رفتن به محتوای اصلی

سردرگمی رئیس جمهور به دروغپردازی می انجامد
29.09.2007 - 21:35

سفر پر ماجرای رئیس جمهور اسلامی ایران به ایالات متحده آمریکا برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل به پایان رسید. در این سفر رئیس جمهور لحظه ای آرام نبود و تلاش می کرد تا رسالت خود را تا آخر به انجام رساند و مردم دنیا را به راه راست هدایت کند. زیرا بر این باور بود که تریبون سازمان ملل، کانال های تلویزیونی آمریکا، هتل کنتینانتال و دانشگاه کلمبیا بهترین مکان و وسائل ارتباط جمعی در جهان کنونی اند که می توان از آنها بهره جست و به موعظه و خطابه پرداخت. گفتار در همه جا یکسان و یکسویه بود، بر اساس دیانت ما عین سیاست ما و سیاست ما عین دیانت ما است دور می زد. هر سئوالی را با طرح سئوال دیگری پاسخ می گفت و پاسخ ها هم کلیشه ای و تکراری که در دنیای امروز خریداری ندارد. به هر رو آنچه در سازمان ملل و در مجمع عمومی گفته و یا خوانده شد نشانه ای از مسائل مطرح در شرایط امروز را نداشت. برخی گفتار کنایه گونه و برخی دیگر دعوت بشریت به وحدانیت، رستگاری، آرزو و خواسته های شیعه گری بود که برای خیلی ها نا مفهوم و یا غیر قابل قبول بود. این در شرایطی مطرح می شد که میهن ما از هر سو در محاصره، با سه قطعنامه سازمان ملل مورد تحریم، در دیپلوماسی ناتوان و زمین گیر و با جنگ ویرانگر تهدید می شود.

پیش از سفر، چابلوسان و تملق گویان که شور بختانه در ادبیات سیاسی و اجتماعی میهن ما جایگاه ویژه و بزرگی دارند با مطرح کردن سقراط زمان که پیشتر ها معجزه هزاره سوم را گفته بودند سفر را پر اهمیت یا گفتار و اندیشه های نو جلوه دادند، که می تواند یخ های موجود بین جمهوری اسلامی را با دنیای غرب آب کند و کشور را از انزوای کنونی در آورد. گفتار رئیس جمهور نشان داد که واژه های یکسان در ادبیات سیاسی و حقوقی معنی یکسان و همگون ندارند و دولتمردان جمهوری اسلامی واژه ها را بگونه ای معنی می کنند که خواهان یا در آرزوی آنند. رئیس جمهوری اسلامی ایران در دانشگاه کلمبیا علم ، دمکراسی، آزادی و حقوق را با استاندارد های دیگری معنی کرد که برای استادان و دانشجویان نا مفهوم و غیر قابل قبول بود.

دانشگاه کلمبیا، برای ایالات متحده آمریکا و سایر کشور ها دیپلومات، حقوق دان وکادر روابط عمومی تربیت می کند، از این روانستیتو روابط بین الملل از اهمیت ویژه ای برخوردار است. ریاست دانشگاه از رئیس جمهور اسلامی ایران دعوت کرد که برای سخنرانی در آن دانشگاه شرکت کند. هرچند این دعوت جنجال بزرگی بر پا کرد ولی ریاست دانشگاه با پافشاری آن را به اجرا در آورد. رئیس جمهور هم در آن حضور یافت. جلسه با سخنان کوتاه رئیس دانشکده روابط بین الملل آغاز شد، سپس رئیس دانشگاه رشته کلام را به دست گرفت، با سئوالات مشخصی که همراه با کنایه، طعنه و گاهی توهین بود ادامه داد. رئیس جمهور را دیکتاتور کوچک و سنگدل خواند. به آزادی، دمکراسی، حقوق زن، چالش جمهوری اسلامی با غرب، هالوکاست، آزادی ادیان باور های مذهبی و حقوق همجنسگرایان پرداخت و چگونگی اوضاع را از رئیس جمهور سئوال کرد. شیوه پرسش از نزاکت کافی و لازم برخوردار نبود ولی جواب سئوالات به قدری سطحی و بی پایه و اساس بود که آن بی نزاکتی را در سایه قرار داد. آقای رئیس جمهور دانشگاه را با حوزه حزبی و انتخاباتی و یا مدرسه ابتدایی اشتباه گرفته بود. غافل از اینکه این دانشجویان در آینده نزدیک دیپلومات خواهند شد و چرخ دیپلوماسی را خواهند گرداند. دروغپردازی های رئیس جمهور که زشت و نا خوشایند بود آغاز شد. زن را فرشته، مادر و زیبایی خلقت خواند و گفت ایران آزاد ترین کشور برای زنان است. دانشجویان حقوق و علوم سیاسی از موقعیت زن در ایران و محرومیت های آنان در قانون میراث، دیه، حق حضانت و حتی آواز خواندن آگاه بودند. بند 209 زندان اوین را خوب می شناختند، شاید از نوع اعدام ها خبر نداشتند که رئیس جمهور اسلامی گفت، شما هم می کشید، با آمپول و یا اطاق گاز، ما هم روش های خودمان را داریم، تیرباران می کنیم، در زندان و یا خیابان دستجمعی حلق آویز می کنیم، سنگسار و یا قطع عضو...

آقای رئیس جمهور در رابطه با آزادی در خبر رسانی هم بگونه ای سخن گفتند که گویا آزاد ترین کشور دنیا ایران است که در آن روزنامه ها توقیف، سایت ها فیلتر شده، صد ها روزنامه نگار در زندان به سر نمی برند و مردم آزادانه حق انتخاب دارند که به هر کدام کانالی که دلخواهشان است نگاه کنند. هنوز چند ماهی از تاخت و تاز به خانه مردم برای جمع آوری پارابول و دیش ها نمی گذرد. هنوز سرو صورت زنان و دختران به بهانه مبارزه با بد حجابی زخمی است. رئیس جمهور اسلامی خواهان تحقیق در باره حادثه هلوکاست است که آن را افسانه می خواند و با خرج میلیون ها در تهران کنفرانس آن را برپا می کند ولی به حادثه وحشتناک و کشتار بی رحمانه تابستان 1367 که در آن هزاران انسان بیگناه قتل عام شدند نمی پردازد. رئیس جمهور خسته از سئوالات ناباب و ناپسند به کلی گویی و انکار رو می اورد و می گوید، ما در ایران هم جنس باز مثل کشور شما نداریم، در ایران چنین چیزی وجود خارجی ندارد، در حالیکه سخنگوی قوه قضائیه چند روز پیش گفت در بین محکومین به اعدام چند همجنسگرا وجود دارد. چند سال پیش مستندی از دادگاه های جمهوری اسلامی در تلویزیون های اروپایی نشان دادند که در آن دو نفر به جرم لواط محکوم به اعدام شدند. انکار همه این رخداد ها امکان پذیر نیست. در مراکز علمی و دانشگاهی به حرف گوش می دهند ولی به کردار می اندیشند. نمی توان بگونه ای گفت و بگونه دیگر انجام داد. در کشور هایی که تبادل افکار و گردش آزاد اطلاعات وجود داشته باشد نمی توان برای همیشه عوام فریبی کرد. از این رو وضع دلخراشی برای رئیس جمهور اسلامی پیش آمد و برای برون رفت از بحران پیش امده به دروغ متوسل شد.

رئیس جمهور بار ها تکرار کرد که دانشگاهی و آکادمیک است و با علم و حقیقت آشنایی کامل دارد. ولی نه بگونه ای که آنها می اندیشند و باور می کنند. آنان از تاریک خانه قرون وسطی به در آمده اند، هر انچه در جامعه می گذرد مشیت آسمانی و عذاب الهی نمی دانند. به علم باور می کنند که بدست انسان آفریده شده، به واقعیت توجه دارد و بسوی تکامل پیش می رود. آنها بر این باور نیستند که حکیمان و پاکان در گذشته همه گفتنی ها را گفته و همه شناختنی ها را شناخته اند، دیگر چیزی برای کشف وجود ندارد. آنها به علم می اندیشند که به شناخت و آگاهی برسند. از طریق آن هستی و واقعیت هستی را بیان کنند. علم آنان به دور از تخیل و آرزو در پی کشف حقیقت است. با گذشت زمان و با بهره گیری از تجربه به قطعیت نزدیک شده آن را پایدارتر می کند. بنابرین علم به انسان آگاهی و شناخت می دهد که انسان بتواند در سایه آن بر مشکلات پیرامونی فائق آید زندگی را شیرین، واقعی و از عالم خیال و تعصب دورنگهدارد. از این رو علم در پروسه تکامل عمیق تر می شود به قوانین جدید دست می یابد، به آگاهی ها نظم می دهد تا تکیه گاه انسان شود ، آنان بر این باورند که مرشد واقعی انسان علم و معرفت و آگاهی است، اکثر استادان، دانشجویان و پزوهشگران در دنیا و مراکز علمی از جمله دانشگاه کلمبیا به آن باور دارند. رئیس جمهوری اسلامی ایران در نظامی پرورش یافته و تحصیلات آکادمیک خود را پیش برده که به مسائل از دریچه دیگری می نگرند، از این رو واژه ها معنی و مفهوم دیگری دارند. آنان به استقلال علم و توانایی های آن باور ندارند. در این راستا بود که برای اسلامی کردن جامعه

در پی انقلاب و تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی همه مفاهیم علوم انسانی و سیاست دگرگون شد، ارتباط نزدیکی بین دین و علوم انسانی برقرار گردید. نظر و بینش نیکولا ماکیاولی که علم سیاست رااز ادیان، مذاهب و اخلاق مستقل می دانست، دور شده سیاست را بخشی از دیانت خواندند. ستاد انقلاب فرهنگی برای اسلامی کردن دانشگاه ها بویژه در علوم انسانی و سیاست پیشنهاد داد که در بخشی از آن آمده است. ً ضرورت شناخت خداوند و سنت الهی از طریق آیات و روایات... علم را برای عمل و در خدمت بنای درست جامعه باید خواست و محیط علمی را از محیط و قلمرو دین جدا نساخت ( جهاد دانشگاهی، تهران، 1361، ص 27). بنابرین رئیس جمهور تربیت شده در این مکتب با جهان بینی خاص در مقابل سئوالاتی قرار گرفت که پرسشگران خواهان جواب با معیار های غربی بودند و اراده انسان را حاکم بر سرنوشت خود می پنداشتند. رئیس جمهور خود را ملزم می دید که به سئوالات بگونه ای جواب دهد که مورد قبول واقع شود از آن رو با مشکل روبرو می شد و برای گریز به دروغ و انکار روی می آورد و یا صورت مسئله را پاک می کرد.

علم در کتب های دینی بگونه ای تعریف شده که با دنیای غرب تفاوت های فاحش دارد، علامه مجلسی در کتاب حدیث خود بنام ً بحار الانوارً از امام جعفر صادق روایت می کند. ً حضرت امام جعفر صادق فرمود که علم فقط علمی است که رضای خداوند در آن باشد، زیرا هر علمی مایه نجات نیست، و علم نافعی که سبب نجات بشود منحصر به توحید و امامت و علومی است که از حضرت رسول و ائمه اطهار به ما رسیده است، و آنچه نرسیده تفکر در آنها شایسته نیست. از سایر علوم نیز آنچه برای فهمیدن کلام اهل بیت رسالت لازم است مانند زبان عربی و صرف و نحو و منطق باید خوانده شود و غیر آن بی فایده و تضییغ عمر و یا احداث شبهه در نفس است که بیشتر موجب کفر و ضلالت می شودً ( به نقل از تولدی دیگر، شجاع الدین شفا، ص 421) در همین راستا مخالفت شیخ فظل اله نوری هم با علوم جدید از جمله شیمی، فیزیک و زبان خارجه در خور توجه است که در نامه خود به کرمانی هشدار می دهد که خواندن آنها در کشور اسلامی جایز نیست. آیت اله خمینی در دیدار خود با طلاب فیضیه در قم به علم اشاره کرد و گفت .ً علم فقط آن است که از قم بر می خیزد، برای اینکه قم مرکز علم است. از قم علم به همه جهان صادر شده است و صادر خواهد شد ً آیت اله خمینی به دانش غرب باور نداشت، در یکی از سخنرانی های خود در همان سال های نخستین انقلاب گفت. ً ما هرچه می کشیم از این دانشگاهی های غرب زده می کشیم، علمی که اینها دارند بدرد جامعه اسلامی ما نمی خوردً

رئیس جمهور اسلامی ایران هم بر این باور است که غرب در گمراهی و ضلالت بسر می برد، باید به راه راست هدایت شود و این رسالت هم به ایشان محول شده است از آن رو در همه سخنرانی ها ، مصاحبه ها و گفت و شنود که در ایالات متحده آمریکاصورت می گرفت ، مردم را به دین داری و دین باوری دعوت می کرد و تکرار می نمود که جامعه ایران درسایه رهبری و مدیریت ایشان به دمکراسی، رفاه و خوشبختی رسیده است. آنان و همگان به گفتار و پرگویی های رئیس جمهور اسلامی ایران گوش فرا می دادند و همراه با سکوت به رفتار و کردارش نگاه می کردند که چگونه سر در گم به دروغ متوسل می شود تا خود را نجات دهد...

 سوئد . دکتر محمد حسین یحیایی   

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.