نعمات آن یعنی امنیت، کار و رفاه منحصراً بهره مند شوند.
پژواک ایران: حالا به نظر شما چه باید کرد؟
روحانی: من از این فرمول «چه باید کرد» هراس دارم. هندوانهایست زیر بغل و پوست خربزهایست زیرپا. البته شما این فرمول را با حسن نیت مطرح کردید ولی من چون از آن آدمهایی که بنگاه اقتصادی تولید و توزیع همه حقایق عالم را به مالکیت ابدی خود در آورده و از آن بالا بالاها پائینیها را به رستگاری و بهشت یا به ضلالت و دوزخ میفرستند میترسم ترجیح میدهم که با فروتنی بگویم که مثلاً در مقابله با «محور شر» و «بانک مرکزی تروریسم بینالمللی» و «رژیم یاغی» باید به قربانیان کمک کرد تا بتوانند به مقابله برخیزند. این سه تعبیر درست و البته توهینآمیز را آمریکاییها برای نظام ولایت مطلقه فقیه به کار بردند البته صدها تعبیر گویای دیگر را هم غربیها گفتند و نوشتند اما در عمل چه کردند و چه می کنند؟ مثلا درهمین مذاکرات هستهای که موضوع صحبت امروز ماست دنبال چه چیزی هستند؟
اردیبهشت ۱۳۹۴
بخش دوم گفتگو:
پژواک ایران: آخرین جمله مصاحبه ماه گذشته این بود که اطراف مذاکرات هستهای دنبال چه چیزی هستند؟ از همین پرسش آغاز میکنیم به ادامه مصاحبه
محمدرضا روحانی: هنگامی که شما از اطراف مذاکرات صحبت میکنید فورا ذهن متوجه آن هایی میشود که در تلویزیون تصاویر آنها را میبینیم و نامشان را هر روز میخوانیم و میشنویم یعنی دیوانسالاران ۵ به علاوه ۱ و عاملان امام امت، ولایت مطلقه امر، رهبر مسلمانان جهان حضرت آیتالله العظمی علی حسینی خامنهای. روی صحنه تعدادشان حدود ده نفر است. البته کارشناسان، مشاوران و مترجمان ... لشکر انبوهی هستند در حاشیه و پشت صحنه. در خارج این صحنه نمایش مذاکرات نیروهای گوناگونی هستند که در عین اختلاف نظر و تعارض منافع دنبال ختم به خیر قضایا هستند و آن هم اولاً تمام کشورهای مسلمان نشین، همسایگان ایران و اسرائیل قرار دارند و بعد از آن تقریبا تمام دنیا. روسها و چینی ها چشم انتظار رفع تحریم هستند تا دلارهای نفتی را بگیرند، اسلحه و کالاهای بنجول بدهند. هماکنون حدود دو هزار سرمایه دار و سرمایه گذار ایرانی و آمریکایی عازم سفر به برلن هستند تا در روزهای ۴ تا ۶ ژوئن فکری به حال تقسیم حدود صد و بیست میلیارد دلار وجوه توقیفی که احتمالاً آزاد میشود بکنند. اروپاییها هم لحظه شماری میکنند. جمهوریخواهان آمریکایی و کنگره آمریکا سیاستهای آقای اوباما را در صورتی قبول خواهند کرد که موجودیت اسرائیل را بپذیرد و تهدید نکند. به علاوه مجلس شورای اسلامی مقید خواهد شد که قرارداد الحاقی را یکسره و اجباراً قورت بدهد. عربستان، ترکیه، مصر، اسرائیل، بحرین، امارات متحده و ... هرکدام لابیها و سیاستهای خود را دارند. فحشهای کوچکزاده رهبر شناخته شدهی گروههای استشهادی به ظریف در مجلس شورای اسلامی را اهمه شنیدهایم و همچنین فرمایشات رهبر که اجازه مصاحبه با دانشمندان و بازدید مناطق نظامی را نمیدهند. حالا این که سردار نقدی میخواهد کاخ سفید را بر سر آقای اوباما خراب کند یا سردار دیگری قرار میگذارد تا بازرسی از پایگاههای نظامی را با گلوله پاسخ دهد و سومی که به سیاستمداران اسلامی امر میکند که اگر نمیتوانند منویات رهبر را عمل کنند جای خود را به نظامیها بدهند و بالاخره فیروزآبادی رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح جمهوری اسلامی که خط و خطوط قرمر پررنگی برای مذاکرهکنندگان ترسیم میکند به اینها اضافه کنید وعده سردار سرلشگر بسیجی یحیی رحیم صفوی دستیار و مشاور نظامی رهبر را که خبر میدهد: «هشتادهزار موشک آماده شلیک به تلآویو است» و و و با این دود و دم ها میخواهند مسئول شکست احتمالی را از تیررس انتقادها و اعتراضها دور کنند. این مجموعه نامتحد اطراف مذاکره هستند که تاثیرات آنها در روند مذاکرات را نمیتوان از نظر دور داشت.
پژواک ایران: شما از ختم به خیر مذاکرات و در عین حال شکست احتمالی و مسئول آن صحبت کردید کدام ختم به خیر؟ کدام شکست؟ کدام مسئول؟
محمدرضا روحانی: ختم به خیر یعنی کندن ریشه نیش اتمی افعی عمامهدار یعنی ولی مطلقه فقیه. چه چیزی بالاتر از آن؟
بمب اتمی بیمه نامه عمر منحوس این رژیم است که با ملت ایران و مدنیت معاصر سر دشمنی داشت و دارد و خواهد داشت. رسیدن به این نقطه به نفع بشریت، محیط زیست، مسلمانان، صلح جهانی، تنشزدایی، جلوگیری از مسابقه تسلیحاتی هستهای هدف مشترگ همگی است و برنده اول هم ملت ایران است. این برای ایرانیان ختم به خیر است. ولی «هرکه نقش خویش میبیند برآب – برزگر باران و گازر آفتاب»
نباید بیجهت به سراب خوش بینی چشم بیاندازیم. منافع متضاد متعددی کنش و واکنشهای متفاوتی ایجاد کرده و میکند که میتواند زیرآب مذاکرات و حتی توافق احتمالی را بزند.
پژواک ایران: یعنی شکست مذاکرات؟
محمدرضا روحانی: نه تنها شکست مذاکرات حتی لغو توافقنامه احتمالی و بدتر از آن دبهکردن آخوندها و سواری ندادن به آژانس انرژی اتمی برای راستی آزمایی. این یک کلاف سردرگم است. اگر موافقتنامهای به امضای طرفین مذاکره، یعنی آنهایی که روی صحنه و پشت میز مذاکره مینشینند بگذرد تازه نوبت کنگره آمریکا و بعد مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان فرا میرسد.
پژواک ایران: شما به نتایج مذاکرات بدبین هستید و آنرا بیهوده میدانید؟
محمدرضا روحانی: صرف اجبار خامنهای به علنیکردن مذاکرات پنهانی یک پیروزی بود. ۱۶ بهمن ماه سال گذشته آخوند حیدر مصلحی وزیر اطلاعات ولی فقیه در کابینه احمدینژاد در لنگرود و در «نشست بصیرتی عماران ولایت» سخنرانی کرد در یک جمله پردهبرداری از مذاکراتی دهساله شد که پنهان بود و فقط در شایعات انعکاس داشت و این هم تمام حقیقت است که «مذاکره با آمریکا از دهسال پیش در جریان است...»
پژواک ایران: پس اختلافات آشکار در مجلس، سپاه، بیترهبری، دولت و قوهقضاییه درباره همه مسائل و به ویژه امروز درباره مذاکرات هستهای در چه ریشه دارد؟
محمدرضا روحانی: همه بازیگران روی صحنه و پشت صحنه نظام ولایت مطلقه فقیه سرتاپا یک کرباسند. واله و عاشق و شیدای رژیم هستند. تصور یک لحظه زندگی در امنیت خارج از سلطه نظام را ندارند. حق هم دارند. بطور غریزی اصل صیانت ذات آنها را به هم پیوند میدهد در برابر مردم. این نظام باید با ولایت مطلقه فقیه و حضور مستمر «فصلالخطاب» اداره شود .
رجایی نور چشم امام بود و عاشق رهبر، رفسنجانی سردار سازندگی میانهرو هنوز که هنوز است خامنهای را عمود یا عماد خیمه نظام میخواند. موسوی نخستوزیر ۸ ساله کابینه امامزمانی و جنگی خود از عوامل مهم سرکوبی بود. کروبی زمام روحانیون مبارز را برای قوام و دوام این رژیم به دست گرفت. خاتمی اهل جامعه مدنی خامنهای را متصل به وحی میدانست. احمدینژاد برکشیده مقام معظم رهبری است و خامنهای عروج او را از معجزات الهی خواند. روحانی عنصر قدیمی امنیتی رژیم است که در سرکوبی جنبش دانشجویی سال ۷۸ و اعتراضات سال ۸۸ نقش جدی داشت. حالا اگر موسوی و کروبی محصورند، رفسنجانی مغضوب است، خاتمی ممنوع المنبر، ممنوع التصویر و ممنوعالخروج شده، احمدینژاد مهجور، سر به زیر و سربراه به نظر میرسد. در کابینه اعتدال روحانی سرکوبی و فقر تشدید شده و این مأمور معذور گاه با احتیاط نق میزند معنایش این نیست که این قهر و آشتی ها و بالا و پایین رفتنها بر سر حقوق و آزادیهای ملت است. همه اینها در کشتارها و تجاوزها شریک و سهیم بودند، هستند و تا در قدرت باشند خواهند بود .در عین حال بر سر نحوه تقویت و حفظ منافع و موجودیت و مصلحت نظام با هم اختلاف سلیقه دارند. این رقابت برای استمرار تسلط ارتجاع خونین ، استبداد بی حد و حصر و مطلقه و البته غارت و چپاول غنائم ناشی از اشغال میهن ما و برای زر و زور و قدرت است . این ها با هم رقیب هستند در کادر نظام و برای حفظ آن. با هم دشمن نیستند تا هستند در دشمنی با مردم جبهه واحد دارند. زندگی انگلی در شکاف این اختلافات زیر چتر اصلاحطلبی بعد از ۳۷ سال تجربه خودفریبی جاهالانه نیست بزدلی عامدانه است. به هر حال اختلافات در هیأت حاکمه در روش است نه در ماهیت سیاستهای این رژیم.
۶ خرداد ۱۳۹۴
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید