رفتن به محتوای اصلی

بیائید در اتحادی ملی و با کمک رضا پهلوی کار نظام ملایان را یکسره کنیم

بیائید در اتحادی ملی و با کمک رضا پهلوی کار نظام ملایان را یکسره کنیم

بنام خدا 

بیش از یکصد سال ازادیخواهی و تلاش خوبان این کشور برای اعتلاء و گشایش کار ایرانیان در زمینه استقرار حکومتی دمکراتیک و مردم سالار در این مرز کهن بارها با دسائس و حیله های مکارانه ایادی بیگانه در پوشش های مختلف بر باد رفته، حاصل تمام ان رنجها و مرارتهای دیرینه به حکومتی مضحک در دست ملایان کوته فکر ختم گردیده است، اخوندی که تا دیروز بر منابر پنج تومانی به موعظه مردم و ارائه طریق اخلاق میپرداخت یا در حرم عبدالعظیم از طریق خواندن خطبه های صیغه موقت ارتزاق مینمود، یک شبه ناباورانه بر ماه نشسته، با فریب و رواج تخیلات ذهن بیمار خود وارث انبیاء گشته، ملتی با سابقه را به دستور دیگران با ایجاد نظامی پوشالی، فاسد و خیانت بار خلافت فقیهان به سوی قهقرا و ساقط شدن از هستی سوق داده است.

فقیهانی که کمال معلومات و دانش سالیان دراز حجره نشینی انان به نگارش تقلید وار کتب توضیح المسائل خلاصه گشته، نیازها و ابتلائات اصلی بشر امروز را درک نکرده، بدان توجه ندارند سلسله جنبان اداره کشور گردیده، راه خطا را به عمد بر مردمان میهن پس از مشروطه دوباره باز گشودند. انان به اصطلاح امدند تا طریق روحانی نجات انسانها را از گم گشتگی عالم مادی به رخ کشیده راه صواب از ناصواب را به ادمیان عصر ارتباطات نشان دهند!! گوئی فقط انانند که در سده توسعه، دمکراسی و رشد تکنولوژی راه را از بیراه باز شناخته با محاسبات ناکافی دینی مسیر درست را تشخیص داده، فقط ایشانند که راه سعادت را دانسته، ولی، راه بلد و مرشد عامه و مردمانند. انان برای فریب ملت میگفتند: که فقیهان عصاره دانش مستتر در اسلام و سرچشمه معرفت دین خدایند، اما توجه نداشتند که در طول سالیان دراز دانش ایشان همانند افکارشان تکراری و به مسائل ابتدائی و نیازهای اولیه جوامع دور بدوی خلاصه گشته، هیچگاه به مفاهیم جدید این زندگی و ابتلائات دنیای امروز نپرداخته، خواسته های جدید انسان را حداقل در دویست ساله گذشته استخراج نکرده صاحب درک و اجتهاد غیر تقلیدی و نوین نبوده اند، انان ناتوان از باز تعریف قواعد دینی بر اساس شرائط روز و تطبیق ان قیود با اصول مطرح در اعلامیه جهانی حقوق بشر و دیگر دست اویزهای جهان امروز بوده، قدرت هماهنگ سازی ان موارد با بایدها و نبایدهای مورد قبول بشر امروز را ندارند. انان در باب اقتصاد، روابط زن و مرد در دنیای مدرن، حقوق مردم نسبت به حاکمیت یا رابطه متقابل حاکمیت با مردم هیچ ندارند و هر انچه که به ان اتکاء میکنند ناشی از قبول اصول و روابط مطرح در قبائل بدوی تازی تحت نام دین بوده، به دلیل خاستگاه طرح دین در ان ارض جغرافیائی ان روابط نامطلوب را بعنوان بخشی از قوائد دین پذیرفته، مورد نظر قرار داده ترویج نموده اند. انان قائل به رونمائی از حقایق و تطبیق قواعد دینی با نیازهای امروز نبوده، خائفانه بدلیل ناتوانی از درک، بسط، شرح و تطبیق ان موارد از پاسخ طفره رفته، از مواجهه مؤثر در این خصوص فرار می نمایند. خود را نا اگاهانه تافته جدا بافته دانسته، جاهلانه/ عامدانه از پاسخ به سئوالات ناشی از شرائط موجود طفره میروند و انجا که پاسخی ندارند با ژستی عالمانه دانستن حقایق را به خداوند و پایان زمان حیات بشر احاله داده با رندی سر به زیر عبای خود فرو برده به جهالت ادمیان در درون خود میخندند و نیازها و ابتلائات جامعه در باب روابط کاری زن و مرد، اقتصاد مولد، سهم زنان در مدیریت جامعه و کشور، حقوق بشر و رابطه ان با قانون و اعمال حاکمیت و حتی نیازهای قدیمی تر مثل بحث پوشش و روابط جنسی زن و مرد را در دنیای امروز تقریباً بی پاسخ گذاشته اند. انان به زن از دریچه چشم تازیان نگریسته، همانند ایشان در عصر بربریت به بانوان به مثابه موجودی ناتوان در درک و فهم مسائل نگاه کرده، او را نیازمند ولی و قیم مذکر میدانند، این اقایان نقش بانوان در گره گشائی از ابتلائات بشری را کم رنگ یا شاید هم بی رنگ دیده به حضور موفق انان در صحنه مدیریت جامعه اعتقادی ندارند.

امروز این خسران عظیم ناشی از بی توجهی ما به واقعیات گریبان نه تنها نسل ما بلکه نسلهای دیگر ایرانی را گرفته و میهن عزیزمان ایران را در سیطره نانجیبانی غیر ایرانی به اشغال در اورده است، ما به خود و به گذشتگانمان بد کرده ایم و این وضعیت موجود تاوان گران بی توجهی به مرتبت خودمان و نقش تاریخی این سرزمین کهن در توسعه تمدن بشری است، این همه گستاخی انان و شکستهای پی در پی ملی ناشی از عدم عنایت ما ایرانیان به داشته ها و باورهای ملی و عدم توجه به نقش وطن پرستان ایرانی در اعتلاء میهن عزیزمان بوده است، این هزینه گزاف بدیهای گذشته ما نسبت به خوبان و عاشقان این سرزمین پهناور است، همان خوبانی که امروز هم علیرغم روشن شدن بخشی از حقایق هنوز شجاعت اعتراف به اشتباه و پوزش خواهی از انان را نداشته، باز هم در لجاجت و عناد کفه پر وزن خوبیها و توانمندی های ایشان را نادیده می انگاریم. ما بد کرده ایم، به خودمان، به خوبانمان و به میهنمان و تاوان این بدی را با تأسیس حکومت ملایان به بدترین شکل ممکن پس داده، تا باز ماندن و بر پائی این حکومت جهل و جور پس خواهیم داد. ما غیر ایرانیان را بر مسند حکومت ایران نشانده، زمام امور میهن را بدانان سپرده، اضمحلال ایران عزیز را به دست خود رقم زده ایم. ما  مقصریم، ما از فرو مایگان بت ساخته ایم، ما کوته نظرانه از معتقدان به تعلق اقتصاد به چهار پایان مرشد ساخته، نابودی نسل خوبان ایران را بدست انها نظاره کرده ایم و تا زمانیکه که از گذشته خود پند نگرفته از راه رفته باز نگردیم درب بر روی همان پاشنه سابق چرخیده، خسران بزرگ ملی را باز تکرار خواهیم کرد. انان علیرغم خوی پلیدشان به اندازه ما مقصر نیستند، بیشتر ایشان روستا زادگانی ساده دل بوده برای پیدا کردن کسب و کاری اسان به شهرها امده به مدارس علمیه پا گذاشته، ارتزاق بی دردسر را در پر حرفی و راحت گزینی جسته اند. ظرفیت روحی ایشان محدود و هجمهه احترامات بیمورد عامه انان را از خود بیخود کرده به حرافی و بزرگنمائی های بیمورد واداشته است، این خبط و خطای بزرگ خود ماست که انانرا از راه صواب گذشته در اشاعه مذهب و بر پائی درس و بحث باز داشته، قدرت و ثروت ندیده را در کف انان گذارده، ایشان را به جای اجتهاد به تجارت، سیاست و به طبع ان دوری از خدا وادشته است. ما به دلیل ساده اندیشی و تقدس سازیهای واهی ایشان را یاور ابلیس ساخته انان را از خدا دور گردانده ایم. ما مقصریم و در برابر خطای بزرگ خود مسئولیم، امروز ما باید راه بازگشت انانرا به حوزه ها و کار سابق خود هموار ساخته، ترتیبی اتخاذ نمائیم تا انان با احساس امنیت کافی از پستهای سیاسی/ حکومتی دور گشته با بازگشت به مدارس علمیه خود و مردم را از ادامه این روند خطرناک اشاعه فساد، تباهی، دروغ، ریاکاری و هر انچه سیاهی تحت نام جمهوری اسلامی است نجات دهند. تبرئه خلیفه نابکار فقیه و جان به در کشیدن او از مهلکه خود ساخته راه صواب و نجات مردم ایران نیست، منشاء تمامی خطاهای سی ساله و مبدأ تمامی اشتباهات گذشته پذیرش و رجوع به اصل خیانت بار و بیگانه ساز خلافت فقیهان است که به عمد بیگانه و تحت نام تأسیس حکومت دینی بر ایران تحمیل شده منجر به بروز ناهنجاریهای این سی و اندی سال گشته، راه عنایت به فرهنگ مناسب دینی را ناخوداگاه و شاید هم اگاهانه طبق دستور بر مردمان بسته است.

امروز ما بیش از همه وقت به بازگشت به خود و ارمانهای ملی/ وطنی نیازمندیم، ما محتاج اتحادی ساختاری و تأسیس کنگره متحد کننده ملی با راهبردی مشخص به جهت فروپاشی بنای نظام فاسد فعلی هستیم، ما باید توان تمامی نیروهای قائل به تغییر را در چهارچوبی مشخص متحد کرده، جهت داده به جهت عمل به ارزوهای میهنی اقدام کنیم. توان رضا پهلوی در این خصوص یاری ساز و نقش او در این خصوص ممتاز است. او می تواند و این توان بالقوه در او به ذخیره باقی مانده تا در این روز موعود کمک و یاور مردم میهن باشد، شروع حرکت و اقدام ایشان در خصوص شکایت از رهبر نادان نظام بعنوان جانی علیه بشریت، مکاتبه ایشان با مجامع بین المللی و درخواست همکاری از انان در موضوع رهائی و ازادی تمامی زندانیان سیاسی، گامهای اول ان حرکت بزرگ ملیست، باید در گام بعدی به افشای گسترده جنایات سی ساله حکومت ملایان و رونمائی از حقیقت وجودی این رژیم خونریز در سطحی گسترده و جهانی اقدام کرد و با مدراک غیر قابل انکار اسرار نهان بوجود امدن این رژیم غیر ملی و  بر ضد بشریت را تا استانه فرو پاشی ان مطرح  کرده به رخ کشید و هر کجا که هم پیمانان ایشان در خارج از مرزها مانع از ادامه راه و پرده برداری از هویت این نابخردان گردند با رونمائی مناسب و توضیح بخشی از علل روی کار اوردن اینان مانع از حمایت دستهای پنهان غرب از ادامه حیات این حکومت فاسد دینی گشت. باید به درخواست ازادی راهبران سبز ملت از مجامع جهانی اقدام کنیم و با تشکیل کنگره ملی در اسرع  وقت به جنبش مردم هویت و معنای تازه بخشیم، وقوع جنبش میهنی سبز شروع اقدام معنا دار مردم در خصوص ایستادگی در برابر وضع موجود و جلو گیری از زیاده خواهی روحانیون حکومتی بود، باید با اقتدار به حکومت تفهیم کرد که مصلحت کشور را مردم با حرکت سبز خود تعیین کرده، حاکمان باید مطیع فرامین ملت باشند. انان و همراهانشان باید بدانند که جنبش سبز ایرانیان حرکتی ملیست و همچنان زنده و پویا در صدد کسب فرصت و رونمائی از قدرت نهفته در وجود ملت است و تا احقاق حقوق تمامی احاد مردم و بازستانی قدرت از ملایان غاصب حکومت قدمی به عقب بر نخواهد داشت، ما سبزها به امید بر کنار زدن ابرهای سیاهی و تباهی ناشی از تأسیس حکومت خلافی/تازی در اسمان میهن و به بار نشستن ارزوهای جوانان سبز ایران زمین در خیابانهای تهران و دیگر شهرهای میهن در 88 افتخار قدمی از مواضع حق طلبانه ملت به عقب بر نداشته، منتظر اینده نخواهیم ماند. اینده در حریم افکار و در ید قدرت ماست، اینده از بینائی و آگاهی ملت سرچشمه گرفته به میزان فهم و درک ما از وقایع و رخدادهای پیش رو بستگی دارد، اینده محصول تفکر، قدرت تحلیل و توان برنامه ریزی ماست، ما باید برتری و قدرت ملت را با برنامه ریزی هدف دار به اینده حکومت تحمیل کنیم، خدا با ماست و این مرز پر گهر در پناه قدرت حق بیش از این تن به ظلمت بقای حکومت فاسد دینی نخواهد داد. انشاءالله/

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

علی مهربان

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید