رفتن به محتوای اصلی

در یک سال گذشته بر جامعه‌ پزشکی چه گذشت؟
13.09.2023 - 19:31

اعتراض‌ها پس از کشته‌شدن مهسا امینی، یکی از قدیمی‌ترین نهادهای غیردولتی مستقل ایران و اعضایش یعنی سازمان نظام پزشکی را تحت فشارهای امنیتی شدیدی قرار داد.

نخستین اعتراض اعضای سازمان نظام پزشکی در دومین روز آبان در شیراز شکل گرفت که با شلیک گاز اشک‌آور، حمله و دستگیری اعضای سازمان نظام پزشکی شیراز مواجه شد و تنها دور روز بعد که اعضای سازمان نظام پزشکی ایران در تهران قصد برگزاری تجمع داشتند آنها نیز به سرنوشت همکارانشان در شیراز مواجه شدند.

اعتراض‌ اعضای این نهاد به شیوه حکومت در استفاده از آمبولانس برای سرکوب، شیوه درمان مجروحان در اعتراضات و درگیری با نیروهای امنیتی شکل گرفت. اما پس از آن مرگ مشکوک یکی از اعضای این سازمان در تهران و روایت حکومت از آن در کنار مرگ تعدادی از اعضای این سازمان که همچنان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد روزها و رویدادهایی را رقم زد که جای تامل دارد.

سازمان نظام پزشکی در ایران پس از کانون وکلای دادگستری دومین نهاد مستقل قدیمی در دوران معاصر به حساب می‌آید. اگر نهاد وکالت را تضمین‌کننده حقوق افراد در برابر سیستم دادگستری بدانیم سازمان نظام پزشکی نیز تضمین‌کننده کیفیت حق حیات مردم بوده‌است.

اما پس از مرگ مهسا امینی و آغاز جنبش زن، زندگی آزادی، روایت‌های متفاوتی از علت مرگ افراد حاضر در اعتراضات ارائه شد که دامن پزشکان را نیز گرفت. دستکم هنوز علت مرگ ۳ پزشک، یک دندانپزشک و یک دانشجوی پزشکی در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.

نابینا شدن یک چشم «نیلوفر آقایی»، مامایی که از اعضای این سازمان است نمونه‌ای دیگر از اتفاقاتی است که نه تنها دامن مردم معترض که اعضای سازمان نظام پزشکی را هم گرفته است.

در عین حال درست ۱۰ روز پیش از مرگ مهسا امینی در بازداشت ماموران گشت ارشاد، سازمان نظام پزشکی نسبت به مهاجرت ۵ هزار پزشک ظرف سه سال هشدار داده بود. اما آنچه در پی خیزش مردمی جنبش زن زندگی آزادی روی داد روند مهاجرت جامعه پزشکی از ایران را سرعت بخشیده است.

اعتراض به استفاده از آمبولانس در سرکوب‌ها

استفاده از آمبولانس برای سرکوب

منبع تصویر،SOCIAL MEDIA

 

نخستین فشارها بر سازمان نظام پزشکی با حمله به تجمع‌های اعضای این صنف در محل ساختمان آنها بود. تجمع‌ اعضای سازمان نظام پزشکی در شیراز و تهران برای تاکید در اجرای قانون بود. در همین روزها اعضای سازمان نظام پزشکی اصفهان نیز تدارک برگزاری نشستی در جهت اعتراض به برخی رویه‌ها را داشتند.

تاکید بر عدم استفاده از آمبولانس برای جابه‌جایی یا دستگیری معترضان در جریان سرکوب معترضان یکی از مواردی بود که اعضای سازمان نظام پزشکی خواهان آن بودند؛ موضوعی که در همان زمان «محمد رازی» قائم مقام رئیس سازمان نظام پزشکی تهران بزرگ در گفتگو با شبکه شرق در توصیف دلیل برگزاری تجمع ۴ آبان در محل سازمان نظام پزشکی تهران بزرگ گفته بود: «حفظ مسائل خصوصی بیمار، عدم استفاده غیرپزشکی از آمبولانس و رعایت امنیت بیماران و مصدومان دولتی و غیردولتی، صدور اجازه به تمامی پزشکان برای دسترسی به مصدومان و مداوای همه آنها» که به عنوان خواسته‌های پزشکان مطرح بود قوانین حاکم بر حوزه پزشکی هستند.

رازی همچنین دراین‌باره توضیح داده بود: «پزشکان می‌خواستند در مقابل سازمان نظام پزشکی جمع شوند و به طور مسالمت آمیز درد و دل بکنند که ماموران راه دسترسی به نظام پزشکی را بستند و پزشکان مراجعه کننده، به خصوص خانم‌ها را مورد ضرب و شتم قرار دادند.»

او گفته بود: «من دیدم خانم دکتری را روی زمین می‌کشیدند که ببرند بیندازد توی ماشین و وقتی خواستم که آن خانم را راهنمایی کنند که بیاید داخل نظام پزشکی که قائله بخوابد، خود بنده را هم هل دادند. من دیدم دیگر جای ایستادن در چنین نظام پزشکی‌ای نیست.»

این توضیحات در حالی مطرح شد که در همان روز دکتر «پریسا بهمنی» جان باخت و مرگ او در هاله‌ای از ابهام قرار گرفت به ویژه آنکه روایت رسمی حکومت از مرگ او شبیه به سایر روایت‌ها از مرگ معترضان بود.

پس از این اتفاقات خبر رسید که محمد رازی، قائم مقام این سازمان در اعتراض به آنچه بی احترامی به پزشکان خوانده بود، از سمت خود استعفا داد.

مرگ پزشکان معترض در هاله‌ای از ابهام

چهارم آبان‌ماه و همزمان با برگزاری مراسم چهلمین روز کشته‌شدن مهسا امینی، شماری از پزشکان در تهران با برگزاری تجمعی در برابر ساختمان پزشکی قانونی از معترضان حمایت کردند

چهارم آبان‌ماه و همزمان با برگزاری مراسم چهلمین روز کشته‌شدن مهسا امینی، شماری از پزشکان در تهران با برگزاری تجمعی در برابر ساختمان پزشکی قانونی از معترضان حمایت کردند

نام «پریسا بهمنی»، «آیدا رستمی»، «مسعود احمدزاده»، و «آیلار حقی» و سرنوشتشان همگی در هاله‌ای از ابهام قرار دارد و این افراد به جز آیلار حقی که دانشجوی پزشکی در تبریز بود همه عضو سازمان نظام پزشکی کشور بودند.

نخستین ماجرایی که در هاله‌ای از ابهام قرار دارد مرگ «پریسا بهمنی» پزشک و جراح عمومی که همزمان با تجمع اعضای سازمان نظام پزشکی تهران بزرگ رخ داده‌است. او که متولد ۱۳۴۹ و اهل زنجان بود در تاریخ ۴ آبان ۱۴۰۱ در جریان تجمع اعتراضی اعضای این سازمان حضور داشته و گفته می‌شود در همان روز جان باخت.

اما علی صالحی دادستان تهران روز ۸ آبان ۱۴۰۱ درباره مرگ خانم بهمنی گفت که او در تصادف رانندگی جان خود را از دست داده است؛ ادعایی که توسط مرکز اطلاع‌رسانی پلیس تهران نیز تکرار شد.

با این حال هیچ تحقیق مستقلی درباره مرگ این جراح انجام نشده تا صحت آنچه دادستان تهران، مرکز اطلاع‌رسانی پلیس تهران (همان مرکزی که درباره مرگ مهسا امینی نیز اطلاع‌رسانی کرد) مدعی شدند بررسی شود.

ماجرای دیگری که در همین فاصله زمانی برای جامعه پزشکی رخ داده مربوط به مرگ «مسعود احمدزاده» دندانپزشک اهل مهاباد است که در تاریخ ۴ آبان و در جریان تشییع جنازه اسماعیل مولودی هدف گلوله قرار گرفته و بر اثر شدت جراحات در روز ۵ آبان جان باخت.

پس از این ماجرای مرگ «آیلار حقی» دانشجوی سال چهارم رشته پزشکی در تبریز رخ داده است. براساس گزارشی که تلویزیون فارسی بی‌بی‌سی اخیرا درباره او منتشر کرده، او تلاش می‌کرده به مجروحان اعتراضات خیابانی کمک کند. او پیش از آنکه پیکر بی‌جانش پیدا شود به دوستانش پیام داده که تحت تعقیب است. یکی از اقوام نزدیک آیلار حقی سال گذشته به رسانه‌های خارج از ایران گفته بود که او با شلیک گلوله مستقیم از پشت سرش جان باخته است. با اینحال خانواده او برای تحویل جنازه دخترشان تحت فشار بودند.

دیگر پزشکی که مرگش در هاله‌ای از ابهام به اعتراض‌های پس از مرگ مهسا امینی در ایران گره خورده است ماجرای مرگ «آیدا رستمی» است که ۲۱ آذر۱۴۰۱ به ثبت رسیده است. او تلاش می‌کرد با حضور در محله اکباتان به معترضانی که در این محله مجروح می‌شدند کمک کند. یک روز پس از گم شدنش پلیس به خانواده او خبر داد به کلانتری ۱۳۵ آزادی مراجعه کنند و آنجا خانواده‌اش دریافتند دخترشان جان باخته. آن هم در روایتی مشابه روایت مرگ آیلار حقی.

درست در همان روزی که اتحادیه سازمان نظام پزشکی آلمان «قتل» دکتر آیدا رستمی را به دلیل «ارائه مراقبت‌های پزشکی به معترضان» محکوم کرد، خبرگزاری میزان، وابسته به قوه قضائیه جمهوری اسلامی، اعلام کرد دوست‌پسر آیدا رستمی او را از روی پل به پایین انداخته و موجب مرگش شده است.

با این حال اتحادیه سازمان نظام پزشکی آلمان در نامه‌ای سرگشاده به صدراعظم این کشور، اولاف شولز، ضمن ابراز همبستگی و نگرانی از وضعیت پزشکی غیرنظامیان در ایران نسبت به سرنوشت این پزشک عمومی ابراز تاسف کرد.

گرچه محمدرضا خردمند پس از حمله به تجمع اعضای سازمان نظام پزشکی موظف به بررسی وضعیت بازداشت‌شدگان شد اما این سازمان هیچ گزارش مستقلی درباره سرنوشت اعضای خود در اعتراضات پس از مرگ مهسا امینی منتشر نکرده است. دستکم در وب‌سایت این سازمان هیچ گزارشی در این‌باره منتشر نشده است.

دیگر اعتراض‌های اعضای سازمان نظام پزشکی

آنچه برای اعضای سازمان نظام پزشکی روی داد پس از تجمع و اعتراض‌ به شیوه رفتار حکومت در استفاده از آمبولانس و برخورد با مجروحان در ۲ و ۴ آبان در شیراز و تهران رخ داد وضعیت مواجهه حکومت با این گروه را نمایان کرده بود.

گرچه در دهه‌های گذشته حکومت تلاش می‌کرد طیف همراه‌تری از جامعه پزشکی عهده‌دار ریاست‌ و هیئت مدیره این نهاد باشند اما این نفوذ در هیئت مدیره سبب جلوگیری از شکل‌گیری اعتراض‌های بعدی جامعه پزشکی کشور نشد.

پس از اتفاقاتی که برای تجمع اعضای سازمان نظام پزشکی در شیراز در دومین روز آبان و سپس ۴ آبان در تهران روی داد «محمد رییس‌زاده» رییس کل سازمان نظام پزشکی در نامه‌ای به «محمدرضا خردمند» معاون انتظامی این سازمان را مسئول کمیته پیگیری بازداشت شدگان جامعه پزشکی کرد، اما هیچ‌گاه گزارشی از عملکرد این شخص توسط این نهاد منتشر نشد.

در ششم آبان ماه هم خبرآنلاین گزارش داد که همه پزشکان دستگیر در تجمع‌های اعتراضی آزاد شده‌اند.

پس از آن در هشتمین روز آبان ۱۴۰۱ شورای عالی نظام پزشکی در اطلاعیه‌ای خطاب به جامعه پزشکی نسبت به هتک حرمت تعدادی از پزشکان در محل این سازمان ابراز تاسف کرد.

بیانیه‌ها به همین‌جا محدود نشد. از آنجا که بار دیگر بحث استفاده از آمبولانس در انتقال نیروهای امنیتی و سایر پوشش‌های پزشکی مطرح شده بود و نسبت به آن هشدار داده می‌شود در دوازدهمین روز آبان ۱۴۰۱ نامه‌ای با امضای بیش از ۴۰۰ پزشک، دندانپزشک و داروساز تبریز منتشر شد و که نویسندگان در آن «هرگونه استفاده از امکانات و اعتبار جامعه پزشکی، برای سرکوب معترضین» را محکوم کرده بودند.

بیانیه بعدی نامه‌ای با بیش از ۶۲۰ امضا بود. پزشکان متخصص حوزه کودکان با امضای این بیانیه تاکید کردند «برخورد خشونت‌آمیز با کودکان و نوجوانان اعم از برخوردهای فیزیکی، توهین و تهدید کلامی و استرس‌های روانی و اجبار دانش‌آموزان به شرکت در برنامه‌های خاص مصداق سوءرفتار با کودکان و نوجوانان است». آنها در این بیانیه خواستار «توقف فوری این رفتارها» شدند.

پایگاه خبری جماران درباره بیانیه‌ای که با امضای بیش از ۶۲۰ پزشک و متخصص مربوط به کودکان منتشر شد اعلام کرد این بیانیه در پی برگزاری سی و چهارمین همایش سالانه طب کودکان ایران تنظیم شده است.

در آذر ۱۴۰۱ باز هم شاهد موضع‌گیری جامعه‌پزشکی بودیم که به موارد مختلفی از اعتراض‌های پس از مرگ مهسا امینی مربوط می‌شد. چهارم آذر پارسال دستکم ۱۴۰ پزشک متخصص چشم با انتشار نامه‌ای نسبت به استفاده از گلوله‌های ساچمه‌ای نیروهای امنیتی علیه معترضان و کورشدن آنها هشدار دادند.

بخش دیگری از اعتراض‌ها مربوط به ماجرای دستگیری، محاکمه و محکومیت «حمید قره‌حسنلو» پزشک و همسرش «فرزانه قره‌حسنلو» در جریان مرگ «روح‌الله عجمیان» بسیجی کشته شده در روز چهلم «حدیث‌نجفی» در کرج بود. او مدعی شد در هنگام دستگیری ۴ دنده‌اش شکسته و موجب آسیب به ریه‌اش شده است.

سیزدهم آذر نامه‌ای با امضای یک هزار و ۱۰۰ پزشک از سراسر کشور برای آزادی و صدور منع تعقیب برای آقای قره‌حسنلو و همسرش منتشر شد. ۶ روز بعد در ۱۹ آذر پارسال انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران نیز در نامه‌ای به رییس قوه قضاییه خواستار ورود عاجل به پرونده این زوج شد.

گرچه حکم اتهام اولیه این پزشک رادیولوژیست یعنی افساد فی‌الارض متوقف شد ولی او و همسرش در دو زندان یکی در یزد و دیگری در وکیل‌آباد مشهد در حبس به سر می‌برند. آقای قره‌حسنلو درویش بوده و پیشتر در ماجرای دستگیری دراویش گنابادی گلستان هفتم خواستار آزادی دو پزشک زندانی شده بود.

پس از آن در بیست و سومین روز آذر «محمود جباروند» دبیرکل انجمن چشم‌پزشکی ایران از گزارش محرمانه‌ای خبرداد که این انجمن به مقامات ارسال کرده و درباره اصابت ساچمه به چشم معترضان هشدار داده است.

با وجودی که نسبت به استفاده از آمبولانس در انتقال نیروهای سرکوبگر و دستگیری‌ به وسیله این خودرو امدادی هشدار داده شده بود بار دیگر به سبب تکرار بسیار این کار توسط نیروهای امنیتی این بار سلیمان حیدری، رییس مرکز نظارت و اعتباربخشی امور درمان وزارت بهداشت اعلام کرد «هیچ آمبولانسی از آمبولانس‌های اورژانس کشور مورد استفاده نیروهای‌نظامی قرار نگرفته‌است، مراکز نظامی، آمبولانس‌های خودشان را دارند و برای درمان نیروهای خودشان استفاده می‌کنند».

موضوع بعدی که اواخر آذر ۱۴۰۱ از سوی جامعه پزشکی مطرح شد واکنش نسبت به دریافت اطلاعات مجروحانی که برای مداوا به بیمارستان‌ها مراجعه می‌کردند بود. ابتدا در ۲۳ آذر حسین کرمانپور مدیر اورژانس بیمارستان سینا در تهران اعلام کرد «برخی از دانشگاه‌های علوم پزشکی به حراست بیمارستان‌ها ابلاغ کرده بودند که اسامی مصدومان در اعتراضات را اعلام کنند و همین سبب شد مجروحان به بیمارستان مراجعه نکنند»، سپس در ۲۷ آذر «ایرج‌ خسرونیا» رییس انجمن متخصصان داخلی ایران نیز این موضوع را تاکید کرد و گفت: «ما نيز خبر داريم که دستور حراست بيمارستان‌ها بوده که در روزهای اول اعتراضات اطلاعات و اسامی بيماران را در اختيار ديگران قرار دهند».

پس از آذر۱۴۰۱ کمتر واکنش و بیانیه‌ای از سوی جامعه پزشکی در مورد رویدادهای پس از مرگ مهسا امینی در بازداشت ماموران گشت ارشاد می‌بینیم.

بازداشت و انفرادی برای پزشکان امدادگر

تجربه دیگری که جامعه پزشکی آن را تجربه کرده بازداشت و در پی آن مواجه شدن با اتهامات امنیتی در پی کار درمانی برای مجروحان اعتراض‌های پس از مرگ مهسا امینی بود. آنچه برای «بهنام اوحدی» روانپزشک۴۹ ساله، «همایون افتخاریان‌نیا» تکنسین اتاق عمل ۲۳ ساله و «یاسر رحمانی‌راد» پزشک عمومی ۳۴ ساله در جریان رسیدگی به وضعیت مجروحان و درمان آنها در شهرستان مهاباد روی داد. این سه نفر روز ۱۳ آذر در هتل «کریم‌خان زند» در شهرستان مهاباد در حالی که مقادیری دارو و تجهیزات پزشکی همراهشان بود، بازداشت شدند.

آقای رحمانی‌راد درباره دستگیری‌اش به بی‌بی‌سی فارسی می‌گوید «۴۶ روز بازداشت بوده» که ۳ هفته آن انفرادی و مابقی دوران بازداشتش را در بازداشتگاه عمومی مهاباد گذرانده است. او با اتهام اقدام علیه امنیت داخلی و امنیت خارجی پس از تحمل این مدت با قرار ۶۰۰ میلیون‌تومانی آزاد شد.

این پزشک عمومی همچنین توضیح می‌دهد: پس از آنکه مدتی قبل نسبت به مطلب کذبی که خبرگزاری برنا درباره آسیب‌دیدگان ناشی از شلیک ساچمه به چشم منتشر کرده بود در اینستاگرامم واکنش نشان دادم و به همین دلیل به اتهام نشر اکاذیب به دادسرای خرم‌آباد احضار شدم. آنجا به من گفتند پرونده قبلی شما شامل آنچه عفو رهبری خواندند شده است. اما پرسشم درباره اینکه چرا برای من منع‌تعقیب صادر نشده یا مشمول عفو شدن اعلام نشده بی‌پاسخ ماند».

آقای رحمانی‌راد درباره اینکه چرا به مهاباد رفته تا به مجروحان کمک کند به بی‌بی‌سی فارسی می‌گوید: «ما مطلع شده بودیم که حراست بیمارستان‌ها نام مجروحانی که به بیمارستان‌ها و مراکز درمانی مراجعه می‌کنند را به نیروهای امنیتی می‌دهند و همین سبب شده مجروحان برای مداوا به بیمارستان اقدام نکنند. با توجه به اینکه خیلی از فوت‌شدگان از عدم مراجعه به بیمارستان یا مراکز درمانی جان باخته بودند این تصمیم را گرفتیم. درآن زمان شدت درگیری‌ها در کردستان بود و ما هم پس از سنندج به مهاباد رفتیم».

با توجه به اینکه نخستین اعتراض‌های اعضای سازمان نظام پزشکی نسبت به اهمیت حفظ جان مجروحان، جلوگیری از مخدوش شدن شان آمبولانس به عنوان یک خودرو امدادرسان و مواردی از دست بود پرسشی که مطرح می‌شود این است که آیا سازمان نظام‌پزشکی در مورد پزشکانی که به سبب عمل به وظیفه خود بازداشت شده‌اند حمایتی کرده است. یکی از مهمترین این اقدامات می‌توانست به کارگیری وکلا یا رایزنی برای آزادی این افراد باشد. چیزی که آقای رحمانی‌راد در پاسخ به آن می‌گوید: «هیچ حمایتی از ما چه در زمان بازداشت و چه پس از آن یا در زمان تعیین وثیقه برای آزادی انجام نشد».

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال
برگرفته از:
بی بی سی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.