رفتن به محتوای اصلی

رژیم، قتال و ضدکارگری اسلامی
23.06.2013 - 22:21

 یکبار دیگر و دوباره یک کارگر اسیر و بی پناه، که تنها بجرم خواست و مطالبات کارگری، حقوقی و صنفی اش در بیدادگاه های رژیم سرمایه داری اسلامی محکوم، محبوس و به زنجیر کشیده شده و تنها از حبس 5 ساله ی او 8 ماه دیگر باقی مانده بود، در زندان ترور شد. حکومتِ دزدان، افشین اسانلو را با یک طرح آرام، دقیق و برنامه ریزی شده،به تقاص سازش ناپذیری خود و برادرش در( مبارزات کارگری، افشاگری و روشنگری های) وی در خارج، او را در سیاهچال های ولی فقیه بی سر و صدا و البته کاملا آگاهانه و در روز روشن و در مقابل چشم های کور همه ی مدعیان و اسلامداران کارگر پناه و حکومتگران دروغپردازِ عدل الهی و دستگاه قضای وابسته، اخته و پلید نظام شرور بسادگی کُشت؛ و آب هم از آب تکان نخورد. آفرین بر این بی شرمی بی مثالتان و بنازید به این حکومت ناب محمدی تان!

 

اما، تردیدی ندارد که: شرافت انسان های آزاده، نوعدوست، دمکرات و مترقی و تاریخ بشریت مسئول در ایران و جهان، هرگز نباید جنایات، غارت، فساد، وحشیگری، بی عدالتی، اسیر و ضعیف کشی و تبعیضات و نابرابری های غیر اخلاقی و انسانی رژیم اسلامی را از خاطر خود و آیندگان ببرد و البته هم نمی برد و فراموش نیز نخواهد کرد و ما نیروهای دمکرات، انقلابی، چپ و کمونیست هم به سهم خود و با اندک ابزار رسانه ای خویش چنین اجازه ای را به این دشمنان ضد بشری و ریاکار ولائی هیچگاه نخواهیم داد.

 

آنها، سال ها و بارها تا دیروز منصور اسانلو را بی دلیل در محل کار، خیابان و ملا عام می زدند و می بردند و زندانی و شکنجه اش می کردند و زبان حقگویش را می بریدند و سر آخر هم توانستند او را با تهدید، توطئه ناچار کنند از خانه و کاشانه و زن و بچه اش و محل کارش فرار کند و  با سنگدلی تمام کسی را که زبان بی صدای کارگران بود، وی را از ایران بتارانند و دردا موفق شدند.  اما، حالا ببینید که با برادرش چه کرده اند؟!

 

در زمامداری 34 ساله شیعه و سرمایه، این رژیم دزدان و ریاکاران، هر دو در یک ظرف با هم مشترک و متحد توانسته اند در تلفیق و همبستگی یکدست با حاکمیت مطلق خویش، بین(دین و سرمایه) پُلِ وحدت و سازمان های مخوف و مستقل قتلعام ایجاد کنند و در نتیجه، اتحاد این دو انگل فساد و بهره کشی، حکومت آنان بدون هیچ پاسخگوئی به مرجع و قانونی و با دستان باز فجایع فراوان و دهشتناکی را بر علیه کارگران، فرودستان، مخالفان آگاه، نیروهای دمکرات، چپ و کمونیست و همه عناصر فرهیخته ی مترقی، فرهنگی و ملی و چندش آورتر اینکه هزاران کس از معترضان حتی خود شعیه را بدون دردسر بکام مرگ فرستادند و در زمین دردبار و خونین ایران دهه ها صحرای کربلا و جنایاتی بمرابت خونبارتر آفریدنند.

 

ما، از دیروز تا بامروز می بینیم که چگونه (دین و سرمایه)با هم متحد شده و چقدر بی رحمانه و حقیر نان و آزادی و حق سازمانخواهی کارگر را خفه کرده اند. و حالا ببنید که آنها: یک انسان کار و زحمت زندانی را که بشدت بیمار نیز بود، به او ظلم آشکار کرده و امکان درمان بموقع و فرصت همین اندک زندگی مشقتبار در زندان را هم به او ندادند. رژیم از ترس مرگ و هراس از شورش مردم و ویرانی بساط اش، و برای چشمزخم زدن به دیگر کارگران و تهدید مخالفان، مذبوحانه (( او را رسما، علنا و عملا در بند با شقاوت تمام و تا دم دم های مرگ لحظه بلحظه وی را زجز کُش نموده و در پایان به یک کلام او را "ترور" کرده است.))

 

 مرگ دردبار این کارگر زحمتکش و بی پناه (افشین اسانلو)بی هیچگونه شک و تردیدی طرح ریزی شده و با قساوت و پلیدی پُر مثال، عمدا همراه گشته و همچون قربانیان بسیار دیگری که در این رژیم سفاک کم نداشته ایم به پیش برده شده است. از نظر کارگران به جان آمده و بیکار و گرسنه ما مدافعان کار و حقوق کارگری و برابری جو، نام این فاجعه تلخ و بویژه در این دستگاهِ معروف عام و خاص و بی آبرو، که همه از ذات مرگکار او بخوبی آگاهیم؛ این عنوان مرگ توسط سکته جز یک کشتار عمد و واقعی نبوده و نیست.

 

ما از آغاز پیدایش این رژیم دیده و اینک به روشنی می بینیم و می دانیم که ذات رژیم قتال و ضد کارگری ست و این سر به نیست کردن ها، یادرآور همه ی ترورها و کشتارهائی ست که توسط اوباشان، جلادان و عوامل جیره خوار او در این نظام آدم ستیز سازماندهی شده و بکرات علیه زحمتکشان و انقلابیون در داخل و خارج زندان ها و در سطح ایران و جهان با دقت برنامه ریزی شده، و نمونه های بارز و وحشتناکی مردم ما و جهانیان از اینان دارند و طبعا شناخته شده ی همگان بوده، و بکرات به کار برده شده است. دیروز ستار بهشتی ها بود و امروز هم این به بند کشیده ی مظلوم و فردا قطعا کارگران و مخالفان دیگر... برای رهائی از این منشأ و منبع مرگ ما جز گذر هرچه زودتر از او و تمامیت اش چاره و راهی نداریم!. شرم بر این حقارت، شقاوت و زورِ عریان اسلامی.

 

 آقای منصور اسانلوی داغدار گرامی و دردمند و مبارز! همدردی ما همدردان خود را بپذیرید.

 

بهنام چنگائی 2 تیر1392

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

بهنام چنگائی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.