رفتن به محتوای اصلی

دنياى عجيبى است

دنياى عجيبى است

 

دنيايى كه بيشتر تاثيرات را از صفحات مجازى كاربران گرفته و به ظاهر گويى بلندترين قله ها را با آن فتح ميكند. لئوناردو براى تمام مردم آزربايجان يك مرد انسان دوستِ محيط زيستى است كه با انتشار عكسى از درياچه اروميه به كل عالم از غرب به شرقش اين هشدار را ميدهد كه نگين اين منطقه چگونه و به چه دلايلى خشك ميشود. هشدار ميدهد كه چه عواقب زيست محيطى فاجعه بارى در حال وقوع است. واقعا اين اقدام ايشان ستودنى است و نياز به تشكر درخور اين حركت دارد. اين را من از تمامى فعالين آزربايجانى خواستارم.
اما...

نكته اى است كه دوست دارم به آنها نيز بپردازم. نكاتى كه در صف همين اقدام لئو است. چه سرهايى كه شكسته نشد چه اخطار و احضار كه مردم نشدند در اين خصوص كه چرا به خشك شدن درياچه شان اعتراض ميكنيد و هنوز همه دنباله دار است. نمونه بارز را در اين مورد كه هم اكنون در زندان هست مثال ميزنم تا به وضوح به مطلب وارد شويم. جناب عباس ليسانى به عنوان يكى از بزرگمردان در ميان فعالين حركت ملى ايران و نمونه در نوع خود، در اعتراض به اين سياست مركز گراى حكومت ايران تا امروز در زندان است. عباس ليسانى در ميان اين همه تبليغ براى ديكاپريو و قهرمان اسكار ما تنها است و هر چند شناخته در ميان فعالين آزربايجانى ولى چه مظلوم در رسانه هاى داخل و خارج كشور است.

براى مردمش و حقوشان مبارزه ميكند او

براى آشنايى با اين مرد مبارز در راه حركت ملى آزربايجان به اين چند مورد بسنده ميكنم:

عباس ليسانی فعال ملی مدنی آزربایجان به دلیل اعتراض به خشکاندن دریاچه اورمیه به یکسال زندان محکوم شده است و محکومیت خود را در زندان عادل آباد شیراز در تبعید سپری می کند.

لازم به ذکر است، این فعال ملی مدنی آزربایجان در روزهای اخیر در آستانه دوم اسفندماه "روز جهانی زبان مادری" نیز همراه با جمعی دیگر از فعالین ملی مدنی زندانی آزربایجان به نام‌های آیت مهرعلی بیگلو، رسول رضوی، مرتضی مرادپور و حسین علی محمدی برای اعتراض به عدم تحصیل ملت تورک آزربایجان به زبان ملی مادری به مدت سه روز اقدام به اعتصاب غذا نموده بودند.

گوناز تی وی

هستند نمونه هاى فراوانى از دوستانى كه هنرمنديا اسكار گرفته نيستند ولى به علت اعتراض به سياست خشك كردن درياچه به زندان مى افتند، شكنجه، بازداشت ميشوند ولى هيچ كجا انعكاس در خور ندارند.

ديكاپريو به زندان نمى افتد و بازداشت هم نميشود و كسى براى او داستان زبانى همچون آزرى درست نميكند. كسى او را وادار به يادگيرى زبانى كه هيچ رابطه حتى گرامرى و ساختار با زبان مادريش نداشته باشد نميكند. كسى او را يك پان انگليس، پان آمريكايى يا آلمانى نمينامد. ديكاپريو كاريزماتيك است. جزابتر از آن يك هنرمند بزرگ است، همه او را ميشناسند، نمايندگانى حتى اورا به ايران دعوت ميكنند.... ولى داستان قصه ما غصه بى پايان قريبى است كه غريبى از او به ما نزديكتر است.
آهى از سر نااميدى براى ما كه خود را دانا ميپنداريم ليك كه هيچ نميدانيم.
منصور سيفى

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

منصور سیفی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید