رفتن به محتوای اصلی

فراخوان هموطنان برای تشکیل کمپین جزائی پرویزثابتی

فراخوان هموطنان برای تشکیل کمپین جزائی پرویزثابتی

جناب آقای دکتر نصر اصفهانی وزیر اسبق کشور شاهنشاهی ایران

با عرض درود فراوان خدمت جنابعالی چندی قبل کتاب آقای پرویز ثابتی مقام امنیتی ایران در رژیم شاهنشاهی را از طریق پی دی اف در کامپیوتر خود دریافت کردم.
امروز پس از پایان خواندن کتاب و مطالبی که این مقام امنیتی در باره خیلی از دولتمردان سابق ایران خاصه جنابعالی در کتابش به آنها اشاره کرده بود ، ضمن تاسف از اینکه چگونه یک جوان بی اصل و نسبی با تحصیلاتی در حد یک لیسانس، توانسته بود خود را در چنان مقام پر مسئولیتی قرار دهد که با اعمال ، رفتار و کردارش موفق شود کشور را به سوی انقلاب اسلامی هدایت نماید!؟
و چگونه توانسته بود اشخاصی جون جنابعالی را آلت دست خود کرده وبرای انجام کارهای غیر انسانی، وحشیانه ودد منشانه خود از آنها بهره برداری نمایدبرای من غیر قابل تصور است و نمی توانم اظهارات این شخص جانی که بدرستی می توان نام آیشمن ایران را بر او نهاد باور کنم.
لدا از جنابعالی در خواست می کنم برای روشن شدن حقایق بخش بسیار مهمی از تاریخ دوران محمد رضا شاه پهلوی درمورد درستی و یا نادرستی اظهارات این شخص، بگونه خلاصه، مراتب را به اطلاع دوستان نزدیک خود برسانید. چون ممکن است سکوت جنابعالی و دیگر دولتمردان آن زمان ، این توهم را بوجود آورد که اظهارات آیشمن ایران در باره همگی صادقانه و همراه با حقیقت بوده است
ارادتمند شما

فراخان هموطنان برای تشکیل کمپین جزائی پرویزثابتی

 

قابل توجه پرسنل نیروهای مسلح شاهنشاهی ، کارمندان بناحق بدنام شده ساواک، استادان ودانشجویان سابق دانشگاهها ، فرهنگیان ومعلمان ، مردان وزنان وخانواده های داغدیده ومتلاشی شده ناشی ازخشونتهای زهرآگين و شكنجه‌ های وحشتناكِ بی‌قيد وبند اداره كل امنيت داخلي ساواک وثابتی، وهمه آوارگان بیرونی ودرونی ایران که از آزاررساني "پرویزثابتی " درامان نبوده وهمه آنها ئی که دربدری وبه هویتی امروزخودرا ازآثارتبعی اعمال غیرقانونی ضد حقوق انسانی اومیدانند.

پرویز انصاری،نویسنده این نوشتار ، افسر سابق رژیم شاهنشاهی ودارای تحصیلات حقوق جزاست که سالها در دوران قبل از انقلاب منحوس اسلامی ، در مناصب مختلف قضائی ارتش، خدمت کرده. و دردولتهای ارتشبد ازهاری، وآقای شاپوربختیار، تحقیقات از دولتمردان رژیم گذشته راعهده دارودرجایگاه بازپرس قانونی درآبانماه 1357 حکم بازداشت پرویزثابتی فرزند حسین را به اتهام( جنایت وخیانت وسرقت بودجه سری عملیاتی) صادرنموده است. اما ، متهم (پرویزثابتی )، مُحیلانه وبااستفاده ازمدارک جعلی ، قبل ازدستگیری ، ازایرا ن گریخته وازآنجا که درهفته های اخیر وی باانتشار کتاب :

" دردامگه حادثه" و درصفحه 4 آن ، باخط خودش مندرجات و اظهارات خودراتأئید نموده است ، مُشخّص کردیده درقید حیات ودرایالات متحده امریکا اقامت دارد.

من درنظردارم باتنظیم اظهارنامه‌ای تخصصی ( اطلاعاتی قضائی ) ،علیه پرویزثابتی بطرح اقامه دعوی و تشکیل پرونده در دیوان کیفری بین المللی اقدام نمایم. من درمقاله ای آورده ام :"امیدمن آنست که ثابتی بماند و عدالت را تجربه کند"

لازم به یادآوری است که مسئله خیانت وسرقت او ازمصادیق دعاوی حقوقی است ، لکن در پیکر بندی تعریفیِ حقوق بین‌الملل عمومی اَعمال قساوت باراو دررژیم گذشته بر ضدانسان‌ها ،ازمصادیق مسلّم "جنایات علیه بشریت" اطلاق می‌شود ، بموجب اساسنامه دیوان بین‌المللی کیفری (International Criminal Court به اختصار ICC) ، (دادگاه لاهه) ، مسئول رسیدگی به جرائم‌ ضد بشری در سرتاسر جهان شناخته میشود.این اساسنامه صریحاًتوضیح می‌دهد، جنایات علیه بشریت شامل جنایاتی می‌شود که شان انسان را کاسته و مقام و منزلت انسانی را پای‌ مال می‌کنند.

طبق ماده هفتم اساسنامه ،مصادیق جنایت بر علیه بشریت برای این دادگاه عبارتند از:

1- آنها ئی که شخصاً عهده دار مسئولیت این جنایت می‌باشند.

2- افرادی که پیشکاری آمرین خودرا برای برپایی کشتار انجام می‌دادند

3- کسانیکه افرادرا زندانی ،وبا شکنجه ،ویاحذف محیطی و یا فیزیکی اجباری آنهارا از صحنه‌های سیاسی دور میسازند.

4- اشخاصیکه بااعمال غیر انسانی که منجر به صدمات و لطمات غیر قابل جبران و جّدی بر جسم، ذهن و یا سلامتی افراد گردند .

5- کشتارهای داخلی سازمان یافته، توسط ارکان سیاسی کشورهایی که توانایی برخورد منطقی با مخالفین را نداشته و برای بیرون راندن آنها از صحنه سیاست به حذف فیزیکی آنها اقدام و دست به قتل عام آنها زده‌اند.

نبایدفراموش کردکه "جرم جنایت علیه بشریت" ممکن است در هر زمان چه در زمان جنگ یا صلح و چه در اثنای مخاصمات مسلحانه بین المللی در چارچوب یک حمله گسترده، سازمان یافته علیه یک جمعیت غیرنظامی ارتکاب می یابد.

تحقق این جرم مشروط بر آن است که فاعل به چنین حمله ای علم داشته باشد و افعال به طور مکرر ارتکاب یافته باشند.

بر اساس ماده 7 اساسنامه دیوان، عنصر مادی جنایت علیه بشریت، عبارت است از یکی از اعمال: قتل، ریشه کن کردن، ، محبوس ساختن یا ایجاد محرومیت شدید از آزادی جسمانی، شکنجه، تجاوز و خشونت جنسی و جرایم مرتبط با آنها، اذیت و آزار گروه معین بنا به دلایل سیاسی ، ناپدید کردن اشخاص، که به صورت گسترده یا سازمان یافته

( systematic ) و مکرر ارتکاب یافته باشند.

در ماده 11 اساسنامه دیوان آمده است که دیوان مسئولیتی در خصوص جرایم و مجازات دولتها ندارد ، و فقط به محاکمه اشخاص حقیقی مي پردازد.

البته شخص مورد نظر باید داراي مشخصه های زیرباشد:

1- شخص باید حقیقی باشد نه شخص حقوقی.

2- اشخاص در زمان ارتکاب جرم باید بیشتر از 18 سال داشته باشند.

3- در خصوص صلاحیت دیوان در رسیدگی به جرایم اشخاص حقیقی ، اساسنامه دیوان تصریح نموده که سمت های رسمی افراد و به طور مشخص ، سمت رسمی رییس دولت، عضو دولت، عضو مجلس و نماینده دولت رافع مسئولیت کیفری آن افراد نیست.

4- صلاحیت ، و قابلیت دیوان برای بررسی جرمی ارتکاب یافته است، که دادگاه های ملی صلاحیت دار، قادر یا مایل به رسیدگی به جرایم موضوع اساسنامه نباشند حال ببینیم پرویزثابتی دارای مشخصات مشرحه بالاست یاخیر؟

باعنایت به مواردی که توضیح داده شد : پرویزثابتی خودصریحاً معترف است :

الف – اعتراف صریح به اعدام312 نفر از فرزندان ایران (ازگروههای مختلف)"درفاصله سالهای1349-1357 شمسی " (صفحه296 کتاب دردامگه حادثه)

ب- فراهم کردن محاکمات نظامی 3700 نفر جوانان دانشجو وفرهیختگان علمی کشور و استناد به اعترافات ساختگی اجباری تحت شکنجه ومحکومیتهای چندین ساله آنها (صفحه307 کتاب دردامگه حادثه).

پ-تشکیل "کمیسیون مرگ " ازطریق اغفال مقامات مافوق واعدام محکومین بعداز اتمام مدت محکومیت آنها. (صفحه296 کتاب دردامگه حادثه).

ت- استفاده گسترده‌ شنود تلفنی وکنترل غیرقانونی شهروندان ایرانی درجهت تجاوز به حقوق فردی وآزارخانوادگی آنها.

ث- ایجاد فضای رعب ووحشت دربین کلیه اقشار مردم ایران و و و. . .

تقاضاکننده این فراخوان، با ثابتی فرومایه، نگاه کینه توزانه شخصی ندارد ، نه من او را دیده ام ونه اومن را ، ولی بااو دشمنی ملّی دارم ، من به پشتوانه مسئولیتهای قضائی گذشته ام، سوابق فردی ، اداری وامنیتی اورابهترازخود او می شناسم ،امکان نگاشتِ همه دانسته های من درنشریات ویاسایتهای اینترنتی نیست ، اماامکان ارائه آنها به دادگاههای صالحه هست. پرویزثابتی ناشكيبايي دانشجویان ودانشگاهیان ومعلمان وکارمندان و. . . ) راکه از ساختارحکومت و حاکمیتِ «رفاقت سالاری و گروه سالاری» بجای «شایسته سالاری و فن سالاری "به تنگ آمده واز اقلیت عاشق سود و معدن ثروت بیزاربودند.خود به گروههای مسلح تبدیل وبادستگیری آنها ، خود به گروستانهای ناکجا آباد میفرستاد.

من نمیتوانم ماجرای برنامه ریزی پرویزثابتی رادر قتل سرهنگ امریکائی "هاوکینز" ودیگرمستشاران نظامی وسرتیپ رضا زندی پورکه ماموریتش پاکسازی کمیته مشترک و دهنه زدن به روابط پیدا و پنهان"مقام امنیتی"بود، وچرائی آنهاراکه شخصاً درمسئولیتها قضائی گذشته ام ،بررسی کرده ام، برسفیدی کاغذبیاورم. من نمیتوانم بگویم چرا پرویزثابتی ،فردِعامل همه قتلها، جوانِ گمراه شده ای بنام "وحیدافراخته "راکه علاوه برسرهنگ امریکائی وسرتیپ زندی پور، با شقاوت، همرزم خود، مجیدشریف واقفی راکشته و درخانه‌ وخیابان گردي‌هاي ساواک، صدها جوان گمراه شده دیگررا درچنگال مرگ مامورین قرارداده بود، چرا ابتدا بخشوده ، وچرا بجوخه اعدام سپرده شد . من نمیتوانم گزارشات دهها افسر شاغل درساواک را بنویسم . وخیلی ازنمیتوانم های دیگر. . .

مقامات مملکتی آنروزها ، گرفتاراستدلال همان "فرد" مورد تمثیل خودثابتی بودند. که او درصفحه (207) کتابش درمبحث "نوشتن کتاب فراماسونها"، میگوید:" به شهبانوفرح پهلوی گفتم" نوشتن چنین کتابی باچنین برداشتی ، مثل اینستکه فردی بیاید ومدعی شود که همسراو به وی خیانت میکند و او قادر به طلاق دادن او نیست" .

متاسفانه پرونده " طلاق پرویزثابتی " زمانی به من سپرده شدکه فاجعه انقلاب منحوس ، بارننگین وسنگین بی هویتی رابردوشم گذارد.

حماقت پرویزثابتی راه حقایق را ،به رویش بسته بود. او را فردی شرور،خودسر و،برای طی کردن " راه میان بُر"  منحوسش، بامنشی سرکوب‌گرانه و غیر‌عقلانی وبیمارگونه اش چنین روز سیاهی را بر سر راه تو و من تدارک دیده بود. آری پرویزثابتی ،موجب شد هویت ملّی من ومیلیونها تو هموطن من مصادره شود .او که" یار دارا بود و دل باسکندرداشت " فردی بود که برای پادشاه فقید هم روشن نشد" سرش به کجا بنداست ؟"(صفحه427 کتاب دردامگه حادثه ) .ما بازماندگان رفتگان ، باید قدر و منزلت مردان و زنان جان باخته بیگناه رابدانیم ودین خود را به آنها ادا کنیم.انسان‌ها در عرصه‌های دشوار و مصائب و مشکلات جانگاه است که یکدیگر را پیدا می کنند، او من وتورا قربانی منحوس ترین ،اهریمنی ترین ونفرت انگیزترین انقلاب تاریخ کرد . بیائیدیکدیگر را پیدا کنیم و او را به عدالت بسپاریم.  من اين كار را با اِشراف و اطلاع كامل از پيامد آن انجام میدهم.

پرویز انصاری- افسر سابق رژیم شاهنشاهی.

ansari_parviz16@yahoo.com

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی
برگرفته از:
ایمیل رسیده

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید