رفتن به محتوای اصلی

از شعار اجرای بدون تنازل قانون اساسی در جنبش سبز تا جمهوری اسلامی باید برود!!
08.07.2022 - 19:30

 

 

جنبش سبز، جنبشی با پشتوانه میلیونی، گسترده در شهرهای مختلف کشور، مورد حمایت ایرانیان ساکن خارج، از نظر کمیت بزرگترین جنبش خیابانی بعد از انقلاب اسلامی 57 بود. این جنبش با تقلب در انتخابات ریاست جمهوری 1388 و اعلام پیروزی احمدی نژاد، رئیس جمهور مورد نظر خامنه، سربرآورد.

ویژگی های جنبش سبز:

وسعت و فراگیری میلیونی آن/ حضور مشترک دو طیف از مردم با دو راه کار متفاوت با یکدیگر. طیفی که خواهان گذار و عبور از نظام بودند و طیف دیگر با استراتژی اصلاح نظام / برای اولین بار(1)مردم در ابعاد میلیونی و در اکثر شهرها، برای مدت زمان نسبتا طولانی سنگر  خیابان را  از حکومتگران پس گرفتند/حمایت ایرانیان در سراسر جهان از آن/باقی ماندن رهبران جنبش، مهندس موسوی و کروبی در گفتمان های انقلاب اسلامی ــــ  شیعه. رهبری جنبش مدافع باقی ماندن نظام بود. دونفری که بیش از همه در جنبش نقش و نفوذ داشته اند، از درون و از فرزندان نظام و مقلدبنیان گذار آن خمینی بوده اند. این ویژگی را بیش از همه در دو شعار رهبران جنبش سبز، آقایان موسوی و کروبی می توان دید. «اجرای بدون تنازل قانون اساسی» و «برگشت به دوران طلایی امام خمینی. » (3)/ اگر چه جنبش سبز تدوام جنبش اصلاح طلبی بود، اما مطرح ترین چهره اصلاح طلب، آقای خاتمی، نه تنها از آن حمایت نکرد، بلکه در مقابل آن قرارگرفت(2) / جنبش سبز اولین تجربه بزرگ جنبش دیجیتالی بود.ارتباط با اینترنت و رسانه های اینترنتی. دوربین های تلفن همراه و شبکه های رسانه ای، قدرت شگرف خودرا در ضبط، گزارش و خبر رسانی  سریع نشان داده اند. برای اولین بار چند دقیقه بعد از رویداد و یا همزمان با آن  اخبار اعتراضات و جنبش در سراسر دنیا پخش می شد. نقش شبکه های رسانه ای در این جنبش چشمگیر بود.

7. شعار های جنبش.

همانگونه که گفتم جنبش از دو جریان و طیف قدرتمند و درعین حال متفاوت از هم شکل گرفت. دراین جنبش  هم کسانیکه در انتخابات شرکت کرده و به نتیجه انتخابات و تقلب در آن معترض بوده و هم آنهائیکه انتخابات را به دلیل غیر دمکراتیک بودن آن تحریم کرده و خواهان گذار از نظام بوده اند، شرکت داشته اند. رد پای این دو طیف در شعارهای داده شده در خیابانها بوضوح دیده می شود. برای نمونه شعارهای گروه اول و مدافع گفتمان اصلاح نظام، « این ماه ماه خون است، یزید سرنگون است»،«خمینی! کجایی؟ موسوی تنها شده »، «رهبر ما قاتله، ولایتش باطله »، « تقلب حرام است این شعار امام است«رأی ما یک کلام، نخست‌وزیر امام»«نصر من الله و فتح قریب»«ما اهل کوفه نیستیم، حسین تنها بماند»

شعارهای گروه دوم. «موسوی، موسوی، سکوت کنی خائنی»،  «استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی» ، «خامنه‌ای حیا کن، مملکت رو رها کن » ،«دیکتاتور هسته‌ای این آخرین پیام است، جبنش سبز ایران آماده قیام است»، « سفارت روسیه، لانه جاسوسیه»، «مرگ بر جمهوری اسلامی »، «،مرگ بر چین »، «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران »، «مجتبی بمیری، رهبری رو نبینی »، «استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی» ، « یپروزی نهایی، دموکراسی، آزادی»، «مرگ بر خامنه‌ای »، «دیکتاتور دیکتاتور این آخرین پیام اسی، جنبش سبز ایران آمادهٔ قیام است»

با مروری بر شعار های گروه خواهان گذار از نظام و راه کار رهبران جنبش سبز که بیش از همه در شعار «اجرای بی تنازل... » و «بازگشت به دوران طلایی.. » منعکس شده بود، این دو طیف نمی توانستند همدیگر را  در یک نقطه تلاقی کرده و به استراتژی واحدی برسند. بین شعار مرگ بر دیکتاتور؛ خامنه ای حیا کن، مملکت را رها کن با شعار، اجرای بدون تنازل قانون اساسی و بازگشت به دوران ده ساله طلائی امام، آن چنان شکافی  وجود داشت که به هیج وجه پر شدنی نبود. رهبری جنبش با گفتمان شیعه ـــــ اسلامی و  محدود کردن جنبش در دایره گفتمانی انقلاب اسلامی 57 نمی توانست خواست های گروه دوم که از این گفتمان ها عبور کرده بودند، را برآورده کند. از طرف دیگر طیف دوم شرکت کننده در جنبش سبز، نه تشکل و نه رهبری شناخته شده ای داشته اند تا مخاطبین خود را بسیج و هدایت کرده و از این طریق به چانه زنی با رهبری درعمل جنبش بپردازند. در نتیجه راهی جز خروج از جنبش نیافت.

نتایج حاصل از جنبش سبز:

1.  پایان جنبش سبز، نقطه آغاز پایان جنبش اصلاح طلبی بود. نمی توان از نظام جمهوری اسلامی عبور کرد، بدون اینکه از خمینی عبور کرده باشی. و این مشکل دو رهبر جنبش سبز بود. آنها تا امروز هم  نه از امام خمینی  شان و نه از نظام جمهوری اسلامی عبور نکرده اند. اگر چه تن به تسلیم خامنه ای نداده و سالهاست که در حصرخانگی باقی مانده اند.

با عدم حمایت خاتمی از جنبش، تن ندادن حاکمیت به اصلاح خود و هزینه ای که مردم در جنبش سبز دادند؛ عبور مردم از جنبش اصلاح طلبی، گفتمان غالب سیاسی  که به مدت 16 سال نتوانست اصلاحی را در نظام بوجود آورد، درسی بود که مردم از جنبش سبز گرفتند.

2. هسته سخت و مرکزی نظام هم از این جنبش درس های خود را گرفت. رژیم نه تنها  تن به اصلاح خود نداد، بلکه زمانی که دریافت پایه های مشروعیت اش رو به کاستی دارد، با زندانی کردن، به تبعید فرستادن و کنار گذاشتن بخش رادیکال اصلاح طلبان و وادار کردن بقیه به همکاری و بیعت با خامنه ای، به سمت یک دست کردن نظام خیز برداشت.  سمت گیری جنبش های اعتراضی در سال های بعد از جنبش سبز نشان از درستی این نتیجه گیری ها دارد.  نظام بعد از جنبش سبز، راه کار "رقابت مهندسی و کنترل شده" حامیان نظام را به کنار گذاشت. این جنبش نشان داد بخش قابل توجه ای از مردم مخالف نظام بوده و بر علیه آن وارد خیابان شده اند. بخصوص با ورود بخشی از پایگاه سنتی رژیم به این خیزش ها، پایگاه نظام سخت لاغر شده و  و نشانداد که تنش های بعدی ممکن است کل نظام را نشانه گرفته و آنرا به خطر بیندازد. جنبش سبز بحران مشروعیت نظام را عیان تر کرد. نظام توتالیتر جمهوری اسلامی وارد فاز سوم خود شد.

خیزش های بعدی :

ابتدا به پاره ای از تغییرات سیاسی ـــــ  اقتصادی بین سال 1388 تا 1396 نگاهی بیندازیم. نرخ دلار در سال 1388 در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد یا دولت "مهروز"  از  967 تومان به حدود 4800 تومان در  سال  96 در دولت " اعتدال و امید" روحانی رسید.افزایشی نزدیک به 5 برابر. در همین مدت حجم نقدینگی از  235589 هزار میلیارد به 15299800 میلیارد ریال درسال 1396رسید(4)، افزایش سرسام آور  65 برابری. نتیجه تورم دور قمی بالای 20 تا 50 درصدی را بدنبال خود آورد. امروز در آخرین برآورد [ 16 تیر 1401]  حجم نقدینگی به رقم سرگیجه آور 5هزار تریلیون تومان رسید. چاپ اسکناس بدون پشتوانه، دزدی آشکار دولت از جبیب مردم است. و نتیجه آن فقر بیشتر مردم.

 دولت روحانی، دولتی که با شعار انتخاباتی مبارزه با فساد، رونق اقتصادی و رفع تحریم به میدان آمد، جدا از موفقیت در امضای توافق نامه برجام و  امید به برداشته شدن تحریم ها در کارنامه اش، نه تنها با فساد به مبارزه بر نخواست، بلکه ارقام فساد و چپاول ثروت کشور نجومی تر شد. و نه تنها رونقی برای اقتصاد کشور بدست نیاورد، بلکه اقتصاد بیش از پیش در چنگال نهادهای نیمه دولتی خفه شد. سیاست اقتصادی "خصولتی" راه را برای پروار کردن جیب رانت بگیرهای اقتصادی باز کرد. نتیجه چیزی جز بیکاری، فرار سرمایه مادی و مغزها، زیر صفر رفتن سرمایه گذاری، تورم همراه با رکود و فقر بیشتر مردم نبود. روندی که با خروج دولت ترامپ از برجام، فروپاشی اقتصاد کشور کلید خورد. شروعی که روز به روز به عمق رفته و در مسیری بدون بازگشت قرار گرفته است.

از یکسو ثروت های نجومی حاصل از چپاول حاکمین و آقا و خانم زادگان آنها و از سوی دیگر سیر پر شتاب فقیر شدن مردم، شکاف بین دهک بالای ثروتمند را با بقیه جامعه، برای اکثر مردم نمایان کرد. 10 درصد از جامعه حدود 90 درصد امکانات را در اختیار دارند، 30 درصد جمعیت کشور، که بخش اصلی شان را جوانان تشکیل می دهند بیکار هستند. مردم فقر خود و اطرافیان شان را با زندگی مجلل و افسانه ای دست اندکاران حاکم بر کشور، مقایسه می کنند. در حالی که قرار بود " کوخ نشینان جای کاخ نشینان"را بگیرند و بر آنها مزیت بیابند، نه تنها اینگونه نشد، بلکه فاصله اجتماعی نسبت به قبل از انقلاب چندین برابر شد. پدیده دیگری که باید بدان توجه کافی شود، قشر و یا لایه وسیع فقرای جوان است. جوانانی که با تحصیلات عالیه از بهترین دانشگاه های کشور و در سنین کاری قرار دارند؛ اما کاری پیدا نمی کنند. و لی در مقابل وابستگان و افراد نزدیک به نظام، با کیفیتی به مراتب پائین تر به استخدام دولتی و یا شرکت های خصولتی در می آیند. حتی آنهایی که مشغول کار هستند، بدلیل حقوق و درآمد پائین مجبور به ادامه زندگی با پدر و مادرانشان می باشند. جوانانی که امیدی برای زندگی بهتر در آینده نداشته و مملو از خشم می باشند. شکاف بین نسل جوان و نظام روز به روز بزرگتر می شود. به همین دلیل بر نقش جوانان در خیزش ها و جنبش های اعتراضی افزوده می گردد. در نتیجه زمینه برای ورود جامعه به اعتراضات معیشتی باز شده بود.

خیزش دی ماه  96 و آبان 98 و فروریختن برج متروپل.

در چنین شرایطی روشن بود که اعتراضات وارد فاز معیشتی خواهد شد. جرقه اعتراضات 1396 ابتدا از شرق ایران و در شهر نیشاهپور با شعار نه به گرانی زده شد. و در خیزش 1398 با گران شدن قیمت بنزین. خیزش هایی که به سرعت همه گیر و سراسری شد. در دو خیزش 96 و 98 تظاهرات در بیش از 100 شهر ایران گسترش یافت. ویژگی این دو خیزش از جمله گستردگی آن در شهرهای کوچک، همزمان در کلان شهرهای تهران ، مشهد و اصفهان با شرکت لایه های تنگدست جامعه و طبقه متوسط فرودست شده، بود. با شرکت  همزمان دو لایه از جامعه، اقشار پائین و قشر متوسط فردوست، در نتیجه شعارها سیاسی تر و حملات به کل نظام چشمگیر تر. در این جنبش ها بخشی از لایه های پائین جامعه شرکت داشته اند که قبلا پایگاه سنتی رژیم بوده اند.

رژیم با وحشی گیری تمام به سرکوب این دو خیزش پرداخت. تک تیراندازها، هدفمند به فعالین میدانی شلیک کرده و در  پاره ای از مناطق مانند ماهشهر مردم را به رگبار مسلسل  بستند. خبرگزاری رویترز در ۳ دی ۱۳۹۸ تعداد کشته‌شدگان را بر اساس آمار دریافتی از سه مقام وزارت کشور ایران که خواسته‌اند نامشان فاش نشود، حدود ۱٬۵۰۰ تن در ۱۹۰ شهر اعلام کرد که تا کنون اسامی ۵۴۷ تن از آن‌ها مشخص شده‌است.

شعارهای این خیزش ها اساسا با شعارهای جنبش های قبل از خود متفاوت بود. شعار ها تند شده و دیگر از شعارهای مذهبی خبری نبوده  کل نظام و هر دو جناح آن، اصلاح طلب و اصولگرا را نشانه گرفت. برای نمونه پاره ای از شعار ها، « ما اشتباه کردیم که انقلاب کردیم»، «مرگ بر خامنه‌ای»، «مرگ بر جمهوری اسلامی»، «دشمن ما همینجاست، بیخود میگن آمریکاست»، «توپ تانک فشفشه، آخوند باید گم بشه»، «سوریه را رها کن، فکری به حال ما کن»، «یک اختلاس کم بشه، مشکل ما حل میشه»، «بی‎‌غیرتا حیا کنید، مملکت رو رها کنید»، «ایرانی می‌میرد، ذلت نمی‌پذیرد»، «بسیجی بی‌غیرت نمیخوایم نمیخوایم»،  «خامنه‌ای حیا کن مملکتو رها کن»، «نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران» و «زندانی سیاسی آزاد باید گردد»، «نترسید نترسید ما همه با هم هستیم »، «چه اشتباهی کردیم که انقلاب کردیم فقر»، «کشتار، گرانی، مردم شدن قربانی.»، « اصلاح طلب، اصول گرا دیگه تمام ماجرا» و « رضا شاه روحت شاد».

 

 

نتیجه گیری:

اگر مخرج مشترکی از شعارها در خیزش های اخیر گرفته شود، اکثریت مردم به این نتیجه رسیده اند که جمهوری اسلامی باید برود. گفتمان گذار از نظام به گفتمان غالب سیاسی تبدیل شده است.

هم اکنون جنبش های مدنی مانند جنبش، زنان، معیشتی، اتنیکی، نسلی و فرهنگی، جنبش هایی که ریشه در گسل های اجتماعی دارد، در کشور فعال هستند. ولی هنوز حلقه ای برای ارتباط دادن این جنبش ها به یکدیگر وجود ندارد. بدون هماهنگی بین این جنبش ها، هماهنگی ای که در آن استقلال شان را از بین نرود، و شکل گیری نهاد دمکراتیک جمعی برای هدایت این جنبش ها، گذار از نظام و پایه ریزی ساختار سیاسی ـــــــ حقوقی بجای جمهوری اسلامی، دو مرحله حیاتی و متصل به هم، اگر غیر ممکن نباشد، با مشکلات و دادن هزینه های سنگینی همراه خواهد بود.

ما نیاز به توافق و همبستگی ای ملی برای گذار از نظام؛ و توافق بر سر نقشه راه استقرار دمکراتیک ساختار سیاسی ــــ حقوقی جایگزین آن داریم. برگزاری انتخابات آزاد و پذیرش خروجی صندوق رای چنین انتخاباتی، تشکیل مجلس موسسان و تدوین قانون اساسی ای که یکی از پایه های اصلی آن منشور جهانی حقوق بشر و پیوست های آن باشد، می تواند همان نقشه راه مورد نظر باشد. این نقشه راه ، معنی دیگری هم دارد. توافق بر سر قواعد بازی دمکراتیک سیاسی.

منوچهر مقصودنیا. 17تیر 1401

زیر نویس ها: 

(1)بعد از اینکه جمهوری اسلامی قدرت خودرا مستقر کرده و یا سوء استفاده از وضعیت جنگی، در ده سال اول حکومت خود، با سرکوب وسیع مخالفین و اعدام هزاران نفر از آنها، خیابانها را به تصرف کامل خود درآورد. از سرکوب اولین اعتراض خیابانی علیه حجاب اسلامی و سرکوب شورش مجاهدین خلق ایران در اوائل دهه 60، بیش از دو دهه خیابان در کنترل مطلق رژیم و هوادارانش بود.   

(2) محمد خاتمی: باید جایگاه رهبری به‌عنوان شخص اول مملکت را ارج نهاد

https://www.zeitoons.com/70270

(3) منشور جنبش سبز"، خواسته‌های اکثریت یا اقلیت جنبش؟

https://www.dw.com/fa-ir/%D9%85%D9%86%D8%B4%D9%88%D8%B1-%D8%AC%D9%86%D8%A8%D8%B4-%D8%B3%D8%A8%D8%B2-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%87%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DA%A9%D8%AB%D8%B1%DB%8C%D8%AA-%DB%8C%D8%A7-%D8%A7%D9%82%D9%84%DB%8C%D8%AA-%D8%AC%D9%86%D8%A8%D8%B4/a-6452025

(4)نگاهی به تغییرات نرخ دلار در ۳۰ سال گذشته 

https://www.isna.ir/news/97012006097/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%AA%D8%BA%DB%8C%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D9%86%D8%B1%D8%AE-%D8%AF%D9%84%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%DB%B3%DB%B0-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA%D9%87

بررسی ۴۰ساله نقدینگی

https://www.eghtesadonline.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%86-3/389243-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D9%87-%D9%86%D9%82%D8%AF%DB%8C%D9%86%DA%AF%DB%8C

 

از شعار اجرای بدون تنازل قانون اساسی در جنبش سبز تا جمهوری اسلامی باید برود!!

 

جنبش سبز، جنبشی با پشتوانه میلیونی، گسترده در شهرهای مختلف کشور، مورد حمایت ایرانیان ساکن خارج، از نظر کمیت بزرگترین جنبش خیابانی بعد از انقلاب اسلامی 57 بود. این جنبش با تقلب در انتخابات ریاست جمهوری 1388 و اعلام پیروزی احمدی نژاد، رئیس جمهور مورد نظر خامنه، سربرآورد.

ویژگی های جنبش سبز:

وسعت و فراگیری میلیونی آن/ حضور مشترک دو طیف از مردم با دو راه کار متفاوت با یکدیگر. طیفی که خواهان گذار و عبور از نظام بودند و طیف دیگر با استراتژی اصلاح نظام / برای اولین بار(1)مردم در ابعاد میلیونی و در اکثر شهرها، برای مدت زمان نسبتا طولانی سنگر  خیابان را  از حکومتگران پس گرفتند/حمایت ایرانیان در سراسر جهان از آن/باقی ماندن رهبران جنبش، مهندس موسوی و کروبی در گفتمان های انقلاب اسلامی ــــ  شیعه. رهبری جنبش مدافع باقی ماندن نظام بود. دونفری که بیش از همه در جنبش نقش و نفوذ داشته اند، از درون و از فرزندان نظام و مقلدبنیان گذار آن خمینی بوده اند. این ویژگی را بیش از همه در دو شعار رهبران جنبش سبز، آقایان موسوی و کروبی می توان دید. «اجرای بدون تنازل قانون اساسی» و «برگشت به دوران طلایی امام خمینی. » (3)/ اگر چه جنبش سبز تدوام جنبش اصلاح طلبی بود، اما مطرح ترین چهره اصلاح طلب، آقای خاتمی، نه تنها از آن حمایت نکرد، بلکه در مقابل آن قرارگرفت(2) / جنبش سبز اولین تجربه بزرگ جنبش دیجیتالی بود.ارتباط با اینترنت و رسانه های اینترنتی. دوربین های تلفن همراه و شبکه های رسانه ای، قدرت شگرف خودرا در ضبط، گزارش و خبر رسانی  سریع نشان داده اند. برای اولین بار چند دقیقه بعد از رویداد و یا همزمان با آن  اخبار اعتراضات و جنبش در سراسر دنیا پخش می شد. نقش شبکه های رسانه ای در این جنبش چشمگیر بود.

7. شعار های جنبش.

همانگونه که گفتم جنبش از دو جریان و طیف قدرتمند و درعین حال متفاوت از هم شکل گرفت. دراین جنبش  هم کسانیکه در انتخابات شرکت کرده و به نتیجه انتخابات و تقلب در آن معترض بوده و هم آنهائیکه انتخابات را به دلیل غیر دمکراتیک بودن آن تحریم کرده و خواهان گذار از نظام بوده اند، شرکت داشته اند. رد پای این دو طیف در شعارهای داده شده در خیابانها بوضوح دیده می شود. برای نمونه شعارهای گروه اول و مدافع گفتمان اصلاح نظام، « این ماه ماه خون است، یزید سرنگون است»،«خمینی! کجایی؟ موسوی تنها شده »، «رهبر ما قاتله، ولایتش باطله »، « تقلب حرام است این شعار امام است«رأی ما یک کلام، نخست‌وزیر امام»«نصر من الله و فتح قریب»«ما اهل کوفه نیستیم، حسین تنها بماند»

شعارهای گروه دوم. «موسوی، موسوی، سکوت کنی خائنی»،  «استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی» ، «خامنه‌ای حیا کن، مملکت رو رها کن » ،«دیکتاتور هسته‌ای این آخرین پیام است، جبنش سبز ایران آماده قیام است»، « سفارت روسیه، لانه جاسوسیه»، «مرگ بر جمهوری اسلامی »، «،مرگ بر چین »، «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران »، «مجتبی بمیری، رهبری رو نبینی »، «استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی» ، « یپروزی نهایی، دموکراسی، آزادی»، «مرگ بر خامنه‌ای »، «دیکتاتور دیکتاتور این آخرین پیام اسی، جنبش سبز ایران آمادهٔ قیام است»

با مروری بر شعار های گروه خواهان گذار از نظام و راه کار رهبران جنبش سبز که بیش از همه در شعار «اجرای بی تنازل... » و «بازگشت به دوران طلایی.. » منعکس شده بود، این دو طیف نمی توانستند همدیگر را  در یک نقطه تلاقی کرده و به استراتژی واحدی برسند. بین شعار مرگ بر دیکتاتور؛ خامنه ای حیا کن، مملکت را رها کن با شعار، اجرای بدون تنازل قانون اساسی و بازگشت به دوران ده ساله طلائی امام، آن چنان شکافی  وجود داشت که به هیج وجه پر شدنی نبود. رهبری جنبش با گفتمان شیعه ـــــ اسلامی و  محدود کردن جنبش در دایره گفتمانی انقلاب اسلامی 57 نمی توانست خواست های گروه دوم که از این گفتمان ها عبور کرده بودند، را برآورده کند. از طرف دیگر طیف دوم شرکت کننده در جنبش سبز، نه تشکل و نه رهبری شناخته شده ای داشته اند تا مخاطبین خود را بسیج و هدایت کرده و از این طریق به چانه زنی با رهبری درعمل جنبش بپردازند. در نتیجه راهی جز خروج از جنبش نیافت.

نتایج حاصل از جنبش سبز:

1.  پایان جنبش سبز، نقطه آغاز پایان جنبش اصلاح طلبی بود. نمی توان از نظام جمهوری اسلامی عبور کرد، بدون اینکه از خمینی عبور کرده باشی. و این مشکل دو رهبر جنبش سبز بود. آنها تا امروز هم  نه از امام خمینی  شان و نه از نظام جمهوری اسلامی عبور نکرده اند. اگر چه تن به تسلیم خامنه ای نداده و سالهاست که در حصرخانگی باقی مانده اند.

با عدم حمایت خاتمی از جنبش، تن ندادن حاکمیت به اصلاح خود و هزینه ای که مردم در جنبش سبز دادند؛ عبور مردم از جنبش اصلاح طلبی، گفتمان غالب سیاسی  که به مدت 16 سال نتوانست اصلاحی را در نظام بوجود آورد، درسی بود که مردم از جنبش سبز گرفتند.

2. هسته سخت و مرکزی نظام هم از این جنبش درس های خود را گرفت. رژیم نه تنها  تن به اصلاح خود نداد، بلکه زمانی که دریافت پایه های مشروعیت اش رو به کاستی دارد، با زندانی کردن، به تبعید فرستادن و کنار گذاشتن بخش رادیکال اصلاح طلبان و وادار کردن بقیه به همکاری و بیعت با خامنه ای، به سمت یک دست کردن نظام خیز برداشت.  سمت گیری جنبش های اعتراضی در سال های بعد از جنبش سبز نشان از درستی این نتیجه گیری ها دارد.  نظام بعد از جنبش سبز، راه کار "رقابت مهندسی و کنترل شده" حامیان نظام را به کنار گذاشت. این جنبش نشان داد بخش قابل توجه ای از مردم مخالف نظام بوده و بر علیه آن وارد خیابان شده اند. بخصوص با ورود بخشی از پایگاه سنتی رژیم به این خیزش ها، پایگاه نظام سخت لاغر شده و  و نشانداد که تنش های بعدی ممکن است کل نظام را نشانه گرفته و آنرا به خطر بیندازد. جنبش سبز بحران مشروعیت نظام را عیان تر کرد. نظام توتالیتر جمهوری اسلامی وارد فاز سوم خود شد.

خیزش های بعدی :

ابتدا به پاره ای از تغییرات سیاسی ـــــ  اقتصادی بین سال 1388 تا 1396 نگاهی بیندازیم. نرخ دلار در سال 1388 در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد یا دولت "مهروز"  از  967 تومان به حدود 4800 تومان در  سال  96 در دولت " اعتدال و امید" روحانی رسید.افزایشی نزدیک به 5 برابر. در همین مدت حجم نقدینگی از  235589 هزار میلیارد به 15299800 میلیارد ریال درسال 1396رسید(4)، افزایش سرسام آور  65 برابری. نتیجه تورم دور قمی بالای 20 تا 50 درصدی را بدنبال خود آورد. امروز در آخرین برآورد [ 16 تیر 1401]  حجم نقدینگی به رقم سرگیجه آور 5هزار تریلیون تومان رسید. چاپ اسکناس بدون پشتوانه، دزدی آشکار دولت از جبیب مردم است. و نتیجه آن فقر بیشتر مردم.

 دولت روحانی، دولتی که با شعار انتخاباتی مبارزه با فساد، رونق اقتصادی و رفع تحریم به میدان آمد، جدا از موفقیت در امضای توافق نامه برجام و  امید به برداشته شدن تحریم ها در کارنامه اش، نه تنها با فساد به مبارزه بر نخواست، بلکه ارقام فساد و چپاول ثروت کشور نجومی تر شد. و نه تنها رونقی برای اقتصاد کشور بدست نیاورد، بلکه اقتصاد بیش از پیش در چنگال نهادهای نیمه دولتی خفه شد. سیاست اقتصادی "خصولتی" راه را برای پروار کردن جیب رانت بگیرهای اقتصادی باز کرد. نتیجه چیزی جز بیکاری، فرار سرمایه مادی و مغزها، زیر صفر رفتن سرمایه گذاری، تورم همراه با رکود و فقر بیشتر مردم نبود. روندی که با خروج دولت ترامپ از برجام، فروپاشی اقتصاد کشور کلید خورد. شروعی که روز به روز به عمق رفته و در مسیری بدون بازگشت قرار گرفته است.

از یکسو ثروت های نجومی حاصل از چپاول حاکمین و آقا و خانم زادگان آنها و از سوی دیگر سیر پر شتاب فقیر شدن مردم، شکاف بین دهک بالای ثروتمند را با بقیه جامعه، برای اکثر مردم نمایان کرد. 10 درصد از جامعه حدود 90 درصد امکانات را در اختیار دارند، 30 درصد جمعیت کشور، که بخش اصلی شان را جوانان تشکیل می دهند بیکار هستند. مردم فقر خود و اطرافیان شان را با زندگی مجلل و افسانه ای دست اندکاران حاکم بر کشور، مقایسه می کنند. در حالی که قرار بود " کوخ نشینان جای کاخ نشینان"را بگیرند و بر آنها مزیت بیابند، نه تنها اینگونه نشد، بلکه فاصله اجتماعی نسبت به قبل از انقلاب چندین برابر شد. پدیده دیگری که باید بدان توجه کافی شود، قشر و یا لایه وسیع فقرای جوان است. جوانانی که با تحصیلات عالیه از بهترین دانشگاه های کشور و در سنین کاری قرار دارند؛ اما کاری پیدا نمی کنند. و لی در مقابل وابستگان و افراد نزدیک به نظام، با کیفیتی به مراتب پائین تر به استخدام دولتی و یا شرکت های خصولتی در می آیند. حتی آنهایی که مشغول کار هستند، بدلیل حقوق و درآمد پائین مجبور به ادامه زندگی با پدر و مادرانشان می باشند. جوانانی که امیدی برای زندگی بهتر در آینده نداشته و مملو از خشم می باشند. شکاف بین نسل جوان و نظام روز به روز بزرگتر می شود. به همین دلیل بر نقش جوانان در خیزش ها و جنبش های اعتراضی افزوده می گردد. در نتیجه زمینه برای ورود جامعه به اعتراضات معیشتی باز شده بود.

خیزش دی ماه  96 و آبان 98 و فروریختن برج متروپل.

در چنین شرایطی روشن بود که اعتراضات وارد فاز معیشتی خواهد شد. جرقه اعتراضات 1396 ابتدا از شرق ایران و در شهر نیشاهپور با شعار نه به گرانی زده شد. و در خیزش 1398 با گران شدن قیمت بنزین. خیزش هایی که به سرعت همه گیر و سراسری شد. در دو خیزش 96 و 98 تظاهرات در بیش از 100 شهر ایران گسترش یافت. ویژگی این دو خیزش از جمله گستردگی آن در شهرهای کوچک، همزمان در کلان شهرهای تهران ، مشهد و اصفهان با شرکت لایه های تنگدست جامعه و طبقه متوسط فرودست شده، بود. با شرکت  همزمان دو لایه از جامعه، اقشار پائین و قشر متوسط فردوست، در نتیجه شعارها سیاسی تر و حملات به کل نظام چشمگیر تر. در این جنبش ها بخشی از لایه های پائین جامعه شرکت داشته اند که قبلا پایگاه سنتی رژیم بوده اند.

رژیم با وحشی گیری تمام به سرکوب این دو خیزش پرداخت. تک تیراندازها، هدفمند به فعالین میدانی شلیک کرده و در  پاره ای از مناطق مانند ماهشهر مردم را به رگبار مسلسل  بستند. خبرگزاری رویترز در ۳ دی ۱۳۹۸ تعداد کشته‌شدگان را بر اساس آمار دریافتی از سه مقام وزارت کشور ایران که خواسته‌اند نامشان فاش نشود، حدود ۱٬۵۰۰ تن در ۱۹۰ شهر اعلام کرد که تا کنون اسامی ۵۴۷ تن از آن‌ها مشخص شده‌است.

شعارهای این خیزش ها اساسا با شعارهای جنبش های قبل از خود متفاوت بود. شعار ها تند شده و دیگر از شعارهای مذهبی خبری نبوده  کل نظام و هر دو جناح آن، اصلاح طلب و اصولگرا را نشانه گرفت. برای نمونه پاره ای از شعار ها، « ما اشتباه کردیم که انقلاب کردیم»، «مرگ بر خامنه‌ای»، «مرگ بر جمهوری اسلامی»، «دشمن ما همینجاست، بیخود میگن آمریکاست»، «توپ تانک فشفشه، آخوند باید گم بشه»، «سوریه را رها کن، فکری به حال ما کن»، «یک اختلاس کم بشه، مشکل ما حل میشه»، «بی‎‌غیرتا حیا کنید، مملکت رو رها کنید»، «ایرانی می‌میرد، ذلت نمی‌پذیرد»، «بسیجی بی‌غیرت نمیخوایم نمیخوایم»،  «خامنه‌ای حیا کن مملکتو رها کن»، «نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران» و «زندانی سیاسی آزاد باید گردد»، «نترسید نترسید ما همه با هم هستیم »، «چه اشتباهی کردیم که انقلاب کردیم فقر»، «کشتار، گرانی، مردم شدن قربانی.»، « اصلاح طلب، اصول گرا دیگه تمام ماجرا» و « رضا شاه روحت شاد».

 

 

نتیجه گیری:

اگر مخرج مشترکی از شعارها در خیزش های اخیر گرفته شود، اکثریت مردم به این نتیجه رسیده اند که جمهوری اسلامی باید برود. گفتمان گذار از نظام به گفتمان غالب سیاسی تبدیل شده است.

هم اکنون جنبش های مدنی مانند جنبش، زنان، معیشتی، اتنیکی، نسلی و فرهنگی، جنبش هایی که ریشه در گسل های اجتماعی دارد، در کشور فعال هستند. ولی هنوز حلقه ای برای ارتباط دادن این جنبش ها به یکدیگر وجود ندارد. بدون هماهنگی بین این جنبش ها، هماهنگی ای که در آن استقلال شان را از بین نرود، و شکل گیری نهاد دمکراتیک جمعی برای هدایت این جنبش ها، گذار از نظام و پایه ریزی ساختار سیاسی ـــــــ حقوقی بجای جمهوری اسلامی، دو مرحله حیاتی و متصل به هم، اگر غیر ممکن نباشد، با مشکلات و دادن هزینه های سنگینی همراه خواهد بود.

ما نیاز به توافق و همبستگی ای ملی برای گذار از نظام؛ و توافق بر سر نقشه راه استقرار دمکراتیک ساختار سیاسی ــــ حقوقی جایگزین آن داریم. برگزاری انتخابات آزاد و پذیرش خروجی صندوق رای چنین انتخاباتی، تشکیل مجلس موسسان و تدوین قانون اساسی ای که یکی از پایه های اصلی آن منشور جهانی حقوق بشر و پیوست های آن باشد، می تواند همان نقشه راه مورد نظر باشد. این نقشه راه ، معنی دیگری هم دارد. توافق بر سر قواعد بازی دمکراتیک سیاسی.

منوچهر مقصودنیا. 17تیر 1401

زیر نویس ها: 

(1)بعد از اینکه جمهوری اسلامی قدرت خودرا مستقر کرده و یا سوء استفاده از وضعیت جنگی، در ده سال اول حکومت خود، با سرکوب وسیع مخالفین و اعدام هزاران نفر از آنها، خیابانها را به تصرف کامل خود درآورد. از سرکوب اولین اعتراض خیابانی علیه حجاب اسلامی و سرکوب شورش مجاهدین خلق ایران در اوائل دهه 60، بیش از دو دهه خیابان در کنترل مطلق رژیم و هوادارانش بود.   

(2) محمد خاتمی: باید جایگاه رهبری به‌عنوان شخص اول مملکت را ارج نهاد

https://www.zeitoons.com/70270

(3) منشور جنبش سبز"، خواسته‌های اکثریت یا اقلیت جنبش؟

https://www.dw.com/fa-ir/%D9%85%D9%86%D8%B4%D9%88%D8%B1-%D8%AC%D9%86%D8%A8%D8%B4-%D8%B3%D8%A8%D8%B2-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%87%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DA%A9%D8%AB%D8%B1%DB%8C%D8%AA-%DB%8C%D8%A7-%D8%A7%D9%82%D9%84%DB%8C%D8%AA-%D8%AC%D9%86%D8%A8%D8%B4/a-6452025

(4)نگاهی به تغییرات نرخ دلار در ۳۰ سال گذشته 

https://www.isna.ir/news/97012006097/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%AA%D8%BA%DB%8C%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D9%86%D8%B1%D8%AE-%D8%AF%D9%84%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%DB%B3%DB%B0-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA%D9%87

بررسی ۴۰ساله نقدینگی

https://www.eghtesadonline.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%86-3/389243-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D9%87-%D9%86%D9%82%D8%AF%DB%8C%D9%86%DA%AF%DB%8C

 

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.