رفتن به محتوای اصلی

صدایی از آنطرف

صدایی از آنطرف

آنتی پان

کیانوش گرامی

ایا شما نظارتی هم بر رعایت امانت در ترجمه دارید؟

مقاله اقای محمد علی اصفهانی باعنوان "اسراييل احتمالا ۱۶ تا ۲۸ ميليون ايرانی را خواهد کشت" نمونه تیپیک غرض ورزی وعدم رعایت امانت در ترجمه است. تیتر اصلی"US institute: Israel could survive nuclear war" و متن اصلی ترجمه شده بهعنوان بالا به قرارزیر است

If a nuclear war between Israel and Iran were to break out 16-20 million Iranians would lose their lives - as opposed to 200,000-800,000 Israelis, according to a report recently published by the Washington-based Center for Strategic and International Studies (CSIS), which is headed by Anthony H. Cordesman

چاپ مقالاتی که رعایت امانت در ترجمه را نمیکنند به بیطرفی سایت خدشه وارد میکند.

امیدوارم کسی من را به طرفداری یا ضدیت با کس ویا گروهی متهم نکند

کیانوش توکلی

با تشکر از شما آنتی پان گرامی تیتر اصلی مقاله بزبان انگلیسی آنطور که شما نوشتید US institute: Israel could survive nuclear war " است ولی مترجم آن را به "اسراييل احتمالا ۱۶ تا ۲۸ ميليون ايرانی را خواهد کشت" ترجمه کرده است در واقع برایم عجیب بود چرا که عنوان تحریک کننده و ضد اسرائیلی بنظر آمد ولی با این وجود من مسئول ترجمه کسی نیستم در واقع این اقای محمد علی اصفهانی است که بایستی پاسخگو باشد و از این پس بهیتر است دوستان حتما لینک متن اصلی را در پای ترجمه بگذارند

زبان انگلیسی ام خوب نیست ولی تیتر اصلی بایستی این طور ترجمه بشه :

اسرائیل می توانست از خطر جنگ هسته ای دور بماند"

البته ترجمه اقای اصفهانی از نوع ترجمه ازاد است و معمولا خودشان مقدمه ای هم بر ترجمه می نویسند

با احترام

محمد علی اصفهانی

آقايان کيانوش توکلی و Anti all pan

۱ـ اصلاٌ در همان سطر اول نوشته ام که:

«آنچه می خوانيد ترجمه ی خلاصه شده و تلفيق شده يی است از دو مقاله ی دو روزنامه ی بزرگ اسراييل". دو مقاله ی مختلف. و هردو از روزنامه های اسراييلی.

يعنی چه؟ يعنی اين که تيتر آن را خودم انتخاب کرده ام. با توجه به يک اصل ساده در روزنامه نگاری: تيتر بايد حتی الامکان منعکس کننده ی محور مهم تر موضوع باشد.

۲ - تيتری که يک نفر به انگليسی آورده است تيتر هيچکدام از آن دو مقاله يی که منابع خبر من بوده اند نيست!

۳ ـ درمقاله می بينيم که به این موضوع استناد شده است که اسراييل تصميم به حمله به ايران و در نتيجه درگير کردن منطقه و آمريکا در جنگی را دارد با احتمالاً ۱۶ تا ۲۸ ميليون کشته در ميان مردم عادی ايران.

۴ـ شروع متن انگليسی چنين است:

All out nuclear war between Israel and Iran: a doomsday scenario that we all fear deeply. A new study compiled by the US Center for Strategic and International Studies (CSIS), headed by former Pentagon analyst Anthony H. Cordesman, explored just such a nightmare scenario, noting that it could lead to the death of between 16-

28 million Iranian civilians, and 200-800 thousand Israelis.

۵ ـ لينک ها عبارتند از:

http://www.ynetnews.com/articles/0,7340,L-3486011,00.html

http://www.jpost.com/servlet/Satellite?c=JPArticle&cid=1196847398265&pa…

۶‌ـ می بنیم که اگر دولت فعلی اسراييل می خواهد به عملی دست بزند که منجر به کشتار ۱۶ تا ۲۸ ميليون ايرانی شود، تقصير من نيست.

۷ ـ اگر این کار اسراييل، قبيح است، بايد قباحت آن را به صراحت نوشت. از جمله با تيتر کردن آن.

اين را خود روزنامه های اسراييلی نوشته اند. از خود اسراييل که نمی شود اسراييل تر بود!

می شود؟

با کمال احترام

اسراييل احتمالا ۱۶ تا ۲۸ ميليون ايرانی را خواهد کشت تیتر مقاله

برای آنتی آل پن گرامی (۱)

دوست ناديده ی عزيز!

۱ ـ خوانندگان می توانند به لينکی که من داده ام (از همين جروزالم پست) و نمی دانم چرا شما نوشته ايد که همان ليک شماست ، مراجعه کنند و اين تيتر را ببينند:

Ex-CIA official: Israel will attack Iran on its own

(ترجمه:...اسراييل به تنهايی به ايران حمله خواهد کرد)

آیا اين همان تيتری است که شما در نسخه ی Update شده ی آن روزنامه يافته ايد؟

۲ ـ حرف اصلی من اين بود که مقاله ی من، تلفيقی است از دو مقاله ی دو روزنامه ی بزرگ اسراييل؛ و بنابر اين واضح تر از واضح است که تيترش بايد از خود من باشد.

۳ ـ اين که روزنامه ی اسراييلی به غايت دست راستی «ژروزالم پست" در Update خود با آن لينک جديد شما( ونه من) تيتری زده است که حکايت از امکان بفای اسراييل در اين جنگ [البته به قيمت مرگ احتمالی ۱۶ تا ۲۸ ميليون ایرانی ناقابل که جزء «نژاد برگزيده" نيستند] می کند، طبيعی است. چون هرکه به فکر خويش است.

۴ ـ در خود مقاله ی اسراييلی ها نوشته شده است که آن که قصد حمله دارد اسراييل است؛ نه ايران. و تازه من در مقدمه هم اشاره کرده ام که حکومت ملايان يکی ار عوامل اصلی بحران است.

یک ایرانی

13 نکته مهم در باره چگونگی کامنت گذاشتن!

من یک ایرانی هستم، ترک، کرد، فارس، بلوچ و ... هستم. خب اگر توصیه های بکار رفته در این بحث را بخواهم بکار بگیرم، دیگه ایرانی نیستم!! من میام توی وبلاگ که عقده هامو خالی کنم، توی سر این و اون بزنم، تحقیر کنم، توهین کنم، دعوا کنم،،، آخه در عالم واقع امکان اینو ندارم که همه خشم و ناراحتی ام را توی سر دیگران بریزم. نه اینکه فکر کنید با فارسها یا ترکها یا کردهای دیگه مشکل دارم... نه.. به محض اینکه اختلافاتم با اونها یک روزی حل بشه، اونوقت نوبت دعوا و کینه ورزی و انتقام گیری و خالی کردن عقده هام با هم مرامان و هم کیشان و هم سازمانی ها و هم حزبی ها از ملیت خودم فرا میرسه. اونم نبود توی فامیل با پسر خاله و دختر عمه و برادر و خواهر... یعنی میخوام بگم تمومی نداره. و وبلاگ... شاید تنها محلی باشه که کمی از این عقده ها رو بشه توش بریزی و آروم بشی. اما همانطور که ما خونه خودمونو کثیف نمی کنیم، دوست نداریم توی وبلاگ خودمون هم کسی کامنت بد بگذاره. ما ایرانی ها هیچوقت وبلاگهای خوبی نخواهیم داشت چرا که کامنتهای خوبی هم پای آنها نوشته نمی شه. مثل اینه که وقتی بری مهمونی و قاطی ده تا مهمون بشی و چنانچه صاحبخونه برای کاری بره بیرون، تو از فرصت استفاده بکنی و یه بشقاب سفید از کمد برداری توش یک وجب برینی بزاری توی یخچالش. ما ایرانی ها بدون کوچکترین خجالتی سالهاست که مشغول انجام این نوع کامنت گذاشتن هستیم. یادت باشه دفعه بعد، قبل از ترک مهمونی حتما به کامنتت یک نگاهی بندازی. اگر تمیز نبود بشقابت رو بشور و برو.

صدایی از آنطرف

میگم.. خوب شد این امام زنده موند. اگر همون چند روز اول انقلاب بنا به آرزوی بعضی ها می کشتنش، امروز همه ما میگفتیم حیف شد.. اگه خمینی زنده می موند این آخوندها از این کارها نمی کردند. خمینی در مورد آزادی میگفت فلان و بهمان، در مورد حجاب می گفت هیچ اجباری نیست، در مورد ازادی های سیاسی می گفت فلان. او که به رژیم شاه در مورد آزادی مردم ایراد می گرفت ببین اگر خودش بود چه آزادیهایی را در ایران نهادینه می کرد. حیف شد.. حیف شد که از میان رفت. این آمریکا و صهیونیستها نمیخواستن ایران روی آزادی رو ببینه که این پیر دیر، این قطب ازادی رو از میان برداشتن. خد ازشون نگذره!!

ای چرخ بازیگر... چه بازیها داری و ما ملت هنوز خوابیم و تو را نشناخته ایم.. یعنی انسان را نشناخته ایم که تا چه حد کریه می تواند باشد.

Anti all pan

شکستن دیوار تمامیّتِ ارضی، با پرپایی جبههء کنزرواتیو ایرانی [6]

در کامنتهای زیرین دهها مدرک مستند از دهها مورخ و... نشان دادم و نیز تناقضات پور... را وشما هنوز اصرار میکنید واین یعنی تعصب.اقای کریم هم وب سایت http://faculty.maxwell.syr.edu/gaddis/HST354/Apr17/Default.htm در مورد اثار باستانی ساسانیان معرفی کرد وشما باز هم تجاهل العارفین میفرمایید. دوست عزیز شما برای من مهمید نه پور..

برای همین مطالب او را خوانده ام تا به شما از دام او کمکی کرده باشم. باور کنید مطالب وی بقدری نامعقول است که اساتید فن وقت خود را بابت پاسخگویی هدر نمی دهند.

در هر حال مجادله قلمی را در همین جا با شما تمام میکنم زیرا تا حد کفایت وحتی بیشتر وقت گران بها را صرف نمودم ونمیخواهم بیش ازاین باعث ازدیاد نام وی در اینترنت شوم. خوشبختانه تمامی مطالب در ارشیو ضبط شده اند و خواننده گان میتوانند خود بخوانندوقضاوت کنند.

به امید روزی که همگی مان دور یکدیگر چون گذشته وبدور از هرگونه کدورت وبدی زندگی نماییم

شکستن دیوار تمامیّتِ ارضی، با پرپایی جبههء کنزرواتیو ایرانی [6] تیتر مقاله

ساوالان عزیزم

ما در دو نکته با هم اختلاف داریم:

1- شما فردی مذهبی متعصب هستید ومن نیستم

تعصب چشم عقل را نابینا میکند

2- شما روندی اشتباه رادر جایی اشتباه وبا اشخاصی اشتباه برای احقاق حق خود در پیش گرفته اید. راه احقاق حق شما از توهین به ایران,ایرانی و تاریخ ان نمیگذرد.

فبلا به شما برادرانه تذکر دادم وشما نیز پذیرفتید ومن از شما در کامنتی تشکر کردم:

"سبلان -ساوالان گرامی

تعصب چشم عقل را کور میکند ومن از اینکه تعصب را کنار گذاشته اید سپاسگزارم وحالا با شما هموطن همزبانم احساس راحتی میکنم. باور کن برای گشایش بحث وبیان نظرات شما -حتی اگر تجزیه طلبانه باشد گوش شنوا هست ولی زمانی که به افراد فرصت طلب و نا مستدلی مثل پور... استناد کنید اتوماتیک موضوعیت خود را از دست داده ونه تنهامطالبات تان جدی گرفته نخواهد شد که متهم به اتهاماتی میشوید. من معتقدم ما به اندازه کافی مستندات در مورد مظالمی که به کل ایرانیان(نه فقط اذرباییجان) میرود داریم که نیازی به نظرات تفرقه پراکانه ونامستدل کسی مثل پور...نداشته باشیم. به عقیده من پتانسیل اذرباییجان جهت ایجاد تغییرات از سایر منطق ایران(بغیر از تهران) بلایل عدیده زیاد است ودر عین حال پتانسیل خطا وکجروی نیز زیاد .

ارزوی موفقیت برایتان دارم"

چرا دوباره بجای اول بازگشتید؟

در کامنتهای زیرین دهها مدرک مستند از دهها مورخ و... نشان دادم و نیز تناقضات پور... را وشما هنوز اصرار میکنید واین یعنی تعصب.اقای کریم هم وب سایت http://faculty.maxwell.syr.edu/gaddis/HST354/Apr17/Default.htm در مورد اثار باستانی ساسانیان معرفی کرد وشما باز هم تجاهل العارفین میفرمایید. دوست عزیز شما برای من مهمید نه پور..

برای همین مطالب او را خوانده ام تا به شما از دام او کمکی کرده باشم. باور کنید مطالب وی بقدری نامعقول است که اساتید فن وقت خود را بابت پاسخگویی هدر نمی دهند.

در هر حال مجادله قلمی را در همین جا با شما تمام میکنم زیرا تا حد کفایت وحتی بیشتر وقت گران بها را صرف نمودم ونمیخواهم بیش ازاین باعث ازدیاد نام وی در اینترنت شوم. خوشبختانه تمامی مطالب در ارشیو ضبط شده اند و خواننده گان میتوانند خود بخوانندوقضاوت کنند.

به امید روزی که همگی مان دور یکدیگر چون گذشته وبدور از هرگونه کدورت وبدی زندگی نماییم

شکستن دیوار تمامیّتِ ارضی، با پرپایی جبههء کنزرواتیو ایرانی [6] تیتر مقاله

شما پان ترکها وپور... رقمی نیستید وکسی شما را جدی نمیگیرد ما بعنوان زنگ تفریح با شما حال میکنیم. چرا عرضه چاپ نظرات (اراجیف) خود را درمجلات علمی ندارید؟ خودتان هم میدانید با خزعبلات پور.. وجعلیات تان(مصاحبه موشه داوید ودرز نوار مکالمات دکتر رجبی که معلوم است چگونه بدست شما رسیده ما که گفتیم ج ا شما راتغذیه میکند) ونیز نظریات واعمال تجزیه طلبانه(لوگوی ترکیه ومسلح شدن...) خود ملت ایران را برضد ازادیخواهان واقعی اذریمان تحریک می کنیدوبعد ج ا در نقش منجی ضامن تمامیت ارضی واردشده وموقعیت خود را تثبیت می کند.

شما به ترکیه تنها علاقه ندارید بلکه معبود وقبله گاه وممر شماست .نوشتار شمانشاندهنده پان ترک بودن شماست مانند کهیرزدن از انتقاد از ترکیه!و نوهین به ایران وایرانی. چرا نمیروید در کشورهای محبوبتان زندگی کنید .

قابل توجه ازادیخواهان واقعی ایران:

توهین به فرهنگ وزبان ایران و سایر اقوام توسط پانها راه درستی نیست. دیگر اینکه مشکل ما باید توسط خود ما بدون دخالت مخرب خارجی وعوامل انها انجام شود.

بهترین کار برای ما کمک به برقراری دموکراسی وازادی در ایران است.پس از برقراری دموکراسی وازادی میتوانید مطالبات حتی تجزیه طلبانه خود را از راههای قانونی مانند رفراندوم پی بگیرید. ملت سازی,جعل خبر وتاریخ , توهین به ایران وایرانی واقوام دیگر راه را برای بالکانیزه کردن خونین ایران خواهد گشود.

در ایران ازاد من نیز بعنوان فارس-ترک در کنار شما خواهم بود. فریب ج ا را نخورید از یک طرف ترکها را میکوبد بهگردن شونیسم فارس می اندازد واز طرف دیگر کتابهاوخزعبلات پورپیرار را چاپ میکند.

پورپیرار از طرفی در مقاله : " ردیه ای بر شاهنامه ۱ " ضمن تاکید مجدد بر سخنانی که قبلا در کتاب " پلی بر گذشته " خود پیرامون فردوسی و شاهنامه نگاشته است، بار دیگر بر سخن خود تاکید می ورزد که فردوسی شخصی بوده که که پیشه اش سرایش شعر بوده فلذا شاهنامه را نه بر اثر جوشش احساس و فکر خود بلکه بخاطر پول نگاشته است:

پيش تر نوشته بودم (پلی بر گذشته، بخش اول، فصل فردوسی و شاه نامه)، که سرودن شاهنامه پيشه‌ی فردوسی بود و نه انديشه‌ی او. ( ناصر پورپیرار / مقاله ردیه ای بر شاهنامه ۱)

و به این ترتیب هم قائل به وجود شخصیتی تاریخی به نام فردوسی می شود و هم اینکه وی را متهم می کند که در مقابل دریافت مبالغی چند، کتاب شاهنامه را به نظم در آورد و نه بر حسب حس میهن پرستی.

ماجرا آنجایی جالب می شود که ناصرخان بناگه نه تنها فردوسی بخت برگشته که یکسره منکر وجود هر مورخ و شاعر و طبیب و منجم و .... در این سرزمین ظرف ۲۰۰۰ سال فاصله میان پوریم تا صفویه می شود !!!!

در ایران ماقبل دولت صفوی، هیچ مورخ و شاعر و طبیب و ستاره شناس و منجم و نحوی و غیره نمی زیسته تا نوشته و کتابی داشته باشد.

حال تکلیف آن فردوسی نامی که پیشه اش سرودن شعر بوده و در هزار و اندی سال قبل پولی گرفته تا شاهنامه را بسراید در دنیای اندیشه !!! پورپیراری چه می شود والله و اعلم!!!

و از طرف دیگر، ضمن به فراموشی سپردن این محفل سفارش دهنده و آن شاعر( فردوسی ) سفارش گیرنده !!! که در هزار و اندی سال قبل می زیسته اند چنین می نویسد:

دوشنبه 15 آبان1385 ساعت: 1:8

توسط:ناصر پورپیرار

خانم حدیثه. مباحث کلانی در پیش است که در صدر آن ها اثبات نهایی رخ داد پلید پوریم و با همان عوارضی است که شرح داده ام و نیز اثبات این که تدارک شاهنامه فردوسی قریب به عهد صفویه انجام شده است پیش بردن موفقیت آمیز این مبحث اخیر تیر خلاصی است که در شقیقه ی نظریات و اطوارهای شوو نیستی باستان پرستان مکتبی و غیر مکتبی شلیک می شود

کاویان

شکستن دیوار تمامیّتِ ارضی، با پرپایی جبههء کنزرواتیو ایرانی [6]

جناب آنتی آلپان کاذب وباستان پرستان الکی خوش

شمابرای اینکه دمکرات ودموکراسی خواهی خودرا ثابت کنید باید ازتمام تفکرات رژیم جمهوری - فارسی اسلامی درموردملل غیر فارس فاصله بگیرید،نمیتوان ازاندیشه های فاشیستی بیادگارمانده ازپهلویها برای سرکوبی ملل غیرفارس دفاع کردووعده سرخرمن دمکراسی داد.دمکراسی ایران همانطوریکه زنده یادشکراله پاک نژادنیز گفته ازکانال برابرحقوقی ملل تحت ستم خواهد گذشت،هیچ راه دیگری وجودنداردوفریب کاران با وعده های دموکراسی وتوخالی نمیتوانندملل بپاخواسته رابفریبند.

شما بجای جواب دادن به اینکه درهزارسال گذشته حکومتهای ترکان فارس زبانان بی ریشه وبیهویت کجا بوده اند، به پورپیرار که ربطی بسوال ندارد،گیرداده ایدوعقده هایتان را از ایشان دراینجا خالی میکنید.مسله پورپیرار اگر باین سادگی ها بودکه رهبران فاشیست شما درسایت آذرگشنسب تا حالا حل کرده بودندتا مساله پورپیرارسطوح دانشگاهای ایران را پر نکند.لابدمیدانید که علی رغم اجازه ندادن به تجدیدکتابهای اووممنوع کردن اسم اوازطرف استادان نان –خور دانشگاها وتحدید به محرومیت ازتحصیل دانشجویان ،مسائل تاریخ وادبیات ایران درسایتهای گوناگون تعقیب وبحث میشود.ومحققین زیادی بطرق مختلف دارندازخواب وخیالهای" کورش نشان"بیدار میشوند به کتاب دکر محمدقلی مجد درباره تاریخ معاصر ایران وکتابهای متعددی که بعدازآزادی اسناد آمریکا درباره کودتای 28مردادمنتشرشده اند،رجوع کنید.

ساوالان

شکستن دیوار تمامیّتِ ارضی، با پرپایی جبههء کنزرواتیو ایرانی [6]

من به کم تجربی و کم سوادی خودم اعتراف دارم و به همین دلیل هم از شما سوال کردم چرا از اینهمه سلاطین مقتدر و امپراطوران شکوهمند حتی یک مقبره برجای نمانده است ؟ فرمایش شما را درست فرض میکنیم و می پذیریم که سلاطین «ایلاتی بیابانگرد ارزش اسکان و شهرنشینی را" نمیدانسته اند . از آنهمه کتابخانه ، که حتماً سیار نبوده و تعلقی هم به بیبانگردان نداشته ، چرا کمترین اثری حتی در اندازه یک خشت باقی نمانده است ؟ لابد میفرمایید بیابانگردان یونانی و مغولان سوار بر اسب و اعراب سوسمارخور! آتش زدند و تخریب کردند . آیا پی دیوارهای ابنیه را نیز با بیل و کلنگ کندند و با خود بردند ؟ عزیز دل برادر ، کتاب یکی از نمودهای فرهنگی است که برای تایید صحت آن آثار مادی مورد نیاز است و گرنه همین امروز هم میتوان کتاب با مواد بسیار قدیمی نوشت و تاریخ 1500 سال پیش را هم بر آن نوشت اما ساختن مقبره و کاروانسرا و پل قدیمی امکان ندارد . همچنانکه دستکاریهای دوران پهلوی در تخت جمشید و پاسارگاد ، مجعول بودن خود را به ثبوت می رساند . کتاب را میتوان استناد کرد و طبق روال شرق شناسان و عوامل داخلی آنها محل نگهداری آنها را به موزه های لندن و پاریس آدرس داد که تاکنون احدی اصل آنها را ندیده است .

میتوان در اواخر قرن نوزده کتاب «اوستا" را در هندوستان نوشت و به پیامبر مفقوده ای در چند هزار سال پیش منتسب نمود و اگرچه بعدها گند قضیه بالا بیاید برای مدتی میشود مردم را فریب داد اما نمیتوان جویندگان پل و کاروانسرای ساسانی و اشکانی را به موزه ها حواله داد . با همه این اوصاف من مجدداً به بیسوادی و کم تجربگی خودم اعتراف میکنم و از حضرتعالی تقاضا دارم به پرسشهای حقیر پاسخ بدهید . آنهمه کتاب و نویسنده هم لازم نیست فقط اثر مادی نظیر ویرانه شهری و دهی و مقبره ای و پل و کاروانسرایی و مسجدی و آتشکده ای .. معرفی بفرمایید کافی است . اما در مورد استاد پورپیرار و نظر او در باره فردوسی ، توجه شما را به اولین جمله کامنت خودتان جلب میکنم . «اگر متن شاهنامه را به عنوان نخستین نمونه ی شناخته شده از حضور زبانی که پس از ساخت و تدوین، به سیاست هایی فارسی نامیده اند، به رسمیت بشناسیم،.. " به قید اگر کمی بیشتر توجه بفرمایید .

در ضمن همچنانکه در پاسخ های مختلف به نظرات خوانندگان و در مناسبتهایی در همین مجموعه مطالب ایران شناسی بی دروغ و بی نقاب اشاره نموده اند ، زهر تلخ حقیقت را ذره ذره در کام جویندگان آن می ریزد تا ظرفیت پذیرش ایجاد شده باشد .

در هر صورت بنده اطمینان دارم شما بخوبی از دیدگاههای پورپیرار اطلاع دارید و

میدانید که تاکنون احدی نتوانسته پاسخ قانع کننده ای به ایشان بدهد و در نهایت برای حفظ آبروی خود تصمیم گرفته اند دیدگاههای حیرت انگیز و غیرقابل انکار ایشان را در بایکوت کامل قرار دهند ، همچنانکه نمونه این تصمیم گیری در نوار معروف «مرکز گفتگوی تمدنها" بعینه قابل مشاهده است .

عدم رعایت حقوق بشر در رژیم پهلوی

آنجاق بیر سوزوم وار من ده انسانام ( تنها یک حرف دارم من هم انسان هستم )

دیلیم وار ، خالقیم وار، یوردوم یووام وار. ( زبان دارم ، ملت دارم ، خانه و آشیانه دارم )

یئردن چیخمامیشام گوبلک کیکمی ( مانند قارچ از زمین نروییده ام )

آدامام حاققیم وار، ائلیم اوبام وار . ( آدم هستم و حقی دارم ، ایل و تبار دارم )

قورتولوش ایسترم محکوم ائلیمه ( برای ملت محکوم خود رهایی میخواهم )

بو نه شیلتاقلیقدیر ، نه طاماه کارلیق ( این چه بی تابی و طمع کاری است )

دیلیزه دیمیرم ، دیلیمه دیمه ( با زبانت کاری ندارم ، با زبانم کاری نداشته باش )

بو سوزون هاراسی سوچدور ، گوناهدیر ؟ ( کجای این حرف گناه است ؟ )

یازیق دوشمان منی فیرلاتماق اوچون ( دشمن بیچاره بخاطر چرخاندن من )

مازالاخ تک دوره سینه فیرلانیر ( مانند فرفره به دور خود می چرخد )

هم اوزون ، هم منی آلداتماق اوچون ( بخاطر فریب دادن من و خودش )

گاه «دده می" ، گاه دا «دده سین" دانیر . ( گاهی اجداد من و گاهی اجداد خود را انکار می کند )

بامید پیروزی حق بر باطل و آرزوی سعادت بشریت .

ایا همینکه فکر میکنید ما نمیگیریم و «کمی از کم هوشی رنج "می بریم ، دلیل بر خودخواهی شما نیست ؟ خدای واحد را سپاسگزارم که متوجه اشتباه خود شده اید . اما باز هم یک کاستی کوچک در شما مشاهده میشود و آن «بدبینی" بیمارگونه است . چرا که همچنان تصور می کنید من و همفکران من میخواهیم کلاه سر شما بگذاریم و با ایران و ایرانی جماعت دشمنی داریم . نه عزیز جان ما با احدی از انسانهای دوستدار حقیقت دشمنی نداریم و قصد برتری طلبی و فخر فروشی هم نداریم و در طول تاریخ عملاً نشان داده ایم که حاضریم بخاطر هموطنان خود بزرگترین سختی ها را هم تحمل کنیم . تنها یک مشکل داریم که مدعیان روشنفکری یا آن را درک نمیکنند و یا نمیخواهند درک کنند که امیداوارم اولی درست باشد . آن مشکل ما را مرحوم بولود قاراچورلو «سهند" در شعر زیر بنحو زیبا و کامل بیان کرده است :

من دئمیرم اوستون نژاد دانام من ( من نمیگویم از نژادبرتر هستم )

دئمیرم ائللریم ائللردن باش دی ( نمیگویم ملت من از سایرملل برتر است )

منیم مسلکیمده منیم یولومدا ( در راه و مرام من )

ملت لر هامیسی دوستدور ، قارداش دی ( همه ملتها دوست و برادر هستند )

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید