رفتن به محتوای اصلی

کاری برای مسعودها کنید.شاید فردا دیر باشد

کاری برای مسعودها کنید.شاید فردا دیر باشد
از مسعود در همان حال می خواستند که بگوید:(گه)خورده است که به دنبال رأی دزدیده شده اش آمده است و در تظاهراتها شرکت کرده است.مسعود می گوید:بقدری این خواسته آنها را تکرار کردم که دهانم خشک خشک شد.
در قتلگاه کهریزک با قفل به قدری بر سر و صورت مسعود کوبیدند که سرش شکست و لبانش پاره شد. پس از شکنجه های متعدد که بر او و دیگر دوستانش روا داشتند به اوین انتقال یافت.روزی که معروفترین جانی ایران سعید مرتضوی به اوین آمد مسعود با شجاعت در روی سعید مرتضوی ایستاد و شرح جنایتهای قتلگاه کهریزک را که خودش یکی از صادر کنندگان دستورش بود را شرح داد و آن جانی هم متقابلا مسعود علیزاده را تهدید کرد که ابدا کسی نباید این فجایا را بداند.ولی مسعود از آنجا که شاهد جانباختن دوستانش بود،سکوت را برنتافت و پس از آزادی با شجاعت هر چه تمامتر از سعید مرتضوی شکایت کرد و همین شکایت باعث شد او توسط دو نامرد و جیره خوار مرتضوی مورد حمله قرار گیرد و در شرائطی که تحت درمان برای بهبودی شکنجه های کهریزک بود،پرده دیافراگمش و طحال خویش را از دست بدهد و شرائط از قبل برای او وخیم تر شد.
حالا مسعود حدود یکسالی هست که از کشور خارج شده است و در شهر کوچکی در ترکیه به انتظار نشسته است تا به پرونده پناهندگی اش رسیدگی.مسعود از نظر جسمانی و روحی احتیاج به درمان دارد و حتی احتیاج به داروهایی دارد که در آن شهری که ساکن است،وجود ندارد.و از نظر مالی هم در شرائط خوبی به سر نمی برد.
مسعود شکایت از این دارد که بارها با رسانه ها درباره قتلگاه کهریزک حرف زده است و به همه گفته است که مریض احوال است و حال خوبی ندارد ولی هیچکس حال خودش را نمی پرسد.
قصد من از نوشتن خطوط بالا این است که یاد آوری کنم که مسعود یکی از فرزندان ایران و یکی از اعضای جنبش بزرگ و مردمی سبز ایران است.مسعود برای خودش برای من و تو و برای ما در بدترین شرائط ممکن قرار گرفته است.او بدترین شکنجه ها را تحمل کرده و از نزدیک شاهد جانباختن دوستانش بوده است.او می توانست بعد از آزادی سکوت کند و هیچ مشکلی ه برای خودش و نه برای خانواده اش پیش نیاید.براستی چرا مسعود سکوت نکرد؟
براستی من و تو و ما چه وظیفه ای در برابر این افراد و یا خانواده هایی که فرزندانشان را در راه آزادی وطنمان از دست دادند داریم؟آیا وظیفه ما فقط ابراز تاسف کردن است و یا گفتن جمله ی(واقعا متاسفم)می باشد؟
براستی آقایانی که پشت نام شورای هماهنگی جنبش سبز مخفی شده اند،بقدری آن پشت ها هستند که مسعود ها را نمی بینند؟آیا مسعود ها باید یکی یکی جانشان را از دست بدهند و آقایان شورای هماهنگی یک کارت بنیاد شهید سبز بنامش بزنند؟آقایان سران جنبش سبز،مسعودها در شرائط بدی به سر می برند.لطفا کمی چشما و گوشهایتان را باز کنید.آقایانی که در خارج از گود به سر می برید و ما مردم داخل را به تظاهرات فرا میخوانید،آیا فقط و فقط وظیفه شما و شورایتان تعیین روز و تاریخ برای تظاهرات است؟به خون شهدایمان سوگند ما جوانان نه به حرف شما بلکه با اعتقاد خود و فقط برای آینده و تغیر شرائط موجود و نجات رهبران عزیزمان به خیابان آمده ایم و باز هم خواهیم آمد.این را بدانید که ما مردم اینقدر شعورمان می رسد که مثلا در 25 خرداد بیاییم یا 18 تیر.این را هم بدانید که ما جوانان داخل با همه شرائط سختی که داریم باز می توانیم یک قرار(حتی در فضای مجازی فیس بوک)بین خودمان ترتیب دهیم  و جمعیت هزاران نفری را در تظاهراتها شاهد باشیم.آقایان شورا،لطفا در شورایتان کمی جنب و جوش بیشتر داشته باشید.آیا می دانستید مسعود علیزاده در کشور ترکیه پس زلزله آن کشور چند روزی بی خانمان بوده است؟
