رفتن به محتوای اصلی

نشست تورنتو: گفتگو یا مذاکره , کدامین؟
02.04.2023 - 01:26

دوستمان آقای آیاز سورگون یاداشت انتقادی کوتاهی نوشته اند در باب شرکت حزب دمکرات آذربایجان و شخص من در نشست تورنتو و در آنجا «دلایل مخالفت با حضور و مذاکره با جریان سلطنت طلب در نشست تورنتو» را توضیح داده اند. اعیاز در آنجا مینویسد:‌‌«هر گفتگو و مذاکره ایی شرایط لازم دارد که بدون آن یک طرف مذاکره الت و ابزار طرف دیگر قرار خواهد گرفت که اصلی ترین عامل توازن قوا می باشد. که من چنین توازنی را در نشست تورنتو نمی بینم.» (پایان نقل قول)

اولا، از متن یاداشت کوتاه دوستمان آیاز برمی آید که ایشان از چند و چون نشست تورنتو اطلاع دقیقی نداشته اند و بدین جهت تحلیل خود را بخشا بر شینده های نادرست بنا نهاده اند. برای اینکه نشست تورنتو ابدا برای مذاکره میان احزاب و گروههای شرکت کننده در نشست نبود، بلکه این نشست برای آشنایی بیشتر احزاب، گروههای و شخصیتهای سیاسی در سپهر سیاسی ایران بود. و دقیقا به همین خاطر نیز بود که هیچ قطعنامه، بیانامه و یا حتی اطلاعیه پایانی نیز از سوی نشست منتشر نشد. 

دوما، میتوان به روشنی گفت که اکثری قریب به اتفاق احزاب، گروهها و شخصیت های سیاسی شرکت کنند در نشست تورنتو را احزاب و شخصیت های جمهوریخواه تشکیل میدادند و از میان حدود بیست سخنران در نشست تورنتو تنها سه سخنران در این نشست احزاب سلطنت طلب را نمایندگی میکردند. یعنی پانزده درصد سخنرانان هوادار سلطنت و هشتاد و پنج درصد سخنرانان جمهوریخواه بودند. حتی میتوانم به اطمینان کامل بگویم که سخنرانان طرفدار جمهوری فدرال در میان سخنرانان جمهوریخواه اکثریت قریب به اتفاق آنها را تشکیل میدادند.

آیاز سرگون همچنین مینویسد که اگر یونس شاملی تفکر چپ داشت در نشست تورنتو شرکت نمیکرد. بایستی به اطلاع برسانم که نمایندگان حزب چپ ایران و حزب کمونیست کارگری نیز در این نشست شرکت داشتند و جزو سخنرانان نشست نیز بودند. همچنین بایستی یادآور شوم که روند حوادث سیاسی و انتخابهای تاکتیکی و یا استراتژیک یک حزب در صحنه سیاسی نه براساس ایدئولوژی که بایستی بر تحلیل های مشخص از شرایط و مطالبات استراتژیک جنبش خلق ترک استوار باشد. فاکتورهایی که ما تلاش میکنیم حرکتمان و سیاستهای حزب دمکرات آذربایجان را بر آن اساسها استوار سازیم.

با این ترکیب از احزاب و شخصیت های سیاسی در نشست تورنتو و با آن درصد مذکور از سخنرانان جمهوریخواه و سلطنت طلب در آن نشست باز هم دوستمان عیاز سورگون میتواند بگوید که حزب دمکرات آذربایجان برای مذاکره با سلطنت طلبان در نشست شرکت کرده بود؟ همچنانکه عنوان کردم نشست تورنتو نه برای مذاکره بین احزاب سیاسی، بلکه تنها برای آشنایی احزاب، تشکلها و شخصیت های سیاسی تشکیل شده بود و به نظرم در این رابطه موفق نیز عمل کرد.

اما شق دوم انتقاد آقای آیاز سورگون که میگوید؛ در مذاکرات اصلی ترین عامل توازن قواست. (پایان نقل قول)
این درست که فاکتور توازن قوا در مذاکرات سیاسی و سیاست امری بسیار مهمی است. و باز این نیز در توضیحات فوق من روشن شد که موضوع نشست تورنتو ابدا ربطی به مذاکرات سیاسی و توازن قوا سیاسی نداشت. اما اینجا برای پرتو افکندن به موضع توازن قوا توضیح کوتاهی را خالی از فایده نمی بینم.

اگر سخن را از بحثها تئوریک در حوزه توازن قوان دور کنیم و بحث را کوتاه کرده به نقش توازن قوا در پراتیک سیاسی بکشانیم، در این کوتاه سخن نتیجه بهتری خواهیم گرفت.

یادآوری کنم که بدون تردید توازن قوا به مثابه یک امر بسیار مهم در ثبات سیاسی چه در سطح جهانی و چه در سطح داخلی از اهمیت ویژه ایی برخوردار است. اما بحث ما در این گفتگو بیشتر توازن قوا در سطح داخلی ایران است.

باز برگردم به سخنی که آیاذ سورگون در یاداشت کوتاهش نوشته است که: «هر گفتگو و مذاکره ایی شرایط لازم دارد که بدون آن یک طرف مذاکره الت و ابزار طرف دیگر قرار خواهد گرفت که اصلی ترین عامل توازن قوا می باشد. که من چنین توازنی را در نشست تورنتو نمی بینم.» (پایان نقل قول)

توازن قوا تنها و تنها عدد نیست، حتی توانایی قوای میدانی هم نیست، توازن قوا چه در سیاست جهانی و چه در سیاست داخلی بر بنیاد «ثبات و آنارشی» که شکل میگیرد. برای نمونه، در مذاکرات بین فلسطین با اسراییل توازن قوا وجود دارد؟ یا میان دولت مرکزی عراق با اقلیم کردستان توازن قوای سیاسی وجود دارد؟ در بین آمریکا و ویتنام در جنگ ویتنام توازن قوایی وجود داشت؟ در جنگ رهایی الجزایر توازن قوایی بین جنبش رهایی بخش الجزایر با دولت فرانسه وجود داشت؟ و شاید بشود دهها و شاید صدها نمونه از این نوع مثالها را آورد که در ظاهر توازن قوا وجود ندارد اما نتیجه به نفع جهت ضعیف قوا تغییر آرایش داده است. چه در مورد فلسطین، چه در مورد کردستان عراق، چه در مورد جنگ استقلال الجزایر و حتی جنگ ویتنام که آمریکا مجبور به عقب نشینی از آن شد. در اینجا قصد آن ندارم به علل و عوامل عقب نشینی جهت قوی فاکتورهای بالا بپردازم، چون نتیجه در این بررسی برای ما مهم است.

اما وقتی به موضوع توازن قوا در درون ایران باز میگردیم، کاملا درست است که نه آذربایجان و ترکها، نه کردستان و کردها و نه بلوچستان و بلوچها و یا نه اهواز و عربها و… به تنهایی نمیتوانند توازن قوایی با جریان مرکز را تامین کنند. دقت کنید که ننوشتم جریان سلطنت، نوشتم جریان مرکز که در واقع توازن قوا میان این دو جریان (یعنی مرکز و پیرامون یا یونیتاریست ها با فدرالیست ها) بایستی شکل بگیرد. اما اگر جریانات سیاسی متعلق به خلق های غیرفارس و پتانسیل عظیم آنها در مناطق زیستی شان را مد نظر قرار دهیم و پتانسیل حضور ترکها در تهران، کرج، قم و دیگر نقاط مرکز تا جنوب ایران به آن اضافه کنیم و در عین حال پتانسیل تعارض در میان جریانات سیاسی قدرت گرا (سلطنت طلب، مجاهدین خلق، ناسیونالیسم جمهوریخواه و جریان اصلاح طلبی دینی) در مرکز را که هر کدام جهتگیری خاص خود را دارند و احتمال بسیار پایین سازش میان آنها را مد نظر قرار دهیم و در عین حال بخشی از جریانات چپ و دمکرات در مرکز را که در کنار جریانات پیرامونی خواهد ایستاد به این فاکتورها اضافه کنیم توازن قوا به راحتی در حس و فکر هر انسانی فرم پیدا میکند. یعنی باز هم براساس عنصرهای «ثبات و آنارشی» و بویژه با در نظر گرفتن فاکتورهای «هزینه و نتیجه» توازن قوای پیرامون با مرکز تامین میگردد. البته این تمام ماجرا در تعیین توازن قوا نیست. اما این توضیح فورمال توازن قوا در سیاست داخلی را نشان میدهند.

لذا آنچه که آیاز عزیز در یاداشت کوتاهش از نظر دور داشته نقش «پتانسیل مرکب قوای سیاسی خلق های غیرفارس» بعلاوهء جریان دمکرات در مرکز (هر چقدر هم ضعیف باشد) و در عین حال تعارض میان جریانات سیاسی مرکز که خود شرایط آفرین است و توانایی مرکزگراها را بشدت کاهش میدهد.


نتیجه اینکه؛ به نظر میرسد که نخبگان سیاسی ترک در ایران و آذربایجان به دلیل دوری از سیاست در هفتاد سال گذشته به تجربهء بیشتری نیاز دارند. جنبش ملی دمکراتیک ترک در ایران و آذربایجان تجربه خارق العاده ایی است. بخشی از فعالین این جنبش در اوتوپیای ذهنی خود سیر میکنند و نمود بسیار افراط گرایانهء ایی از خود در جامعه به نمایش میگذارند. اما بخش قابل توجه دیگر این جنبش که آقای آیاز سورگون یکی از آنهاست قلم را برای اندوختن تجربه بیشتر بکار گرفته است. این آن راهی است که نخبگان سیاسی ترک باید بروند…
2023-03-31


لینک یاداشت کوتاه آقای آیاز سورگون
https://www.instagram.com/p/CqauYLLo3KS/?igshid=Y…

FacebookTwitterDela

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.