عصر ایران؛ مهرداد خدیر- خبرگزاری فرانسه از سفر پاپ فرانسیس رهبر کاتولیکهای جهان به عراق در اسفند امسال خبر داده است. اهمیت این سفر تنها به سبب آن نیست که نخستین سفر یک پاپ به عراق با جمعیت قابل توجه شیعه به حساب میآید بلکه از این رو نیز اهمیت دارد که دیدار با آیتالله سیستانی هم در آن در نظر گرفته شده است.
نه دربارۀ کلیت این سفر سه روزه که از 15 اسفند 1399 آغاز میشود که پیرامون دیدار رهبر عالی مسیحیت کاتولیک با یک مرجع بلند مرتبۀ شیعه میتوان به مقولات متعددی اشاره کرد.
اهمیت موضوع را هنگامی میتوان بیشتر دریافت که به یادآورد دیدار پاپ فرانسیس با رهبر کلیسای ارتدوکس پس از هزار سال جدایی این دو فرقه مسیحی نیز جالب بود. دیدار پاپ با «پاتریک کیریل» در سر راه سفر به مکزیک در فرودگاه هاوانا انجام گرفت و هر دو رهبر پس از فشردن دست و روبوسی، عکس مشترک گرفتند.
شاید گفته شود مگر رهبران سیاسی این قدر با هم دیدار و گفت و گو نمیکنند؟ وقتی وزیران خارجۀ ایران و آمریکا برای توافق هستهای در خیابانهای ژنو قدم زدند و جواد ظریف به تازگی گفت با صدام حسین هم مذاکره کرده و تهران این روزها میزبان هیأتی از طالبان افغانستان است اینگونه دیدارها را هم می توان در راستای دیگر ملاقات های سیاسی دانست.
داستان دیدار رهبران مذهبی در این سطح اما متفاوت است. چرای آن هم به خاطر این است که در رقابت مذاهب و ادیان به رغم اشتراکات، اختلافات جدی وجود دارد. کما این که دیدار رهبر کاتولیک ها با رهبر ارتدوکسها اگر طی هزار سال رخ نداد به خاطر این بود که هر یک خود را نمایندۀ انحصاری عیسی مسیح – اگر نگوییم خدا- میدانست یا میداند و نمیشود که رهبر ارتدوکسها (مسیحیان سنتیتر یا مسیحیت شرقی) به دیدار رهبر واتیکان برود چون اگر او را قبول داشت که کاتولیک بود!
عکس آن هم صادق است و رهبر کاتولیکها که نمیتواند به دستبوس رقیب یا همتا برود. به خاطر همین تدبیری اندیشیدند و در فرودگاه هاوانا و سر راه سفر به مکزیک با هم دیدار کردند و چه مرد متدینی هم در نشست آنها حضور داشت:رائول کاسترو!
پاپ فرانسیس اما متقاوت است و اگر فیلم «دو پاپ» را دیده باشید از تفاوتهای او با پاپ قبلی (بندیکت شانزدهم) آگاهاید و اگر ندیدهاید ببینید و از بازیهای زیبای آن نیز خصوصا آنتونی هاپکینز لذت ببرید.
تفاوتهای این دو فراوان است و یکی هم نوع نگاه به مسلمانان و اسلام است. به یاد آوریم در سال 1385 چگونه پاپ قبلی سخنان تندی علیه اسلام بر زبان آورد و چه خشمی را در برخی کشورهای اسلامی برانگیخت؛ همان نطق دانشگاه رگنسبورگ که در ایران هم به آن واکنش نشان داده شد. او گفته بود اسلام به ضرب شمشیر و جنگ گسترش یافته است.
هر پاپ بعد از انتخاب عنوان یکی از قدیسان یا شخصیت های تاریخی کلیسا را برای خود انتخاب میکند اما برای ما ایرانی ها واژۀ پاپ بیشتر یادآور «پاپ ژان پل دوم» است که لهستانی و سالهای طولانی در این منصب بود و هم در اوج انقلاب 57 و هم پس از آن بر سر ماجرای گروگانگیری برای رهبر انقلاب ایران پیام میفرستاد. دو دهه بعد نیز رییس جمهوری اصلاحطلب ایران، هم با او ملاقات کرد و هم در اواخر ریاست جمهوری در سال 84 در مراسم تشییع جنازۀ او حاضر شد. همان آیینی که خاتمی مراقب بود با جرج بوش در یک قاب قرار نگیرد و چشم باز کرد و رییس جمهوریِ یزدیتبار اسراییل را در برابر دید!
هر قدر پاپ ژان پل دوم مردمدار و با روابط عمومی بالا بود جانشین او که خود را پاپ بندیکت شانزدهم نامید خشک و سختگیر و نچسب بود و چون خود را نمایندۀ خدا روی زمین میدانست با دیگر ادیان و مذاهب که از جانب خدا سخن میگویند میانهای نداشت. چندان که در سفر به آمریکا حاضر نشد به مسجدی پا بگذارد یا با مسلمانان دیدار کند. هم او اما دست به اقدامی زد که سده ها اتفاق نیفتاده بود و در فیلم «دو پاپ» به زیبایی هر چه تمام تر به تصویر کشیده شده است: کناره گیری از مقام والای پاپی. حال آن که نمایندگی خدا یا پدر و پسر و روحالقدس که استعفابردار نیست. در پی آن همین پاپ فرانسیس کنونی با نام واقعی خورخه ماریو برگولیو، یک کاردینال آرژانتینی جای او را گرفت؛ اولین غیر اروپایی که پاپ میشد.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید