رفتن به محتوای اصلی

سرنگونی با شناخت درست از دگرگونی
25.04.2023 - 00:03

 

این روزها در ایران ویرانشده ولائی و اسلامزده ی سراپا انگل پرور و فسادگرفته ملائی می بینیم همه جا فریادها و غوغاهای اعتراضی و موج های خیزش برای دگرگونسازی های بنیادی در کشور برپاست. چراکه بیداری اجتماعی و باوربخود طبقاتی از شدت تنگدستی ها و نداری ها، گرسنگی ها و ستم های دینی، و مهمتر از همه بالارفتن خرد تجربی از کل اسلام سیاسی و رژیم جنایتکار شیعی گذرکرده و در ژرفای میدان انسانمداری، این پویش دگرگونخواه و این نبرد آگاهانه سالیان سال اینک دست های بسیار بالا و تنومندی یافته و برای خود اهدافی برگزیده و رسیدن به آنها را پیشاروی خود دارد. اهدافی همچون باران بهاری همه جا تازگی و در دل و جان بیدادزگان اسلامی نور امید و شوق فراروئی بسوی فردای نان، کار و آزادی می پاشد. از همینرو نیز بر کسی پوشیده نیست که کل رژیم این واقعیت را بخوبی می داند که جایگاه پیشین خود را برای همیشه باخته و دیگر هیچگاه نمی تواند بدان جائی که داشته تکیه زده و با خیال آسوده لمیده بود بازگردد.

از روز آغاز خیزش انقلابی مهسا تاکنون می بینیم که این رژیم ضدبشری و ریاکار به اصطلاح الهی نه تنها که از خواست حقوق بشری و برابرخواهانه ی زن، زندگی و آزادی نرمشی و یا پشتیبانی ای ریاکارانه نداشته، بل بیرحمانه بسیاری را کشته و اعدام کرده و خود نیز همچنان از هرگونه سازش مصلحتی با مخالفانش ترسیده و لرزیده است و پیوسته در پی انتقام عای پیاپی از زنان مبارز و سازش ناپذیر با بساط زن ستیز خویش در تعقیب و تهدید به مرگ و زندان مبارزان جسور بوده است. دامنه ی خودزنی رژیم اینک به خودی ها هم چنان آشکار رسیده و خشونت اش بالاکشیده شده که دیکتاتوری هار خامنه ای حتا پیشاروی دانشجویان فریبخورده و معترض بسیجی دیگر، بردباری اندکی هم نشان نداد و بگفته ی خود آقا، او نمی خواست دهن بدهن آنهای ... ناراضی و پرسشگرشود! خامنه ای نخواست و نمی توانست در برابر پرسش های بسیجیان بدون توهین و تحقیر آنها پاسخگوی درهمریختگی شان باشد. زیرا نهاد، چهره ی ماسکزده و بازتاب کارکردی و گفتمانی خامنه ای بی ارزشی و بی اعتباری خود را در بحران های فراوان بارهای بار نشان داده، و بویژه در هنگام سخنرانی عید فطر و پیرامون رفراندوم، وی به اهن و تلپ افتاد و بی پروا گفت: مردم توان فهم و تحلیل مسائل را ندارند و او اجازه برگزاری رفراندوم نمی دهد.

البته رژیم سربه پاست و دیگر دکان های چپاولگران سپاهی و سرکوبگران ریز و درشت بسیجی هم اینروزها همچون روضه بی رضای رهبرشان خالی، کور و کسادترشده و همگی این فسادبرپاکنندگان در برابر خواست، خیزش و خودباوری زنان، آگاهی اجتماعی و اعتصاب های روزافزون کارگران و مبارزه ی روزانه و جاری توده ای یکدست درهمریخته اند و هرکدام شوریده سر به پرخاشگری علیه دیگری دچارشده و همه ی "حکومتی" ها باهمه ی سرکوب ها و تهدیدها و دسیسه ها که بزاه انداخته اند بی کم و کاست برابر اعتماد بنفس کلان مردمی کم آورده و تاکنون پاک آبروباخته تر شده اند و ناگزیر تنها برعلیه ناتوانی دیدگاه های همدیگر و نه ناسازگاری دین دولتی و فسادزا با زمانه ما که منشاء تباهی ها و نارسائی هاست موضع می گیرند و اینک بیش از پیش دین دولتی درهم شکسته است. همه آنها "گردانندگان" حکومت بجان هم افتاده و روزانه باهم و با رهبرشان در ستیز فزاینده اند.

زیراز رهبر تا مزدوران همگی برروی سرنیزه نشسته و راهی بسوی آرامش اجتماعی نمی یابند. اینک 44 سال خونبار و ویرانگر از خردسوزی، یکه تازی و نیرنگبازی اسلامیست ها گذشته است. ولی کارگران این سازندگان هستی، زنان این مادران دلیر و داغدار، و همه ی کارمزدان و مردمان بجان آمده روز خوشی ندارند و همچنان نیازمند نان شب اند و اغلب آنها هنوز نه آرامش که دیگر نان و آب کافی و سالم نیز ندارند. از همینرو و دیری ست که قریب به اتفاق زنان، کارگران و مردم از فرامین برتریجویانه ی آخوندی پیروی نمی کنند و از قوانین زورکی و ضدبشری اسلامی سرباززده و از خودکامگی فاشیستی خمینی ـ خامنه ای بیزارند و مجموعه دین دولتی و اسلام را از بیخ و بن شناخته و آگاهانه ردکرده اند، و با اعتماد بخویش و توان اجتماعی آنان، برای رهائی از بیکاری ها، گرسنگی ها، سرکوبشدگی ها، نابرابری ها، چپاول ها و در برابر فسادبرانگیزان بی هیچگونه سازشی ایستاده و می خواهند به هر قیمتی که شده از این بیماری مرگبار که با نام خدا هستی و زندگی شان را نابودکرده گذرکنند و همینک گذرکرده اند.

کارگران، زنان و جوانان نسل نو بازنده های اصلی این حکومت اند چون می بینند که زندگی درهمریخته و بربادرفته شان با ماندن این درندگان واپسگرا و نادان هرگز، فرصت بازسازی اندکی هم نخواهدداشت و بخاطر همین هم که شده آنها به آخر خط رمانپردازی های دین دولتی و کشتارگاه های تبهکاران فاشیست شیعی رسیده اند. همینک دانش، اراده، استقلال و توان مردمی در سراسر کشور از روایتبافی های اسلامیست ها پیشی گرفته،و تبعیت از ولایت برایشان جز بردگی، تحقیر و سرزنش توسط دیکتاتوری گروه آخوندی بیش نبوده و نیست؛ و با این همه ترورها، اعدام ها، نسل کشی ها و دشمنی افکنی های بی پایان که تاوان آنرا ملت های ایران پرداخته اند، آنها در دایره رنگین کمانی حقوق برابر خود را می جویند و بیدادزدگان سراسری در سرتاسر کشور بخون خفته از (( افسانه های عاشورا، تاسوعا و کشتارهای کربلا)) بسیار فراتررفته و آینده ی خود را نمی خواهند در کشتارگاه حکومت خدا و ملا بدارهای انسان ستیز بسپارند. دور بردگی و بندگی گذشته و دیر یا زود روز رودرروئی پایانی با سران فاشیست اسلام ولائی پیش روست. یکی از مقاومت های چشمگیر و راهبرانه زنان در برابر زورگوئی مرگبار رژیم نه که شکست نخورد، بل به چگونگی امکان انتخاب پوشش جان دوباره دمید آنگونه که این نبرد با دستان تهی در برابر حکومت اعدام ایستاد و خامنه ای و دستگاه قضا و قانونگذار آنرا به زانودرآورد و فرمان چادر بر سری را به سطل تاریخ حماقت افکند.

بنابرین هدف پایه ای ما سرنگونی یکدست رژیم فاشیست اسلامی ست. همزمان لازمه سرنگونی، شناخت درست از دگرگونی و ساختار آتی آن می باشد تا بتوان در کنارهم و با نیروهای همراه و هموند خود در صف بندی کلان، اجتماعی و طبقاتی ایستاد و مبارزه مشترک را برای منافع مشترک سازماندهی طبقاتی و از پائین  و مهمتر از همه شورائی ایجادکرد. تا منافع فرد با جمع رابطه متقابل بیابد. یکی برای همه و همه برای یکی! تنها اینگو نه است که مرز دوست و دشمن در آن ساختار مشترک روشن و شفاف می شود. پس می یابد چالش امروز ما با شناخت درست از دشمنان مان شفاف و برجسته شود.

خواست نان، کار و آزادی ما و فردای مستقل و متحدمان نه مخالفان سیاسی که دشمنان شناخته شده ای داشته و دارد. رضا پهلوی، طیف راست نئولیبرال و لیبرال مذهبی، سرکردگان لشگری و کشوری و فرهنگی وابسته به دین دولتی جزو دشمنان منافع طبقاتی ما هستند و اگر در برابر آنها خوشبینی و سازی داشته باشیم بهره اش را همین دشمنان وابسته به سرمایه سالاری ضدبشری داخلی و جهانی خواهدبرد. پس از دو دوره تاریک و تبهکارانه رضا میرپنج و شاه شاهان که بساط شان به اشغالدان تاریخ سپرده شد، دیدیم که چگونه خمینی مکار را غربی ها چه ساده آوردند و سوار کول مان کردند و خود بهره اش را هنوز می برند. با شکست انقلاب 57 تنها تفاوتی که روی داد، تفاوت بین تاج و عمامه بود ولی بهره کشی انسان از انسان همچنان پابرجاماند و هنوز هم هست. اگرچه دین دولتی برای جنایت های خاندان پهلوی اندکی آبرو خرید.

ازینرو تردید نبایدداشت که در پس و پشت عمامه داران و سر بی تاج رضاپهلوی دست ها و فکرها و راهکارهای داخلی و خارجی بسیاری در حال برنامه ریزی پنهان می باشند که می تواند غافلگیرکننده باشند؛ همانگونه بارها غافلگیرشده ایم. خامنه ای مکار بی شرمانه و برای گمراه کردن توده های گرسنه و بیدارس چنین می گوید: ناامیدی منشا داخلی ندارد! تا چنین از گفته اش برآید که او دشمن خارجی ها و دخالت شان است. این را کسی می گوید که همو رفراندم را بی رفراندوم می خواند. چون مردم را نادان می انگارد. و مدعی ست مردم قدرت تحلیل و شناخت ندارند! در حالیکه: همین آدم و دین اش دشمن انسانمداری ست. و هیچ انسانی را مستقل از خواست و مصلحت خدا عاقل نمی داند. این دین درکی مبتذل از ازدواج و خانواده دارد، چراکه ثبت ازدواج 20 هزار دختر کمتر از 15 سال در 9 ماه گذشته را در پرونده کودک کشی خود دارد. همین دین و پیامبرش زن را ناقض و زن ستیزی را بدین نحو امری انقلابی و الهی می داند. مگر نه این دین درکی بسیار مبتذل و ویرانگر از کانون خانواده داشته و سرکشی های مبتذل   و زنباره پیامراش را ستوده است؟! آیا این نگرش جز دشمنی با همسر دوستی و همسرگرائی معنائی می تواندداشته باشد؟

آری ما چاره ای جز سرنگونی دین دولتی نداریم. همچنین با شناخت از دو دور بلند تبهکاران شاهی و شیخی دیگربار نباید فریب دسیسه های آنها و هموندان داخلی و خارجی شان را بخوریم و نخواهیم خورد. ما نیاز به دگرگونی بنیادی در همه عرصه ها داریم. هستی ما غرق در دریای خودکم بینی دینی ـ ولائی ست. و تنها یاورمان اراده اجتماعی خودباور ماست که او می تواند ضمانتکاری خرد و توان و اداره اجتماعی فردا را بیاری همدیگر پایه ریزی کند که ما هیچگاه آنچنان ساختاری را ندیده و نداشته ایم. ایران فردا می بایست با مدیریت اجتماعی و کنترل طبقاتی و در بستر منافع مشترک کارمزدان هدایت و سازماندهی شود. وگرنه با تغییر روبنائی، ساختار انگل بهره کشی برجامی ماند و زندگی ما را نیز ناگزیر ایستا و درجا نگه خواهدداشت. بیاید با هم به موج و جریان قدرتمند و سرنوشت ساز اعتصاب های کارگران نفت و پتروشیمی بپیوندیم.

بهنام چنگائی پنجم اردیبهشت 1402

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

بهنام چنگائی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.