آقایان شورا که همیشه سعی کرده اید هر جا که هستید برای خود پست و شغل دست و پا کنید،آقای امیر ارجمند که مقام سخنگویی شورا را برای خویش پسند کردید،آیا شما که در آزادی هستید و به قولی با بزرگان کشورهای دیگر آشناییت دارید و جلسه هایی با هموطنان برگزار می کنید،آیا شخصا برای آزادی و بهبود وضعیت میر عزیزمان و شیخ شجاعمان که در حصر می باشند و به غیر از سالی دوبار هیچ خبری از سلامتی و وضعیت آنها نیست کاری انجام داده اید؟اگر پاسخ شما بله است،بگویید تا ما جوانان جنبش سبز داخل ایران هم بدانیم.
آقایان شورا،اصلا نام مسعود علیزاده به گوش شما آشناست؟شاید فقط آنروزی که اخبار می رسید که چه شخصی جان خودش را در کهریزک از دست داد و چه کسی روحش را،نام مسعود را شنیده باشید و همان.
چرا مسعود علیزاده باید در غربت و با جسم و روح خراب برای نجات جان خویش دنبال واکسنی بگردد که در شهری که سکونت دارد یافت نمی شود؟آیا شما عزیزان که هر کدام در بهترین کشورها مقیم هستید نمی توانید در این مواقع برای مسعودها کاری کنید؟آیا میدانید که مسعود در شرائط مالی خوبی به سر نمی برد و حتی برای تهیه سوخت و گرما در زمستان با مشکل روبرو بوده است؟براستی آیا وظیفه هماهنگی شما تعیین تاریخ و ساعت تظاهرات برای مردم داخل ایران است؟آیا شما نمی توانید یک مجمع و یا نهادی کوچک را تاسیس کنید که هر کدام از هموطنان خارج از کشور در سراسر دنیا در هر ماه بسته به شرائط مالی اشان مبلغی را به این صندوق حواله کنند و در مواقع ضروری به دست مسعودها و به دست خانواده های شهدای جنبش برسد؟شخصا خانواده هایی را می شناسم که از وقتی همسر و یا فرزند نان آور خانواده را از دست داده اند در بدترین شرائط مالی به سر می برند.
آیا نمی توانید هر از گاهی با این امکانات وسیع ارتباط جمعی،حالی از خانواده های جانباختگان جنبش سبز بپرسید؟شخصا خانواده ای را می شناسم که با طعنه و ناراحتی  گفته است:به قدری که ماموران اطلاعات جویای حال ما هستند،آقایان مهم جنبش سبز از ما بی خبرند.البته تا زمانی که رهبرانمان آزاد بودند وضعیت طور دیگه ای بود و از شروع حصر تا کنون بقیه بزرگان جنبش،خودشان را به نوعی کنار کشیده اند.
این نکته را می دانیم که خانواده های شهدا و یا مصدومان جنبش مردمی و سبز ایران احتیاجی به کمک ها و یا انتظار جویای حالشان بودن را از شخص خاصی ندارند چرا که با اعتقاد پاک خویش و برای ایران و ایرانی پا به میدان گذاشته اند.و باز خوب است بدانیم که مثلا شخصی که در بستر بیماری است بسیار خوشحال می شود و روحیه ای مضاعف می گیرد از آمدن دوستان برای عیادت و احوالپرسی او،هرچند که از آن شخص و یا کسی انتظار نداشته باشد.
پس آقایانی که جمع شده اید و شورای هماهنگی را پدید آوردید،لطفا تمام کارتان و فعالیتتان تعیین تاریخ برای دو تظاهرات در سال نباشد.لطفا کاری برای آزادی رهبران عزیزمان و نجات آنها از حصر کنید.لطفا کاری برای مسعودها کنید.شاید فردا دیر باشد.
 
با احترام/درد دلی بود از یکی از مسئولین ستاد میر حسین موسوی در توابع کرج
نیما آزادماه/28 خرداد 91

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید