یا این امری اعتقادی است؟ سرچشمه و ریشه این "نگرش" به انسان ایرانی در اسلامگرایان حاکم کدامست؟ پرسش اینست که می توان جمهوری اسلامی را کنار گذاشت و مبانی اعتقادی، فرهنگی و تحقیرآمیز و برده دارانه آنها به انسان ایرانی و ایرانیت را دست نخورده گذاشت؟ و آیا بیلان ویرانگری ها و جنایات 35 ساله اسلامگرایان در ایران برای شناخت پتانسیل تخریبگرانه شان کافی نیست که به قول آقای نوین: "از سوی دیگر کاندیدایی که می خواهد بسیاری از قوانین را تغییر دهد و عمق اصلاحاتش تا چین و ماچین میرود، در واقع تحلیل درستی از ساختار و نظم حاکم ندارد و حد و حدود قوه مجریه را نمیشناسد." واقعیت اینست که راهی برای نجات ملت ایران وجود ندارد، جز این که با هم و متحد برخیزند و بهای آزادی را نیز بپردازند!
******
یادداشت سردبیر
چند میگیری 'رای' بدی!
۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۱۰:۳۸
محمد نوین- شهروندان در نگاه برخی کاندیداهای ریاست جمهوری ایران حکم سیاهیلشگری را دارند که به مراسم عزا می برندشان تا گریه کنند. از این رو است که هر کدام برای رای این سیاهیلشگر قیمت و نرخی میدهند.
انتخابات برای این دسته حکم معاملهای را دارد که برای بدست آوردن تخت حکمرانی باید وارد آن شد و بهایی داد. این 'بها' را هم میتوان با چرب زبانی رایج یک کاسبکار یا یک دلال که هیچ در جیب ندارد، سر و تهاش را هم آورد!
در بیشتر اوقات چیزی رد و بدل نمیشود. حتی سند و قولنامهای نوشته نمیشود. تنها وعدهای داده و حرفی زده میشود که در آرشیو رسانهها بایگانی میشود.
در بن نگاه یک دلال یا یک رند بازاری که هر چیزی را از مجرای سود و منفعت خود میفهمد، خودخواهی ژرف و عمیقی خفته است که اگر کنترل و مدیریت نشود، هیچ حد و مرزی برای حرص و ولع آن نیست.
افق دید چنین کسانی بسیار محدود است. اینان مردان کوتاه مدتاند. آیندهنگریشان در حد یک یا دو یا هزار معامله است، چرا که نمیدانند در بازار آنچه ضامن دوام دولت است، 'اعتبار' است.
اعتبار از همسانی حرف و عمل آغاز میشود و تا دیگرخواهی امتداد مییابد. از این رو است که اگر یک بازاری اصیل را دیده باشید، سرش که برود قولاش نمیرود. حرف اش سند است. به همان سان که منفعت خود را پاس میدارد به مردمان پیرامون خود هم توجه میکند، چرا که خوب میداند اعتبار ضامن دوام دولت است و چنین چیز خطیری با لاف و خودخواهی حاصل نمیآید.
چند میگیری رای بدی یا...
شرایط حاکم بر ایران امروز شرایط بسیار خاصی است. اداره و مدیریت این شرایط از یک سو نیازمند تحلیل دقیق و درست است و از سوی دیگر نیازمند تجربه و پیشینه معتبر اجرایی و مدیریتی است. در چنین شرایطی با جیب خالی نمیتوان پز عالی داد.
نامزدهای ریاست جمهوری برای اثبات این امر باید نشان دهند نوع نگاهشان از "چند میگیری رای بدی" و دلالی و کاسبکاری سیاسی چرخیده است به "سمت تحلیل موشکافانه شرایط موجود و ارائه برنامه دقیق برای مدیریت آن."
کاندیدایی که میخواهد پول نقد کف دست مردم بگذارد نشان می دهد تحلیل درست و عمیقی از شرایط ندارد، چرا که 'رکورددار تورم جهان بودن'، حاصل نوع نگاهی است که برای برقراری عدالت پول نقد در جیب مردم ریخته است و با افزایش نقدینگی سر سام آور تورم را بر سقف کوبیده است.
نگاهی که با افق دیدی محدود و راهبردهای کوتاه مدت نه تنها مروج گفتمان عدالت نبود که شکاف طبقاتی را عمق بخشید و بی عدالتی را نهادینه کرد. در همین بستر و با همین نگاه کوتاهنگر تولید در آستانه ورشکستگی قرار گرفت و بسیاری از شغلها بر باد رفت. (که اگر به جای پول نقد، شغلی در خور با حقوقی مکفی به وجود میآوردیم، میزان پولی که عاید یک خانواده ده نفره با یک نفر شاغل میشد، بسی بیشتر از یارانه نقدی تفحه دولت می شد.)
از سوی دیگر کاندیدایی که می خواهد بسیاری از قوانین را تغییر دهد و عمق اصلاحاتش تا چین و ماچین میرود، در واقع تحلیل درستی از ساختار و نظم حاکم ندارد و حد و حدود قوه مجریه را نمیشناسد.
نگاهها باید بچرخد. کاندیداها باید نشان دهند که به ریاستجمهوری و مدیریت شرایط نابهسامان، نگاه سبکسرانه و سادهانگارانه ندارند. ملاک این رجعت از سادهانگاری، نه در حرف و کلام که در ارائه تحلیل دقیق و عمیق از وضعیت فعلی و ارائه راه حل و برنامه برای سامان دادن آن، خود را نشان میدهد.
از سوی دیگر مردمان نیز باید حواسشان به دلالان و کاسبکاران سیاسی باشد. قدر خویش را بدانند و 'سیاهیلشگر' هیچ عزایی نشوند.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید