رفتن به محتوای اصلی

چایِ دبش وُ حُرمتِ نان وُ نمک
14.12.2023 - 22:23

 

آقا دُزده به آسِدعلی:بفرما چایِ دبشِ تازه:لبریز وُ لب سوز و لب دوز...بریزم؟لب وُ ریشِ شکرین بجنبان...آسِدعلی بابا:بریز!بریز عزیزِ لذیذ

 

سفره ها خالی وُ مردم در عذاب/مشکل وُ دردی نمانده جز حجاب...

شُکرِ رَب العالمین عظمایِ ما

خیمه ها را چون چناب(1)وُ خود سُداب(2)

با پرستوهای بیتِ رهبری

لاشخورهای ولایت را بیاب

ارزشی را معجزه زردابِ او

بادِ آن گنبد دوا حاضر غیاب

ریش وُ پشم وُ پشکِل اش مُشکل گشا

شاطر وُ شارِح شده شیخِ خشاب

خشتکش خشتِ طلایی از بهشت

ارزشی ها در طوافش چون ذُباب(3)

گُنده لاتِ حوزۀ خربُزه خُور

حرف حرفِ او وُ سِرتِق چون دواب

لوطی وُ خنجر کِش وُ منبر نشین

نسلِ ضحاک است وُ هم افراسیاب

دلقکی با کَر وُ فر وُ گیر و دار

زیرِ کرسی عکسِ او شکلِ عقاب

ای برادر بوق وُ کرنا دم به دم

رهبر آمد با سپاهش در تَکاب...(4)

چایِ دبشِ رهبرم آخر چه شد

ای سماور از تعلل اجتناب

ای فقیهِ محفلی ای مافیا

بر عبا تابی بده بر ما بتاب

فرقه ها وُ حلقه های مختلف

حزبِ الله هست تنها حزبِ باب

اختلاسِ مخلصانِ دینِ حق

باجناق وُ جن وُ جنت در خلاب

طعمِ تطمیع وُ تحمل تا به کی!

بختکِ بی غیرتی باشد صواب

من علی بابا وُ دزدان یارِ من

گُربه تان زندانی وُ در اِنتِهاب(5)

ما به قله می رسیم عمامه وار

با زغال وُ منقل وُ نُقل وُ جَناب(6)

چای دبش وُ جای دنج وُ حَبِ حال

مشربِ رهبر چو آتش در عتاب

ای مقرّب عقربِ والامقام

آیتِ قزمیت وُ عظمایِ زَباب(7)

آخورِ آخوندی ات پُر کاه باد

هم دعایِ قتل وُ غارت مستجاب

هر حرامی را کُنَد رهبر حلال

عکسِ آن هم دلپذیرست ای جناب

زینِ دین را رهبرم چسبیده است

زان سبب اعصابِ او در اعتصاب

کوهِ حِلمی بحرِ علمی یا حلیم!

چهره ات خندان؛بخندی روی آب

چشم وُ چار وُ لُچه ات چینی نسب

دو لسانِ روس وُ تازی فوتِ آب

ای علی بابا خدا آورده ات

ما چهل سردارِ دزدِ آفتاب

پهلوانِ پنبه در هر پَهنه ای

ای عقابِ قاب؛بردار این نقاب

عالِمِ دین اَعلَمِ مُلکِ یقین

جبرئیلِ جبهه هایت سنگ ساب

ذوالفقار از زیرِ پالان گر کِشی

دشمن از وحشت کند خشتک خراب

ما همه ذوبیم در عشقِ وَلیّ

چون چُدَن چسبیده در دیگِ مذاب

کورۀ کلّه پَزِ جوشانِ دین

بهرِ ما آورده ریحان وُ کباب

ما به خوردن دلخوش وُ شنگول وُ شاد

کله پاچه می کند رهبر حساب

هر صبا وُ هر مسا وُ هر دمی

پیشِ صندوق می دهد حق وُ حساب

ما همه بیکارِگان را داده کار

جان نثارانِ تو ایم اندر رکاب

تو هَشَلهُف خوانده ای هوشِ فقیه!

بازتابش داده ای با آب وُ تاب

ای معاند خصمِ آقامان شدی؟

شربتِ انگور را خوانی شراب!

سفره ها وُ خانه ها لبریزِ نان

از خوشی وُ سرخوشی در پیچ وُ تاب

معده ها پُر از غذا وُ مزه ها

گاه گاهی معده گیرد التهاب

تلخک وُ تلخآب وُ شیرینی وُ شور

شیرِ مرغ وُ جانِ آدم؛انتخاب

حوریان وُ قوری وُ چایِ غلیظ

منقل وُ وافور وُ خس خس اکتساب

حال وُ حول وُ قیل وُ قالِ بی صدا

گر همی خواهی بیا کن احتساب

کدخدا را بین وُ غارت کن تو دِه

بعد از آن آمُخته گردی ارزیاب

هرچه خواهی هست در اسلامِ ما

گوش کن تا بشنوی بانگِ رباب:

رقصِ حزب اللهِ ما باباکرم

گر نرقصم با جماعت کو ثواب!

سفره پهن است وُ پِهن مجانی است

سر در آخور کُن برادر ای جناب

چهره ها بشّاش وُ گرمِ اختراع

بر شبِ دشمن سلحشور وُ شهاب

ای پدر نامردِ کافر بی شرف

پیش ازین بودی تو با ما خوش حساب

هیچکس در این ولایت گشنه نیست

نه به زندان است وُ نه رنج وُ عذاب

شُکرِ ایزد کشورِ اسلامِ ما

گشته خود اُم القُرایِ نابِ ناب

غربیان در بوقِ تبلیغ وُ دروغ

کرده اند آخوند را لوطی خطاب

بی حجابی خطِ قرمز از نخست

لیک در زیرِ حجاب حاضر جواب

هرچه خواهی می دهد فتوا امام

تا بدانی اوست تنها لاکتاب

هر کی هر کی نیست این اسلامِ ما

خرج دارد دیدن سیخِ کباب

ساده پنداری تو دیدارِ امام!

سخت وُ سنگین است ایاب وُ ذهاب

گر به سِلکِ بردگانش در شوی

می دهد توپ وُ طپانچه با طناب

گر بسُلفی وُ بدزدی وُ کُشی

روزگارت بِه شود هم از شباب

مفلسی وُ مخلصیِ خیکِ خر

از همان آغاز یابد صد ثواب

پهلوانِ پنبۀ ما شیرِ شیر

این جهان وُ آن جهان عالیجناب

این جنابِ با جَنَم جنت مکان

مفسدان وُ جانیان کرده مجاب:

من یکی از مکتبی های امام

نورِ ایمانم دهد هی بازتاب

حکمِ اعدامت بُوَد ختمِ کلام

کینۀ ما کینۀ اُشتُر مآب

این سخن آویزۀ گوشت مدام

رهبرِ ما را خدا کرد انتخاب

کُشتن کافر بُوَد حُسنِ ختام

گر به شکی وُ از آن در پیچ وُ تاب

این حکومت با دو (خِ) دارد دوام

آن امامک مُرد وُ این یک در عَطاب

(خا)ی سوم «خاتم» است وُ والسلام

جمکران«شُو»معجزه در چاهِ آب...

گفته آمد اندکی از مردکی

که چشیده لطفِ رهبر چون عناب

مردکی ریشو چنین گفت وُ چنان

نان به نرخ روز خور در انتساب

رهبرِ پشم وُ شپش چون عنکبوت

لانه اش در تار تارِ اضطراب

همچو چوپانی که می گوید دروغ

همچو دانه درفتد در آسیاب

دوغ وُ دوشاب ات یکی ای خیره سر

می شناسی دوغ وُ دوشاب وُ سحاب؟

قارقارت گوشِ جان را کَرده کر

شرمی از این قارقارت ای غراب

ای امام وُ ای ولی وُ ای فقیه

ای تو استاد وُ رئیسِ هر سراب

گر امامِ راحل اندر ماه ر...د

تو کنون لُپ لُپ خوری وُ بی حساب

حرمتِ نان وُ نمک دانی خَرَک!

خوانده ای خطی وُ مطی در کتاب

هم حلولِ روحِ حیوانی تُراست

از طلوعت تا غروبت منجلاب

رگ نجنبد در تن ات ای بی وجود

ای ترا جُوعُ البَقَر جوجه کباب

خورده ای وُ می خوری وُ داده ای

دائماً مشغولِ در لفت وُ لعاب

ای زِ خر خرتر سوارِ خر شدی!

دیده ای جدِ عزیزت را به خواب

ای وجودت از لجن انباشته

خود لجن از گندِ تو در انشعاب

ای مقدس خوانده خود را رهبرک!

وابمانی ای خلاب اندر خلاب

کنده ای خود گورِ خود با دستِ خود

بوی گَندت هم نَسَب با فاضلاب

مفتیِ حرّاف بی فکر وُ مریض

فکر وُ ذکرت روز وُ شب در مستراب

بُغض وُ هذیانی روانت شادِ شاد

ای خوشا شادیِ این پیرِ خراب

کذبِ محضی ای ولیِّ بد نهاد

وصف حالت گفته آمد مستطاب

زورکی وُ چارچنگولی چنان

خوانده خود را قائدِ بازاریاب

تو به سیمایِ چپ اندر قیچی اش

گر دمی خیره شوی بینی پساب

رنگ وُ رو وُ نکبتِ زارش ببین!

ریشِ او از خونِ مردم شد خضاب

حرمتِ نان وُ نمک بگذاشتی

صاحبِ کاخی تو ای خانه خراب

خانه ات بر رویِ آبست ای وقیح

دلخوشی با خانه ای چونان حباب!

ختمِ مقصود وُ سخن کُن مُختَصر

وای ازین توفنده توفان انقلاب!

حالیا خوش باش وُ شنگول وُ ملنگ

می رسد آخر ترا یُومِ الحساب...

پنجشنبه 23 آذرماه 1402///14 دسامبر 2023

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1-چناب=تختۀ گِردِ سوراخ داری که بر سرستونِ خیمه قرار می دهند.2-سُداب=گیاهی خودرو با برگهایی ضخیم،بدبو و تلخ.3-ذُباب=مگس.4-تَکاب=دره.5-اِنتِهاب=غارت و غنیمت.6-جَناب= قماربازی.7-زَباب:موشِ کَر.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.