
با تشکر از همه دوستان عزیزی که مرا مورد خطاب قرار دادهاند، با کمال میل تلاش میکنم تا آنجایی که مقدور است با این دوستان به صحبت بنشینم.
آراز سلیمانی عزیز، من نمیخواهم که آنگونه که نوشتهاید «آزربایجانیت را با ایرانیت در هم ذوب» دهم.
من برخلاف شما آذربایجان و ایران را یک مجموعه میبینم. البته نه مانند کسانی که آذربایجان را از ایران جداییناپذیر میدانند. به نظر من جدایی آذربایجان از ایران میتواند روزی و روزگاری به تحقق بپیوندد ولی من در آرزوی آن روز نیستم. آرزوی من هرچند که از نظر شما صرفا «آرزوگرانه» است، از نظر من آرزویی است که میتواند در ایرانی دمکراتیک و فارغ از تبعیض و ستم، تحقق یابد.
آقای بابک بخت آور مینویسند: «زبان مان به لحاظ مزایای گراماتیک و دایره لغت و فراگیر بودن آن به لحاظ جمعیتی و ... شایستگی رسمیت یافتن دارد و تنها در این صورت است که می تواند از خطرآسیمیلاسیون رهایی یابد. این زبان بایستی از زبان محاوره ای خانگی که کاربرد آن بیشتر در سطح نیاز های روز مره خوردن و خوابیدن و ... است در آمده و کاربردی حقوقی؛ قضائی؛ دولتی؛ سیاسی؛ علمی و ادبی یابد تا با خلق آثار و ضرورت بکارگیری توسط عموم بتواند سالیان سال به حیات خود دامه دهد چرا که در غیر اینصورت با مرور زمان افراد کمتر به آن احساس نیاز خواهند نمود».
من با این بخش از سخنان ایشان موافقم با این تفاوت که معتقدم همه زبانهای رایج در ایران باید رسمی باشند و ما زبان غیر رسمی در کشور نداریم.
ایشان همچنین مینویسند: « برای بعضی ها آسیمیلاسیون ملت تورک آذربایجان در فرهنگ و زبان فارسی اهمیتی ندارد اما آشکارا از ابراز آن خودداری می نمایند»
تا آنجایی که به خود من مربوط میشود، من به هیچوجه موافق آسیمیلاسیون نیستم و علیه آن هستم. در ضمن به نظر من راه جلوگیری از آسیمیلاسیون، فرار از رو در رویی با آن و جدایی نیست بلکه باید در این راه مبارزه کرد. مبارزه با آن هم در چارچوب کل ایران باید صورت بگیرد و برای این کار باید رژیم در نوک حمله باشد و ساختن ایرانی دمکراتیک که حقوق بشر را در تمامی ابعاد آن به رسمیت بشناسد و آن را محقق کند.
آقای یوسف آذربایجان عزیز
هم خاطره تلخی را نقل کرده اند که من هم از آن متاسف شدم. این خاطره واقعیتی را منعکس می کند
و آن عدم درک یکی از اعضای کانون نویسندگان ایران از مساله زبان و هویت ملی است. اتفاقا مشکل ما هم همین است و باید به این گونه اشخاص و به کل جامعه ایران نشان داد که بله! یک ایرانی می تواند ترک ایران، کرد ایران، ترکمن ایران، بلوچ ایران، عرب ایران، فارس ایران و... نام داشته باشد.
عکس العمل درکی که آن عضو کانون نویسندگان دارد، وقتی بدون تلاش در راه شناساندن این واقعیت صورت بگیرد، همین خواهد بود که برخیها خود را ایرانی ندانند ولی از نظر من، برخورد آگاهانه این است که با طرف مقابل وارد بحث بشویم و واقعیت را به ایشان بشناسانیم.
آقای آلپر آتاسی عزیز، اگر سؤالی از من کردهاید و جوابی نگرفتهاید از شما پوزش می خواهم.
من خارج از اراده خودم در کشوری به نام ایران و در بخشی از آن به نام آذربایجان به دنیا آمدهام و در آن محیط بزرگ شدهام، با تاریخ (چه تاریخ رسمی و چه تاریخ غیررسمی) آن آشنا شدهام، با آمیزشهایی که در طول سالیان دراز و قرنهای متمادی باهم داشتهاند، آشنا شدهام، با فرهنگ رنگارنگ آن خو گرفتهام و همه اینها برای من زیباست و همه این تاریخ و فرهنگ و ادبیات را از آنِ خودم میدانم.
من زمانی در مقالهای به این مساله پرداختهام که وقتی از تاریخ ادبیات ایران سخن میگوییم، برخلاف آنچه که رایج است، از ادبیات تمامی مردم ایران و تمامی زبانها باید صحبت کنیم و نه فقط زبان فارسی. ادبیات ایران به ادبیات فارسی خلاصه نمیشود. به هر حال از آن جهت که من در این سرزمین رشد یافته و از دوران کودکی، شخصیت من در این محیط تکوین پیدا کرده است، خودم را علاوه بر یک آذربایجانی، ایرانی هم میدانم. مساله ربطی به شهروند بودن ندارد.
اگر من تابعیت آلمانی را میپذیرم، از آنجایی که شخصیت من در آلمان و با زبان آلمانی شکل نگرفته است، خودم را صرفا یک تبعه و شهروند آلمان میبینم و حس میکنم و نه یک آلمانی و زبان آلمانی را زبان خودم نمیدانم ولی برای کودکان ما مساله متفاوت است.
اگر آنها ترکی آذربایجانی و فارسی را یادگرفته باشند، علاوه بر این زبانها، زبان آلمانی را هم زبان خود میدانند. اگر برفرض من در آذربایجانی مستقل هم زندگی کنم و از من بپرسند که زبان چیست، خواهم گفت که زبان مادریم ترکی آذربایجانی است و یک زبان دیگر هم دارم به نام فارسی و با چند زبان دیگر هم آشنایی دارم .
درضمن، انسان میتواند به چندین زبان مسلط باشد ولی آن زبانها را زبان خود نداند.
یونس شاملی عزیز، از اینکه تفاوت میان خودم و شما را دقیق بیان نکردهام پوزش میخواهم.
ولی شما مینویسید: « اولا من و شما فقط آذربایجانی نیستیم، بلکه من و شما از نظر اتنیکی به ملت ترک ساکن در ایران تعلق داریم. یعنی ترک هستیم.»
اتفاقا این یکی از اصلیترین تفاوت دیدگاههای ماست. من در عصر کنونی و دوران حاضر، پس از اینهمه آمیزشهای تاریخی و فرهنگی در ایران، چندان به مسائل اتنیکی به معنای اتنیکهای ناب در ایران متعقد نیستم.
شما خود را ترک میدانید. این حق شماست ولی من خودم را «ترک» به معنای دقیق کلمه نمیدانم زیرا همانطور که نوشتم، من خودم را نتیجه آمیزشهای تاریخی و فرهنگی اقوام گوناگون میدانم.
من خودم را جدا از مردمی که بلوچ و کرد و لر و گیلگ و.... نامیده میشوند، نمیدانم.اینکه زبان مادری من ترکی آذربایجانی است، این واقعیت را تغییر نمیدهد.
شما به درستی نوشتهاید که «یک کرد و یا یک گیلک و یا حتی یک فارس نیز میتواند آذربایجانی باشد».
بنابراین وقتی ما از ستم و تبعیض بر آذربایجان صحبت میکنیم، این ستم و تبعیض علاوه بر ترکیزبانان، بر کردها و گیلک و فارس ساکن در آذربایجان هم روا داشته میشود (حالا نگویید که ستم زبانی بر آن فارس اعمال نمیشود، چون این ستم تنها ستم زبانی نیست).
شما به درستی نوشته اید که: «من (یونس شاملی) از افق منافع ملت ترک ساکن در آذربایجان جنوبی (وایران) با مسائل سیاسی، اجتماعی و یا اقتصای و فرهنگی برخورد میکنم»
ولی به نادرستی نوشتهاید که: «اما شما (اژدر بهنام) از افق منافع پدیده ظاهرا موهومی و باطنا فارس ایران مسائل را مورد مداقه قرار میدهید. به بیان دیگر شما به جنبش سیاسی ایران (که در واقع جنبش سیاسی خلق فارس در ایران است) احساس تعلق میکنید».
نه دوست عزیز، من تنها منافع «فارس ایران» را مورد مداقه قرار نمیدهم. از نظر من جنبش سیاسی ایران متعلق به همه مردم ایران است و من به آن احساس تعلق میکنم.
این هم درست است که شما «دولت حاکم بر ایران را چه در دوره شاه و چه در دوره شیخ یک دولت تمام عیار فارسی» می دانید
ولی من این حاکمیتها را مروج و مدافع زبان و فرهنگ فارسی و علاوه بر این، رژیم جمهوری اسلامی را مدافع و مروج فرهنگ اسلامی میدانم و نه حاکمیت قومی یا ملتی به نام فارس.
کامنت جناب ایرانی متوجه من نیست ولی میل دارم به ایشان بگویم که
زبان فارسی برای من زبان ملی نیست بلکه زبانی است که به دلایل تاریخی، فرهنگی، سیاسی و... زبان رابط بین مردمان ایران است و میتواند روزی این نقش را از دست بدهد.
نهم فوریه 2013
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید