رفتن به محتوای اصلی

چماق دین و سرزنش زن با چادرش
07.04.2023 - 15:16

 

از آغاز پیدایش دین اسلام با راهبری محمد زنباره اش جهان عرب دچار ایستائی شد، و توان تحولساز و جویای جهان مسلمان درجاماند و اینگونه که ما امروزه در کشورهای اسلامی می بینیم هنوز و همچنان حقوق بشر، آزادی های عقیده، بیان و وجدان، مخالفت با احکام اسلامی، تشویق سنت شکنی و آگاهی تاریخی، و خردورزی مستقل و انسانمدار در ساختارهای موجود آنان دچار ریزش، فرسایش، و دور و تسلسل بی هوده فرقه ای، سکتاریستی، فاشیستی و جنگ های خودکامانه مذهبی بوده و مانده است. چراکه از دیرباز تا هماکنون اسلام، بر کسی پوشیده نیست که حقوق بشر رنگین کمانی نوع انسان و جستجوگر با دیدگاه های متنوع جهان بینی های ریز و درشت هرکدام شان در سراسر جهان با آمدن این دین اسلام پیگیر مردود، سرکوب و نادیده گرفته شد. و در طول تاریخ 1400 ساله ی گذشته هر جهان بینی و نگرش مخالف فلسفی در برابر اسلاممداری سازش ناپذیرانه نام کافر داشت و دارد و جز دشمن خدا نامیده نشد که آن نیز یکراست مستوجب مرگ بوده و همچنان می باشد.

زیرا درین احکام برتریجو، خودکامانه و مطلقگرای هاد اسلامی که همیشه دیگران ستیز بوده، و بی کم و کاست نه تنها دشمن مذهب سنی، تصوف و مذاهب شبه اسلامی با داشتن 74 فرقه های دیگر مسلمان خوانده، که این دین با همه ی عقاید مخالف و متنوع موجود فلسفی در ایران و جهان را همیشه تحقیر و یا حق گرویدن به هرکدام از آنها را بنام مسلمان نه تنها برای علاقه مندانش پایمال کرده، که بسیاری را هم مسوجب ای بسا مرگ بیرحمانه کرده و همچنان می کند و اراده آزاد، مستقل و پویای انسانی با این اهرم فرانسانی اسلام و تمامیتگرای به اصطلاح الهی یکدست، سرکوب گشته و نابرابری های بی شمار ارزشگذاری ها در میان انسان ها را این دین پیوسته رواج داده و موجی از نفرت، دیگرستیزی و نسل کشی های بی شمار راه انداخته، و بدتر از همه در آن و برای حقوق برابر زن و مرد بیش از پیش علم و کتل پلید مردسالاری و زن ناچیزانگاری ضدبشری اش را همه جا بلندتر برپاکرده، و با شکست انقلاب مردمی 57 ما در ایران وآنهم توسط دروغگو و مردمفریب بزرگ زمانه که خمینی باشد فاشیسم اسلام شیعی را رواج هولناک داد و مرگبارترساخت.

البته خود محمد بعنوان پیامبر و نماینده خدا بر روی زمین از آغاز دعوی رسالت خود تا پایان روزگار زندگیش او، یکی از بزرگترین خودکامان زمانه، یکی از ماهرترین دشمنی برپاسازندگان آن روزگار و ناگزیر یکی از بدفرجام ترین جنگ افروزان در میان ملت های گذشته تاکنون است. و البته وی یکی از زن ستیزان بی نظیر تاریخ بوده و کارکردهای زن ستیزانه اش هرگز فراموش شدنی نمی باشد؛ هم آن کسی که او یکی از بی پرواترین زنبارگان در میان راهبران ادیان ابراهیمی و ای بسا جهانی شناخته شده است.

این رسول خدا که الگوی ارزش پاک الهی بر روی زمین نامیده شده است. خود در قرآن و یا بنا به نوشته ها، حدیث ها و روایت های مشهور و مستقل و بی شمار از دم و دستگاه های آخوندی دیروز و امروز در همه کشورهای اسلامی، وی در برابر نه نیاز طبیعی و سالم جنسی منطقی بوده، که همه انسان ها بدان نیازمنداند دارند، بل ایشان چموش سرکش و هوسران خواست بی مرز و حد جنسی خویش را در هر فرصتی عنان گشوده و پیوسته رهاکرده و بی کمترین تعهد و یا داشتن حرمت در شناخت آبروی رهبانیت کیفی اهداف خویش و پذیرفتن امر حفظ مسئولانه آن، پیاپی و آگاهانه و عمدی از مرزهای اخلاقی و زیبائی شناسانه عبورکرده و هیچگونه توانی برای پاسداری از ارزش های کانون خانواده در برابر زنبارگی هایش از خویش نشان نداده و همیشه زنباره عصیانی بوده، و ناچار جز مطیع بی کم و کاست ارضای جنسی خود و در هر شرایطی نبوده، و یکی از ویژگی های وی تا روز مرگش نیز او را رهانساخته همین زنبارگی های اوست که حتی به "کودک دختر" عمر که عایشه 7 ساله باشد نیز رحم وجدانی نکرده و اصولا هیچگونه نشانه ای از شناخت و یا ارج و پاسداری ارزش های مهر و دلبستگی و شئون خانواده و به همسران بی شمار خود نداشته است. کسی که با ان گذشته اش به زنان خود پس از مرگش اجازه ازدواج دوباره هم نداده است. پرسیدنی که او و وجودش چگونه بوده است که برای زنان کمترین حق را هم قائل نبوده، آیا او خود بیماری روانی نبوده که امکان درمان نداشته است؟ اگرچه مریدان هرزه و دکانداران بی شرمش در ایران و جهان برای این زنبارگی های محمد فلسفه بافی های بوچ و بی هوده بسیاری داشته، هنوز دارند و در آینده خواهندبافت.

ما دچار این اسلام انسان ستیز، فاشیسم برتریجو شیعی و دام و دار گردانندگان انگل و درنده خوی آن در ایران هستیم. آنهم اسلامی با داشتن چنین الگوئی از زن ستیزی و زنبارگی که محمد رسول الله نام دارد و گرفتار ترورها و کشتارها و اسارت های دین دولتی ای هستیم که ناصر رفیعی سخنران دفتر خامنه ای در برابر مبارزه کلان و سراسری زنان و دختران علیه چادر که چماق سرزنش این دیکتاتورباشد می گوید: افرادی به دنبال براندازیند و برای تخریب حاکمیت ولی فقیه که فردی عالم، فقیه و اهل مشورت و دانش است از واژه‌هایی مانند دیکتاتور استفاده می‌کنند. اگرچه دیشب خامنه ای این تبهکار زن ستیز فرمان سرکوب دختران و زنان معترض به چادر را در یک گفتمان رسانه ای آشکارا داد. درین جا بدنیست که بدانیم مرکز آمار ایران گزارشی درباره ازدواج زودهنگام از سر تنگدستی"کودک همسری" داد است و می گوید: در فاصله بهار تا پاییز سال گذشته بیش از 20 هزار مورد ازدواج دختران کمتر از 15 سال و 1850 مورد زایمان توسط مادران کمتر از 15 سال در کشور رخ داده است.

خوب پرسیدنی! ما این فضای پلشت حاکم، با این روزگار تاریک و تباهی اسلامی و با این بی شرمی تاریخی و کنونی مذهب رحمانی ـ ولائی مردسالار را چه نامی نهیم که پاسخگوی جنایت های بی شمار آن، و همزمان راه رهائی ما ازین بلای آسمانی شود؟ بویژه یاوری باشد برای دختران و زنان قربانی این ساختار که همینک در سراسر کشور بپاخاسته و به این کلیت فرومایه و ضدبشری با دورافکندن چادر نه گفته، و سمبل تحقیر و سرزنش زن را که همین چادرشان باشد آتش می زنند! ما چه نامی به حکومت خون آشام و بدین ابتذل ها که بر سر دختر بچه ها و دیگر زنان کشور آورده  و آمده است شایسته باشد؟ به فرومایگی های دین دولتی که حکومت بر آن می بالد! چه نامی دهیم؟ فاشیسم دینی و دیکتاتوری فردی فرقه ایکه هرگز هم در خود استعداد پذیرش این تباهی های اسلامی را نداشته و درین گونه ازدواج ها که با مجوز الهی ـ قانونی صادرمی شوند، به فاجعه های آتی آن که بعدها ببار خواهدنشست عمدا نمی خواهد پی برد که بر سر زن و مرد و بچه های چنین ازدواج های زودهنگام در آینده ای نچندان دور  چه طوفان های ویرانگری نخواهدوزید!؟

 

چرا درین فاشیسم ولائی الگوهای زن و زندگی و آزادی چنین واپسگرا و نرمش ناپذیرندا؟ چون موجودیت نظری و عقلی آنها دنباله رو همان محمدشان است که 1400 ساله شده، و آن هم درکی ویرانگر از پیدایش آگاهی و اراده ی مستقل زن دارد و هموندی گسست ناپذیر مرد با زن را آگاهانه در خانواده برنتابیده و برنمی تابد؟ و تعریف و شناختش پیشن و کنونی آنها از همسر، همانی ست که محمد و علی و ... به پیش بردند و هنوز هم پیراوانش مفتخور آنها در پی راهگشائی آن زن ستیزی ها و زنبارگی ها و کلفت پروری های هستند و از توش و توان و اندیشه ورزی زن جز کنیز خانه دار و گوش بفرمان نمی خواهند. دختران و زنان مبارز و آگاه ما راه رهائی خود را یافته اند و پیشرو نبرد اجتماعی ـ طبقاتی ما می باشند. چاره ما جز سرنگونی کلیت رژیم و ایجاد ساختاری انسانی، اجتماعی، برابر و با خردخمعی و همیاری شورائی نیست.

بهنام چنگائی هجدهم فروردین 1402

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

بهنام چنگائی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.