رفتن به محتوای اصلی

نجوائی با محمود صالحی

نجوائی با محمود صالحی

همگام با محمود صالحی
+
جانِ شیفه، محمود جان!
ای همتِ راه های کمرشکن فردا
ای مصممِ گرفتار در اعماق دردها
ای اسیر در سرزمین خداوارانِ بی وجدان
و ای به زنجیز کشیده شده، در آیه های ریاکاران
شرم بر ستم، شرار بر بی پناهی هایت و شرمساری نصیب دشمنان باد،
ای وجدانِ آگاهِ انسان.
+
محمودِ بی گناه، جانبازِ بی پناه!
جای دریغ ندارد این حرمان، که قرآن بدستان
بسان دیو و دد و گرگان کشیده اند پوست و استخوان ترا به زنجیر، با نام اسلام
و چنین عزیمت نجات بخش ات لهیده است به زندان.
آنها، از داد ِ تو می هراسند، از فریاد استخوان های شکسته ات می ترسند
+
شگفتا، از غرورِ دست و دهان تهی تو
که چنین عرش و فرش آقا را به ترس سپرده
حسرتا، بر توان تو و آهنگ سفرِ تو
که با پیامِ پیامبرانه ی نان، بساط امامت رمان را به لرز کشیده
رادِ مرد بیدار، شرافت انسانی همین است و سزاوارت باد.
بهنام چنگائی 20 آیان 1396

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

بهنام چنگائی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید