ملت آذربایجان بر سر مسئله حق تعیین سرنوشت خویش میخروشد نه رفتارهای ناپسند با "کودک تُرک"
تظاهرات تودهای ملت آذربایجان در چندین شهر صحنهی مبارزات جانانه تودههای تحت ستم ملی و استثمارشده با نیروهای ضد شورش حکومت مرکزی جمهوری اسلامی شد.
این تظاهرات در برخورد به برنامهای به نام "هتل فتیلهای" بود که بعدازظهر روز جمعه( ۱۵ آبان ۱۳۹۴ - ۶ نوامبر۲۰۱۵) از شبکهی ۲ تلویزیونی جمهوری اسلامی ایران که رئیسش توسط شخص "ولیفقیه" انتخاب میشود، پخش شد.
جریانات هویت طلب اصلاحطلب بهعنوان سوپاپ اطمینان نظام حکومت مرکزی برای فرونشاندن خشم تحت ستم آذربایجان مسئله اساسی آن برنامه تلویزیونی بسیار سطحی و در یک بستهبندی که گویا "این برنامه ماجرای پدر و پسر تُرکی است که قصد ترک هتل را دارند چراکه بوی بسیار بد و غیرقابلتحملی آزارشان میدهد. درنهایت پس از بررسی متوجه میشوند این بو، بوی دهان بچهای است که اتفاقا تُرکی صحبت میکند و دلیلش شستن دهان نه با مسواک، بلکه با فرچهی توالت میباشد." ارائه میدهند. و از طرف این ناسیونالیستهای اصلاحطلب از آن بهعنوان "رفتارهای ناپسند با کودک تُرک" یادشده است.
به دیدهی ما این برنامههای مهندسیشده "تلویزیونی" بخشی تفکیکناپذیر از کل برنامهی ستمگری ملی نظام حکومتی جمهوری اسلامی بر کلیه مردم زحمتکش اقلیتهای ملی چه آذربایجان، چه کردستان و چه بلوچستان و عرب و لر بهطورکلی، و ملت آذربایجان بهطور خاص فارغ از سن و جنسیت هست.
ما بهعنوان فرودستترین بخش آگاه طبقه کارگر انقلابی(پرولتاریا) آذربایجان معتقدیم که در تمامی مبارزات ملی پرولتارهاى ملل گوناگون و اقلیتهای ملی باید بر مصالح مشترک همه پرولتاريا(طبقه زحمتکش کارگر انقلابی) را صرفنظر از هرگونه هویت ملیشان، باید مدنظر قرار گیرد و آن را مقدم دانست. و در مراحل گوناگونى که مبارزه پرولتاريا علیه طبقات حاکم ستمگر و استثمارگر طى میکند، کمونیستها هميشه و همهجا منافع جنبش بهعنوان یک کلیت را نمایندگی میکنند. مسئله حق تعیین سرنوشت ملل تا آنجا که به ملت آذربایجان مربوط میشود از زمان انقلاب مشروطه و بعدازآن در زمان حکومت خودمختار آذربایجان به رهبری جعفر پیشهوری مؤسس فرقه دمکرات آذربایجان همواره یکی از دلمشغولیهای تودههای تحت ستم و استثمار آذربایجان بوده است.
ما به ناسیونالیسم بورژوازی ملتهای ستمکش برای دامن زدن به احساسات ناسیونالیستی و یا تقلیل چنان ستم دهشتناکی به "کودک آذری تُرک" کوچکترین باجی نمیدهیم.
برنامه ما کمونیستهای انقلابی آذربایجان برای کلیت ملیتهای ایران است، و نهفقط اقلیت ملی خودی. بنابراین کمونیستهای انقلابی خواهان برابری حقوق ملل تا حد جدایی شدن کامل آنها هست.
در این مبارزات و شورش برحق علیه ستمگران حکومت مرکزی جمهوری اسلامی اقشار و طبقات مختلف با دیدگاهها و گرایشات مختلفی که بیانگر منافع طبقاتیشان میباشند شرکت دارند. هر طبقه سعی میکند که مهر خود را بر این مبارزات بزند. حکومت مرکزی جمهوری اسلامی و مدیران متحد محلی آذربایجانی و جریانات اصلاحطلب ناسیونالیستی از عمیقتر تر و رادیکال شدن آن به وحشت افتادهاند، و از بکار بردن هیچ فریب و نیرنگی برای منحرف کردن اذهان عمومی و سیر مبارزات ستمکشان و استثمارشوندگان زحمتکش آذربایجانی به مسیر دلخواه خویش فروگذار نمیباشند.
درعینحال جریانات هویت طلب و ناسیونالیستی افراطی ارتجاعیِ مخالفِ حکومت مرکزی(بقایای منسوخ تاریخی متشکل از عدهای از رهبران خود خوانده ولی بی سپاه)، این مخالفین حق ملل در تعیین سرنوشت خویش که شدیداً مخالف کمونیسم این علم رهاییبخش بشریت تحت ستم استثمار میباشد، میکوشند که از این مبارزات کلاهی برای جا انداختن برنامهی ارتجاعی تجزیهطلبیشان بسازند. این جریان هویتطلبانه ارتجاعی بافکر عبث به راه انداختن حکومت ملاکان بوروکرات و سرمایهداران ارتجاعی آذربایجان به قیمت روا داشتن ستم ملی دیگری و استثمار طبقه کارگر آذربایجان، خیز برداشته است. بقول زندهیاد کمونیست انقلابی علیرضا نابدل «شووینیسم ملت حاکم و ناسیونالیسم افراطی ملیتهای تحت سلطه دو جنبه تضاد واحدی را تشکیل میدهند. تنها پرولتاریاست که در شرایط بسیج تمام نیروهای انقلابی خلق قادر است از عهده حل این تضاد برآید و هر دو جنبه آن را متقابلاً نابود سازد. محو ناسیونالیسم افراطی هر ملیت بهطور عمده به عهده پرولتاریای همان ملت است.»
هیچیک از راهکارهای دیدگاههای غیر پرولتاری( طبقه کارگر انقلابی آگاه) پاسخگوی نیاز و ضرورتهای تاریخی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ملت آذربایجان نمیباشند. هر یک از آن دیدگاهها یا خواهان به انحراف ، مماشات و سازش کشیدن چنان شورش برحقی به نفع حکومت مرکزی ستمگر جمهوری اسلامی میباشند، یا با اتکا به انواع حیله و فریب و تشبثات متوهمانه مذهبی خواهان کانالیزه کردن این شورش بر حق برای استمرار عمر ننگین آن حکومت و یا برای روی کار آوردن جمعی دیگر از بورژوا-ملاکان آذربایجانی برای تولید شکل نوینی از ستم ملی و طبقاتی بر خلق آذربایجان میباشند.
در شرایط کنونی ملت تحت ستم و استثمارشونده آذربایجان این امکان را دارد که راه مستقلِ کاملاً رهایی بخشی را برای تعیین سرنوشت خویش بهطور کامل بپیماید. و با گسست قطعی و رادیکال از تمامی راهکارهای و ایدههای ناصحیح تاریخا منسوخی که او را تاکنون در سراشیب جادهی دهشتناک و تاریک طولانی رهسپار نموده است، طی نماید. راهی که جريان روزمره زندگی قرنها و روحشان را با ستم، اکثريت عظيم نوع بشر را لگدمال کرده، جسم و روحشان با ستم ، فلاکت، تحقير، خشونت، تخريب و جهل و خرافه درهمشکسته است تقصیر آنان(انسانهای) رنجدیده نیست، "اراده" خدا يا خدايان ناموجود، يا نتيجه "طبیعت غیرقابل تغییر بشر" هم نیست بلکه همه اینها نتیجهی طريقی است که جامعه بشری تا امروز تحت سلطه استثمارگران و ستمگران تکامل یافته است. اما همین تکامل، نوع بشر را به نقطهای رسانده که دیگر لازم نیست مانند صدها و یا هزاران سال گذشته ادامه دهد. جامعه بشری به نقطهای رسیده است که امکان یک طریق دیگر میسر است.
این راه مگر از طریق انقلاب کمونیستی میسر نیست.
شورش ملت آذربایجان علیه مرتجعین حاکم جمهوری اسلامی و مدیران محلیاش بر حق است.
زندهباد همبستگی متحدانه انترناسیونالیستی پرولتاریای ملل مختلف ایران.
خیابان مال ماست، و به مزدوران ضد شورش جمهوری اسلامی تعلق ندارد.
ما خیابان ها را با موعظه های مماشات گرایانه ای که در گوشمان زمزمه می کنند ترک نخواهیم کرد.
کمونیستهای انقلابی آذربایجان- ۱۸ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید