رفتن به محتوای اصلی

افسانه دست بلند موساد با چه انگیزه ای تبلیغ می شود؟

افسانه دست بلند موساد با چه انگیزه ای تبلیغ می شود؟

یونگه ولت- گزینش و ترجمه رضا نافعی

 

موساد سازمان اطلاعات اسرائیل، احتمالا تنها سازمان اطلاعاتی جهان است که علاقه دارد حتی جنایاتی را هم که نکرده است به آن نسبت بدهند. اسرائیل خود با پخش اطلاعات غلط به گسترش افسانه دست بلند موساد که گویا برایش غیر ممکن وجود ندارد دامن می زند. و برای گسترش این افسانه هم، آنلاین دینست دبکافیله و هم روزنامه های اسرائیلی و نیز روزنامه نگاران دوست در سراسر جهان حاضر به خدمت هستند.

پس از قتل یک دانشمند ایرانی در روز 11 ژانویه بازار شایعات داغ شد. ساندی تایمز در آخر هفته نوشت که یک ” منبع ناشناس اسرائیلی ” خبر داده است که قتل دانشمند ایرانی کار موساد بوده است. “یک گروه کوچک از ماموران موساد ” نقاط گرهی تهران را که برای سو قصد مناسب بنظر می رسیده مورد مطالعه قرار داده اند. تعقیب دانشمند از یک برج کنترل از خانه ای که در نزدیکی محل بوده صورت گرفته ، این سوء قصد مقدمه است جایگزین حمله نیست.

ساندی تایمز متعلق به امپراتوری رسانه ای “نیوز کوپوریشن” است که رئیس و پایه گذار آن راپرت مردوخ نو محافظه کار معروف است. سالهاست که این روزنامه به پخش اخبار نادرستی که موساد و دیگر محافل اسرائیلی خواستار آن هستند، شهرات دارد.

در همان روز وقوع سوء قصد روزنامه محافظه کار فرانسوی “لو فیگارو” ادعا کرد که ماموران موساد در کردستان ـ عراق ـ فعال هستند و در جستجوی ایرانیان مخالفی هستند که با رژیم آخوند ها مخالف هستند تا به آنها آموزش بدهند. گویا “منبع این خبر یک مقام امنیتی در بغداد ” است که نمی خواهد از او نام برده شود. در همان روز ریچارد سیلوراستاین روزنامه نگار آمریکائی نوشت “منبع محرمانه خبری شخص او در اسرائیل ” تایید ” کرده است که قتل کار مشترک موساد و مجاهدین خلق بوده است. سه روز بعد مجله آمریکائی تایم از قول ” سازمانهای اطلاعاتی غرب “نوشت که موساد مسئول قتل است…

در اکثر رسانه های خط دهنده غربی از قتل دانشمندان ایرانی بعنوان ” استراتژی هوشمند” اسرائیل برای به عقب انداختن برنامه اتمی تهران تمجید می شود. ولی اگر نگاهی دقیق و منطقی به این قتل ها بیفکنیم از افسانه دست دراز موساد چیزی باقی نمی ماند. از اولین سوء قصد در ژانویه 2010 تا کنون 4 نفر از دانشمندان ایرانی کشته شده اند و یکی جان بدر برده با جراحاتی نسبتا سبک. کار و تخصص مسعود علی محمدی که نخستین قربانی بود آنقدر از برنامه اتمی دور بود که بلافاصله پس از کشتن او این شایعه شیوع پیدا کرد که خود رژیم او را بقتل رسانده چون او با اپوزیسیون نزدیک بوده است. روز 23 ژوئیه 2011 داریوش رضائی دانشجوی الکترونیک بقتل رسید که او نیز با برنامه اتمی رابطه ای نداشته و احتمالا بدلیل تشابه اسمی در فهرست سفارش دهندگان قتل ها قرار گرفته است. روز 11 ژانویه سال جاری مصطفا احمدی ـ روشن بقتل رسید که او در رشته اقتصاد نفت باخذ درجه دکترا نائل آمده بود. درست است که او معاون بخش در تاسیسات نطنز بود ولی در آنجا مسئول خرید بوده است و دانشمند اتمی نبوده است. تنها کسی که بنظر می رسد در برنامه اتمی ایران جای برجسته ای داشته فریدون عباسی دوانی است که روز 29 نوامبر در اثر چساندن بمبی به اتوموبیل او مجروح شد. او اکنون در راس مقامات اتمی ایران قرار دارد .

وجه مشترک و اصلی تمام قربانیان این بوده که : همه آنها استاد دانشگاه بودند که طبق برنامه معین از خانه خود خارج شده و به محل کار خود در دانشگاه می رفته اند، که تعقیب آنها و حمله به آنها کاری بوده است آسان. انگیزه آن کسی که این قتل ها را سازمان داده است این بوده که انجام کار آسان باشد و به نتیجه برسد و دنبال افرادی نبوده که در نقشی در برنامه اتمی داشته باشند. حتی خود آنها که این نقشه ها را کشیده و قتل ها را سفارش داده اند نیز باور ندارند که با این قتل ها بتوانند برنامه ای را به عقب بیاندازند.

 

http://www.jungewelt.de/2012/01-18/052.php

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

منبع:
آینده ما

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید